بفرمایید یک لقمه معنوی نوش کنید: یک لقمه از سفرهی امامِ کاظم، علیه السلام
امروز به بهانهی شهادت امام هفتم علیهالسلام کنار سفرهی نورانیش مینشینم و لقمهی معنوی امروز را از سفرهی پربرکت باب الحوائجی برمیداریم که دریای کرم است.
امام کیست و اهمیت وجودیش در چیست؟
ما تلاش میکنیم به بهانهی شهادت و میلاد هر کدام از ائمه معصومین (ع) نکاتی هر چند کوتاه در شناخت و معرفت آن عزیزان به عرض برسانیم. این را همه میدانیم که هیچ امری بدون واسطه ممکن نخواهد شد بلکه برای وقوع، تحقق و رخ دادن هر حقیقتی، وساطت لازم است. وساطت، امری حیاتی است. تا جایی که میشود گفت هیچ چیز بدون وساطتِ امور دیگر نه تحقق مییابد و نه به کمال مطلوب میرسد.
آری، خانهها، بیوساطت معمار، بنا و کارگر ساخته نمیشود؛ و بدنها، بیوساطت غذا رشد نمیکند؛ و دیدهها، بیواسطهی نور نمیبیند؛ و گوشها، بیواسطهی امواج، صدا را نمیشنود؛ و دانههای نباتی، بدون اتصال و ارتباط با خاک و بیواسطهی زمین، سبز نمیشوند و رشد نمییابند.
البته که خاک نیز باید پاک باشد وگرنه خاکی که آغشته به آلودگی است، نه تنها دانهها را سبز نمیکند بلکه آنها را برای همیشه فاسد و نابود میسازد. بنابراین، دانهها جز با وساطت خاکِ پاک به حیات ویژهی خود، یعنی سرسبزی و رشد و میوهدهی دست نمییابند.
به این مطلب در سورهی اعراف آیهی ۵۸ اشاره شده است؛ فرموده: و زمین پاک است که گیاهش به اذن پروردگارش بیرون میآید و زمینی که ناپاک است جز گیاهی اندک و بیسود از آن بیرون نمیآید.
شأن انسان این است که به مقامِ خلافت اللهی و علم آدم الاسمائی و هدایت، کرامت و اوج انسانیت برسد اما آیا بیواسطهی لازم میتوان به این مقامات عالی معنوی رسید؟ هرگز!
اینکه انسان به واسطهی چه واسطهای به وادی انسانیت و عرصهی آدمیت، که همان عالمِ ایمان، اخلاق، عمل صالح و نهایتاً تقواست، میتواند راه یابد، حقیقتی است که باید از زبان قرآن کریم شنید.
قرآن، فقط انسانهای برتر، پاک و معصوم را دارای مقام وساطت میان خدا و خلق برای رساندن خلق به ایمان، عمل و لقای حق میشمارد. و آنان کسانی نیستند جز پیامبر اکرم (ص) و اهل بیتش؛ راهنمای انسان به سوی خدا، آشناکنندگان انسان با گذشته و آینده و معلمان حکمت که قرآن در شأن آنان است. اهل بیتی که ذرهای تباهی، نقص و عیب چه در پنهان و چه در آشکار در وجودشان راه ندارد. و امام مجتبی علیهالسلام فرمودند: ما خاندانی هستیم که خدا ما را به اسلام گرامی داشت؛ و ما را از میان همهی مخلوقات عالم انتخاب کرد، برگزید و آلودگی و ناپاکی را از ما زدود؛ و ما را به انواع پاکیها آراست. آلودگی و ناپاکی، همان شک است و چون شک از ما زدوده شده، ما هرگز در وجود خدای حق و در دین او شک نمیکنیم؛ و نیز ما را از هرگونه سسترأیی و گمراهی پاک گردانید.
آری خداوند این پاکان را واسطهی میان خلق و خودش قرار داده است به شرط آنکه انسان برای این مهم به این بزرگواران مراجعه کند.
