در حدیـقه‌ی سـبـز دعـا

دعاها، مناجاتها، سخنرانی‌ها و مطالب ارزشمندی که از استـادمان مرحومه حاجیه خانم اکبری (ح.عاشوری) به یادگار مانده است در این دفتر، ثبت و ضبط می‌شود ان‌شاءالله. این وبلاگ در دست تکمیل و به روزرسانی است.

در حدیـقه‌ی سـبـز دعـا

دعاها، مناجاتها، سخنرانی‌ها و مطالب ارزشمندی که از استـادمان مرحومه حاجیه خانم اکبری (ح.عاشوری) به یادگار مانده است در این دفتر، ثبت و ضبط می‌شود ان‌شاءالله. این وبلاگ در دست تکمیل و به روزرسانی است.

در حدیـقه‌ی سـبـز دعـا

استاد ارجمند، مرحومه حاجیه خانم اکبری (ح.عاشوری) از بزرگترین مبلغان و سخنرانان مذهبی تهران و کرج بودند که در دی ماه 1400 به سوی معبود خود شتافتند.
مجموعه‌ای از سخنرانی‌ها، دعاها و زیاراتی که ایشان معرفی کرده‌اند در کانال تلگرامی اطلاع رسانی این بانوی مکرمه موجود است.
برآن شدیم تا با انتقال و ثبت و ضبط این مطالب در وبلاگ، امکان دسترسی بهتر به این گوهرهای ارزشمند به یادگار مانده از ایشان را مهیا سازیم.
باشد که ما را از دعای خیر خود بهره‌مند و روح حاجیه خانم اکبری را با ذکر صلوات و یا قرائت فاتحه بنوازید.

***
حَدیقه به معنایِ باغ است و نامی که والدین خوش ذوق، بر استاد گرانقدر ما گذاشتند که الحق وجود نازنینش باغی بود سرسبز از دعا و صلوات و توسل. الهی که در جنّات و باغهای بهشتی در کنار سفره بابرکت اهل بیت، علیهم السلام، روزی‌خوار و محشور باشند.

***
ذکر یادگاری استاد:
الهی به درگاهت هزاران بار تکبیر و تهلیل و تحمید و تسبیح و تقدیس
عرضه می‌دارم که یک روز دیگر زنده هستم و تو تنها خالق و معبود و اِله من هستی و در سلطانیت مطلق بی شریکِ تو، بندگی و زندگی می‌کنم.

***
- نشانی سایت استاد: https://shamsotalea.com

- نشانی کانال سروش و تلگرام:
zaynab_ir

- نشانی صفحه اینستاگرام: name_be_madaram

- نشانی مزار استاد: کرج، آرامستان بهشت سکینه (اتوبان کرج-قزوین، بعد از پل حصارک و کمالشهر)، قطعه 31، آلاچیق 706

طبقه بندی موضوعی

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خلوت» ثبت شده است

اعمال شب نیمه‌ی شعبان

چهارشنبه, ۲۳ شهریور ۱۴۰۱، ۱۲:۲۰ ب.ظ

نماز اول

از امام صادق روایت است:

پس از نافله‌ی مغرب یا نماز غفیله یا اگر هیچ کدام را نمیخوانید بعد از نماز مغرب

تسبیحات حضرت زهرا (س) را بخوان، سپس ۱۰۰ مرتبه

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم،

سپس ۷۰ مرتبه بگو:

یا اَللّهُ یا مُحَمدُ یا عَلیُ یا فاطِمةُ یا حَسنُ و یا حُسینُ یا صاحِبَ الزَّمانِ، أدرِکنی یا صاحِبَ الزَّمانِ

قسم خوردند اگر حوائج به اندازه‌ی رمل بیابان باشد خداوند به تو می‌دهد. (اگر ]در دنیا[ نگرفتی به اندازه‌ی رمل بیابان در قیامت پاداش و ثواب می‌بری.)

 

نماز دوم

در حدیث است:

بعد از نماز عشا ۲ رکعت نماز قربة الی الله بخوانید. (اگر از خواندن نماز معذور هستید دعاها و اذکارش را انجام دهید)

رکعت اول: سوره‌ی حمد و سوره‌ی کافرون

رکعت دوم: سوره‌ی حمد و سوره‌ی توحید

بعد از سلام نماز در سجده:

🌷 ۲۹ مرتبه یا رب

🌷 ۷ مرتبه یا الله

🌷 ۷ مرتبه لاحول و لا قوة الا بالله

🌷 ۱۰ مرتبه ماشاءالله

🌷 ۱۰ مرتبه لا قوة الا بالله

🌷 سپس چند مرتبه صلوات بفرستید و در سجده حاجت بخواهید.

اگر حاجات شما به عدد قطرات باران باشد خدا به خاطر فضلش امشب به شما مرحمت می‌کند.

