بسمالله الرحمن الرحیم

سلام عیدتان مبارک و روزتان محمدی، و درود اسلام بر او و کتابش
کتابی که بیش از هر چیز، عقلها و خردها را به تفکر و اندیشیدن وا میدارد. کتابی که جایجایش را به تأمل باید نشست؛ زیرا که جایجایش با خود پیامی دارد. مثلاً از میان این همه حشره تنها از «نمل» مورچه و «نحل» زنبور و «عنکبوت» یاد میشود و سه سوره از قرآن به نام آنها نامگذاری شدهاست. ما با کتابی روبرو هستیم که خصال را در نظر دارد بنابراین شایسته است یکبار هم که شده به خصلت بارزی از این سه حشره فکر کنیم.
اهل فن میگویند:
مورچه بهگونهای است که از خود مایه نمیگذارد و تنها از خرمن وجود دیگران بهره میبرد.
و در مقابل، عنکبوت تنها بر خود تکیه میکند و خانهاش را با لعاب دهانش میسازد که البته خانهای بس سست و بیبنیان است.
و در مقابل این دو، زنبور عسل است؛ که نه همچون مور است و نه به عنکبوت میماند؛ بلکه هم از خود مایه میگذارد و هم از دیگران مایه میگیرد. منظور از دیگران، شهد و شیرینی است که از دامن گلها برمیدارد. از همین روست که دستآوردش مایهی سلامتی و شفاست.
اکنون با اندکی تأمل متوجه میشویم که قرآن با طرح این حشرات سهگانه، سهگانگی انسان را طرح میکند.
انسانهایی که چون مورند تنها بر دیگران چشم دوختهاند.
و انسانهایی که مثل عنکبوت تنها بر بافتههای خود تکیه میزنند و دیگران را به هیچ میانگارند.
و انسانهایی که هم از نیرو و انرژی خود و هم از دیگران مدد میگیرند؛ البته دیگرانی که شایستهاند هم چون گلهای شفابخش.
بیایید بیشتر از این منظر به قرآن و سخنان گهربار رسول بنگریم. موفق باشید.

الحمدللّه با توفیقات الهی قدم به قدم با ماه رجب، ماه مولا امیرالمؤمنین (ع) سیر کردیم و به عنایت ربّانی از ایام خوش و نورانیش بهره بردیم و کمکم به پایان این ماه خوب رسیدیم. امروز پروندهی رجب و رجبیّونِ امسال بسته میشود، عدهای بُرد کردند و عدهای هم خسران؛ هر دسته بنا بر سعی، تلاش، عقیده و باور خود.
برخی انسانها دوراندیش هستند و برخی فقط امروز را میبینند. آنان که دوراندیش هستند نانِ دنیا میخورند و کار آخرت میکنند و آنان که امروز را میبینند کار دنیا میکنند و چنان به آن مشغول میشوند که گاهی فرصت نانِ دنیا خوردن را هم پیدا نمیکنند؛ کار دنیا را انجام میدهند و نانش را برای دیگران باقی میگذارند.
به هر حال ماه رجب یک فرصت طلایی بود برای نان خوردنِ دنیا و کار کردن برای آخرت. دیشب مَلَک داعی به آسمان رفت. او هم کارش در دنیا تمام شد و تا رجب آینده دیگر به دنیا باز نمیگردد. سی شب حرف هایش را زد، آنانکه زنده بودند شنیدند، لبیک و سَعدَیک هم گفتند؛ آنانکه نشنیدند یا کَراناند و یا مردگان.
خداوند پایان ماه رجب را مزیّن فرمود به بعثت پیامبر (ص) و نزول قرآن؛ انصاف نیست که حال و هوای قرآنی این ماه را از یاد ببریم و یک تحوّل قرآنی در خود ایجاد نکنیم.
دیروز مهمانی داشتم از کشور آلمان، او گفت: «چند روز قبل، عید پاک مسیحیان بود، مسیحیان از چند روز قبل تا چند روز بعد به هم تبریک میگویند. اگر به فروشگاه برویم یا وقتی تاکسی سوار شویم؛ مردم در خیابان حتی به غیر مسیحیان هم تبریک میگویند. همسایگانِ ما برای ما که به ایران آمدهایم هم تبریک فرستادهاند اما متأسفانه ما در روز مبعث چنین چیزی در ایران در میان مردم ندیدیم؛ آنچه رسانهها انجام میدهند امر دیگری است؛ ما ندیدیم همسایهای، مغازهداری یا حتی مردم در کوچه و خیابان به یکدیگر تبریک بگویند و یا اینکه شهر رنگ و بوی عید داشته باشد! مگر از عید مبعث روزی بزرگتر برای مسلمانان وجود دارد؟!»