رسول خدا (ص) فرمودهاند: آسایش و راحت و رحمت و نصرت، توانگری و گشایش و خوشنودی و رضوان و راه خروج از مشکلات و پیروزی و تقرب و دوستی خدا و پیامبرش برای کسی است که علی را دوست بدارد و به امامان پس از او اقتدا کند. پس با همین یک روایت معلوم شد که تمام کمال و سعادت در سایهی محبت و اقتدا به اهل بیت (ع) میباشد. البته هرکس در همهی امور زندگی خود به اینان مراجعه کند، به اندازهی فهم، گنجایش و ظرفیتش، از ولایت و حقیقت آنان که ولایت خدا و قرآن است، بهره میبرد. افرادِ کم گنجایش و انسانهای متوسط و دارندگانِ سعهی وجودی، هر کدام به گونهای.
اما گروهی هم هستند که هیچ بهرهای از نور وجود اینان نخواهند برد، گروهی که در مادیتِ محض و چاه طبیعت و درهی هولناک هوی و هوس فرو رفتهاند! قرآن میفرماید: گروهی پیامبر را با چشم سر میبینند اما شخصیت و رسالت و نبوتش را درک نمیکنند. اینان همانطور که صراط مستقیم را نشناختهاند، وی و اهل بیتش را هم نشناختهاند. و به عبارت دیگر آنان که نمیتوانند و یا نمیخواهند باطن قرآن را تحمل کنند، باطن اهل بیت (ع) را هم نمیتوانند، بشناسند زیرا زندگی آنان به ویژه قلبشان، در پوشش و حجابی است که نمیگذارد حقیقت، پیشوایی و امامتشان را درک کنند. و این پوشش بر اثر کثرت گناه، فسق، تعصب و لجاجت فراهم میآید و میان انسان و مشاهدهی حقیقت، مانع میگردد.
بیایید به خاطر امام مظلوم، فقط یک صفت از صفات بیکران آن حضرت را در خود ایجاد کنیم. فرمودند: شیعهی ما نیست آنکه صفتی از خدا و صفتی از رسول خدا و صفتی از امام معصوم در او نباشد.
- اما صفت خدایی: کتمان سِر، یعنی اسرار بندگان خدا را فاش نکند.
- و صفت نبوی: مدارا با مردم؛ یعنی در برابر مردم، صبر و حلم و منشِ عفو و گذشت داشته باشد.
- و صفت امام: صبر در سختی و راحتی؛ یعنی در تمام پستی و بلندی زندگی از خود بیخود نشود و شیوهی عقل و خرد را از دست ندهد.
در احوالات امام هفتم علیهالسلام آمدهاست که هر روز پس از طلوع آفتاب تا هنگام زوال به سجده، عبادت و مناجات مشغول بودند و هارون برخی روزها بر بام میرفت و از روزنهی بام زندان، به زندان نگاه میکرد و جامهای را درگوشهی زندان افتاده، میدید. روزی از زندانبان پرسید: آن جامه که همیشه میبینم چیست؟ پاسخ داد: آن جامه نیست، موسیبنجعفر علیهالسلام است که در سجده است. آری، هارون با چشم سر میبیند اما چون کور باطن است از دیدن حقیقت محروم است. اگر باطن روشنی داشت، حضرت را حبس نمیکرد بلکه مانند غلام حلقه بهگوش در خدمتش قرار میگرفت.
خدایا! پناه بر تو از ندیدن و نشنیدن و نشناختن و درک نکردن و مقتدا نداشتن. آمین یارب العالمین.
توسل به امام هفتم علیهالسلام:
دو رکعت نماز ، در هر رکعت بعد از حمد ۱۲مرتبه سوره توحید.
دعای امام موسی کاظم (ع):
هر کس آن را بخواند، خداوند حوائج او را برآورد و او را روز قیامت با موسیبنجعفر (ع) محشور کند:
یا خالِقَ الْخَلْقِ وَ یا باسِطَ الرِّزْقِ وَ یا فالِقَ الْحَبِّ وَالنَّویٰ و یا بارِئَ النَّسَمِ وَ مُحْیىَ الْمَوْتىٰ وَ مُمیتَ الاَحْیآءِ وَ دائِمَ الثَّباتِ وَ مُخْرِجَ النَّباتِ اِفعَلْ بى ما اَنْتَ اَهْلُهُ
صلوات – سوم اردیبهشت ماه 1396
التماس دعا ی خیر - الّلهم عجّل لِولیک الفرج
منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور باد.