در حدیـقه‌ی سـبـز دعـا

دعاها، مناجاتها، سخنرانی‌ها و مطالب ارزشمندی که از استـادمان مرحومه حاجیه خانم اکبری (ح.عاشوری) به یادگار مانده است در این دفتر، ثبت و ضبط می‌شود ان‌شاءالله. این وبلاگ در دست تکمیل و به روزرسانی است.

در حدیـقه‌ی سـبـز دعـا

دعاها، مناجاتها، سخنرانی‌ها و مطالب ارزشمندی که از استـادمان مرحومه حاجیه خانم اکبری (ح.عاشوری) به یادگار مانده است در این دفتر، ثبت و ضبط می‌شود ان‌شاءالله. این وبلاگ در دست تکمیل و به روزرسانی است.

در حدیـقه‌ی سـبـز دعـا

استاد ارجمند، مرحومه حاجیه خانم اکبری (ح.عاشوری) از بزرگترین مبلغان و سخنرانان مذهبی تهران و کرج بودند که در دی ماه 1400 به سوی معبود خود شتافتند.
مجموعه‌ای از سخنرانی‌ها، دعاها و زیاراتی که ایشان معرفی کرده‌اند در کانال تلگرامی اطلاع رسانی این بانوی مکرمه موجود است.
برآن شدیم تا با انتقال و ثبت و ضبط این مطالب در وبلاگ، امکان دسترسی بهتر به این گوهرهای ارزشمند به یادگار مانده از ایشان را مهیا سازیم.
باشد که ما را از دعای خیر خود بهره‌مند و روح حاجیه خانم اکبری را با ذکر صلوات و یا قرائت فاتحه بنوازید.

***
حَدیقه به معنایِ باغ است و نامی که والدین خوش ذوق، بر استاد گرانقدر ما گذاشتند که الحق وجود نازنینش باغی بود سرسبز از دعا و صلوات و توسل. الهی که در جنّات و باغهای بهشتی در کنار سفره بابرکت اهل بیت، علیهم السلام، روزی‌خوار و محشور باشند.

***
ذکر یادگاری استاد:
الهی به درگاهت هزاران بار تکبیر و تهلیل و تحمید و تسبیح و تقدیس
عرضه می‌دارم که یک روز دیگر زنده هستم و تو تنها خالق و معبود و اِله من هستی و در سلطانیت مطلق بی شریکِ تو، بندگی و زندگی می‌کنم.

***
- نشانی سایت استاد: https://shamsotalea.com

- نشانی کانال سروش و تلگرام:
zaynab_ir

- نشانی صفحه اینستاگرام: name_be_madaram

- نشانی مزار استاد: کرج، آرامستان بهشت سکینه (اتوبان کرج-قزوین، بعد از پل حصارک و کمالشهر)، قطعه 31، آلاچیق 706

طبقه بندی موضوعی

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «احسان» ثبت شده است

بوسیدن دست و پای پدر و مادر

پنجشنبه, ۲۲ دی ۱۴۰۱، ۰۹:۲۸ ق.ظ

 

شب جمعه، شب نزول رحمت الهی بیش از هر زمان دیگر و اما ویژه و مخصوص برای کسانی است که بر بندگان خدا ترحم می‌کنند؛ مخصوصاً به‌حال آن دسته از بندگان خدا که دستشان از دنیا کوتاه است و چشم انتظار آن هستند که توجهی از جانب بازماندگانشان به آنها شود.

رسول خدا (ص) فرمودند: اموات شما از صبح پنچ شنبه منتظرند تا چیزی از جانب شما برایشان فرستاده شود، آنها را منتظر نگذارید و هدیه آنها را اول صبح بفرستید، مبادا اموات خود را دست خالی بگذارید که نزد اموات دیگر خجالت خواهند کشید.

اما ای کاش محبت به دیگران مخصوصاً پدر و مادر را تا زنده هستند به آنها ابراز کنیم.