 

ذکر

در حدیث است: هرکس

🌷 ۱۰۰ مرتبه سبحان الله،

 🌷۱۰۰ مرتبه الحمد لله،             

 🌷۱۰۰ مرتبه الله اکبر بگوید:

خدا گناهان گذشته‌اش را می‌بخشد، آنچه دعا می‌کند خدا به او می‌دهد و اگر هیچ چیز نگوید و نخواهد؛ آن خدای بزرگ، نیازهای او را می‌داند و خودش به او می‌دهد.

 

احیاء

امشب شب احیاست. سحر، قبل از اذان صبح بیدار باش و عباداتت را انجام بده.

🌷 غسل کن.

🌷 ۳ مرتبه سوره‌ی یس قرائت کن. یک بار برای سلامتی امام زمان (عج)، یک بار برای سلامتی خود و خانواده، یک بار برای حفظ زندگی و آبرو.

 

دعا

خواندن دعای کمیل نیز از اعمال امشب است.

 

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۰۱ ، ۱۲:۲۰
خادمه الزهراء

بفرمایید یک لقمه معنوی نوش کنید: یک لقمه تذکر و ذکر

چهارشنبه, ۲۳ شهریور ۱۴۰۱، ۰۹:۲۸ ق.ظ

 

روزها و شب‌های ماه شعبان، ماه همسایه‌ی ماه رمضان بهانه‌ای شد تا کمی بیشتر یاد خدا کنیم و قدمی محکم‌تر در جلب رضایش برداریم که مبادا در ضیافت الرحمن دعوت نشویم و به کنار گذاشته شویم یا به طفیلی وارد ضیافت الهی شویم و آنگونه که مقصود خداوند می‌باشد، نتوانیم از ایام الله مخصوصاً از لیالی قدر ماه رمضان و قبل از آن، شب براتِ نیمه شعبان بهره‌ی کافی و لازم را ببریم.

یکی دو روز قبل، لقمه گرفتیم که سالکان کوی رب، میان خود و رب العالمین زمینه‌ی خلوت را به‌وجود می‌آورند آن هم خلوت دل که کار راحت و آسانی نیست و اگر توفیق رفیق شد و این خلوت به وجود آمد، وقت را صرف ذکر و فکر می‌کنند. این دو در فرهنگ الهی دامنه‌ی بسیار گسترده‌ای دارند. هیچ نبی و ولیّ و استادی در مسیر الهی نیامده و نخواهد آمد که بهترین دستورش برای مردم، ذکر و فکر نباشد. زیرا تمام گروه‌ها و دسته‌های انسانی حتی اگر مسلمان هم نباشند برای درست زندگی کردن، هم به ذکر و هم به فکر احتیاج دارند.

مرحوم امام خمینی (ره) در حدیث هجدهم کتاب چهل حدیث در باب ذکر می فرمایند: و بدان ای عزیز! که تذکر از محبوب و به یاد معبود به سر بردن، نتیجه‌های بسیاری برای عموم طبقات دارد اما برای کمّل اولیا و عرفا، غایت آرزویشان این است که در سایه‌ی آن، به وصال جمال محبوب خود برسند، هنیاً لَهُم (گوارای وجودشان)؛ و اما برای عامه و متوسطین بهترین مصلحات اخلاقی و اعمالی و ظاهری و باطنی است.

انسان اگر در جمیع احول و پیشامدها به یاد خداوند باشد و خود را در پیشگاه آن ذات مقدس حاضر ببیند؛ البته از اموری که خلاف رضای اوست خودداری کند و نفس را از سرکشی جلوگیری کند، پس به این همه مصیبات و گرفتاری به دست نفس اماره و شیطان رجیم که از غفلت از یاد حق و عذاب و عقاب اوست، دچار نمی‌شود.

غفلت از حق، کدورت قلب را زیاد می‌کند و نفس و شیطان را بر انسان چیره می‌کند و مفاسد را روز افزون می‌کند؛ و تذکر و یادآوری از حق، دل را صفا می‌دهد و قلب را صیقلی می‌نماید و جلوه‌گاه محبوب می‌کند و روح را تصفیه می‌نماید و خالص می‌کند و از قید اسارت نفس، انسان را می‌رهاند و حبّ دنیا را که منشأ خطیئات و سرچشمه‌ی سیئات است، از دل بیرون می‌کند و هَمّ را، همِّ واحد می‌کند و دل را برای ورود صاحبِ منزل، پاک و پاکیزه می‌نماید.

