در حدیـقه‌ی سـبـز دعـا

دعاها، مناجاتها، سخنرانی‌ها و مطالب ارزشمندی که از استـادمان مرحومه حاجیه خانم اکبری (ح.عاشوری) به یادگار مانده است در این دفتر، ثبت و ضبط می‌شود ان‌شاءالله. این وبلاگ در دست تکمیل و به روزرسانی است.

در حدیـقه‌ی سـبـز دعـا

دعاها، مناجاتها، سخنرانی‌ها و مطالب ارزشمندی که از استـادمان مرحومه حاجیه خانم اکبری (ح.عاشوری) به یادگار مانده است در این دفتر، ثبت و ضبط می‌شود ان‌شاءالله. این وبلاگ در دست تکمیل و به روزرسانی است.

در حدیـقه‌ی سـبـز دعـا

استاد ارجمند، مرحومه حاجیه خانم اکبری (ح.عاشوری) از بزرگترین مبلغان و سخنرانان مذهبی تهران و کرج بودند که در دی ماه 1400 به سوی معبود خود شتافتند.
مجموعه‌ای از سخنرانی‌ها، دعاها و زیاراتی که ایشان معرفی کرده‌اند در کانال تلگرامی اطلاع رسانی این بانوی مکرمه موجود است.
برآن شدیم تا با انتقال و ثبت و ضبط این مطالب در وبلاگ، امکان دسترسی بهتر به این گوهرهای ارزشمند به یادگار مانده از ایشان را مهیا سازیم.
باشد که ما را از دعای خیر خود بهره‌مند و روح حاجیه خانم اکبری را با ذکر صلوات و یا قرائت فاتحه بنوازید.

***
حَدیقه به معنایِ باغ است و نامی که والدین خوش ذوق، بر استاد گرانقدر ما گذاشتند که الحق وجود نازنینش باغی بود سرسبز از دعا و صلوات و توسل. الهی که در جنّات و باغهای بهشتی در کنار سفره بابرکت اهل بیت، علیهم السلام، روزی‌خوار و محشور باشند.

***
ذکر یادگاری استاد:
الهی به درگاهت هزاران بار تکبیر و تهلیل و تحمید و تسبیح و تقدیس
عرضه می‌دارم که یک روز دیگر زنده هستم و تو تنها خالق و معبود و اِله من هستی و در سلطانیت مطلق بی شریکِ تو، بندگی و زندگی می‌کنم.

***
- نشانی سایت استاد: https://shamsotalea.com

- نشانی کانال سروش و تلگرام:
zaynab_ir

- نشانی صفحه اینستاگرام: name_be_madaram

- نشانی مزار استاد: کرج، آرامستان بهشت سکینه (اتوبان کرج-قزوین، بعد از پل حصارک و کمالشهر)، قطعه 31، آلاچیق 706

طبقه بندی موضوعی

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دوستی» ثبت شده است

اهل بیت، علیهم السلام، سرمشق سالکان

دوشنبه, ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۶:۵۳ ق.ظ

سلام و درود و تسلیت به تمام عزاداران مصیبت رئیس مذهب شیعه امام ششم علیه السلام، آن سلطان ملت مصطفوی، آن برهان حجت نبوی، آن عامل صدیق، آن عالم تحقیق، آن میوه‌ی دل اولیاء، آن جگر گوشه‌ی انبیاء، آن وارث نبی، آن عارف عاشق، جعفر صادق علیه السلام.

ما را اول قدم در رستگاری اینست که ایشان و تبارشان را دوست بداریم که رسول خدا (ص) فرمود: هر کس دوست دارد که مانند من زندگی کند و مانند من از دنیا برود و در اقامتگاه دائم بهشت جاویدی که پروردگارم آن را آماده کرده، ساکن گردد؛ واجب است پس از من علی را دوست بدارد و دوست او را نیز دوست بدارد و به امامان پس از او اقتدا کند چون آنان عترت من هستند و از طینت من بوجود آمده‌اند و به آنان فهم دانش روزی داده‌اند؛ وای بر آن گروه از امت من که برتری ایشان را انکار کنند و حرمت خویشی من با آنان را حفظ نکنند، خدا شفاعتم را نصیب آنان نکند.

 

معیار محبوبیت نزد خداوند متعال:

انسان اگر بخواهد محبوب خدای سبحان شود، باید از اهل بیت (ع) که در رأس آنان پیامبر (ص) است، پیروی کند، این پیروی به تدریج انسان را در حدّ سعه‌ی وجودی‌اش به طهارت معنوی می‌رساند؛ و در نتیجه محبوب خداوند می‌شود و به جایی می‌رسد که همه‌ی حرکات و سکنات و منش و روش و اخلاق و عملش در حوزه‌ی جاذبه‌ی حق قرار می‌گیرد و محبوب خداوند می‌شود.

رسیدن به این مقام فقط از طریق اهل بیت (ع) امکان‌پذیر است چون آنان دانا به همه‌ی راه‌ها و چاه‌ها هستند، هم صراط‌شناس و هم صراط‌رو می‌باشند بلکه وجودشان صراط است و از این جهت بهترین راهنمای سالکان کوی حبیب‌اند.