من به سخنان او گوش دادم، خجالت کشیدم، خواستم بگویم ایرانیان چند سالی است که مراسمات مذهبی و معنوی و حتی ملّی خود را به شکل دیگری انجام میدهند. آداب و رسوم در ایران تغییر کرده، مردم در چنین روزهایی به سفر میروند، از شهر خارج میشوند، با خانواده و یا دوستان خود خوش میگذرانند و دیگر به شکل عمومی و ملّی این مراسمات را برگزار نمیکنند اما خجالت کشیدم، نگفتم و سکوت کردم.
بیاییم حال و هوای قرآنی را در خود به وجود آوریم و حفظ کنیم مخصوصاً ما ایرانیان که خداوند آیهای را به ما اختصاص داده و در واقع، ما ملت ایران را امید آیندهی اسلام دانسته است.
امام باقر (ع) فرمودند: وقتی رسول اکرم (ص) آیهی ۳ سورهی جمعه را تلاوت کردند «وَآخَرِینَ مِنْهُمْ لَمَّا یَلْحَقُوا بِهِمْ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ»؛ «برای تعلیم و تزکیهی عدهی دیگری برگزیده شده است که به مؤمنین می پیوندند؛ و خداوند توانا و آگاه است.» وقتی عرض کرد: یا رسول الله! اینان چه کسانی هستند؟ حضرت دست خود را بر شانهی سلمان فارسی گذاشت و فرمود: اگر ایمان در ستارهی ثریا (پروین) باشد مردانی از طایفهی همین سلمان به آن دست مییابند.
از این آیه برداشت دیگری هم میتوان کرد و آن، اینکه درک کنیم کتاب پیش روی ما، قرآن کریم، مخصوص زمان و طرز فکر خاصی نبوده و هر اندازه افکار انسانی اوج بگیرد حقایق جدیدی از این امانت الهی به دست میآورند.
لیکن برخوردها با قرآن متفاوت است:
گروهی فقط قرآن را قرائت میکنند اما متأسفانه بیتوجه به آنچه که قرائت میکنند هستند و خداوند در سورهی مبارکه نساء آیه ۸۲ از این گروه انتقاد میکند و میپرسد: «آیا در قرآن تدبّر نمیکنید؟»
در تورات آمده است: ای بندهی من! آیا از من حیا نمیکنی؟! وقتی نامهای از یکی از برادرانت به تو میرسد و در جادّه قدم میزنی، از راه به کناری میروی و مینشینی و آن را میخوانی و در نوشتههایش دقت میکنی؛ من نامهام را (کتابم را) به سوی شما فرستادهام و ببین چه اندازه برایت سخن گفتهام و چه اندازه تکرار کردهام تا در آن تأمل کنی اما تو از آن روی میگردانی؛ ای بندهی من! آیا من از برادر تو که آنگونه نامهاش را میخوانی کمتر هستم؟!
یکی از برادرانت با تو مینشیند و تو با تمام صورت روبهروی او مینشینی و به کلامش گوش جان میسپاری، اگر کسی در این میان سخن بگوید یا تو را از سخن او بازدارد، اشاره میکنی که خودداری کند. توجه داشته باش که من بر تو اقبال کردهام و با تو سخن میگویم و تو به قلبت از من اِعراض میکنی و مرا از آن برادرت که با تو سخن میگوید، کمتر قرار دادهای!
آیا نباید با این کلام الهی در قرائت قرآن خود تجدید نظر کنیم؟
گروهی دیگر قرآن را قرائت میکنند اما تنها از دریچهی مادیت به زندگی مینگرند و تنها رسیدن به تمایلات خود را هدف میدانند و تنها وحشتی که همیشه دارند، نرسیدن به آرمانهای مادی خویش است. اینها در مورد پذیرش قرآن اگر بسیار پیش بروند فقط عقایدی اجمالی در زمینهی مبدأ و معاد پیدا کرده و برخی از دستورات عملی اسلام را میپذیرند و به امید بهشت و فرار از جهنم به عبادت مشغول میشوند. اینها همان کسانی هستند که «عبارات» قرآن را میفهمند.
