در حدیـقه‌ی سـبـز دعـا

دعاها، مناجاتها، سخنرانی‌ها و مطالب ارزشمندی که از استـادمان مرحومه حاجیه خانم اکبری (ح.عاشوری) به یادگار مانده است در این دفتر، ثبت و ضبط می‌شود ان‌شاءالله. این وبلاگ در دست تکمیل و به روزرسانی است.

در حدیـقه‌ی سـبـز دعـا

دعاها، مناجاتها، سخنرانی‌ها و مطالب ارزشمندی که از استـادمان مرحومه حاجیه خانم اکبری (ح.عاشوری) به یادگار مانده است در این دفتر، ثبت و ضبط می‌شود ان‌شاءالله. این وبلاگ در دست تکمیل و به روزرسانی است.

در حدیـقه‌ی سـبـز دعـا

استاد ارجمند، مرحومه حاجیه خانم اکبری (ح.عاشوری) از بزرگترین مبلغان و سخنرانان مذهبی تهران و کرج بودند که در دی ماه 1400 به سوی معبود خود شتافتند.
مجموعه‌ای از سخنرانی‌ها، دعاها و زیاراتی که ایشان معرفی کرده‌اند در کانال تلگرامی اطلاع رسانی این بانوی مکرمه موجود است.
برآن شدیم تا با انتقال و ثبت و ضبط این مطالب در وبلاگ، امکان دسترسی بهتر به این گوهرهای ارزشمند به یادگار مانده از ایشان را مهیا سازیم.
باشد که ما را از دعای خیر خود بهره‌مند و روح حاجیه خانم اکبری را با ذکر صلوات و یا قرائت فاتحه بنوازید.

***
حَدیقه به معنایِ باغ است و نامی که والدین خوش ذوق، بر استاد گرانقدر ما گذاشتند که الحق وجود نازنینش باغی بود سرسبز از دعا و صلوات و توسل. الهی که در جنّات و باغهای بهشتی در کنار سفره بابرکت اهل بیت، علیهم السلام، روزی‌خوار و محشور باشند.

***
ذکر یادگاری استاد:
الهی به درگاهت هزاران بار تکبیر و تهلیل و تحمید و تسبیح و تقدیس
عرضه می‌دارم که یک روز دیگر زنده هستم و تو تنها خالق و معبود و اِله من هستی و در سلطانیت مطلق بی شریکِ تو، بندگی و زندگی می‌کنم.

***
- نشانی سایت استاد: https://shamsotalea.com

- نشانی کانال سروش و تلگرام:
zaynab_ir

- نشانی صفحه اینستاگرام: name_be_madaram

- نشانی مزار استاد: کرج، آرامستان بهشت سکینه (اتوبان کرج-قزوین، بعد از پل حصارک و کمالشهر)، قطعه 31، آلاچیق 706

طبقه بندی موضوعی

۲۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زیارت» ثبت شده است

رمی جمرات

پنجشنبه, ۸ تیر ۱۴۰۲، ۰۹:۵۴ ق.ظ

با سلام و درود، به بهانه‌ی برگزاری مراسم باعظمت حجة الاسلام.

 

رمی جمرات

انسان همواره در معرض هجوم وسوسه شیاطین است و شیطان به‌وسیله‌ی نفس، ما را رها نمی‌کند؛ و خدای سبحان فرمود: هر وقت این دشمن (شیطان) به سمت شما آمد، به من پناهنده شوید، او همواره به سراغ شما خواهد آمد: «وَ إِمَّا یَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ» اگر فکر گناه در شما پیدا شد، بدانید که شیطان درصدد هجوم و حمله است، هنگام حمله‌ی دشمن باید به پناهگاه بروید.

وقتی گرفتار وسوسه شدید تنها گفتن: «اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم» کافی نیست، استعاذه‌ی لفظی گرچه عبادت است ولی اثری جز محور لفظ ندارد. هنگامی که آژیر خطر را شنیدید باید به پناهگاه بروید، اگر کسی آژیر خطر را بشنود، در فضای باز ایستاده و بگوید: «من به پناهگاه پناهنده می‌شوم!» این پناهنده شدن و پناه بردن نیست بلکه وقتی آژیر خطر شنیده شد، انسان باید به پناهگاه پناه ببرد. قرآن کریم فرمود: هرگاه میل و هوس گناه پیدا کردید، این «میل»، آژیر خطر است هر چه زودتر به پناهگاه بروید، در خود احساس بیچارگی و ضعف کنید، به آن قویِ محض، پناهنده شوید که جز او- جلّ جلاله- پناهگاهی نیست «و َلَنْ تَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَدًا».

در مسأله رمی جمرات نه آن جمره، شیطان است و نه این سنگ زدن، رمی شیطان. رمی کردن در زمان جاهلیت نیز بود و اکنون شیطان انسی هم این رمی را انجام می‌دهد. بدیهی است که شیطان هرگز با هفت سنگ طرد نمی‌شود، فقط استعاذه است که او را طرد می‌کند.

خودش فرمود: اگر به من پناهنده شوید، شما را پناه خواهم داد، آری او عالی‌ترین پناهگاه است. و نیز فرمود: وقتی مناسک مِنی به پایان رسید و احساس کردید که تقوای این عمل به سمت خدا نیل دارد و خود را نائل و بالا رفته یافتید، محصول کارتان را بررسی کنید.

انسانهای بی‌هدف:

مردم دو دسته‌اند: بعضی فقط دنیا را می‌خواهند و نمی‌گویند: خدایا به ما در دنیا حسنه بده، زیرا به فکر «حلال و حرام»، «حَسَن و قبیح» و «طیّب و خبیث» نیستند، نه تنها مقالت لفظی بلکه منطق آنها این است که «خدایا! به ما دنیا بده، خواه حلال خواه حرام، خواه حسن، خواه قبیح، خواه طیّب، خواه خبیث» (فَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا)؛ این گروه در آخرت هیچ بهره‌ای ندارند زیرا عالی‌ترین دیدشان، نشأه طبیعت است؛ و اینها چون تشنگانی هستند که یا به دنبال سراب می‌روند و یا به دنبال چاه و چشمه، ولی بدون وسیله.

به فرموده قرآن، انسان ملحد و تبهکار، یا بی‌هدف است یا بی‌وسیله. انسان «بی‌هدف» در پایان عمرش می‌فهمد به «بیراهه آمده» است. انسانی که «هدف دارد» ولی وسیله را به‌طور صحیح شناسایی نکرده، در پایان راه می‌فهمد که «بی‌وسیله» است. «کَسَرابٍ بِقیعَةٍ یَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ ماءً» مانند انسان تشنه‌ای که بی‌هدف دنبال آب می‌گردد. او آنچه را که از دور می‌بیند «سراب» است نه «آب»، وقتی عمرش به پایان رسید «حَتَّی إِذا جاءَهُ لَمْ یَجِدْهُ شَیْئاً» می‌فهمد که به‌دنبال سراب حرکت کرده است و تمام توانش را در این راه صرف کرد ولی عطش همچنان باقی ماند، چون سراب هم رفع عطش نمی‌کند. یا آب هست، ولی برای رسیدن به آن، به وسیله‌ای متوسل نیست و مانند کسی است که: «کَباسِطِ کَفَّیْهِ إِلَی الْماءِ لِیَبْلُغَ فاهُ وَ ما هُوَ بِبالِغِهِ» انسان تشنه‌ای که از دور، دست بر آب دارد، همواره تشنه است، آب را می‌بیند ولی به سمت آب حرکت نمی‌کند، دست را باز کرده که آب به دهانش برسد و چون از دور، دستی بر چشمه‌سار دارد، همواره عطشان است؛ یا دو دست را به دو لبه‌ی چاه گذاشته و سر در دهان چاه فرو برده که زبانش را به آب چاه برساند ولی نه طنابی داد و نه دلوی؛ چون «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ» برای او مطرح نبوده است. کافر این چنین است. او دنیا را می‌خواهد و هیچ بهره معنوی ندارد.