معیار محبوبیت نزد خداوند این انسان‌های کامل‌اند که حبیب الله و احباء و اولیاء هستند و به ما فرمان داده‌اند تا خود را با آنان بسنجیم تا معلوم شود محبوب حق یا مبغوض اوییم؛ و به عبارت دیگر، چون مستقیماً به خداوند دسترسی نداریم به مظاهر او که نزد ما هستند یعنی پیامبر و اهل بیتش که حبیب الله و خلفای او هستند و حجت بالغه‌ی حق می‌باشند، دسترسی داریم؛ پس باید افکار و نیّات و اخلاق و اعمال خود را با آنان بسنجیم، آنگاه به این حقیقت آگاه شویم که هرکس مطابق و هماهنگ با سیره‌ی باطنی و ظاهری آنان است، محبوب خداوند وگرنه مورد خشم اوست.

در هر صورت اهل بیت (ع) ذواتی هستند که ذاتشان محبوب خداوند است و هرکس بخواهد به محبوبیّت خداوند برسد باید به آنان اقتدا کند، آنان را وسیله میان خود و خداوند قرار دهد و بداند که توسل حقیقی و وسیله قرار دادن آنان به این است که آنان و فرهنگ پاکشان را باور داشته باشد و به آن عمل کند؛

«فَإِنَّکُمْ وَسِیلَتِی إِلَى اللَّهِ وَ بِحُبِّکُمْ وَ بِقُرْبِکُمْ أَرْجُو نَجَاةً مِنَ اللَّهِ»

شما ای اهل بیت! به راستی وسیله‌ی ما به سوی خداوند هستید و به محبت شما و قرب و منزلت شما امید رهایی و نجات از سوی خداوند داریم.

این درصورتی است که واقعاً ذات خود را چنان کنیم که محبت آنان در دل و جان ما ریشه بدواند و اقتدا به آنان، سیره و روش حقیقی ما گردد که اینگونه شدن، مزد رسالت و راه رسیدن به حق و قرار گرفتن در مدار محبوبیّت نزد اوست، چنانکه قرآن می فرماید:

«قُلْ ما أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلاَّ مَنْ شاءَ أَنْ یَتَّخِذَ إِلى رَبِّهِ سَبِیلاً»

بگو: من از شما (در برابر تبلیغ دین هیچ) پاداشی نمی‌خواهم، جز اینکه هرکه بخواهد (می‌تواند از برکت هدایت من) راهی به سوی پروردگارش بگیرد.

 

حضرت امام صادق (ع) می‌فرمایند: تنها چیزی که انسان را به بهشت می‌برد، اخلاص در توحید و گفتن «لا اله الا الله» است. اخلاص در توحید آن است که به همه‌ی احکام الهی عمل شود و توحید مانع از ارتکاب گناه گردد و در محبت و اقتدا به اهل بیت (ع) کوتاهی نشود.

وقتی از پیامبر (ص) پرسیدند: اخلاص این «کلمه لا اله الا الله» چیست؟ فرمود: عمل کردن به آنچه من به آن مبعوث شده‌ام و محبت اهل بیتم؛ گفتند: محبت اهل بیت شما و پذیرش ولایت، جزء این کلمه است چنانکه باید باشد؟ فرمود: آری.

و در حدیث سلسلة الذهب همین مطلب از قول حضرت امام رضا (ع) به نحو دیگری بیان شده‌است:

«کَلِمَةُ لا إلهَ إلّا اللّهُ حِصنی فَمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی بِشُروطِها وَ أنَا مِن شُروطِها»

توحید، دژ من است و هرکس در دژ من وارد شود از عذاب من ایمن شده ولی به شرط آن و شروطش؛ و ولایت و محبت من از شروط آن است.

بنابراین اگر کسی ولایت و محبت اهل بیت (ع) را نداشت، در حقیقت اخلاص را همراه توحید نکرده و این توحید رفته رفته از باطنش رخت برمی‌بندد و بی‌تردید در آخرت بدون توحید محشور می‌شود.

   ══🌹══

خدای مهربان، راه رسیدن به کمالات و طریق به‌دست آوردن فضایل را بیان فرموده، سپس الگوها و اُسوه‌هایی برای رهروان قرار داده، آنگاه فرمان داده است که شما این راه را به دنبال سالکِ آن؛ و با اقتدا به پیشوای معصوم و هادی راه، طی کنید تا به مقصد برسید. البته چنین نیست که پابه‌پای او بتوانید در همه‌ی مدارج و مراحل همراهش باشید. آنان به جایی رسیدند که حتی عبد توانمندی چون جبرئیل به آنجا راه نیافته‌است و اعلام کرد اگر به اندازه‌ی بند انگشت فراتر روم، بی‌تردید خواهم سوخت! خداوند بزرگ، اهل بیت (ع) را سرمشق و اُسوه‌ی انسانها قرار داده است تا هرکس به فراخور حال خویش و ظرفیت و استعدادش از آنان بهره گیرد.

در سوره‌ی رعد آیه‌ی ۱۷ می‌فرماید: «خداوند از آسمان آبی نازل کرد که در هر درّه و رودی به اندازه‌ی گنجایش و وسعتش جاری شد»

در تأویل آیه گفته شده‌است: خداوند از عالم بالا، آب حیات و علم و دانش نازل کرد پس هر بستری به اندازه‌ی گنجایش خود از آن بهره می‌برد. آن دره و بستری که عمیق‌تر و گسترده‌تر است و از نظر سعه‌ی وجودی، کامل‌تر و انشراح و انبساط بیشتری داشه باشد، می‌تواند از این آب حیات، بهره‌ی بیشتری ببرد و خود را از نظر وجودی و معرفتی به جایی برساند که به مقام تشیع دست پیدا کند.