امروز چهلمین سالگرد درگذشت استاد؛ و پیر مراد؛ و مرشد؛ و مادر معنوی این حقیر، مرحومه مغفوره حاجیه خانم مالک، آن مجذوب سالک است؛ کسی که هرگز دستش را نبوسیدم بلکه همیشه تک تک انگشتانش را بوسیدم و پاهایش را؛ و هنوز پس از چهل سال، دل‌چسب‌ترین لذت زندگیم همان است.

اما افسوس که پاهای مادرم را در غسال‌خانه بوسیدم و همیشه حسرت می‌خورم که چرا اینقدر دیر!

 

بد نیست این حکایت:

معلمی به بچه‌ها گفت: همگی روی کاغذ بنویسید، به نظر شما شجاع‌ترین آدم‌ها چه کسانی هستند؟ به بهترین متن جایزه تعلق می‌گیره.

🌷 یکی نوشته بود: غواص که بدون محافظ در اقیانوس با کوسه‌ها شنا می‌کند.
🌷 یکی نوشته بود: اونهایی که شبها می‌توانند در قبرستان بخوابند.
🌷 یکی نوشته بود: اونهایی که تنها، چادر میزنند و در جنگل از حیوانات نمی‌ترسند؛ و...

هرکس چیزی نوشته بود اما این نوشته، دل معلم رو لرزوند، روی کاغذ نوشته شده بود:

🌷 شجاع‌ترین آدم‌ها اونهایی هستند که خجالت نمی‌کشند و دست پدر و مادرشون رو می‌بوسند، نه سنگ قبرشون رو 🌷 .

قطره اشکی به‌پهنای صورت معلم دوید به‌همراه زمزمه‌ی: «افسوس شجاع نبودم!»

هدیه به ارواح همه‌ی رفتگان؛ و هرکس دوست دارد؛ هدیه به روح مرحومه خانم مالک که وارثی ندارد، سوره‌ی یاسینی تلاوت نمایید.

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 19ر5ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۰۱ ، ۰۹:۲۸
خادمه الزهراء

 

در جهان هستی قوانینی وجود دارد که هر انسانی در طول زندگانی خود، خواه ناخواه با آنها مواجه خواهد شد و نوع برخوردش با همین قوانین است که زندگی او را می‌سازد و به شخصیت او شکل می‌دهد. مانند قانون علت و معلول: هرچیزی به‌دلیلی رخ می‌دهد، برای هر علتی، معلولی وجود دارد و برای هر معلولی، علت یا علت‌هایی مخصوص وجود دارد؛ چه از آن اطلاع داشته باشیم یا نداشته باشیم. چیزی به اسم اتفاق وجود ندارد. در زندگی هرکاری را که بخواهید، می‌توانید انجام دهید به‌شرط آن‌که تصمیم بگیرید به‌طور دقیق چه می‌خواهید و سپس عمل کنید زیرا عملکرد شما مانند پژواک صدای شما در کوه می‌رود و به‌زودی به‌سوی شما برمی‌گردد.

قرآن هم همین مطلب را به پیروانش تأکید می‌کند و می‌فرماید: «اگر خوبی و احسان کنید به خودتان می‌کنید و اگر بدی از شما سر زد، به‌خودتان بد کرده‌اید.»

این را به‌یقین بدانیم، هرچه و هرجا که هستیم، به‌خاطر آن است که خودمان خواسته‌ایم. مسئولیت کامل آنچه که هستیم و آنچه به‌دست آورده‌ایم و آنچه که خواهیم شد، بر عهده‌ی خود ماست؛ به‌دلایل گوناگون:

گاهی به‌دلیل تنبلی، گاهی به‌دلیل امروز و فردا کردن، گاهی به‌دلیل ساده‌اندیشی، گاهی به‌دلیل اعتماد بی‌جا و زیاد، گاهی به‌دلیل آشنا نبودن با عوارض اجتماعی و جامعه، گاهی به‌دلیل دور زدن دیگران و مکر و حیله و صادق نبودن؛ که متأسفانه این روزها بازارش بسیار هم داغ است! و فریب‌کاران و نیرنگ‌بازان وقتی امروز به‌مراد خود می‌رسند، چه خوشحال‌اند! غافل از آنکه هرچه می‌ریزند در کیسه‌ی خود می‌ریزند!