صالحان چه کسانی هستند؟

بعضی از زائران بیت خدا که مناسک منی را انجام داده‌اند، از خداوند حسنه دنیا و آخرت می‌خواهند و خدا نیز عطا می‌کند: «وَ آتَیْناهُ فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ إِنَّهُ فِی الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحینَ» ما در دنیا به او حسنه داده‌ایم و در آخرت به صالحین ملحق خواهد شد.

درباره گروه دوم فرمود: «أُولئِکَ لَهُمْ نَصیبٌ مِمَّا کَسَبُوا وَ اللَّهُ سَریعُ الْحِسابِ» و این حسنه را هم در جای دیگر، قرآن بازگو فرموده است: حسنه، همان مزد رسالت نبی اکرم(ص) است؛ «قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا المَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَى وَ مَنْ یَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِیهَا حُسنًا»

عالی‌ترین مصداق حسنه، تولی اولیای الهی و تبعیت از اولیای حق و عرضه بر میزان الهی (قرآن کریم و عترت طاهرین) است و ما باید خود را با این میزان ارزیابی کنیم.

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۰۲ ، ۰۹:۵۴
خادمه الزهراء

حـج

پنجشنبه, ۸ تیر ۱۴۰۲، ۰۹:۴۰ ق.ظ

حج بت‌پرستان و حج موحدان:

بت‌پرستها نیز همچون موحدان، حج به‌جا می‌آوردند، منتهی فرقی که هست اینکه: بت‌پرستان (شب یازدهم و دوازدهم) بعد از انجام مناسک مِنی، به بازگو کردن افتخارات نیاکانشان می‌پرداختند که: قبیله‌ی ما اینچنین.... عشیره‌ی ما آنچنان... و ... لیکن زائر موحد بعد از انجام مناسک منی (شب یازدهم و دوازدهم) وقت خود را به‌یاد حق می‌گذراند: «فَإِذَا قَضَیْتُمْ مَنَاسِکَکُمْ فَاذْکُرُوا اللَّهَ کَذِکْرِکُمْ آبَاءَکُمْ» شب را در منی بمانید که به‌یاد حق باشید، همان‌طوری‌که دیگران به‌یاد نیاکانشان بودند بلکه بیشتر و شدیدتر.

محبت دیگران منحصر در محدوده‌ی طبیعت است و محبت انسان موحد، در محدوده‌ی عقل. انسان موحد، اگر اهل ذِکر یا ذُکر باشد «یادش» شدیدتر؛ و اگر اهل محبت باشد «مودّت و محبتش» قوی‌تر است. لذا فرمود: محبت مؤمنان به خدا شدیدتر از محبت دیگران است (وَالَّذِینَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلّهِ).

سرزمین منی تجلیگاه تولّی و تبرّی:

قرآن برای اعمال و احکامی که در منی مطرح است، حکمت‌هایی می‌فرماید: در منی مسأله «سنگ زدن» و «قربانی» است؛ و سپس نمونه‌ای از اسرار قربانی را بازگو می‌کند.

دو مرحله‌ی «جذب» و «دفع» هم در حد طبیعت است؛ یعنی در گیاهان، حیوانات و انسان‌های عادی هست. و هم در اوحدی از انسان‌ها وجود دارد که ناسازگار را دفع؛ و ملایم را جذب می‌کنند، منتهی در سطح طبیعت، نام مناسب خود را دارد یعنی گاهی به صورت جذب و دفع، گاهی به صورت شهوت و غضب، گاهی به صورت محبت و عداوت، گاهی به صورت ارادت و کراهت و...؛ ولی در انسان‌های مؤمن به صورت تولّی و تبرّی تجلی می‌کند که این تولی و تبری، همان رقیق شده‌ی جذب و دفع است و انسانی که به تولّی راستین و تبرّای صحیح رسیده است، جذب و تولّی او هنگام بیتوته در منی در یاد خدا متجلّی است چنان‌که دفع و تبرّی او در مناسک روز، تجلّی دارد.

انسان متقی به خدا وصل می‌شود:

خداوند می‌فرماید: قبل از قربانی سر را تیغ نکشید: «لا تَحْلِقُوا رُؤُسَکُمْ حَتَّى یَبْلُغَ الْهَدْیُ مَحِلَّهُ» آنگاه مسأله قربانی را تشریح می‌کند و می‌فرماید: قربانی در جاهلیت نیز مرسوم بود که خون آن را به دیوار کعبه می‌مالیدند و گوشتش را آویزان می‌کردند. برای اینکه معبودشان قربانی را بپذیرد، دیوار کعبه را با خون قربانی رنگین و با گوشت قربانی تزیین می‌کردند. قرآن کریم فرمود: «لَنْ یَنَالَ اللهَ لُحُومُهَا وَلا دِمَاؤُهَا وَلکِنْ یَنَالُهُ التَّقْوَى» یعنی خون و گوشت قربانی که جزء مناسک منی است، به خدا نمی‌رسد؛ بلکه روح عمل که تقرب‌آور است و تقوای این کار، به خدا می‌رسد؛ عمل قربانی کردن در واقع یک حکم دارد و یک حکمت؛ حکم، کشتن یک گوسفند است و حکمت، با تقوا بالا رفتن.

در بخش تبرّی نیز بیان قرآن این است که سنگریزه‌ها، شیطان را رجم و طرد نمی‌کند بلکه این انزجار درونی شما است که شیاطین انس و جن را می‌راند. در رَجم جَمَره‌ها، آن انزجار از شیاطین جن و انس، «تبرّی» است و این تبرّی است که شما را از هر شیطنت و اهریمن درونی و بیرونی محافظت می‌کند.

 پس اگر حکمی بنام «هَدی» در قرآن کریم آمده است، سرّ و راز این حکم هم بازگو شده است. منتهی در این آیه کریمه، مطلبی است که در جای دیگر نیست؛ فرمود: «تقوا که روح قربانی است به خدا می‌رسد».

هر عملی با قصد قربت، قربانی است:

هر عملی که انسان به قصد قربت انجام بدهد قربانی است؛ نماز، قربانی روزانه ماست، در حدیث معروف آمده است که: «ثُمَّ إِنَّ الزَّکَاةَ جُعِلَتْ مَعَ الصَّلَاةِ قُرْبَاناً لِأَهْلِ الْإِسْلَامِ» در نهج البلاغه نیز امیرمؤمنان علی (ع) فرموده است که: «جُعلت الزکاه کالصلاه قرباناً». هر عملی که در آن تقرّب باشد، قربانی است. لیکن هیج عملی همانند «قربانی در سرزمین منی»، عامل تقوا نیست.