اهل بیت (ع) چون همه‌ی مراحل و مقامات و همه‌ی راه‌های بندگی و عبودیت و همه‌ی جاده‌های فضیلت و معنویت را با کمال اخلاص طی کرده‌اند؛ اُسوه و سرمشق همگان شده‌اند، آن هم به کامل‌ترین شکل.

گسترده‌ترین و کامل‌ترین فرهنگ اعتقادی، اخلاقی، تربیتی، سیاسی، اجتماعی و علمی، فرهنگ اهل البیت (ع) است که بخش عظیمی از آن به وسیله‌ی راویان و تربیت شدگان مؤمن و شیعه‌ی مکتب اهل البیت (ع) حفظ و در صدها کتاب جمع آوری شده است.

آشنایی با این فرهنگ روایی ثمربخش اهل البیت (ع) و به کارگیری آنها در زندگی روزمره، محصول شیرینی خواهد داشت:

  • امنیت در زندگی؛
  • و تأمین خیر دنیا و آخرت؛
  • و به‌ دست آوردن رضایت حق؛
  • و بهشت جاویدان.

به دو جمله از این فرهنگ در زبان نورانی صادق اهل البیت که درود خداوند بر او باد، اشاره می‌کنیم:

سخن اول:

حضرت فرمودند: «در معاشرت و دوستی از سه گروه برحذر باش: خائن، ستمکار، سخن چین؛
🌹 بدان، آنکه روزی به نفع تو خیانت می‌کند، روزی دیگر به زیان تو خیانت خواهد کرد؛
🌹 و کسی که به خاطر تو در حق دیگری ستم می‌نماید، طولی نمی‌کشد که به خود تو ستم خواهد کرد؛
🌹 و کسی که از دیگران نزد تو سخن‌چینی می‌کند، به زودی از تو نزد دیگران نمّامی و سخن‌چینی خواهد کرد.»

فقط یک لحظه فکر کنیم که به‌کارگیری همین یک حدیث، چه برکات اجتماعی عظیمی را در پی خواهد داشت؟!

 

و سخن دوم:

فرمودند: ای جمعیت شیعه، زینت و زیور ما باشید و مایه‌ی زشتی ما نباشید؛
🌹 با مردم، نیکو سخن بگویید؛
🌹 زبانهایتان را حفظ کنید؛
🌹 و آن را از زیاده‌گویی و زشت‌گویی بازدارید.

 

خداوند توفیق فراگیری و حفظ کردن و عمل کردن به سخنان اهل بیت (ع) به‌خصوص صادق آل محمد (ع) را به همه‌ی ما مرحمت بفرماید.

جهت تسلای دل فرزند بزرگوارشان حضرت امام زمان (عج) امشب امام صادق (ع) رئیس مکتب تشیع را به قرائت سوره یس مهمان کنیم.

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 27 و 28ر4ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۰۲ ، ۰۶:۵۳
خادمه الزهراء

 

همیشه با هم بودن، بهتر از تک بودن است؛ و چون انرژی جمع، بیشتر می‌شود باعثِ جذب مؤثرتر هدف می‌شود. خداوند هم جمع را دوست دارد. و بدانید زیادیِ برکت، در سفره‌ای است که دست، در آن زیاد باشد.

پیامبر اکرم (ص) فرمودند: دو تن، از یکی بهتر؛ و سه تن، از دو تن برتر؛ و چهار تن، از سه تن نیکوتر است؛ همیشه با جماعت باشید. و باز فرمودند: اجتماع، مایه‌ی نیکی است و تفرقه موجب رنج و عذاب است.

یک جمع که مشغول تحصیل علم هستند؛ یک جمع که مشغول دعا هستند؛ یک جمع که مشغول نماز هستند؛ همه پر انرژی‌اند. جمع را دوست داشته باشید حتی اگر با آن جمع همراه نیستید یا حرفی برای گفتن ندارید؛ همین که در آن جمع هستید، انرژی شما زیاد می‌شود. با هم بودن را جدی بگیرید!

پیامبر اکرم (ص) فرمودند: بر درب بهشت، سه جمله نوشته‌اند؛ جمله‌ها این است:

  • صدقه، ده برابر پاداش دارد؛
  • قرض، هجده برابر؛
  • و صله رحم، سی برابر پاداش دارد.

 

امام رضا (ع) فرمودند: اگر شما یک چیز را تعهد کنید، من چهار چیز را برای شما ضمانت می‌کنم؛ اگر شما تعهد کنید که صله رحم انجام دهید، من ضمانت می‌کنم عمر شما زیاد شود؛ و بستگان به شما علاقه‌مند شوند؛ و وارد بهشت شوید؛ و رزق و روزی شما زیاد شود.

پس بیایید با هم باشیم، از همدیگر انرژی مثبت بگیریم؛ و همیشه یادمان باشد که پیامبر اسلام (ص) فرمودند: هرکس یک وجب از جماعت دور شود خدا طوق مسلمانی را از گردن وی بر می‌دارد.

عید، بهانه‌ی خوبی برای با هم بودن است این موضوع را جدی بگیریم.

 

ذکر: «یا حَیُّ یا قَیُّوم بِرَحمَتِکَ اَستَغیثُ» حداقل ۱۰۰مرتبه و حداکثر۱۰۰۰ مرتبه.