رسول خدا (ص) فرمود: کسی که مسلمان باشد، نه نیرنگ می‌زند و نه حیله‌گری می‌کند زیرا از جبرئیل شنیدم که همانا نیرنگ و حیله‌گری هر دو در آتش اند.

یکی از روزها، پادشاه سه وزیرش را فراخواند و از آنها درخواست کرد کار عجیبی انجام دهند: از هر وزیر خواست تا کیسه‌ای بردارد و به‌باغ برود و کیسه‌ها را برای پادشاه با میوه‌ها و محصولات تازه پر کند. همچنین از آنها خواست که در این کار از هیچ‌کس کمکی نگیرند و آن را به شخص دیگری واگذار نکنند. وزرا از دستور شاه تعجب کردند، هرکدام کیسه‌ای برداشتند و به‌سوی باغ به‌راه افتادند.

وزیر اول که به‌دنبال راضی کردن شاه بود، بهترین میوه‌ها و باکیفیت‌ترین محصولات را جمع‌آوری کرد. او پیوسته بهترین را انتخاب می‌کرد تا اینکه کیسه‌اش پر شد.

اما وزیر دوم با خود فکر کرد که شاه این میوه‌ها را برای خود نمی‌خواهد و احتیاجی به آنها ندارد و درون کیسه را نیز نگاه نمی‌کند، پس با تنبلی و اهمال شروع به جمع‌آوری کرد. خوب و بد را از هم جدا نمی‌کرد تا اینکه کیسه پر شد.

و وزیر سوم که اعتقاد داشت، شاه به محتویات این کیسه اهمیتی نمی‌دهد، کیسه را با علف، برگ درخت و خاشاک پر کرد!

روز بعد پادشاه دستود داد که وزیران را به‌همراه کیسه‌هایی که پر کرده‌اند، بیاورند و وقتی وزیران نزد شاه آمدند، به سربازانش دستور داد هر سه وزیر را بگیرند و هرکدام را جداگانه با کیسه‌اش به مدت سه ماه زندانی کنند!

شما کیسه‌ی خود را چگونه پر می‌کنید؟

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 30ر5ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۰۱ ، ۰۹:۵۹
خادمه الزهراء

بفرمایید یک لقمه معنوی نوش کنید: یک ‌لقمه جاذبه

دوشنبه, ۲۱ شهریور ۱۴۰۱، ۱۰:۴۸ ق.ظ

با سلام و عرض ادب و احترام و تبریک میلاد با سعادت حضرت مولانا امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام و روز گرامی‌داشت مقام پدر

از نوشتن و شنیدن و گفتن نام مقدس علی (ع) بوی عشق معنوی و جاذبه‌ی الهی به مشام می‌رسد.

به راستی در طول تاریخ، از تولد حضرت تا اکنون، انسان با وجدان و پاک‌نهادی را نمی‌بینی که در مقابل حداقل یک صفت از صفات بی‌کران آن حضرت، سر تعظیم فرود نیاورد؛ و این تلاش را در گروه‌ها و دسته‌های مختلف می‌بینی که تلاش می‌کنند به نوعی خود را به حضرت منسوب کنند به درست یا حتی غلط.

مثلاً پهلوانان و یا جنگجویان و یا اهل جوان‌مردی و مروت یا یتیم نوازان یا اُدبا و سخنوران و یا عدالت پیشگان و زاهدان و عابدان و حتی برخی حاکمان و...

راستی چگونه می‌شود انسانی که به قول بزرگان، دوستانش در طول تاریخ، از ترس، بسیاری از خصال نیک او را پنهان کردند؛ و دشمنانش از روی بغض و کینه و حسادت، خصال او را پنهان کردند؛ اما با این همه، محسناتش عالم را پر کرده و شخصیتش بیش از هر انسان دیگری جاذبه داشته است.