قرآن می‌گوید: خداوند عمل با تقوا را قبول می‌کند «إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِین» در این آیه، سخن از «نیل» نیست، سخن از «قبول» است.

و اما در آیه کریمه «وَ لکِنْ یَنالُهُ التَّقْوی مِنْکُمْ» سخن از «وصول» است نه از «نیل» و «قبول».

در سوره فاطر آمده است: گاهی معارف به سوی «اللَّه» صعود می‌کند «إِلَیْهِ یَصعَدُ الکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ العَمَلُ الصَّالِحُ یَرفَعُهُ» این تقوا نه تنها به طرف خدا صاعد می‌شود، بلکه به خدا می‌رسد و چون تقوا، وصف نفسانی روح انسان متقی است و جدای از جانِ انسان باتقوا نمی‌باشد، اگر تقوا به خدا رسید، انسان سالک نیز به خدا می‌رسد.

مبادا خود را هدر کرده و رایگان بفروشیم.

مبادا شب آنقدر بخوریم که نتوانیم سحر برخیزیم.

شما هر قدر می‌توانید سیر کنید که قبل از مرگ به لقاءاللَّه برسید که جان انسان با تقوا به خدا می‌رسد.

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۰۲ ، ۰۹:۴۰
خادمه الزهراء

سلام و صلوات حضرت امام رضاجان

چهارشنبه, ۱۰ خرداد ۱۴۰۲، ۱۰:۳۳ ق.ظ

ایام بر همه‌ی محبان و شیعان و زائران امام رئوف، سراج الله، غوث امت اسلام علی ابن موسی‌الرضا (ع) مبارک باد.

صلوات بر حضرت:

«اَللّهُمَّ صَلِّ وَ سَلِّمْ وَ زِدْ وَ بارِکْ عَلَى السَّیِّدِ المَعْصُومِ وَ الْاِمامِ الْمظْلُومِ، الشَّهیدِ المَسْمُومِ وَ الغَریبِ المَغْمُومِ، وَ القَتیلِ المَحْرُومِ، العالِمِ بالعِلْمِ المَکْتُومِ، بَدْرِ النُّجُومِ، شَمْسِ الشُّمُوسِ، وَ اَنیسِ النُّفُوسِ، اَلمَدْفُونِ بِاَرْضِ طُوس، اَلرَّضِىِّ الْمُرتَضى، الْمُجتَبى المُقتَدی الرّاضی بِالقَدَر وَ القَضا، اَلْاِمامِ بِـالحَقِّ اَبِى الحَسَنِ عَلِىِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا صَلَواتُ اللهِ وَ سَلامُهُ عَلَیْهِ.»

 

و این گونه سلامش می دهیم:

«السلام علی السرّ الالهی و الرائی للحقایق کما هی النور اللاهوتی و الانسان الجبروتی و الاصل الملکوتی والعالم الناسوتی مصداق العلم المطلق و الشاهد الغیبی المحقق روح الارواح و حیوة الاشباح، هندسة الموجود السیار فی نشئات الوجود، کهف النفوس القدسیة غوث الاقطاب الإنسیة الحجة، القاطعة الربانیة، محقق الحقایق الامکاتیة، ازل الابدیات و ابد الازلیات، الکنز الغیبی و الکتاب اللاریبی، قرآن المجملات الاحدیه و فرقان المفصلات الواحدیه، ام الوری بدر الدجی علی بن موسی‌الرضا علیه و علی آبائه افضل التحیة و الثنا»

سلام و تحیات زاکیات از تمام موجودات بر وجود مبارک امام رضا علیه‌السلام؛ که سر مستتر الهی و دانای بحقایق کما هی و نور ذاتی عالم لاهوت و انسان عقلانی عوالم جبروت، اصل و اصیل نفوس عالم ملکوت، تاج عالم کلی ناسوت، مصداق حقیقی علم مطلق، شاهد غیبی و محقق روح مجردات و ارواح زندگی و حیات جاذبه ساریه در اشباح، مهندس عوالم موجود، بحر مواج نشئات عالم وجود، پناهگاه و کهف نفوس قدسیه و یاور و معین اقطاب انسیه، حجت قاطع ربانی و محقق حقایق امکانی، مظهر و نماینده اسم اعظم «هو الاول» و ابتدای ابدیات و مراسم اسم مقدس «هو الاخر» و انتهای ازلیت، کنز مخفی غیبی و حقیقت کتاب لاریبی، قرآن جمع الجمع احدیت، فرقان مفصلات نشئه و احدیت منشاء و محل قبول فیوضات مکمل و مربی جمیع ظهورات، نیر اعظم و بدر درخشان شب مظلم طبیعت؛ حضرت علی بن موسی‌الرضا المرتضی روحی و ارواحنا له الفداء باد.

 

و در معرفتش کافیست که بدانیم که:

  • وارث آدم است در صفوت.
  • وارث نوح در دعوت به توحید.
  • وارث ابراهیم در سنن پسندیده.
  • وارث موسی در سخنگویی.
  • وارث عیسی در تقوی.
  • و وارث پیغمبر خاتم النبین در کلیه صفات و ملکات.
  • و وارث ائمه معصوم در سجایای حمیده خوبی‌های پسندیده بوده.

و خود چنان حلم و بردباری و اخلاق نشان داد که با آن تحولات سیاسی و مشکلات زندگی در غربت و نداشتن اصحاب و انصار فراوان و مضیقه مالی، در زندگی؛ چنان با مردم به صفات نیکو رفتار فرمود، که همه مات و مبهوت فضایل اخلاقی آن حضرت شدند. سلام و درود خداوند بر او باد.

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 12ر5ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۰۲ ، ۱۰:۳۳
خادمه الزهراء

دو حکایت از تشنگی و عشق

يكشنبه, ۱۸ دی ۱۴۰۱، ۰۹:۰۲ ق.ظ

ای بی‌دست کربلا، دست دلم بگیر.

حضرت عباس (ع) کعبة الاولیا

مرحوم سید قاضی (ره) پس از سیر مدارج و معارج و التزام به سلوک و مجاهده‌ی نفس؛ و کشف بعضی از حجاب‌های نورانی، بعد از گذشت چندین سال، هنوز وحدت حضرت حق تعالی بر او تجلی ننموده بود و مرحوم قاضی به هر عملی که متوسل می‌شد، این حجاب گشوده نمی‌شد. تا هنگامی‌که ایشان از نجف به کربلا برای زیارت تشرف پیدا کرده و پس از عبور از خیابان عباسیه (خیابان شمالی صحن مطهر) و عبور از درِ صحن، در آن دالانی که میان درِ صحن و خود صحن است و نسبتاً طویل است، شخصی به ایشان می‌گوید: ابوالفضل (ع) کعبه‌ی اولیا است.

مرحوم قاضی همین‌که وارد رواق مطهر می‌شود، در وقت دخول در حرم، حال توحید به ایشان دست می‌دهد و تا ده دقیقه می‌ماند و سپس که به حرم مطهر سیدالشهدا (ع) مشرف می‌گردد، درحالی‌که دست‌های خود را به ضریح مقدس گذاشته بود، آن حال، قدری قوی‌تر دست می‌دهد و تا یک ساعت باقی می‌ماند. دیگر از آن به بعد، مرتباً و متناوباً و سپس متوالیاً حالت توحید برای ایشان بوده است.