 

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ فروردين ۰۲ ، ۰۸:۵۵
خادمه الزهراء

سایه‌ی هـُما

يكشنبه, ۱۸ دی ۱۴۰۱، ۰۹:۲۱ ق.ظ

 

محمود غزنوی به همراه همراهان خود به شکار می‌رفت. گرمای سوزان در آن بیابانِ بی‌سایه، همه را رنجیده و آزرده می‌ساخت. در همین میان، «هما» که از مرغان هوایی است و پرهایی پُرپهنا و گسترده دارد، در آسمان پیدا و نمایان شد. همراهان با خود گفتند: خود را به سایه‌ی هما می‌رسانیم تا بیش از این آفتاب بر تن ما نتابد و پرشتاب رفتند. تنها کسی که محمود را رها نکرد و نرفت، نامش اَیاز بود.

محمود با حیرت و شگفتی او را گفت: از گرما به ستوه نمی‌آیی؟! و از آن بی‌تاب و رنجه و آزرده نیستی؟!

گفت: آری، تاب و توانم را برده است.

پرسید: چرا به سایه‌ی هما نمی‌روی؟!

گفت: وقتی سایه‌ای چون سایه‌ی وجود شما بر سر من است، بی‌معنا و نارواست که سایه‌ای دیگر بخواهم؛ زیرا به زیر این سایه، راحتم؛ و ایمن و بی‌ترس و آسوده و سلامت؛ و مشکلات و سختی‌ها و دشواری‌هایم یکی پس از دیگری گشوده و مرتفع است.

محمود، با شنیدن این سخن، اندیشه کرد و به تأمل فرو رفت و دید که سخن اَیاز، بسی نغز و پرمغز و با معناست. با خود گفت: کسی که اعتقاد و رابطه‌ی قلب و باطن او با من، اینگونه باشد، پس بر من ضرور و لازم است که تمام خواست‌ها و حاجات و گره‌ها و مشکلات او را بگشایم و از میان همراهان، نسبت به او، نظر عنایت و لطفی دیگر داشته باشم؛ و محبتی و میلی دیگر.

اگر کسی در این دنیا، سایه‌ای جز سایه‌ی خدا را نخواهد و رحمتی جز رحمت او را تمنا و آرزو ننماید، در اینکه خدا با او چه خواهد کرد، تنها خود می‌داند و بس!

آری، اینجا جایی است که پای اهل خرد و بصیرت و تأمل، لنگ و ناتوان است؛ و کسی نتوانسته و نمی‌تواند، عنایت و لطف خداوند را نسبت به کسی که جز سایه‌ی خدا را نمی‌خواهد، ارزیابی و اندازه‌گیری کند.

قرآن مجید نیز خود به این سخن، قایل است که آنچه خداوند در فردای روزگار، بر چنین فردی ارزانی خواهد داشت، در حساب نمی‌گنجد؛ که عدد نیز در اینجا ناتوان است و قادر به بیانِ میزان مرحمت و لطف و موهبت پروردگار به چنین بنده‌ای، نمی‌تواند باشد.

آیا جناب زینب (س) را نمی‌بینی؟!

«فَاعتَبِرُوا یَا أُولِی الأَلبَاب»

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 11ر7ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۰۱ ، ۰۹:۲۱
خادمه الزهراء

بفرمایید یک لقمه معنوی نوش کنید: یک لقمه نعمت

يكشنبه, ۲۷ شهریور ۱۴۰۱، ۱۰:۲۱ ق.ظ

برای اینکه کسی را به شدت دوست داشته باشیم و شدیداً به او علاقمند شویم باید سه چیز را در وجود او جستجو کنیم، اگر هر سه در او جمع بود، سبب جلب محبت به سوی او می‌شود.

  • اول، جمال و کمال او
  • دوم، خلق و خوی او
  • و سوم، اعمال و کارهای خیر او

اکنون بیایید با تفکر در این سه مورد، محبوب واقعی را پیدا کنیم و به او دل ببندیم و آنی از یادش غافل نشویم.

 

1- بیایید تفکر کنیم و تأمل نماییم در حُسن و جمال اسماء حسنی و صفات و امثال عُلیا خداوند که هر صاحب دلی را واله و شیدا می‌کند. وقتی در دعا او را این‌گونه می‌خوانیم:

«یا عِمادَ مَنْ لا عِمادَ لَهُ»؛ ای تکیه‌گاه کسی که در تمام عالم تکیه‌گاهی ندارد.

«یا ذُخْرَ مَنْ لا ذُخْرَ لَهُ»؛ ای پس‌انداز و ذخیره‌ی کسی که هیچ پس‌انداز و ذخیره‌ای ندارد.

و یا وقتی در دعای مشلول صمیمانه او را به این لغت می‌خوانیم: «ای همسایه‌ی دیوار به دیوار من»، حس قشنگی پیدا می‌کنیم که قابل وصف نیست.

 

می‌نویسند: کسی از آیت الله نجابت پرسید: حالتان چطور است؟ گفت: آنقدر خوبم که بر سبیل شاه نقاره می‌زنم! مرد تعجب کرد که چرا؟! آقا که چیزی ندارد! آقا فرمودند: زیرا او را دارم! با او آنقدر شاد هستم که بر سبیل شاه نقاره می‌زنم.

 

2- و دقت کنیم در صنع و فعل الهی. با یک نگاه سطحی فقط به اطراف خودمان و نه به همه‌ی هستی.