جاذبه و دافعه، هر دو یک قانون‌ عمومی است که سراسر نظام آفرینش را در برگرفته است. درعالم انسان‌ها هم جاذبه و دافعه وجود دارد یعنی در صحنه‌ی حیات اجتماعی و در ارتباط با دیگران و معاشرت با افراد، جذب و دفع، حضوری جدی دارند. بسیاری از دوستی‌ها و رفاقت‌ها و یا دشمنی‌ها و کینه‌توزی‌ها از جمله مظاهرِ جذب و دفع انسانی هستند.

و البته ریشه‌ی بسیاری از این جذب و دفع‌ها، نیازها و رفع نیازهاست؛ زیرا بشر ناگزیر است برای رفع نیازهای خود به عده‌ای جذب شود یا عده‌ای را به سوی خود جذب کند یا از عده‌ای بگریزد.

انسان‌ها را می‌توان در این رابطه به چند دسته تقسیم کرد:

یک - گروهی که نه جاذبه دارند نه دافعه. یعنی نه کسی دوستشان دارد نه دشمن، نه عشق و ارادت را بر می‌انگیزند و نه دشمنی و حسادت و یا کینه‌ای را؛ بی‌تفاوت میان مردم راه می‌روند همانند سنگ و جماد؛ این‌ها مشتی آدم‌های توخالی، پوچ و بی‌ارزش‌اند.

 

دو - گروهی جذابه دارند اما دافعه ندارند. با همه می‌جوشند، گرم می‌گیرند و در میان تمام طبقات اجتماعی برای خود دوست و رفیق و مرید دارند. این‌گونه افراد، آدم‌های هدفمندی نیستند و معمولاً اهل تظاهر و ریا هستند وگرنه ممکن نیست که انسانی با هدف و انگیزه‌ی مشخص، بتواند دوستی و همراهی همه‌ی اقشار اجتماع را کسب کند.

 

سه - گروهی که دافعه دارند اما جاذبه ندارند، دشمن‌سازند، دوست‌ساز نیستند. اینها افرادی ناقص هستند زیرا فاقد خصلت‌های مثبت انسانی هستند زیرا اگر دارای فضایل اخلاقی باشند، عده‌ای جذبشان خواهند شد.

همیشه در میان اطرافیانِ هرکس، آدم‌های خوب و بد وجود دارند و افراد خوب، جذبِ خوب‌ها و خوبی‌ها می‌شوند. قطعاً کسی که همه، دشمن او هستند، خرابی از ناحیه‌ی خود اوست. در وجود چنین افرادی هرچه هست، تلخی است و شیرینی در این‌ها نیست.

 

چهار - گروهی که هم جاذبه دارند و هم دافعه. هم دوست‌سازند، هم دشمن‌ساز، هم موافق پرورند، هم مخالف پرور. این‌ها انسان‌های هدفمند، معتقد و مکتبی هستند و تمام حرکت و فعالیت‌های آن‌ها حول محورِ هدف اعتقاد مکتبشان است. و در این راستا گاهی جاذبه‌ی بیشتری دارند و گاهی جاذبه و دافعه، هر دو در آن‌ها قوی است.

اکنون ببینیم که چگونه جاذبه را در خود تقویت کنیم و در دل دیگران راه یابیم؟

اول: محبت ورزیدن.

رسول خدا (ص) فرمودند: به مردم محبت و مهر بورز تا به تو محبت کنند و با تو اُنس بگیرند یعنی جذبت شوند.

دوم: گشاده‌رویی.

علی علیه‌السلام فرمودند: گشاده‌رویی، دامی است برای دوستی و برای اینکه با تو اُنس بگیرند.

سوم: سلام کردن.

آغاز سخن با سلام، نوعی اظهار تمایل به ارتباط و انس با دیگران است. رسول خدا (ص) فرمودند: آیا شما را به چیزی راهنمایی نکنم که اگر انجامش دهید، محبوب یکدیگر خواهید شد؟ سلام کردن میان خود را آشکار کنید.

چهارم: ابراز محبت کردن.

امام ششم علیه‌السلام فرمودند: هر گاه کسی را دوست داشتی، آن را به او ابراز کن که این کار، دوستی میان شما را پایدارتر می‌کند.

پنجم: احترام گذاشتن.