 

هل مِن ناصر...

مرحوم آیة الله آقانجفی قوچانی در «سیاحت شرق» چنین می‌نویسد: به قدر هزار قدمی که رفتم، آفتاب از جلو روی و گرم، رمل‌ها نیز داغ، که کف پاها می‌سوخت. تشنگی بر من غلبه کرد. خود را به گروهی از‌ زوّار رساندم، سؤال کردم: آب دارید؟ گفتند: خیر.

از آنها گذشتم، دویدم به دسته‌ی دیگر خود را رساندم، آنها هم آب نداشتند. به قدر نیم فرسخ دویدم و به چند دسته‌ی زوار، خود را رسانیدم؛ آب نداشتند؛ چون منزل نزدیک؛ و سواره هم می‌رفتند، آب لازم نداشتند.

مأیوس شدم، از یک طرفِ راه، شروع کردم به دویدن، هر چه رطوبت در بدنم بود، تمام به عرق؛ و حرکت تند؛ و گرمی آفتاب، خشکید. به شدت تشنه شدم. حال، برق گنبد و سیاهی باغات کربلا در مقابل من پیدا شد. من به فکر صحرای کربلا و تنهایی سیدالشهدا (ع) و آن لشکر زیادی که دور او را گرفته بودند، افتادم. مرا گریه‌ی شدید رخ داد. برای اینکه صدای گریه‌ی مرا، زوار نشنوند، دویست قدمی از آنها دور شدم، مثل آهویی در این بیابان می‌دویدم و صدا به گریه بلند و اشک مانند باران به صورت و ریش و زمین، ریزان بود.

گاهی صدای «هَل مِن ناصِر» آن حضرت را به گوشِ خیال می‌شنیدم؛ و من هم صدای «لبیک» با گریه بلند می‌داشتم و به شدت می‌دویدم به حدی که از خود بالکل فراموش شدم. دیدم لشگر به خیمه‌های حسینی هجوم آورده، شعله‌ی آتش و دود از خیمه‌ها بلند گردید.

چشم‌ها را به سیاهی کربلا دوختم و حالات رنگارنگ آن صحرای غم‌انگیز بر من عبور می‌کرد. به خدا قسم که نمی‌فهمیدم پاها در این دویدن، به گودال می‌افتد و یا به‌روی خارها قرار می‌گیرد! یک‌دفعه از میان خیمه‌ها مثل اینکه زنها و اطفال بیرون دویدند و به صحرای جنوبی خیمه‌ها که رو به طرف نجف است، پراکنده شدند. بعضی‌ها چادر به پا پیچیده به زمین می‌خوردند؛ من هم سر از پا نشناخته تا مگر برسم و خود را فدا کنم؛ که ریشه‌ی علفی به پنجه‌ی پا، بند شد، با آن تندی که می‌دویدم، محکم به زمین خوردم. با آنکه پنجه‌ی پا مجروح شده بود، دویدم. ملتفت نشدم، شش دانگ حواسم متوجه آن صحرای هولناک بود.

در این دو فرسخ و نیم مسافت، از گریه و ناله و دویدن نایستادم تا آنکه در کوچه‌ی کربلا واقع شدم و چشمم به در و دیوار و عمارات کربلا افتاد! آن وقت به خود آمدم، از خجالت و حیای از مردم، اشک‌های خود را پاک نمودم و از دویدن ایستادم و کفش‌های بی‌پاشنه را به پا کردم و عبا را به دوش انداختم.

از حوضخانه‌ی صحن سیدالشهدا، امام حسین (ع) وضو گرفته، داخل حرم شدم و یک ساعتی زیارت نمودم. بیرون شدم، رفتم به زیارت ابوالفضل العباس (ع)؛ و از آنجا بیرون شدم؛ باز آمدم به صحن سیدالشهدا (ع).

همان‌طور در گوشه‌ای، سرپا ایستاده بودم که بعضی از رفقا را ملاقات کنم. ساعت دو به غروب بود، در آن بین، صدای ساعتی که بالای سر در صحن سیدالشهدا (ع) بود و از نمره‌ی ساعت کوچک صحن نو مشهد مقدس بود بلند شد. وقتی که خوب به صدای زیر او گوش دادم، دیدم به طور فصیح می‌گوید:

«هَل مِن ناصِر... هَل مِن ناصِر... هَل مِن ناصِر» تا ده مرتبه تمام شد. لرز و لرزه در بدن من پیدا شد، گوش را تیز کردم که از کجا، جوابی می‌رسد؟ و چشم‌ها پر از اشک شد که جوابی پیدا نشد، که یک مرتبه از صحن حضرت اباالفضل (ع) صدای ساعت بزرگ او به صورت بم و کلفت بلند گردید: «لبیک... لبیک... لبیک» تا ده مرتبه؛ آن صدا هم تمام شد. اشک‌های خود را پاک کردم، گفتم: های، بگردم وفاداریت را، باز تویی که جواب دادی! خوشحال شدم که هنوز «ناصر» هست و از خوشحالی باز اشک‌هایم روان شد.

یک مرتبه به فکر تشنگی بین راه افتادم و همان‌طور در عالم خیال با خود آمدم، آمدم؛ تا وضو گرفتم و به حرمین زیارت نموده، برگشتم تا به همین نقطه‌ای که ایستادم، دیدم در هیچ نقطه، آب نخورده‌ام، تشنه هم نیستم! حالا این از راه طبیعی به چه نحو ممکن است و من از کدام آب سیر شده‌ام [معلوم نیست]!

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 8ر7ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۰۱ ، ۰۹:۰۲
خادمه الزهراء

زائر هر شب ارباب

شنبه, ۳ دی ۱۴۰۱، ۰۱:۴۲ ب.ظ

ابوالحسن فارسی می‌گوید: من زیاد به زیارت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام می‌رفتم، امّا مالم کم شد و جسمم ضعیف گشت و لذا زیارت امام حسین علیه السلام را ترک کردم. در خواب رسول خدا صلی الله علیه و آله را به همراه حسنین علیهماالسلام دیدم. از کنار آنها عبور می‌کردم که امام حسین علیه السلام عرض کرد: ای رسول خدا! این مرد زیاد به زیارت من می‌آمد، امّا دیگر نمی‌آید.

رسول خدا صلی الله علیه و آله به من فرمودند: آیا تو زیارت حسین علیه السلام را رها کرده‌ای؟

عرض کردم: هرگز من مولای خویش را رها نمی‌کنم، لیکن ضعیف و پیر شده و مالم نیز کم شده است و لذا زیارت نمی‌روم.