مثلاً اگر در منزل آکواریوم دارید، ده دقیقه مقابلش بنشینید و به رنگ و پوست و حرکت ماهیان داخل آن به دقت نگاه کنید؛ نگاه به عبرت. یا اگر آکواریوم ندارید به گل داخل یک گلدان لحظاتی با دقت نگاه کنید، ببینید وقتی خداوند قلم به دست می‌گیرد، بر بوم هستی چه نقش‌ها که نمی‌آفریند؟!

 

امام صادق (ع) می‌فرمایند: صاحبان خردهای ناب کسانی هستند که اندیشه‌ی خویش را به کار انداختند تا از آن تفکر، محبت الهی را به ارث بردند.

 

3- احسان و نیکی به شخص، سبب پدید آمدن محبتِ احسان کننده در آن شخص می‌شود.

رسول اکرم (ص) فرمودند: دلها بر محبت کسی که به آنها خوبی کند، سرشته شده‌اند. رسول خدا (ص) فرمودند: بر شخصِ خردمند لازم است که زمان‌هایی را برای اموری اختصاص دهد... و زمانی را به آنچه که خداوند نسبت به او کرده است بیندیشد.

و قرآن می‌فرماید: الطاف و نعمت‌های الهی را یاد کنید تا شاید رستگار شوید.

و حضرت علی(ع) می‌فرمایند: اندیشیدن در الطاف الهی چه نیکو عبادتی است.

در احادیث فراوانی آمده است که خداوند به حضرت موسی (ع) فرمود: مرا نزد خلق محبوب گردان. آن حضرت پرسیدند: چگونه؟ خداوند فرمود: نعمت و الطاف مرا به ایشان یادآور شو به نحوی که جز خیر و نیکی از من یاد نداشته باشند.

و به داود نبی (ع) امر کرد: الطاف و نعمت‌های مرا برای بندگانم بیان کن که در این صورت مرا دوست خواهند داشت.

 

به راستی، عزیزان یک لحظه بیندیشیم و منصفانه قضاوت کنیم اگر بشری یک میلیاردم این خوبی‌ها را در حق ما به‌جا آورد، چه احساسی نسبت به او پیدا خواهیم کرد؟ و چگونه با تمام وجود دوستدارش خواهیم شد؟ و اگر با بصیرت به نعم الهی توجه کنیم چگونه دوستدار او خواهیم بود؟ و چگونه دل به او خواهیم سپرد؟

 

دین و دل به یک دیدن، باختیم و خرسندیم               در قمار عشق ای جان، کی بود پشیمانی

 

 

به راستی که این همه لطف و مهربانی و حسن جمال، انسان را واله و شیدا خواهد کرد و چنانچه بنابر نظر برخی اهل لغت، واژه‌ی "اله" را در اصل "وِلاه" و معنی آن را واله کننده بدانیم؛ با تمام وجود اعتراف خواهیم کرد که واله کننده‌ای جز "الله" وجود ندارد و تنها اوست که با این همه حُسن و جمال انسان را به تمامه، واله و شیدای خود می‌سازد.

چه بسا یکی از معانی "لا اله الا الله" که پیامبر اکرم (ص) قائل شدن به آن را شرط رستگاری اعلام نموده‌اند، همین باشد!

پس چرا تمامی انسان‌ها که فطرتاً محبّ خداوند و طالب و تشنه و بی‌قرار وصال اویند، این بی‌قراری را چندان آشکار نمی‌کنند و در زندگی روزانه‌شان آنچنان که باید نمود ندارد؟

 

می‌توان گفت: انسان‌ها درخودآگاهشان به سه گروه تقسیم می‌شوند؛ و می‌شود آنها را به کسانی تشبیه کرد که در ناخودآگاه خود، عاشق زیباروی ماه‌پیکری هستند که در وسط تالار آیینه‌ای ایستاده و جلوه‌های حُسن و جمال او در آینه‌های گرداگرد تالار منعکس شده است.

اکثر عاشقان در حالی‌که در خودآگاهشان، معشوق را نمی‌شناسند و تنها التهاب و عطش عشقی مرموز را در خود احساس می‌کنند، رو به آینه در تالار ایستاده‌اند و هر یک از جلوه‌ی حسن و جمال را که در آینه می‌بینند، گمان می‌کنند او همان معشوق است اما پس از تلاش بسیار که برای دستیابی به او می‌کنند تازه متوجه می‌شوند که این، عکس و جلوه‌ی معشوق است؛ و این ماجرا ادامه پیدا می‌کند تا آخر عمر و عاشق، ناکام از بین می‌رود.

 

آن سه گروه که گفتیم اینگونه تقسیم بندی می‌شوند:

گروه اول: به قول قرآن همچون تشنه‌کامی هستند در دشت وسیع و تفتیده‌ای که سراب را آب می‌پندارند و به امید رفع تشنگی خود، عزم آن می‌کنند اما هنگامی‌که پس از زحمت زیاد و رنج و مشقت فراوان به آن می‌رسند، آبی در میان نمی‌بینند. آنگاه سرابی دیگر آنها را می‌فریبد و در پی خود می‌کشد و به همین شکل از سرابی به سرابی دیگر رو می‌آورند اما سراب، سیراب نمی‌کند در نتیجه از عطش هلاک می‌شوند.

این‌ها دنیا پرستانی هستند که جلوه‌ی غنای خدا را در آینه‌های پول و ثروت، جلوه‌ی قدرت خدا را در آینه‌های پُست و مقام، جلوه‌های جمال خدا را در آینه‌های زیبایی زیبارویان دیده‌اند و عمری به دنبال این نگرش اشتباه خود می‌دوند و خسته می‌میرند.