رسول اکرم (ص) فرمودند: شما را به سه چیز سفارش می‌کنم که نشانه‌های احترام هستند: ملاقات با روی باز، جا دادن به دیگران در مجالس، صدا زدن دیگران به نام‌هایی که دوستشان دارند.

و البته خصلت‌های دیگری هم برای ایجاد جاذبه وجود دارد که از حوصله‌ی این لقمه خارج است. همین قدر بدانیم شیوه‌ای که انسان را دارای جاذبه و دافعه مناسب و به موقع می‌کند، متصف شدن به صفات اخلاقی پسندیده است؛ صفاتی که دارای جاذبه‌ی زیادی هستند و برعکس، صفات ناپسند که دافعه‌ی زیادی دارند.

آری، متواضع، جذاب است و متکبر، دارای دافعه.

سخاوتمندان، جذاب‌اند و بخیلان، دافع.

اهل تقوی، جاذبه دارند و بی‌تقوایان، دافعه.

آن‌ها که به عدالت رفتار می‌کنند، دیگران را جذب می‌کنند؛ و ظالمان و تضییع کنندگانِ حقوق دیگران، اهل دافعه هستند.

و آنها که اهل عشق و محبت و احسان اند، جذاب اند؛ و کینه‌توزانِ اهل عداوت، دافع اند.

شما از کدامین گروه هستید؟

و کلام آخر اینکه، مولای ما علی (ع) درطول تاریخ، افراد کثیری از خوبان را جذب؛ و کثیری از بدها را، دفع نموده‌اند؛ و دو نیروی جاذبه و دافعه به شدت در ایشان قوی بوده است. بیایید کمی به ایشان شباهت پیدا کنیم. آمین.

 

 

پی‌نوشت ادمین: بخوانیم کتاب ارزشمند «جاذبه و دافعه علی» علیه السلام را.

 

 

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۰۱ ، ۱۰:۴۸
خادمه الزهراء

 

انسان طبیعتاً طالب زیبایی است و زیبایی را دوست دارد و برای زیباتر کردن وجودش از هیچ تلاشی کوتاهی نمی‌کند. گاهی سفر می‌کند، پول‌های فراوان خرج می‌کند، تحقیقات می‌کند و حتی گاهی جسمش را به تیغ جراحان می‌سپارد که کمی ظاهرش زیباتر شود و نزد دیگران مقبول واقع شود.

در مقابل، انسان‌هایی هستند که در کنار زیبایی ظاهر، به زیبایی قلب و باطن خود هم می‌پردازند که هم نزد بندگان خداوند و هم خداوند بزرگ، مقبول واقع شوند. این افراد به واقعیت رسیده‌اند که رسول اکرم فرمودند: خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد. بندگانِ هم سلیقه با خداوند، عاشق زیبایان و زیبایی هستند و چون خداوند زیبایی را دوست دارد، تمام همت خود را صرف می‌کنند تا زیبا شوند. آنقدر زیبا که مورد پسند خداوندِ زیبا پسند قرار گیرند.

در قرآن واژه‌ی زیبا؛ با واژه‌ی حُسن، حَسَنَ و محسن تقریباً هم معنا است. خداوند صریحاً در قرآن مجید فرموده است: «إنَّ اللهَ یُحِبُ المُحسنین»؛ خداوند اهل حُسن و اهل نیکی و نیکوکاری را دوست دارد. آن هم نه یک‌بار بلکه پنج مرتبه تکرار کرده‌است.

درباره‌ی زیبایی معنوی چند نکته قابل توجه است:

یک- محسنین (زیبایان) چه کسانی هستند؟

ما چه کنیم که محسن شویم؟

اگر بخواهیم در معرض محبت خدا قرار بگیریم و او ما را دوست داشته باشد چه کارهایی باید بکنیم؟

دو- جزای محسنین چیست؟ جزای دنیوی و اخروی؟

سه- به چه کسانی باید احسان کرد؟

 

محسنین در دو رابطه باید بحث شوند: 1- در ارتباط با خداوند، 2- در ارتباط با بندگان خداوند.