آنگاه حضرت فرمودند: هر شب بر بام خانه‌ات برو و با انگشت اشاره به سوی قبر حسین بن علی علیه السلام اشاره کن و بگو:

السَّلَامُ عَلَیکَ یَا صَاحِبَ‏ الدَّمعَةِ السَّاکِبَةِ، السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا صَاحِبَ الْمُصِیبَةِ الرَّاتِبَةِ، لَقَدْ أَصبَحَ کِتَابُ اللَّهِ فِیکَ مَهْجُوراً وَ رَسُولُ اللَّهِ فِیکَ مَحْزُوناً وَ عَلَیکَ السَّلَامُ وَ رَحمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

السَّلَامُ عَلَى أَنصَارِ اللَّهِ وَ خُلَفَائِهِ، السَّلَامُ عَلَى أُمَنَاءِ اللَّهِ وَ أَحِبَّائِهِ، السَّلَامُ عَلَى مَحَالِّ مَعْرِفَةِ اللَّهِ وَ مَعَادِنِ حِکمَةِ اللَّهِ وَ حَفَظَةِ سِرِّ اللَّهِ وَ حَمَلَةِ کِتَابِ اللَّهِ وَ أَوْصِیَاءِ نَبِیِّ اللَّهِ وَ ذُرِّیَّةِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی الله عَلَیهِ وَ آلِه وَ رَحمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُه

 

پس آنچه می‌خواهی درخواست کن، همانا زیارت تو از نزدیک و دور قبول می‌شود.

بحارالانوار: ج۹۸، ص۳۷۵

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۰۱ ، ۱۳:۴۲
خادمه الزهراء

عنایات امام رضا به علامه طباطبائی

سه شنبه, ۲۹ آذر ۱۴۰۱، ۱۱:۳۳ ق.ظ

حکایت زائران حقیقی

مرحوم آیة الله شیخ محمدتقی انصاری همدانی فرمودند: در حرم امام هشتم حضرت رضا (ع)، مرحوم علامه طباطبایی رحمة الله علیه را ملاقات کردم و این درحالی بود که تازه به فراق مرحوم آیة الله حاج شیخ محمدجواد انصاری همدانی(ره) گرفتار شده بودیم؛ لذا در آن ایام و در همان ملاقات، با عطش خاصی از مرحوم علامه خواستم که از الطافی که امام رضا (ع) به ایشان داشته‌اند، مطلبی را بیان فرمایند.

مرحوم علامه امتناع کردند، پس از آنکه ایشان را به حق امام (ع) قسم دادم، فرمودند: دو تا از الطافی که حضرت رضا (ع) داشته‌اند بیان می‌کنم:

اول اینکه؛ مدتی است که نمی‌توانم بخوابم چون می‌بینم تمام اشیای اطراف، مشغول به ذکر پروردگار هستند در نتیجه حیا می‌کنم بخوابم (یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الْأَرْضِ).

کم ز خروسی مباش، مُشت پَری بیش نیست              از دل شب تا سحر خدا خدا می‌کند

 

دوم اینکه؛ وقتی نماز می‌خوانم، یک سید محمدحسین دیگری در عالم بالا نظاره‌گر به نمازم در پایین است. و این در حقیقت معنای الصَّلاةُ مِعراجُ المُؤمِن است.

شرق‌ترین ستاره‌ی دنیای تارمان                   ای کاش در مسیر تو بیفتد مدارمان

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 13ر5ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۰۱ ، ۱۱:۳۳
خادمه الزهراء

دستورات امام زمان (عج) به آیت الله مرعشی نجفی

چهارشنبه, ۲۳ شهریور ۱۴۰۱، ۰۱:۵۵ ب.ظ

ایشان فرمودند که در مسجد سهله در یک شب ۱۵ چیز از امام زمان (عج) گرفتند.

نقل فرمودند: شب تاریکی به سمت سهله می‌رفتم. دیر شده بود و می‌ترسیدم دزد به من بزند. آقایی را دیدم و سلام و علیک و احوالپرسی کردیم.گفت: سید! دیر کردی می‌ترسی؟ و صحبت کردند.

گفتم: شما هم سید هستید؟ گفت: بله ، من هم از عموزاده‌های شما هستم. با هم به مسجد سهله رفتیم و نشستیم.

سؤال کردم: آقا اگر کسی بخواهد با امام زمانش مرتبط بشود، چه بکند؟

فرمودند:

1- انس به قرآن بگیرد.

  • بعد از نماز صبح، سوره‌ی «یس»
  • بعد از نماز ظهر، سوره‌ی «نبأ»
  • بعد از نماز عصر، سوره‌ی «نوح»
  • بعد از نماز مغرب، سوره‌ی «واقعه»
  • بعد از نماز عشا، سوره‌ی «ملک»

قرائت شود.

ایشان می‌فرمودند: از شبی که مولا این را فرموده‌است تا اکنون تا زنده باشم این را ترک نمی‌کنم.

 

2- بعد از نمازهای پنجگانه بگویید:

اَللّهُمَّ سَرِّحنی عَنِ الْهُمومِ وَ الْغُموم وَ وَحشَةِ الصَّدر وَ وَسوَسةِ الشَّیطان بِرحمَتِکَ یا اَرحَمَ الرّاحِمین

 

3- خواندن این دعا بعد از ذکر رکوع، در رکعت آخر نماز

اللّهمَّ صَلِّ عَلیٰ محمَّدٍ وَ آلِ محمَّد وَ تَرَحَّم عَلیٰ عَجزِنا وَ اَغِثنا بِحَقِّهِم

 

4- خواندن قرآن و هدیه کردن ثوابش به ارواح امواتی که وارثی ندارند یا بدوارث هستند و یادی از آنها نمی‌کنند.

یادآوری ادمین: استاد عزیزمان یادمان داده بود که صدقه و نیکی به اموات، یک به هفتاد هزار است. رجوع کنید به سطور پایانی این مطلب (کلیک).

 

5- زیارت سیدالشهدا (ع). صبح و شب چند قطره آرام اشک ریختن برای امام حسین (ع).

 

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۰۱ ، ۱۳:۵۵
خادمه الزهراء

اعمال هر روز ماه رجب

يكشنبه, ۲۰ شهریور ۱۴۰۱، ۱۱:۱۲ ق.ظ

این اعمال در هر روز ماه رجب وارده شده‌است:

استغفار:

رَبِّ إِنِّی أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفَارَ حَیَاءٍ           وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفَارَ رَجَاءٍ          وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفَارَ إِنَابَة

وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفَارَ رَغْبَة                  وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفَارَ رَهْبَة          وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفَارَ طَاعَة

وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفَارَ إِیمَانٍ                 وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفَارَ إِقْرَارٍ          وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفَارَ إِخْلاَصٍ

وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفَارَ تَقْویٰ                  وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفَارَ تَوَکُّلٍ         وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفَارَ ذِلَّة

وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفَارَ عَامِلٍ لَکَ هَارِبٍ مِنْکَ إلَیْک

 

پروردگارا همانا من از تو آمرزش می‌طلبم از راه حیا و شرمساری، و باز آمرزش می‌طلبم به طریق رجا و امیدواری، و باز آمرزش می‌طلبم از روی توبه و انابه و بازگشت به درگاه تو، و آمرزش می‌طلبم با حال شوق و رغبت، و آمرزش می‌طلبم با حال خوف و ترس، و استغفار می‌کنم از روی طاعت و بندگی تو، و آمرزش می‌طلبم از روی ایمان به تو، و آمرزش می‌طلبم با حال اقرار و اعتراف به گناه، و آمرزش می‌طلبم از روی اخلاص، و آمرزش می‌طلبم از روی تقوا و پارسایی، و آمرزش می‌طلبم از روی توکّل به خدا، و آمرزش می‌طلبم از روی ذلّت و مسکنت، و استغفار می‌کنم استغفار کسی که برای تو به کار پرداخته و از تو به سوی تو می‌گریزد.