پس ای عزیز! در راهِ ذکر و یاد محبوب تحمل مشقّت هر چه بکنید، کم کرده‌اید. دل را عادت بده به یاد محبوب، به توفیق الهی، صورتِ دل، صورتِ ذکر خداوند شود و کلمه‌ی «لا اله الا الله» صورت و کمال نفس گردد که از این، زادی بهتر برای سیر به سوی خداوند وجود ندارد و مُصلحی نیکوتر برای معایب نفس و راهبَری خوب‌تر در معارف الهیه یافت نمی‌شود. پس اگر طالب کمالاتِ ظاهری و باطنی هستید و سالکِ طریق خداوند و آخرت و مهاجر و مسافر الی‌الله هستید، قلب را عادت دهید به تذکر محبوب و دل را عجین کنید با یاد حق تبارک و تعالی.

لازم به ذکر است که نباید خیال کنیم ذکر یعنی تسبیحی به دست گرفتن و مداوم لب را حرکت دادن؛ بلکه به فرموده‌ی امام ششم (ع) سخت‌ترین واجباتِ خداوند بر بندگانش سه چیز است:

  1. انصاف با مردم.
  2. یاری به برادران.
  3. یاد و ذکر خداوند در همه جا.

و فرمودند: من نگفتم «سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر» اگرچه این هم یاد خداست، ولی یاد خدای عزوجل در همه جا وقتی است که با اطاعت یا گناهی برخورد کنی؛ یعنی چون فرمانی از جانب خدا آمد انجامش دهی و چون نهی‌ای آمد آن را رها کنی.

 

خوب در این صورت، ذکر خدا بسیار سخت خواهد شد. لازمه‌اش ترک تمام نواهی الهی و انجام تمام اوامر الهی، آن هم با یاد خداوند است. لازمه‌اش این است که مداوم خود را در محضر الهی ببینیم و ببینیم که خداوند ما را می‌بیند "الله حاضری و ناظری" این در واقع همان ذکر قلب است که باعث می‌شود انسان سربزنگاهِ لغزش، به یاد خدا بیفتد و به او پناه ببرد. مانند یوسف (ع)، اگر یوسف برهان الهی را نمی‌دید و یاد خدا نمی‌کرد قطعاً دچار لغزش شده بود.

دیگر اینکه همانطور که "ذکر الله"، دشوارترین عبادت الهی است بیشترین عبادت الهی هم هست.

می‌دانید که هر عمل خیری حدّ و اندازه‌ای دارد و اگر از حد بگذرد افراط می‌شود و افراط نزد پروردگار پذیرفته نیست. در واقع اگر انسان پایین‌تر از حدّ مطلوب و دستور انجام دهد، قاصر و یا مقصر است و اگر بالاتر از حد مطلوب بود به صعوبَت مبتلا می‌شود که گاهی دیگر انجامش بسیار دشوار و سخت می‌شود و گاهی انسان را از تکالیفِ دیگر باز می‌دارد.

مانند نماز که بدنِ انسان طاقت زیاد خواندن را ندارد و یا وقتی خواندن نماز از حد گذشت، سبب می‌شود که انسان خیرات و طاعات دیگر را از دست بدهد.

همه‌ی عبادت‌ها همین‌طور هستند جز ذکر خداوند که برایش حدّی نیست که البته ذکر لسانی منظور نیست زیرا در اثر آن، اعضا و جوارح انسان مبتلا به ملالت و ضعف و عجز و سستی می‌شود. بلکه "ذکر الله" که حدی ندارد، ذکر قلبی و لسانی؛ اعم از ذکر بدنی است. زیرا تمام طاعات و خوبی‌ها و خیرات و اعمالی که مرضیّ خداست، "ذکرالله" هستند.

و این گونه ذکر با همه‌ی طاعات، جمع و با هر نوع طاعت پیاده می‌شود. مانند قضای حوائج، ادای واجبات، به‌جا آوردن مستحبات که نزد اهلش "ذکر الله" است بلکه ترک مکروهات و محرمات هم "ذکر الله" هستند.

 

و اما موانع ذکر خداوند:

شیطان باعث غفلت از یاد خداوند می‌شود.

تکاثر و رقابت‌ها که باعث سرگرمی و افزون‌خواهی و در نتیجه خدافراموشی می‌شود.

آرزوها و خیالات و اوهام.

 

چند نکته درباره‌ی ذکر:

۱- یاد نعمت‌های او، رمز معرفت و شکر اوست.

۲- یاد قدرت بی‌پایان او، رمز توکل به اوست.

۳- یاد علم و آگاهی او، رمز حیا و تقوای ماست.

۴- یاد الطاف او، رمز محبت به اوست.

۵- یاد عدالت او، رمز خوف از اوست.

۶- یاد امدادهای او، رمز امید و رجاست.

۷- یاد خدا، نمونه‌ی روشن عبادت اوست.

۸- دعای اهل فکر و ذکر سریعاً مستجاب می‌شود.

۹- در قرآن ذکر زبانی و ذکر قلبی با هم ستوده شده‌اند.