 

گروه دوم: عاشقانی که در تالارهای آینه، پی برده‌اند که آنچه می‌بینند، جلوه و عکس‌هایی از معشوقان است و خودِ معشوق نیست. اینان با همان جلوه‌ها با معشوق خویش ارتباط برقرار کرده‌اند، اینان مخلوقات الهی را آینه‌ی جلوه‌های خدا و آیات الهی می‌دانند.

این همه عکس می و نقش نگارین که نمود               یک فروغ رخ ساقیست که در جام افتاد

این گروه در همه چیز خدا را می‌بینند.

حضرت علی (ع) فرمودند: چیزی ندیدم مگر آنکه پیش از آن، پس از آن، همراه آن و درون آن، خدا را دیدم.

 

گروه سوم: عاشقان حاضر در تالار، اندک برجستگانی هستند که به دیدارِ جلوه‌ی یار در آینه‌ها راضی نشده و بسنده نکرده‌اند و لذا روی از آینه‌ها برگردانده و به جمال خودِ محبوب که میان تالار ایستاده است، نظر انداخته و مستقیم و بی‌واسطه با خودِ محبوب، نرد عشق می‌بازند.

اینان همان عارفان بالله هستند که روی از هر چیزی برگردانده و مصداق این کلام ابراهیمی هستند: «إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِیفًا»؛ من خالصانه و موحّدانه روی به جانب کسی کردم که آسمان‌ها و زمین را آفرید.

آری، به خدا قسم همه‌ی خلق به منزله‌ی طفل شیرخواری هستند که از آغوش مادر بیرون کشیده شده و بی‌تابی و بی‌قراری می‌کنند که تنها راه آرامش یافتن او بازگشت به آغوش مادر است.

یا به تعبیر دیگر، انسان همچون نی‌ای است که از نیستان هستی مطلق بریده شده‌است و بی‌قرار و طالب بازگشت به مبدأ و اصل خویش، و رنجور و شاکی از این فراق و جدایی است.

بشنو از نی چون حکایت می‌کند                    از جدایی‌ها شکایت می‌کند

کز نیستان تا مرا ببریده‌اند                           از نفیرم مرد و زن نالیده‌اند

سینه خواهم شرحه شرحه از فراق                  تا بگویم شرح درد اشتیاق

هر کسی کو دور ماند از اصل خویش              بازجوید روزگار وصل خویش

 

«یا خَیرَ حَبیبٍ وَ مَحبوب»

صلوات

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 24ر2ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۰۱ ، ۱۰:۲۱
خادمه الزهراء

بفرمایید یک لقمه معنوی نوش کنید: معاشرت

شنبه, ۱۲ شهریور ۱۴۰۱، ۱۲:۲۱ ب.ظ

 

انسان، وجودش به نوعی آفریده شد که زندگی اجتماعی را دوست دارد و از انزوا و عزلت، گریزان است. مخصوصاً مؤمنین سعی می‌کنند همیشه در متن مردم زندگی کنند تا بتوانند با انسان‌های شایسته و مؤمن ارتباط برقرار کنند، زیرا انسان‌های شایسته و مؤمن، به تعهدات الهی پایبند هستند و نمی‌توانند در مورد جامعه‌ی انسانی بی‌تفاوت باشند و بی‌تفاوتی نسبت به انسان‌ها و ارزش‌های انسانی را مورد رضای خداوند نمی‌دانند. به این مناسبت سعی می‌کنند با افراد شایسته و لایق، انس بگیرند و با آن‌ها، با مهر و محبت و نهایتِ ادب معاشرت کنند.

امام صادق علیه‌السلام در این مورد فرمودند: «حُسن معاشرت با بندگان خداوند در غیر معصیت الهی، از فضل الهی بر بنده‌ی خود می‌باشد و کسی که در خفا، برای خداوند خاضع و خاشع باشد در آشکار، با مردم خوش‌رفتار خواهد بود.» (یعنی معاشرت نیکو و بااخلاقی خواهد داشت)

سپس فرمودند: «سعی نکن به بهانه‌ی معاشرت از احکام و حدود الهی خارج گردی که اینگونه معاشرت به تو سودی نمی‌رساند و آخرت را از دست خواهی داد.»

سپس فرمودند: «در معاشرت با دیگران

آن کس که از تو بزرگ‌تر است؛ چون پدر بدان،

و آن را که کوچکتر است؛ همچون فرزند،

و آنان که با تو هم‌سن و سال هستند، همچون برادر؛

و تا می‌توانی در پی اصلاح خود باش، از عیوب خود فارغ نشو و در پی عیب‌های احتمالی دیگران مباش؛

در امر به معروف، نرمخویی داشته باش و در نهی از منکر، مهربان باش

و در هر حال، نصیحت و خیرخواهی را فراموش نکن، که خداوند سبحان فرموده: «سخن خیرخواهانه به مردم بگویید» و از کسی که معاشرت با او، تو را از یاد و عبادت الهی باز می‌دارد؛ کنارگیری کن زیرا چنین افرادی از دوستان و یاران شیطان هستند، تو را از خداوند سبحان دور می‌کنند. مبادا همنشینی و دیدار با چنین افرادی تو را از بیان حق باز دارد، که در این عمل، خسرانی است عظیم که از آن به خداوند پناه می‌برم.»