 

صلوات حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ فَاطِمَةَ بِنْتِ نَبِیِّکَ وَ زَوْجَةِ وَلِیِّکَ وَ اُمِّ السِّبْطَیْنِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّة، اَلطُّهْرَةِ الطَّاهِرَةِ الْمُطَهَّرَةِ التَّقِیَّةِ النَّقِیَّةِ الرَّضِیَّةِ الزَّکِیَّةِ سَیِّدَةِ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ أَجْمَعِینَ صَلاَةً لاَ یَقْویٰ عَلیٰ إِحْصَائِهَا غَیْرُک

 

پروردگارا درود فرست بر فاطمه زهرا دختر پیغمبرت، و همسر ولیّت، و مادر دو سبط رسولت حسن و حسین که دو سیّد جوانان اهل بهشت‌اند. آن پاک گوهر طاهر، و مطهّر، و با تقوای کامل و پاکیزه، خدا از او خوشنود و نفس مقدّسش مبرّا، و بزرگ تمام زنان اهل بهشت است خدایا بر او درود و رحمتی فرست که کسی غیر تو قادر بر حساب ثوابش نباشد.

 

زیارت

زیارت حضرت صاحب الزمان در ماه رجب که در مفاتیح آمده، خواندش در هر روز ماه رجب تأکید فراوان شده‌‌است.

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَشْهَدَنَا مَشْهَدَ أَوْلِیَائِهِ فِی رَجَبٍ وَ أَوْجَبَ عَلَیْنَا مِنْ حَقِّهِمْ مَا قَدْ وَجَبَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ الْمُنْتَجَبِ وَ عَلَی أَوْصِیَائِهِ الْحُجُب اَللَّهُمَّ فَکَمَا أَشْهَدْتَنَا مَشْهَدَهُمْ فَأَنْجِزْ لَنَا مَوْعِدَهُمْ وَ أَوْرِدْنَا مَوْرِدَهُمْ غَیْرَ مُحَلَّئِینَ عَنْ وِرْدٍ فِی دَارِ الْمُقَامَهِ وَ الْخُلْد وَ اَلسَّلاَمُ عَلَیْکُمْ إِنِّی (قَدْ) قَصَدْتُکُمْ وَ اعْتَمَدْتُکُمْ بِمَسْأَلَتِی وَ حَاجَتِی وَ هِیَ فَکَاکُ رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ وَ الْمَقَرُّ مَعَکُمْ فِی دَارِ الْقَرَارِ مَعَ شِیعَتِکُمُ الأَْبْرَارِ وَ السَّلاَمُ عَلَیْکُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ أَنَا سائِلُکُمْ وَ آمِلُکُمْ فِیمَا إِلَیْکُمُ التَّفْوِیضُ وَ عَلَیْکُمُ التَّعْوِیضُ فَبِکُمْ یُجْبَرُ الْمَهِیض وَ یُشْفَی الْمَرِیضُ وَ مَا تَزْدَادُ الأَْرْحَامُ وَ مَا تَغِیضُ إِنِّی بِسِرِّکُمْ مُؤْمِنٌ وَ لِقَوْلِکُمْ مُسَلِّمٌ وَ عَلَی اللَّهِ بِکُمْ مُقْسِمٌ فِی رَجْعِی بِحَوَائِجِی وَ قَضَائِهَا وَ إِمْضَائِهَا وَ إِنْجَاحِهَا وَ إِبْرَاحِهَا وَ بِشُئُونِی لَدَیْکُمْ وَ صَلاَحِهَا وَ السَّلاَمُ عَلَیْکُمْ سَلاَمَ مُوَدِّعٍ وَ لَکُمْ حَوَائِجَهُ مُودِعٍ یَسْأَلُ اللَّهَ إلَیْکُمُ الْمَرْجِعَ وَ سَعْیُهُ إِلَیْکُمْ غَیْرَ مُنْقَطِعٍ وَ أَنْ یَرْجِعَنِی مِنْ حَضْرَتِکُمْ خَیْرَ مَرْجَعٍ إِلَی جَنَابٍ مُمْرِعٍ وَ خَفْضِ عَیْشٍ مُوَسَّعٍ وَ دَعَهٍ وَ مَهَلٍ إلَی حِینِ (خَیْرِ) الأَْجَلِ وَ خَیْرِ مَصِیرٍ وَ مَحَلٍّ فِی النَّعِیمِ الأَْزَلِ وَ الْعَیْشِ الْمُقْتَبَلِ وَ دَوَامِ الأُْکُلِ وَ شُرْبِ الرَّحِیقِ وَ السَّلْسَلِ وَ عَلٍّ وَ نَهَلٍ لاَ سَأَمَ مِنْهُ وَ لاَ مَلَلَ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ وَ تَحِیَّاتُهُ عَلَیْکُمْ حَتَّی الْعَوْدِ إلَی حَضْرَتِکُمْ وَ الْفَوْزِ فِی کَرَّتِکُمْ وَ الْحَشْرِ فِی زُمْرَتِکُمْ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ عَلَیْکُمْ وَ صَلَوَاتُهُ وَ تَحِیَّاتُهُ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ الْوَکِیل.

 

ستایش خدای راست که ما را به حضور اولیا و دوستانش در ماه رجب رسانید و بر ما از حقّ آنها واجب کرد آنچه واجب کرد. و درود خدا بر محمّد برگزیده(ص) و بر اوصیای او که در پرده محجوب‌اند. بار خدایا پس چنانکه ما را به حضورشان رسانیدی به وعده‌گاه آنها هم که بهشت است برسان. و به منزل و مأوای آنها ببر و در دار آنها که دار ابدی و بهشت مخلّد است وارد گردان. و سلام بر شما باد من قصد درگاه شما کردم و کرم شما را به گرو حاجت و سؤال خود گرفته‌ام و آن سؤال آزاد شدنم از آتش دوزخ است. و منزل یافتن با شما و با شیعیان پاکتان بر قرارگاه بهشتی و سلام بر شما باد که صبر در بلا کردید پس چه نیکو مقام بهشت را یافتید. من سائل به درگاه شمایم و امیدم به خیری است که مفوّض به شماست و عوض آن بر شماست پس به واسطه آن دلهای شکسته جبران می‌شود و مریض شفا می‌یابد و رحم‌ها زیاد یا کم می‌زاید. من به حقیقت شما ایمان دارم و به قول شما تسلیم و بر خدا به شما سوگند یاد می‌کنم در بازگشتم در حوایج وادای حوایجم و امضا و برآوردن حاجتهایم و بزرگ شدنش مطابق شئونی که مرا نزد شماست و مصلحت آنها. و سلام بر شما سلام وداع کننده که حاجتهایش نزد شما ودیعه است و از خدا درخواست می‌کند بازگشت به سوی شما را و سعی او به سوی شما منقطع بشود و از درگاه شما به سوی بهترین بازگشت رجوع کند به آستان با خیر و برکت و عیش وسیع و راحت و پاینده تا هنگام اجل و منزل و محلّم را نیکو در بهشت پر نعمت ازلی و زندگانی پسندیده و اکل و شرب دائم و رحیق و سلسبیل و آشامیدن گوارا که هیچ از آن ناگوار و ملال نباشد و رحمت خدا و برکاتش و تحیّت و لطفش تا هنگام بازگشت به حضور شما و فایز شدن در بازگشت شما و محشور شدن در زمره شما. و رحمت و برکات خدا بر شما باد و درود او و تحیّت و ثنای آن خدا و او ما را کفایت است و نیکو وکیلی است.