در سوره‌ی لقمان آیات اول تا پنجم این را بیان می‌کند:

«الم، این آیات کتاب حکیم برای محسنین مایه‌ی هدایت و رحمت است، کسانی که نماز را بر پا می‌دارند، زکات را می‌پردازند و نسبت به آخرت یقین دارند، این‌ها در مسیر هدایت هستند و رستگارند.»

ارتباط با خداوند در نماز، اولین رفتار محسنین است. اولین قلم از لوازم آرایش ظاهر و باطن برای زیبایان درگاه الهی نماز است.

ارتباط با بندگان خداوند در پرداخت زکات و ادای حقوق مالی، دومین قلم لوازم آرایش این بزرگواران است.

سومین قلم که حقیقتاً قلب و روح و حرکات و سکنات انسان را مزین به انوار الهی می‌کند، اعتقاد به ماوراء این عالم و جهان بعد یعنی یقین داشتن به آخرت است.

در سوره ذاریات آیات ۱۵-۱۹ می‌فرماید:

«به یقین پرهیزگاران در بوستان‌های بهشت و چشمه‌سارها به سرمی‌برند، آنچه را که پروردگارشان عطا کرده‌است به دست می‌آورند و آن‌ها پیش از قیامت با نیک‌اندیشی کارهای نیکو کردند، و ساعات کمتری از شب را در خواب بودند، و در سحرگاهان استغفار می‌کردند، و در اموال آنها حقی برای درخواست کنندگان و محرومان منظور شده است.»

در این آیات زیبایی انسان را؛
👈 به نیک‌اندیشی، فکری پاک، اندیشه‌ای دور از هر تاریکی و ظلمت داشتن،

👈 و بیداری در سحر و عذرخواهی از خداوند در خلوت شبانه،

👈 و کسانی که در رابطه با محرومان جامعه، وظیفه‌ای برخود در نظر دارند و حقی از زندگی خود برای آن‌ها در نظر گرفته‌اند، می‌داند.

البته وقتی انسان خود را زیبا کرده، ذهن، اندیشه، قلب و روح خود را زیبا کرده، خود به خود اعمال و رفتارش هم زیبا خواهد شد و صد البته که محسن، اهل احسان است.

البته همه‌ی حسن و زیبایی ظاهری و باطنی در دو پسر فاطمه زهرا سلام الله علیها است: یا مُحسِنُ بحق الحسن و یا قدیم الاحسان بحق الحسین. هر چقدر زیباتر شویم به این دو بزرگوار نزدیک‌تر و شبیه‌تر خواهیم شد.

گفتیم محسن به یک معنی یعنی زیبا و رفتارش را احسان می‌گوییم.

احسان یعنی چه؟

رسول اکرم فرمودند: احسان این است که خدا را به‌گونه‌ای عبادت کنی که گویا او را می‌بینی و اگر تو او را نمی‌بینی او تو را می‌بیند. آری این احساس حضور دائم در محضر خداوند از ویژگی‌های محسنین نزد خداوند است و این‌گونه افراد را دوست دارد و هر گاه کسی را دوست داشت؛ محبت خود را در دل او زیاد می‌کند و در واقع رابطه‌ی دو طرفه بین بنده و خدا به وجود می‌آید و اگر کسی با خداوند ارتباط طرفینی داشته باشد، خدای رحمان، وعده داده‌است که محبت او را در دل بندگانش خواهد انداخت. یعنی بندگان خوب خدا او را دوست خواهند داشت و به او بهره‌های فراوان معنوی خواهند رساند.

حاضری چه‌قدر خرج کنی که محبتت به دل یوسف زهرا سلام الله علیها بیفتد؟! که حسین بزرگوار دوستت داشته باشد؟!

به قدر آن پیرمردی که چند سالی کربلا نرفته بود. حضرت به خوابش آمدند و فرمودند: بی‌وفا شده‌ای! به زیارت ما نمی‌آیی؟ پیرمرد عرضه داشت: امکاناتم اجازه نمی‌دهد. امام فرمودند: تو بخواه بقیه‌اش با من، من دلم برایت تنگ شده، دوست دارم تو را در حرمم ببینم.