۱۰- کسانی مشمول لطف خاصّ خدا هستند که همواره به یاد او باشند.

۱۱- ذکر خداوند وقتی غفلت زدایی می‌کند که بدون تظاهر و سروصدا باشد وگرنه خودش نوعی سرگرمی و غفلت می‌شود.

۱۲- ربوبیّت خداوند دایمی است پس سزاوار است که یاد او هم پیوسته باشد.

۱۳- ذکر و فکر همراه یکدیگر ارزشمند هستند متأسفانه کسانی ذکر می‌گویند اما اهل فکر نیستند و کسانی اهل فکر هستند اما اهل ذکر نیستند.

۱۴- و آن ذکر و یادی بیمه کننده‌ی انسان است که عاشقانه، سوزناک، پیوسته و در هر صبح و شام باشد.

 

حاصل اینکه اگر انسان شغل شاغلی به ذکر خداوند نداشته باشد، این نادانی، او را از قرب خدا دور می‌کند، زندگیش مردگی و مردنش مایه‌ی حسرت است. و غیر از خدا هر آنچه را که بخوانی و بخواهی شکست توست.

از عمر همان بود که در یاد تو بودم                باقی همه لهو است و فسون است و فسانه

 

ذکر:

«بسم اللّه الرحمن الرحیم یا اللّهُ یا حافظُ یا حَفیظُ یا رَقیب»  هر روز صبح و شام خوانده شود.

صلوات

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 17ر2ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۰۱ ، ۰۹:۲۸
خادمه الزهراء

بفرمایید یک لقمه معنوی نوش کنید: یک لقمه شوق

چهارشنبه, ۲۳ شهریور ۱۴۰۱، ۰۹:۰۷ ق.ظ

 

دیروز لقمه گرفتیم که روندگان به سوی خداوند باید با خدای خود خلوت داشته باشند آن هم خلوت دل که کار چندان آسانی هم نیست.

راهنمایان به سوی خداوند چنین دستور داده‌اند که پنچ چیز لازمه‌ی حرکت به سوی خداوند است و هر کدام از اینها نباشد در مسیر، زحماتی ایجاد خواهد شد و آن چهار عبارتنداز:

1️ صمت؛ به معنای خاموش ماندن از سخنان حرام یا افراط در سخنان مباح است.

2️ جوع؛ به معنای گرسنگی از حرام یا پرخوری در حلال است.

3️ سهر؛ به معنای بیدار ماندن برای کسب علم یا عبادت یا خدمت به بندگان خداوند است. البته سحر با حاء جیمی، به معنای بیداری قبل از اذان صبح است اما سهر با هاء، به معنای مطلق بیداری است.

4️ خلوت؛ به معنای خلوت دل از غیر خداوند است.

5️ ذکر؛ به معنای یاد خدا، اعم از قلبی و لسانی به طور مداوم، و این دستور و سفارش به ذکر مداوم بدان جهت است که در اثر ذکر، اندک اندک آدمی به سوی مذکور راه پیدا می‌کند و دارای کمالات ملکوتیان می‌شود.

 

راهنمایان سلوکی شیعه، گاهی ذکر را به دو قسمت تقسیم کرده‌اند: ذکر خفی و ذکر جلی.

از جهت دیگر به چهار قسم تقسیم می‌کنند:

  1. ذکر لسانی (زبانی)
  2. ذکر نفسی
  3. ذکر خیالی
  4. ذکر قلبی

و از همه مهم‌تر همین ذکر قلبی است که دل، دایم باید به یاد خداوند باشد زیرا در اثر مداومت، آدمی رنگ و بوی خود را از دست می‌دهد و رنگ و بوی محبوب را در خود می‌یابد.

نکته‌ی قابل توجه این است که ذکر خداوند گوناگون است.

مرحوم علامه طباطبایی می‌فرمودند: ذکر خداوند عرض عریضی دارد؛ به هر شکلی که انسان به یاد خداوند باشد، نیکوست. گاهی با تلاوت قرآن، گاهی با قرائت نماز واجب یا مستحبی، گاهی با دعا و مناجات؛ گاهی با اشعار عارفانه، گاهی در ضمنِ قصه‌های عاشقانه‌ی عرفانی، گاهی به عربی، گاهی به زبان مادری، همه ذکر خدایند.

 

«ذکر تو به هر زبان که گویند، خوش است»

سالکِ خداجو، خلوت با خدا را نباید از دست بدهد و در شرایط مساعد روحی با تلاوت مناجات‌های مأثوره از ائمه طاهرین (ع) و یا... لحظاتی را با رب العالمین خلوت کند.