 

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ شهریور ۰۱ ، ۱۱:۱۲
خادمه الزهراء

توسلات به حضرت عباس، با ذکر و نماز و زیارت

جمعه, ۱۸ شهریور ۱۴۰۱، ۱۱:۵۴ ق.ظ

گمان آن است که هر مؤمن تشنه، اگر چه تشنه‌ی حاجت خود باشد؛ از امور مشروعه اگر متوسل به آن حضرت شود، سیراب خواهد شد. چه آن‌که تشنه‌ی آب رحمت یا تشنه‌ی علم حق باشد، یا تشنه‌ی اولاد صالح باشد و یا تشنه‌ی حج و زیارت باشد.

 

 

«یا کاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ فی اِکْشِفْ کَرْبى بِحَقِ اَخیکَ الْحُسَیْنِ»

ای برطرف کننده‌ی غم از چهره‌ی حسین علیه‌السلام، برطرف نما غم مرا به حق برادرت حسین علیه‌السلام.

به عدد هندسه‌ی لفظ عباس علیه‌السلام که عدد ۱۳۳ است، خوانده شود؛ خداوند حاجت او را برآورد. چرا که لقب آن بزرگوار باب الحوائج و سقاست.

 

یکی از ختم‌های مجرب راجع به حضرات چهارده معصوم سلام‌الله‌علیهم و جناب ابوالفضل علیه‌السلام گفته شده به نیت قربت مطلقه این است که:

دو رکعت نماز حاجت بخواند و هزار و چهارصد مرتبه صلوات هدیه به چهارده معصوم بخواند و صد مرتبه هدیه از برای حضرت ابوالفضل علیه‌السلام که بوّاب درگاه آل محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و باب ولایت است، بفرستد و حاجت خود بطلبد، انشاءالله تعالی روا شود.

 

و دیگر از وسیله‌ی تقرب به خداوند و آمرزش گناهان و انجام مطالب و رواشدن حاجات اهل ایمان است؛ چنانچه به روایت منقوله از مصباح الزائرین ابن‌طاووس وارد شده و از جمله‌ی آن زیارت شریفه این است:

بعد از آن که دو رکعت نماز زیارت به جا آورد بخواند:

السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبَاالْفَضْلِ الْعَبَّاسَ ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَوَّلِ الْقَوْمِ إِسْلاماً وَ أَقْدَمِهِمْ إِیمَاناً وَ أَقْوَمِهِمْ بِدِینِ اللَّهِ وَ أَحْوَطِهِمْ عَلَى الْإِسْلامِ

أشْهَدُ لَقَدْ نَصَحْتَ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَخِیکَ فَنِعْمَ الْأَخُ الْمُوَاسِی لأخیهِ فَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً اسْتَحَلَّتْ مِنْکَ الْمَحَارِمَ وَ انْتَهَکَتْ فی قَتلِکَ حُرْمَةَ الْإِسْلامِ فَنِعْمَ الصَّابِرُ الْمُجَاهِدُ الْمُحَامِی النَّاصِرُ وَ الْأَخُ الدَّافِعُ عَنْ أَخِیهِ، الْمُجِیبُ إِلَى طَاعَةِ رَبِّهِ الرَّاغِبُ فِیمَا زَهِدَ فِیهِ غَیْرُهُ مِنَ الثَّوَابِ الْجَزِیلِ وَ الثَّنَاءِ الْجَمِیلِ وَ أَلْحَقَکَ اللَّهُ بِدَرَجَةِ آبَائِکَ فِی دارِ النَّعِیمِ.

اللَّهُمَّ إِنِّی تَعَرَّضْتُ لِزِیَارَةِ أَوْلِیَائِکَ رَغْبَةً لِثَوَابِکَ وَ رَجَاءً لِمَغْفِرَتِکَ وَ جَزِیلِ إِحْسَانِکَ فَأَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ أَنْ تَجْعَلَ رِزْقِی بِهِمْ دَارّاً وَ عَیْشِی بِهِمْ قَارّاً وَ زِیَارَتِی بِهِمْ مَقْبُولَةً وَ حَیَاتِی بِهِمْ طَیِّبَةً وَ أَدْرِجْنِی إِدْرَاجَ الْمُکْرَمِینَ

و اجْعَلْنِی مِمَّنْ یَنْقَلِبُ مِنْ زِیَارَةِ مَشَاهِدِ أَحِبَّائِکَ مُفْلِحاً مُنْجِحاً قَدِ اسْتَوْجَبَ غُفْرَانَ الذُّنُوبِ وَ سَتْرَ الْعُیُوبِ وَ کَشْفَ الْکُرُوبِ إِنَّکَ أَهْلُ التَّقْوَى وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ،

یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ إِنَّکَ فَعَّالٌ لِمَا تُرِیدُ وَ الْحَمْدُللَّهِ رَب الْعَالَمِین وَ السلام عَلیکَ یا سیدی و ابن سَیِّدی وَ رَحمة اللهِ وَ بَرَکاتُهُ.

 

سلام بر تو اى اباالفضل العباس فرزند امیرمؤمنان، سلام بر تو اى فرزند سرور جانشینان، سلام بر تو اى فرزند اولین نفر امت در اسلام آوردن، و پیش‌ترین‌شان در ایمان و استوارترین‌شان در پایبندى به دین خدا، و با احتیاط‌ترین‌شان بر اسلام. شهادت می دهم؛ که تو براى خدا و رسولش و برادرت خیرخواهى نمودى، پس چه خوب برادر همدردى بودى، خدا لعنت کند امتى را که تو را کشت، و لعنت کند امتى را که به تو ستم روا داشت، و لعنت کند امتى را که حرمت‌هاى تو را حلال شمرد، و پرده احترام اسلام را درید. پس چه نیکو صبرکننده، جهادگر حامى، یارى دهنده و برادر دفاع کننده از برادرش بودى، و پاسخ دهنده طاعت پروردگارش، و علاقه‌مند به آنچه دیگران بى رغبت شدند، که همان پاداش بزرگ، و ستایش زیباست، و خدا تو را به درجه‌ی پدرانت، در بهشت‌های پرنعمت ملحق کرد. خدایا متعرض زیارت اولیایت شدم به خاطر رغبت در پاداشت، و امید به آمرزشت، و احسان فراوانت، پس از تو مى‌خواهم که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستى، و روزى‌ام را به خاطر ایشان زیاد نمایی و زندگى‌ام را به خاطر آنان برقرار دارى، و زیارتم را به حق آنان مقبول قرار دهى، و حیاتم را دلپسند فرمایى، و مرا با گروه اهل کرامت همراه نمایی و از کسانى قرار دهى که از زیارت زیارتگاه‌هاى عاشقانت رستگار و کامیاب بازمى‌گردند، درحالی که مستوجب آمرزش گناهان، و پوشیدن عیب‌ها، و برطرف شدن گرفتاری‌ها شده باشد، به راستى تو اهل پروا و آمرزشى. اى مهربان‌ترین مهربانان تو در هر چه که اراده کنی فعّالی. و حمد، مخصوص پروردگار عالمیان است، درود بر تو ای مولای من و ای فرزند مولای من و درود و رحمت و برکات خداوند بر تو باد.