 

یا مثل مرحوم آیت الله گلپایگانی که شبی در مشهد زیارت وداع را خواندند و قرار بود فردا صبح به طرف قم حرکت کنند. سحرگاه تلفن اتاقشان زنگ زد، سرکشیک خدام حرم بود، عرض کرد: آقا جان، حضرت را به خواب دیدم، فرمودند: به محمدرضا گلپایگانی بگو دوست دارم یک‌بار دیگر، قبل از رفتن در حرمم او را ببینم. ایشان برخاستند و مشرف به زیارت شدند.

راستی این‌ها با چه لوازم آرایشی خود را آراستند؟ آیا می‌شود دل ارباب روزی برای ما هم تنگ شود؟!

برویم سر مطلب احسان

چه کسانی باید بیشتر احسان کنند؟

امام علی علیه‌السلام فرمودند: شایسته‌ترین کسی که سزاوار است احسان کند، کسی است که خداوند به او بیشتر احسان کرده است و امکاناتی به او داده و دست او را باز گذاشته است.

در روایتی طولانی حضرت علی علیه‌السلام علایم مؤمن را بیان می‌کنند و می‌فرماید:

مؤمن در دنیا صادقانه زندگی می‌کند و قلبی پرگنجایش دارد و حدود خدا را حفظ می‌کند و ظرف علم است، از علم سیری نخواهد داشت و عقل خود را خوب به کار می‌اندازد و جایگاه بزرگی و کرامت نفس است. قلبی سالم دارد و در مقابل خداوند تسلیم است و بردبار و پایدار است و دست او در عطای مال در راه خدا باز است و درب خانه‌اش برای احسان باز است و زبانی نرم و لطیف دارد، نیش در سخن مؤمن نیست و دایم تبسم به لب دارد، مردم با دیدن صورت او پی به اندوهش نمی‌برند.

اما به چه کسی باید احسان کرد؟ قرآن آدرس تک تک آن‌ها را بیان فرموده‌‌است:

1️پدر و مادر، زنده باشند یا نه

2️ ارحام و فامیل

3️ یتیمان و بی‌سرپرستان جامعه

4️ درماندگان از همسایه‌های نزدیک و دور

5️ دوستِ نزدیک همراه

6️ مسافر در راه مانده

7️ کارگران زیردست.

هر کدام از این‌ها توضیح فراوان دارد که در یک لقمه جای نمی‌گیرد.

نتیجه‌ی این زیباسازی جسم و جان چیست؟

۱- انسان محسن، مورد محبت خدا است؛ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُ الْمُحْسِنین.

۲- خداوند آن‌ها را به بهشت وعده داده است، آن هم به جنات عدن. هر چه بخواهند برایشان مهیاست، این جزای نیکوکاری آن‌ها است.

۳- خداوند وعده داده در همین دنیا برای اهل احسان، حسنات و خوبی‌ها مقدر فرماید.

4 -و از همه مهم‌تر؛ ان الله مع المحسنین. خداوند همیشه با محسنین است و همیشه رحمت خود را به آن‌ها نزدیک می‌دارد. از این بالاتر چیست که همیشه در معیت خداوند باشی؟

 

خدایا به آنچه دوست داری ما را مزین بفرما. آمین

 

لقمه عملی:

امروز از همه‌ی توانمان برای بهتر شدن استفاده کنیم. حیف است همان کسی باشیم که دیروز بوده‌ایم. آن‌هایی که امروز هم مثل دیروزند، خاسر هستند.

 

ذکر:

رسول اکرم (ص) فرمودند: هر کس در شبانه روزی صد مرتبه بخواند غنی گردد:

بِسم اللّه الرَّحمن الرَّحیم یا کَثیرَ الْخَیرِ یا دائِمَ الْمَعرُوف یا قَدیمَ الْاِحسان اَحسِن اِلِینا بِاحسانِکَ الْقَدیم بِرَحمَتِکَ یا اَرحَمَ الرّاحِمین

 

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۰۱ ، ۱۴:۴۵
خادمه الزهراء