در این روایت امام علیه‌السلام، اصول کلی معاشرت با دیگران را بیان فرموده‌اند که فرازهای آن را باید با دقت و ظرافت، در معاشرت با دیگران به کار برد تا مبادا بر اثر توجه نکردن به عمق دستورات قرآن و ائمه (ع)، گاهی ترک معاشرت یا قطع رحم کنیم و آن را به حساب دین بگذاریم.

باید دقت داشته باشیم که بسیاری از اهداف و نیازهای مادی و معنوی انسان به کمک یکدیگر حاصل می‌شود و بدون معاشرت با دیگران به‌دست نمی‌آید به همین خاطر، هم دین و هم خرد و هم اخلاق، معاشرت با مردم را یکی از بهترین اعمال و کردار انسان دانسته‌اند.

بزرگان ما می‌فرمایند آنچه که با معاشرت با دیگران به‌دست می‌آید، با عزلت و گوشه‌گیری از دست می‌رود.

آن عزلتی که در اسلام ممدوح شمرده شده و یکی از آداب سلوک سالکین می‌باشد، عزلت قلبی است. به این معنا که انسان، در عین حال که در اجتماعات شرکت می‌کند، با مردم نشست و برخاست می‌کند، قلبش در گوشه‌ی تفکر خود و به مناجات با خداوند مشغول است؛ دربِ دل را به روی اغیار بسته و مداوم در خلوت با یار است.

 

امام صادق علیه‌السلام فرمودند: خوشا به حال بنده‌ای که مردم را بشناسد و با جسمش با آنها مصاحبت کند ولی در دل خود، از آنها دور باشد، مردم او را به ظاهر بشناسند و او باطن مردم را بشناسد.

آری مردان خدا چون با نور الهی نگاه می‌کنند و اهل بصیرت هستند، دیگران را به باطن آنها می‌شناسند. و چون اهل اسرار هستند و اهل سرّ، معمولاً ساکت و خاموش و لب فرو بسته هستند. دیگران فقط ظاهر آنها را می‌شناسند، پس به ناچار با مردم معاشرت می‌کنند اما جسمانی و ظاهری؛ در عین معاشرت، در درون خود تنها و غریب هستند.

 

فوائد معاشرت:

یک- تعلیم و تعلّم: آموختن و آموزش دادن، از برترین عبادت‌ها و رفتارها می‌باشد که البته بدون معاشرت با مردم و علما و بزرگان حاصل نمی‌شود. مسلماً انسانی که اهل گوشه‌گیری و دوری از اجتماع می‌باشد از فراگیری انواع علوم، چه دینی و چه اجتماعی باز می‌ماند و در نتیجه به خسران غیر قابل جبران مبتلا می‌گردد.

لقمان حکیم به پسرش فرمود: فرزندم با علما همنشین شو، و دربرابرشان زانوی تواضع بر زمین بزن، همانا قلب‌ها با حکمت زنده می‌شوند چنانکه زمینِ مرده با قطرات باران زنده می‌گردد.

 

دو- رفاقت و انس با دیگران: رفاقت و محبت و انس، از حضور در مجالس معاشرت و رفت و آمد با دیگران حاصل می شود البته باید از رفاقت و انسی که به حرام می‌انجامد دوری گزید و معاشرت‌ها و دوستی‌ها را براساس رضای خداوند برنامه‌ریزی کرد. باید به دنبال همنشینی بود که مجالست با او موجب بالا رفتن کمالات و دانش و ادب انسان شود، نه اینکه استعدادهای مادی و معنویِ انسان را ضایع سازد. دوست و رفیق و معاشر، نقش به‌سزایی در کمال و سعادت یا شقاوت و بدبختی انسان دارد از این جهت در انتخاب آنها باید دقت کافی را داشته باشیم.

امام علی علیه‌السلام فرمودند: «بر اثر معاشرت با بی‌خردان، اخلاق فاسد می‌شود و بر اثر هم‌دمی با خردمندان، اخلاق اصلاح می‌شود.»

مردمان گوناگون هستند و هر کس بر گونه‌ی ساختار خود عمل می‌کند، مردم با هم دوستی می‌کنند پس هر کس، دوستی او برای غیر خدا باشد آن دوستی به دشمنی می‌انجامد.

 

امام صادق علیه‌السلام فرمودند: رفیق و معاشر تو باید سه ویژگی داشته باشد: اول اینکه آینه‌ی تو باشد. آینه هرگز به تو دروغ نمی‌گوید و عیب تو را همان‌گونه که هست نشان می‌دهد و حُسن تو را هم همان‌گونه که هست به تو نشان می‌دهد. دوم اینکه راهنمای تو باشد. اگر جایی خطا کردی و به بی‌راهه رفتی؛ تذکر دهد و به راهت هدایت نماید. سوم اینکه چشم و چراغ تو باشد. راه و بی‌راه را به تو نشان دهد و موانع راه را به تو بنمایاند و تاریکی‌ها را از تو دور کند.

فرمودند: دوست راستین کسی است که در برطرف کردن عیب‌هایت راهنمایی کند و در نبودنت هوای تو را داشته باشد و تو را بر خودش ترجیح دهد.