 

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 12ر2ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۰۱ ، ۱۱:۵۴
خادمه الزهراء

توسلاتی چند

پنجشنبه, ۱۷ شهریور ۱۴۰۱، ۰۳:۰۳ ب.ظ

السلامُ عَلَیکَ أیُّهَا العَبدُ الصالِح؛ أشهَدُ أنَّکَ قُتِلتَ مَظلوماً؛ أَشْهَدُ أَنَّکَ مَضَیْتَ عَلَى مَا مَضَى بِهِ الْبَدْرِیُّونَ؛ وَ الحَسن وَ الحسین صَلیَ اللهُ عَلیهم أجمعین

 

سلام بر عباس ابن علی (ع)؛

🌼 صاحب علم و مشک،

🌼 صاحب غیرت و آبرو،

🌼 صاحب علم و تقوی،

🌼 صاحب شجاعت و دیانت.

🌼 هم او که قبله‌ی حاجات حاجتمندان است؛

🌼 و از هر گروه و عقیده‌ای چشم امید به دستان بریده‌اش دارند.

🌼 افتخار او این است که پسر فاطمه، امام زمانش، به او گفت: جانم به‌فدایت!

 

و افتخار ما این است که با دست خالی رو به ‌سویش کنیم و عرضه بداریم:

بسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم

الحَمدُلِلّهِ الَذی خَصَّ بَالبَلاءِ مِن عِبادِهِ الاَصفِیاءِ و شَرَحَ صُدورَنا بِمَعرِفَةِ الاَولِیاءِ وَ مَحَبَّةِ الاَزکِیاءِ

و نَوَّرَ قُلوبَنا بِالدُّموعِ وَ البُکاءِ و تَفَضَّلَ عَلَینا بِالجُودِ وَ السَّخاءِ

و الصَّلوةُ وَ السَّلامُ عَلی مُحَمَدٍ اَشرَفِ الاَنبِیاءِ وَ آلِهِ النُّجَباءِ النُّقَباءِ

سیُّما عَلی خامِسِ اَصحابِ الکَساءِ، و اَنصارِهِ المُجاهِدینَ فی البَیداءِ

الَّذینَ لَم یَرضَوا بِمَکائِدِ اللَّیلِ وَ النَّهارِ فی طاعَةِ رَبِّ السَّماءِ حَتی رَمَّلُو الوُجُوهَ بِالثَّری وَ خَضَّبوا لِلّحاءَ بِالدِّماءِ

خصوصاً مَولینا اَبی‏الفَضلِ اَلمُخَضَّبِ بِالدِّماءِ قُرَّة عَینِ الاَنبِیاءِ وَ الاَولِیاءِ، مقَطَّعَ الیَدَینِ وَ الاَعضاءِ،

و لَعنَةُ اللهِ عَلَی اَعدائِهِم بِدَوامِ الاَرضِ وَ السَّماءِ.

 

حمد و سپاس خدایی را که بلا و مصیبت را مختص بندگان خالص و برگزیده‏‌ی خود گردانید؛ و سینه‏‌های ما را با معرفت و شناخت اولیا و دوستی و محبت پاکیزگان وسعت بخشید؛ و دل‌هایمان را با اشک و اندوه و گریه نورانی نمود؛ و با سخاوت و بخشش خویش بر ما کرم فرمود؛ و درود و سلام بر اشرف پیامبران حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ و خاندان بزرگوار و پرفضیلتش، خصوصاً خامس آل‏ عبا [حضرت اباعبدالله‌الحسین علیه‏‌السلام[ و یاران مجاهد و فداکارش در بیابان [کربلا[ همانان که در مسیر اطاعت پروردگار آسمان، فریب نیرنگ‌های شب و روز را نخورده و سرانجام گونه‏‌های خود را با خاک بیابان آغشته و محاسن خویش را به خون خود رنگین نمودند، علی‏ الخصوص سرور و مولای آغشته به خونمان، حضرت ابوالفضل علیه‌‏السلام نور چشم انبیا و اولیا، هم او که دستان مبارکش را قطع کرده و اعضای مطهرش را بریدند. و لعن و نفرین خدا بر دشمنانشان تا زمانی که آسمان و زمین باقی است.

فدای حُسن دل‌انگیز باغبان شده بود              بهار، با همه سر سبزی‌اش خزان شده بود

چهار دسته گُلش را به پنج تن بخشید             مقیمِ خاکِ درش، هفت آسمان شده بود

چه سربلند و سرافراز امتحان پس داد             برای عرض ادب، سخت امتحان شده بود

به عشق شیر خدا از یَل دلاور خود                گذشت اگر چه در این راه نیمه جان شده بود

چه امتحان بزرگی! که در رثای حسین            و نه به خاطر فرزند- روضه خوان شده بود

اگرچه پیر شد از داغِ بی‌امان، اما                   به پشتوانه‌ی زینب دلش جوان شده بود

فدای ام‌ابیها شدن علامت داشت                  به این سبب قد ام‌البنین کمان شده بود

 

برای توسل به حضرت ابالفضل العباس (ع)، بهترین راه این است که دست به دامن مادرش شویم و از ام‌البنین (س) کمک بگیریم.

دو نذر قرآن برای حضرت ام‌البنین (س) گفته‌اند:

اول:

برای حاجات فوری از مرحوم خانم مالک نقل است: یک مجلس یک جا بنشینند ۱۴ مرتبه «یس» بخوانند به نیابت از طرف خانم ام‌البنبن (س) برای چهارده معصوم، علیهم السلام.

 

دوم:

در کتاب‌ها نوشته اند: ۱۰ مرتبه نذر «یس» برای حضرت ام‌البنین (س)، چهارشنبه ۴ تا، پنج شنبه ۴ تا، جمعه ۲ تا. جمعه تا ظهر تا وقت نماز جمعه تمام شود. سپس سجده کن و در سجده از حضرت ام‌البنین (س) بخواه که به پسرش مأموریت بدهد که گره از کارت باز کند.

 

عالی‌ترین، زیباترین و مجرب‌ترین توسل به امام حسین (ع)، صدا کردن نام امام زمان (عج) است. به هر زبانی که دلت میخواهد.

🌼آل یس بخوان هدیه کن به امام حسین (ع)

🌼ندبه بخوان هدیه کن به امام حسین (ع)

🌼یس به نیابت از امام زمان بخوان هدیه کن به جدش امام حسین (ع)

 

ما در سفر الی الله تا حسین رسیدن، از حسین عبور کردن تا به خدای حسین رسیدن باید در معیت پسر امام حسین (ع) یعنی امام زمان (عج) حرکت کنیم. دستگیرمان در زندگی باید امام زمان (عج) باشد.

 

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 10ر2ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۰۱ ، ۱۵:۰۳
خادمه الزهراء