جز آن ساعت که با یاد تو بگذشت                 مرا در زندگانی حاصلی نیست

 

خلوت طلبیدن با خداوند، حاصل چند چیز است که هر کدام آن دیگری را کامل می‌کند:

اول حاصل محبت است. مسلماً تا وقتی که رابطه‌ی محبت‌آمیزی در میان نباشد، خلوت معنا نخواهد داشت. محب و محبوب هستند که زمینه‌ی خلوت کردن با هم را فراهم می‌کنند، اصلاً آروز می‌کنند که بتوانند لحظه‌ای با محبوب خود فارق از همه چیز خلوت کنند.

ما که خدا را دوست داریم بسیار هم دوست داریم و دوست داریم او هم ما را دوست داشته باشد. ما دوستش داریم زیرا در تمام شئونات حیات از ریز تا درشت به او محتاج هستیم اما او چرا ما را دوست داشته باشد؟! او که در عبادت، انبیا را دارد او که در کنیزی، فاطمه (س) را دارد، او که در عاشقی، حسین (ع) را دارد، چه حاجت که ما را دوست داشته باشد و اصلاً به چه دلیل؟

خودش دلیل‌تراشی کرده تا بنده‌ی خاکی را لیاقت محبت دهد.

ای محمد (ص)! محبتم را برای کسانی که به خاطر من به یکدیگر محبت می‌کنند، واجب کردم؛ این یک بهانه.

محبتم را برای کسانی که در راه من، پیوند و ارتباط برقرار کنند واجب کردم؛ این هم بهانه‌ای دیگر.

محبتم را برای کسانی که در راه من با یکدیگر عطوفت می‌ورزند واجب کردم؛ بهانه‌ی سوم.

محبتم را برای کسانی که بر من توکل می‌کنند واجب کردم؛ بهانه‌ی چهارم.

ای محمد (ص)! برای محبت من نشانه‌ی بارزی وجود ندارد؛ و همچنین پایان و نهایت هم ندارد. هر مقدار که به مقاماتشان می‌افزایم نشانی خاصی هم برای آن قرار می‌دهم، اینان همان کسانی هستند که به مخلوقات، از زاویه‌ی دید من می‌نگرند و نیازهای خود را به خلق عرضه نمی‌دارند، شکم‌هایشان از خوردن حلال پر نمی‌شود؛ نعمت‌های آنها در دنیا ذکر و محبت و رضایت من است.

در همین یک روایت کار بسیار دشوار شد، قدم گذاشتن در وادی محبت الهی کار آسانی نیست مگر خودش مدد کند.

 

خلوت با خداوند در مرحله‌ی دوم برای کسی میسور می‌شود که با خدایش راه میانبری پیدا کرده باشد، راهی که جز خداوند و خودش کسی از آن راه خبر نداشته باشد.

مگر نفرموده که به عدد بندگانم، راه تقرب به خود قرار داده‌ام، هرکس راه پنهانی برای خودش دارد که دیگران به آن راه، نامحرم‌اند. آرام و بی‌صدا از آن راه می‌روند تا صدایی به گوش اغیار نرسد.

عاشقان کشتگان معشوق‌اند               برنیاید ز کشتگان آواز

 

حکایت لطیفی از رابطه‌ی پنهانی میان محمود غزنوی و غلامش ایاز، نوشته‌اند: ایاز بیمار بود، سلطان سرهنگی را خواست و گفت: سوار بر اسبی تیز رو شو، یکسره بتاز تا خانه‌ی ایاز، احوالش را بپرس و برایم خبر بیاور که من به انتظار نشسته‌ام.

سرهنگ سوار شد، یکسره تاخت تا به خانه‌ی ایاز رسید، وارد شد، با کمال تعجب دید که سلطان محمود کنار بستر ایاز نشسته‌است. سرهنگ ترسید، شروع کرد به توضیح که من یکسره آمده‌ام، هیچ توقفی نکرده‌ام، در ضمن شما را هم در راه ندیده‌ام، چگونه ممکن است شما از من زودتر رسیده‌اید؟!

محمود گفت: نترس تو راست می‌گویی اما بدان، دروغ می‌گوید عاشقی که ادعای عشق کند لیکن میان او و معشوقش راهِ پنهانی نباشد! من از آن راه پنهان میان‌بُر آمدم که هم کوتاه است و هم پنهانی!

آری، این راه بسیار کوتاه است به اندازه‌ی یک گام که برداری. فرموده‌اند: یک قدم بر خود بنه قدمِ دیگر نزد خدایی.

راستی راه پنهان شما چیست؟

 

خلوت، زاییده‌ی شوق است تا اشتیاقی نباشد چه خلوتی؟!

اشتیاق و شوق همان محبت شدیدی است که به عشق تبدیل شده و برای صاحبش امتیازات معنوی خاصی را به ارمغان آورده‌است.