 

سه- آموختن آداب اجتماعی: می‌دانیم که هیچ ثروتی بالاتر از ادب نیست اما ادب اکتسابی است، باید آن را آموخت. یکی از راه‌های آموختن ادب، معاشرت با مردم است. می‌شود با دیدن عیوب مردم، از آن عیوب اجتناب کرد و با دیدن خوبی‌های مردم، آن‌ها را کسب کرد و در خود به وجود آورد. که این خود یک راه تهذیب است. اینکه دیگران با دیدن عیوب ما و با تذکر و گاهی با تأدیب، ما را به تهذیب اخلاق و رفتار، کمک می‌کنند.

امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «هر نوجوانی که در میان مردم رشد کند و برای ارتکاب گناهی، تأدیب نشود اولین کیفری که خداوند به سبب او به آن مردم می‌دهد، کاستن از روزی‌های ایشان است.»

 

شخصی تعریف می کرد که دوستانم یک کت جیر برای من از ترکیه آورده بودند. یک روز آن را پوشیده بودم و کلاهی روسی سرم گذاشته بودم و پیپ می‌کشیدم. در خیابان شهید رجایی من را دیدند و گفتند: این چه قیافه‌ای است که برای خودت درست کرده ای؟! کلاهت روسی! و این کت خارجی! و این پیپ انگلیسی؟! کدام یک با مسلمان یا ایرانی بودنت هماهنگی دارد؟! با همین جمله‌ی ایشان، من متوجه رفتارم شدم و دیگر هرگز به آن فرم‌ها ظاهرم را نیاراستم.

آری، ثروت عظیم ادب را در معاشرت‌ها باید آموخت.

از بوذرجمهر حکیم پرسیدند: کدام عطیه از جانب خداوند بهترین است؟ گفت: خِرد طبیعی. گفتند: اگر نباشد؟ گفت: ادب، که اخلاق و عادات ناپسند را بپوشاند. گفتند: اگر نباشد؟ گفت: خوش اخلاقی و مدارا با مردم. گفتند: اگر نباشد؟ گفت: مرگ بر او بهترین است زیرا او دیگر هیچ فایده‌ای برای خود و دیگران ندارد.

البته معاشرت شرایط زیادی دارد که باید در مجالس حضوری و عمومی تدریس و بیان شود. اما در پایان مطلب به یکی از آن شرایط اشاره کنیم:

لقمان به پسرش گفت: «فرزندم ۴۰۰ پیامبر را خدمتگزاری کردم، و از میان تمام سخنان آنها ۴ سخن را انتخاب کردم:

اول اینکه وقتی به نماز ایستادی، قلبت را حفظ کن.

دوم اینکه وقتی سر سفره نشستی، حلقت را حفظ کن.

سوم اینکه وقتی به خانه‌ی دیگران رفتی، چشمت را حفظ کن.

چهارم اینکه وقتی بین مردم قرار گرفتی، زبانت را حفظ کن.»

واقعاً در غیر این صورت نمی‌توان با مردم درآمیخت و معاشرت کرد.

خداوند معاشرت دیگران را با ما، موجب برکت برای آنان قرار دهد و معاشرت ما با دیگران را موجب برکت و رحمت برای ما قرار دهد.

 

لقمه‌ی عملی:

خیلی زود، کمر همت را ببندیم برای یک رفیق و معاشر مناسب. امام صادق(ع) فرمودند: رفقای نزدیک، سه قسم هستند:

اول، کسی که مانند غذا، از لوازم ضروری زندگی به حساب می آید؛ و در همه احوال، آدمی به او نیاز دارد؛ او رفیقِ عاقل است.

دوم، کسی که وجودش برای انسان مانند یک بیماری مزاحم و رنج آور است؛ و او رفیقِ احمق است.

سوم، رفیقی که وجودِ نافِعش به منزله‌ی داروی شفابخش و ضد بیماری است؛ او رفیقِ لبیب است «روشنفکر بسیار عاقل»، خردمند، تیزبین و عاقبت اندیش.»

امیدوارم خداوند به ما روزی گرداند.

 

ذکر:

«یا حَیُّ یا قَیُّوم» ۱۶۶ مرتبه بعد از نماز صبح، فرج در کار را بسیار تسریع می‌کند.

 

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۰۱ ، ۱۲:۲۱
خادمه الزهراء

دوستی علی و ذکر لا اله الا الله

سه شنبه, ۸ شهریور ۱۴۰۱، ۱۰:۴۱ ق.ظ

بسم‌الله الرحمن الرحیم

سلام و درود فراوان خداوند بر اهل‌بیت رسول‌الله (ص)، آنان که محبتشان بزرگ‌ترین سرمایه‌ای است که خداوند فقط به بندگانش روزی فرموده و عشق به آن‌ها را در قلوب انسان‌های شایسته به ودیعه نهاده است.

رسول خدا (ص) فرمودند: مؤمنی نیست مگر آنکه دوستی خالص من در قلب اوست و دوستی خالص من در قلب کسی نیست، مگر آنکه دوستی خالص علی علیه‌السلام هم در دل او باشد.

یا علی! دروغ می‌گوید آن‌کس که ادعای دوستی مرا دارد و لیکن تو را دشمن دارد.

ذکر امشب:

«لا اِلهَ الّا هو» در ابجد مساوی است با علی. ۱۱۰ مرتبه «لا اِلهَ الّا هو» بگوییم [با عشقِ علی علیه السلام]

برای فرج منتقم خون حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها صلوات.

هدیه به روح مطهر علمای اسلام و همه‌ی آن‌هایی که بین ما بوده‌اند و نیستند صلوات.

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۰۱ ، ۱۰:۴۱
خادمه الزهراء