گروهی دیگر در اثر بیداری وجدان و گوش دادن به ندای فطرت و صفایی که وجود آنان را در خود غرق کرده است، این زندگی مادی را هدف قرار نداده و بهعنوان وسیله از آن استفاده میکنند و نوش و نیشهای این زندگی برای ایشان افسانهای بیش نیست. اینها اصالت واقعی را در این جهان ندیدهاند و نقطهی دیگری را منظور میدارند.
اینجاست که از نشانههای جهان بینهایت بزرگ کهکشان و دنیای بینهایت کوچک اتم، قادر متعال را ادراک کرده و دل و جان خویش را در گرو درک اسرار و رموز آفرینش قرار میدهند؛ و نهتنها به سیاهچال مادیگری نمیافتند بلکه در آسمان نامتناهی ابدیت، پر و بال گشوده، تا ژرفنای هستی پیش میروند. اینان غیر از عوامان هستند که عبارات قرآن را میبینند.
وقتی قرآن از بتپرستی نهی میکند از این ظاهر میگذرند و بر فراز اطاعت واقعی حق تعالی واقف، و به غیر از او بیم و امیدی ندارند؛ نه در برابر خواستههای نفس سر فرود میآورند و نه طوق بندگی غیر حق تعالی را به گردن مینهند.
اینان همان خواص یا اولیای خداوند متعال هستند که وقتی قرآن به نماز امر میکند از ظاهر آن، که عبادت مخصوص است و دارای قیام و رکوع و سجود میباشد، تجاوز کرده و از باطن آیهی نماز میفهمند که باید تمام ذرات وجود به خدا گرایش پیدا کند و در برابرش خاضع باشد و خود را در مقابل کبریاییش هیچ شمرند.
و گروهی قرآن را قرائت می کنند اما آیه آیهی آن را آیینهی تمام نمای حقایق میبینند. قرآن بالاترین کتابی است که در اختیار ماست، آیینهای است که حقیقت خود را به ما نشان میدهد بر خلاف صفحهی تلویزیون یا آیینههای معمولی که تنها عکس اشیا را به ما نشان میدهند نه حقیقت آنها را.
قرآن حقایق را به نمایش در میآورد لیکن برای درک حقیقت قرآن با قرآن و در قرآن، نباید باطن ما کدورت و تیرگی؛ و همچنین چشم بصیرت ما نباید آفت داشته باشد. باید هم چشم و عینکمان قوی؛ و هم مزاج روحیمان سالم باشد تا بتوانیم از قرآن درست برداشت کنیم و اشارهها و لطایفش را درک کنیم.
قرآن ذکر است. این دسته از قاریان قرآن همانهایی هستند که خداوند در موردشان فرمودهاست: «أَنَا جَلِیسُ مَنْ ذَکَرَنِی»؛ «من همنشین کسی هستم که به یاد من میباشد.»
آری ذاکر به قرآن، ذاکر خداوند جلیل است و به او متوجه است، همانند اینکه دو نفر با یکدیگر صحبت میکنند، هم این صحبت میکند و هم آن دیگری؛ هم این گوش میدهد و هم آن دیگری؛ این مطلب بسیار بلند مرتبه است که با خداوند متعال اینگونه رفیق و همنشین شویم!
هر کس درک این مطلب کرد، نوش جانش.
سفارشات قرآنی:
علامه طباطبایی (ره) فرمودند: جهت آرامش قلب، دست را روی سینه بگذارید و ۳ یا ۴ مرتبه آیهی ۲۸ سورهی رعد را قرائت نمایید.
اَلَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ﴿رعد-٢٨﴾
و علامه حسن زاده آملی میفرماید: قرائت آیات ۵۵ تا ۵۷ سورهی اعراف به روایت معصوم (ع) موجب صفای نفس و نورانیت دل و کسب یقین؛ و همچنین برای دفع شرّ شیطان و نفی خواطر مؤثر است.
ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْیَةً ۚ إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ ﴿٥٥﴾ وَلَا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا ۚ إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِینَ ﴿٥٦﴾ وَهُوَ الَّذِی یُرْسِلُ الرِّیَاحَ بُشْرًا بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ ۖ حَتَّىٰ إِذَا أَقَلَّتْ سَحَابًا ثِقَالًا سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَّیِّتٍ فَأَنزَلْنَا بِهِ الْمَاءَ فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ ۚ کَذَٰلِکَ نُخْرِجُ الْمَوْتَىٰ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ ﴿اعراف-٥٧﴾
7ر2ر1396
التماس دعا ی خیر - الّلهم عجّل لِولیک الفرج
منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور باد.