مرحوم ملا محسن فیض کاشانی در جلد هشتم کتاب محجة البیضاء باب «محبت و شوق» نقل می‌کند که خداوند به داود (ع) وحی کرد: ای داوود! تا کی بهشت را یاد می‌کنی و اشتیاق به سوی مرا نمی‌طلبی؟! گفت: پروردگارا چه کسانی مشتاق تو هستند؟ فرمود: مشتاقان من کسانی هستند که آنان را از کدورت‌ها پیراسته‌ام؛ و اهل دوراندیشی ساخته‌ام؛ و از دل‌های آنان به سوی خویش روزنه‌ای گشوده‌ام که به سوی من نگاه می‌کنند؛ و من دل‌های آنان را با دو دست خویش حمل می‌کنم و بر آسمانم قرار می‌دهم سپس نجباء فرشتگانم را فرا می‌خوانم هنگامی‌که جمع شدند برای من سجده می‌کنند، آنگاه می‌گویم: من شما را گرد نیاوردم تا برای من سجده کنید، لیکن شما را فراخواندم تا دل‌های مشتاقان خویش را به شما نشان دهم و به آنها بر شما ببالم؛ و بی‌تردید دل‌های آنان در آسمانم برای فرشتگانم می‌درخشد همانگونه که خورشید برای اهل زمین می‌درخشد. و ای داوود! من دل‌های مشتاقان را از رضوان خویش آفریدم و به نور وجهم تنعم دادم و آنها را برای خود قرار دادم و پیکرهای آنان را محل نگاه خویش در زمین ساختم و از قلوب آنها راهی بریده‌ام که به من بنگرند، هر روز بر شوقشان افزوده می‌شود.

 

پس خلوت یکی از پنچ پایه‌ی حرکت به سوی خداوند است که زاییده‌ی محبت میان بنده و خداوند است که شرایطش گفته شد.

و داشتن رابطه‌ی پنهان، علاوه بر رابطه‌ی آشکار که همان انجام تکالیف واجب دینی است؛ و شوق، اشتیاق و عشق به خداوند؛ با تن میان مردم زندگی کردن با دل در محضر خداوند بودن.

آنان که طعم عشق و شوق را چشیده‌اند فقط درک مطلب می‌کنند که شما عزیزان انشاءالله از آن دسته هستید.

 

در لطیفه‌ای آمده‌است که صاحب‌دلی بر منبر از محبت و عشق به خداوند گفت، همگی مست شنیدن بودند که یک روستایی وارد شد با صدای بلند گفت: الاغم را گم کرده‌ام، کدام یک از شما دیده‌اید؟ واعظ گفت: بنشین تا من الاغت را پیدا کنم و سپس به سخنان خود ادامه داد، گفت: ای مردم! کدام یک از شما تا به حال عاشق خداوند نشده‌اید و طعم محبت او را نچشیده‌اید؟ مردی از گوشه‌ی جمعیت برخاست و گفت: من هنوز نفهمیده‌ام عشق و محبت به خداوند یعنی چه؟ واعظ گفت: ای مرد روستایی! بیا این است الاغ تو افسارش کن و ببر. (توضیح ادمین: شعری‌ست از «هفت اورنگ جامی» که می‌توانید اینجا کلیک بخوانید.)

آن کس را که نبود عشق یار               بر او پالان و افساری بیار

 

ذکر:

«یا خَیرَ حَبیبٍ وَ مَحبوب»، صد مرتبه.

 

صلوات

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 14ر2ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۰۱ ، ۰۹:۰۷
خادمه الزهراء

بفرمایید یک لقمه معنوی نوش کنید: یک لقمه خلوت

چهارشنبه, ۲۳ شهریور ۱۴۰۱، ۰۸:۴۱ ق.ظ

 

در حال عبور از ایام نورانی ماه شعبان هستیم؛ ماه پرکاری، ماه آماده شدن برای حضور در بزرگترین ضیافت معنوی که فقط سالی یک بار تکرار می‌شود و حضور در آن و بهره‌وری از آن شرایط زیادی را می‌طلبد. به همین جهت برای این ماه، سه اسم گفته‌اند که هر سه اسم مربوط به ماه آینده می‌شود.

نام اول این ماه، شعبان است؛ فرمودند: زیرا در این ماه شعبه‌های خیرات برای ماه رمضان مشخص می‌شود.

نام دوم، غفران است، ماه آمرزش و کسب معرفت. به‌طور مسلّم در یک ضیافت، کسی با آلودگی وارد نمی‌شود به خیال اینکه داخل ضیافت خود را پاکیزه و آماده کند بلکه قبل از شروع مهمانی باید سراپایش را آراسته کند و رخت مناسب را برای به تن کشیدن در مهمانی آماده سازد.

نام سوم، ماه جیران است یعنی همسایه‌ی ماه رمضان. در این ماه باید تمرینات لازم برای آداب ماه رمضان را انجام دهد. ماه رمضان، ماه فکر و ذکر و خلوت و اُنس با خداوند است. ماه نشان دادن محبت باطنی به خداوند بزرگ.

