بفرمایید یک لقمه معنوی نوش کنید: یک لقمه سفارش
یک لقمه سفارش، از کنار سفرهی نورانی مولود کعبه، چه لقمهای، چه برکتی و چه انرژی فراوانی که از این لقمه دریافت خواهیم کرد.
فرمودند: من چهار کتاب بزرگ آسمانی را که از ناحیه خداوند بر چهار پیامبر بزرگ نازل شدهاست را خواندم و از هر یک، کلمهای انتخاب کردم.
از تورات این کلمه را برگزیدم: «کسی که سکوت اختیار کند و کمحرف باشد، نجات پیدا خواهد کرد.»
از انجیل این کلمه را برگزیدم: «کسی که قناعت کند، سیر و اشباع میشود.»
از زبور این را انتخاب کردم: «کسی که مخالفتِ تمایلات مادی نماید، از بلاها ایمن گردد.»
و از قرآن برگزیدم: «کسی که توکل به خداوند نماید، خدا او را کافی است.»
آری کمحرفی یک امتیاز است؛ برای رهروان پاکی و درستی. بهطوریکه در دین ما گفتهشده پر سخن گفتن، علامت کمعقلی است. در مورد پیامبر اسلام آمدهاست که آن جناب، بسیار کمسخن بوده و در موارد غیرضروری سخن نمیگفتند و از آنان که سخنان بیمورد و نازیبا میگفتند اعراض و دوری میکردند.
و مولای متقیان فرمودند: مردانگی و شخصیت انسان، در زیر زبان او پنهان است. یعنی وقتی کسی زبان گشود و سخن گفت معلوم میشود که دارای چه شخصیتی است.
و به تجربه رسیدهاست که آدم کمحرف، نزد مردم با وقار و محترم است و آن کسی که پرحرف است، او را دیوانه و یا شبیه آن میخوانند.
کلمه دوم از انجیل در باب قناعت برگزیده شدهاست. قناعت یکی از بهترین خصال اخلاقی برای انسانهای وارسته و خردمند است. در کنار سخن مولای متقیان نمیشود کلامی گفت زیرا که هیچ کلامی آنجا جایگاهی ندارد، به جز کلام فرزند برومندش. امام ششم علیهالسلام فرمودند: کسی که قانع باشد از غم و زحمت و ناراحتی راحت میشود.
قناعت یک صفت و خصلت است که برخی با ممارست ریاضت و تعادل در زندگی آن را کسب میکنند و چون با کسب این صفت از حرص و طمع و چشم داشت به داشتههای دیگران، دست برمیدارند؛ به راحتی خیال و رضایت خاطر به داشتههای خود، از غم زیادهخواهی و حرص ورزی که منشأ بسیاری از گناهان و بیماریهای جسمی و روحی میباشند راحت میشوند.
از حکیمی پرسیدند: چه چیزی بهتر از طلا است؟ گفت: قناعت کردن. زیرا اگر انسان میلیاردها تن طلا داشته باشد، اما صفت قناعت را نداشته باشد؛ فقیر و بیچاره است، مداوم چشم طمع به دیگران دارد.
و کلمه سوم، ترک تمایلات نفسانی. همانطور که از نظر طب، بیماری سرطان دشمن شماره یک انسان است که اگر به موقع و درست درمان نشود، کشنده است و اصلاً انواعی از این بیماری علاج ندارد؛ هوای نفس هم در درون انسان، سرطان روح و خلق انسانی اوست و اگر نتوانیم در خیلی از موارد نفسانیت خود را مدیریت، یا هدایت، یا تعدیل و یا در خیلی از موارد با آنها جهاد و مبارزه کنیم، لاجرم انسانیت ما را خواهد کشت. این بیماری آنقدر خطرناک است که انبیا و اولیای الهی و مردی مانند علی علیهالسلام از آن به خداوند پناه بردهاند. و چه خوب است که عبرت بگیریم. و لقمهی امروز را آرامآرام نوش میکنیم تا طعم و مزهی آن را بهتر احساس کنیم.
و اما کلمه چهارم از قرآن مجید: توکل. اینکه قرآن ناطق، قرآن صامت را تلاوت کند؛ خود حکایتی است. و اینکه از میان هزاران کلمه که تکتک گلهایی هستند که خداوند به دستان خود کاشتهاست؛ آن هم در گلستان قلب حبیبش که او در کمال درایت باغبانی کرده و سپس گلابگیریش را به دست مولایمان سپرده و ایشان در آن گلستان تفرج کرده و شاخه گلی را این همه برگزیده و در معرض فهم ما قرار داده؛ خود حکایت دیگری است.
و آن گل، توکل است به خدایی که در همین نزدیکی است و در قرآنش از ما میپرسد: آیا خدا برای بندهاش کافی نیست؟
وقتی جناب یوسف در زندان به همسلولی خود گفت: به عزیز مصر بگو من بیگناه زندانم. جبرئیل آمد. گفت: یوسف! چه کسی تو را بهترین مردم قرار داد؟ گفت: پروردگارم. گفت: چه کسی تو را نزد پدرت محبوب نمود؟ گفت: پروردگارم. گفت: چه کسی کاروان را بر سر چاه آورد و تو را نجات داد؟ گفت: پروردگارم. گفت: چه کسی تو را از حیله و مکر زنان مصری رهایی بخشید؟ گفت: پروردگارم. جبرئیل گفت: پروردگارت میگوید چه باعث شد که حاجت خود را نزد مخلوق بردی؟ پس به جریمهی کارت مدتی در حبس بمان.
رسول اکرم فرمودند: تعجب میکنم از برادرم یوسف از اینکه چگونه به مخلوق خدا حاجت برد نه به خداوند!
بیایید اکنونکه صبحانه از گوشهی سفرهی ابوزینب علیهالسلام روزیمان شدهاست؛ در اخلاق، تفکر و جهانبینی هم، لقمه از بیکرانهی وجودش نوش کنیم و عاشقانه بگوییم: محب تو نیست آنکه شبیه تو نیست.
التماس دعا ی خیر - الّلهم عجّل لِولیک الفرج
منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور باد.