 

 

اسلام دین اجتماعی است، دین رهبانیّت و گوشه‌گیری نیست. تمام عبادت‌های اجتماعی چندین یا چند صد برابر برخی از کارها و عبادتها در خلوت، پاداش دارد؛ مانند نماز جماعت، عیادت بیمار، تشییع جنازه‌ی مؤمن، شرکت در خدمات اجتماعی و... اما چند عبادت ویژه در اسلام است که نیاز به خلوت دارد.

البته خلوت دو گونه است: خلوت تن و خلوت دل.

خلوت تن را بسیار آسان می‌شود فراهم کرد، کافیست داخل اتاق خالی برویم، درب اتاق را ببندیم آنگاه خلوت تن حاصل می‌شود اما خلوت دل مشکل است زیرا ممکن است انسان در خلوت تن باشد اما خلوت دل نداشته باشد.

برای خلوت دل، اولین قدم این است که علوی رفتار کنیم یعنی همانگونه که حضرت علی (ع) از خانه‌ی کعبه بت‌ها را شکست و بیرون ریخت ما هم بت‌های مختلف ساکن در دلمان را ابتدا بشکنیم و سپس بیرون بریزیم. ما ملت ابراهیم خلیل (ع) هستم. (مِّلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْرَاهِیمَ ۚ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمِینَ مِن قَبْلُ ﴿بخشی از آیه ٧٨ سوره حج - ادمین)

چرا وقتی از ما می‌پرسند که ملیّت از چه کسی دارید (در عالم معنا) می‌گوییم: ابراهیم خلیل (ع)! ما ملت ابراهیم(ع) هستیم، ابراهیم بت شکن؛ بت شکنی را از آن بزرگواران به ارث برده‌ایم. بت‌ها را می‌شکنیم و بیرون می‌ریزیم. بت‌ها تلاش دارند به حریم دل ما وارد شوند زیرا می‌خواهند حرم الهی را اشغال کنند؛ همانطور که وقتی دشمنی برای اشغال سرزمینی به آنجا هجوم می‌برد، هدفش اشغال پایتخت است، بت‌ها هم هدفشان دل است زیرا دل، حرم خدا است. خدا هم تمام دستورات خود را برای بندگانش به گونه‌ای چیدمان کرده که مراقب این حریم باشند.

فرمودند: «الْقَلْبُ حَرَمُ اللَّهِ فَلَا تُسْکِنْ حَرَمَ اللَّهِ غَیْرَ اللَّه»؛ قلب، حرم خداوند متعال است در حرم خداوند، غیر خداوند را ساکن مَنما.

از عارفی پرسیدند: از کجا به این مقام رسیدی؟ گفت: عمری بر دَرِ دل دربانی کردم و غیر دوست را راه ندادم.

جهت این خلوت کردن دل برای خداوند متعال باید با خطورات شیطانی مبارزه کرد. انسان تا وقتی که نفی خواطر نکند نمی‌تواند در نماز و یا دعاها و یا هنگام مناجات با خداوند حضور قلب داشته باشد و از عبادات بهره‌ی کافی ببرد این یکی از گردنه‌هایی است که از هر هزار سالک یکی جان سالم به در می‌برد و بقیه همین‌جا بر زمین می‌خورند.

 

این خواطر چگونه چیزهایی هستند؟

در اصطلاح، بزرگان به این خطورات، خواطر منفی می‌گویند که به طور مداوم از درون، پیام‌ها و صداهای منفی دریافت و شنیده می‌شود.

عطار نیشابوری در دیوان منطق الطیر می ‌گوید: از سی هزار پرنده‌ای که عاشق ملاقات و دیدن سیمرغ بودند فقط سی عدد به مقصد رسیدند. سپس حضرت سیمرغ فرمود: چون شما سی عدد بودید، از من سیمرغ بیشتر نفهمیدید و اگر بیشتر بودید بیشتر می‌فهمیدید کما اینکه اگر کمتر بودید، کمتر می‌فهمیدید. آنچه در فهم و ذهن شماست من، آن نیستم چون همت شما همین قدر بود از این بیشتر قابلیت نداشتید و سقف توانایی و درک شما از سی تجاوز نکرد، از من فقط سیمرغ (سی مرغ) شناختید.

 

ما هیچکدام نمی‌توانیم یک تضمین‌نامه‌ی کتبی از خداوند بگیریم که مانند پیامبران و امامان جان سالم به دَر بریم. خواطر منفی با دلدادگی با خداوند سازگار نیست، دلداده‌ی خداوند، خود را به آب و آتش می‌زند تا عاشقانه به سوی خدا برود، یأس و ناامیدی و منفی بافی با عاشقی سازگار نیست.

 

لطیفه‌ی زیبایی است که گفته‌اند: پیرمردی در زندگی فقط نجاری می‌دانست و با زحمت زیاد، دکان نجاری برپا کرده بود و امرار معاش می‌کرد اما صبحی آمد و مشاهده کرد، دکان آتش گرفته، همه چیز سوخته است. همه فکر می‌کردند او با دیدن مغازه‌ی سوخته، درجا خواهد مرد اما وقتی دکان را دید، جاروبی برداشت و چوب‌های سوخته و ذغال شده را جمع کرد، دکان را مرتب نمود، تابلوی بالای دکان را برداشت و به جای نجاری نوشت "دکان ذغال فروشی". آری، با چوب‌های ذغال شده، دکان تازه‌ای باز کرد و حتی یک روز هم بی‌کار نماند.

 

سالکان الهی! در مسیر الهی نباید در عشق خود به خداوند کمتر از مجنون بود؛ و محبوب ما هم کمتر از لیلی نیست. اگر انسان عاشق شد و دل را خلوت کرد و بت‌ها را شکست، باید خود را به آب و آتش بزند تا به مقصد برسد.

ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز                کان سوخته را جان شد و آواز نیامد

این مدعیان در طلبش بی‌خبرانند                   آن را که خبر شد، خبرش باز نیامد

 

برای نفی خواطر شیطانی چه باید کرد؟

این وادی، وادی پر خطری است و اساتید بزرگوار گفته‌اند: هیچ چیز بهتر از فکر و ذکر نیست.

ای کاش متوجه می‌شدیم که یکی از وظایف انبیا، اصلاح بینش و تفکر انسان‌ها است و متوجه می‌شدیم که اولین عامل بدبختی مردم، تعطیل کردن اندیشه و تفکر است؛

و ای کاش فقط به این حدیث نبوی توجه می‌کردیم که: شخصی آمد و عرض کرد: یا رسول الله! به من نصیحتی کنید. فرمود: اگر تو را نصیحت کنم عمل خواهی کرد؟ عرض کرد: بلی. این سؤال و جواب سه مرتبه تکرار شد، پس از این تعهدِ مؤکد، حضرت فرمودند: هرگاه تصمیم گرفتی کاری را انجام دهی ابتدا تدبّر و تفکر کن و عاقبت آن را ببین اگر رشد و هدایت است انجام بده و اگر شرّ و ضلالت است از آن دوری کن.

همین یک روایت اگر عمل شود چه خواهد شد؟! البته تفکر، لقمه‌ای جداگانه می‌طلبد.

 

و بازدارنده‌ی دیگر، ذکر است. دستور الهی است در سوره‌ی احزاب آیه ی۴۱: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! خدا را فراوان یاد کنید و او را بامدادان و شامگاهان یاد کنید»

و تمام انبیا و اولیا و اساتید و راهنمایان، عاشقان الهی را به ذکر مداوم ترغیب کرده‌اند که قرآن، ترک آن را بسیار خطرناک دانسته است. خداوند در سوره‌ی زخرف آیه‌ی ۳۶ می‌فرمایند: «هر کس از یاد خداوند روگردان شود، شیطان را به سراغ او می‌فرستیم پس همواره همنشین اوست»

 

و در بین اذکار، بهترین ذکر برای نفی خواطر منفی این سه جمله است به‌طور مداوم:

بِسمِ اللّه الرَحْمنِ الرَحیمِ، لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلا بِاللّه اَلعَلِیِّ العَظیمِ، أللّهُمَّ إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ

فرموده‌اند: صمت و جوع و سهر و عزلت و ذکری به‌دوام           ناتمامان جهان را کند این پنج تمام

(معانی کلمات: صمت: خاموشی و سکوت، جوع: گرسنگی و کم خوردن، سهر: بیدار ماندن و پرهیز از خواب، عزلت: گوشه گیری و انزوا طلبی از خلق ادمین)

 

روز جمعه‌تان مهدوی باد.

🌹 او که انسان کامل است.

🌹 او که مظهر اَتمِّ جلال و جمال خداوند است.

🌹 او که یادگار انبیا و اولیا، بقیة الله فی الارضین و خلیفه‌ی خداوند و وصی پیامبر عظیم الشأن اسلام و وارث امیرالمؤمنین و ائمه‌ی معصومین (ع) است،

🌹 امام شیعیان، مکمّل دوستان و متوسلان، مربی کملَّین شیعه و واسطه‌ی بین خداوند و مخلوقات صعوداً و نزولاً،

🌹 غیاث المستغیثین، قطب عالم امکان، مهدی موعود،

🌹 حجة ابن الحسن عسکری صلوت الله علیهم و علی آبائه و ابنائه و اصحابه و اعوانه

یـارتان بـاد... صلوات

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 15ر2ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۰۱ ، ۰۸:۴۱
خادمه الزهراء