برای اینکه کسی را به شدت دوست داشته باشیم و شدیداً به او علاقمند شویم باید سه چیز را در وجود او جستجو کنیم، اگر هر سه در او جمع بود، سبب جلب محبت به سوی او میشود.
- اول، جمال و کمال او
- دوم، خلق و خوی او
- و سوم، اعمال و کارهای خیر او
اکنون بیایید با تفکر در این سه مورد، محبوب واقعی را پیدا کنیم و به او دل ببندیم و آنی از یادش غافل نشویم.
1- بیایید تفکر کنیم و تأمل نماییم در حُسن و جمال اسماء حسنی و صفات و امثال عُلیا خداوند که هر صاحب دلی را واله و شیدا میکند. وقتی در دعا او را اینگونه میخوانیم:
«یا عِمادَ مَنْ لا عِمادَ لَهُ»؛ ای تکیهگاه کسی که در تمام عالم تکیهگاهی ندارد.
«یا ذُخْرَ مَنْ لا ذُخْرَ لَهُ»؛ ای پسانداز و ذخیرهی کسی که هیچ پسانداز و ذخیرهای ندارد.
و یا وقتی در دعای مشلول صمیمانه او را به این لغت میخوانیم: «ای همسایهی دیوار به دیوار من»، حس قشنگی پیدا میکنیم که قابل وصف نیست.
مینویسند: کسی از آیت الله نجابت پرسید: حالتان چطور است؟ گفت: آنقدر خوبم که بر سبیل شاه نقاره میزنم! مرد تعجب کرد که چرا؟! آقا که چیزی ندارد! آقا فرمودند: زیرا او را دارم! با او آنقدر شاد هستم که بر سبیل شاه نقاره میزنم.
2- و دقت کنیم در صنع و فعل الهی. با یک نگاه سطحی فقط به اطراف خودمان و نه به همهی هستی.
مثلاً اگر در منزل آکواریوم دارید، ده دقیقه مقابلش بنشینید و به رنگ و پوست و حرکت ماهیان داخل آن به دقت نگاه کنید؛ نگاه به عبرت. یا اگر آکواریوم ندارید به گل داخل یک گلدان لحظاتی با دقت نگاه کنید، ببینید وقتی خداوند قلم به دست میگیرد، بر بوم هستی چه نقشها که نمیآفریند؟!
امام صادق (ع) میفرمایند: صاحبان خردهای ناب کسانی هستند که اندیشهی خویش را به کار انداختند تا از آن تفکر، محبت الهی را به ارث بردند.
3- احسان و نیکی به شخص، سبب پدید آمدن محبتِ احسان کننده در آن شخص میشود.
رسول اکرم (ص) فرمودند: دلها بر محبت کسی که به آنها خوبی کند، سرشته شدهاند. رسول خدا (ص) فرمودند: بر شخصِ خردمند لازم است که زمانهایی را برای اموری اختصاص دهد... و زمانی را به آنچه که خداوند نسبت به او کرده است بیندیشد.
و قرآن میفرماید: الطاف و نعمتهای الهی را یاد کنید تا شاید رستگار شوید.
و حضرت علی(ع) میفرمایند: اندیشیدن در الطاف الهی چه نیکو عبادتی است.
در احادیث فراوانی آمده است که خداوند به حضرت موسی (ع) فرمود: مرا نزد خلق محبوب گردان. آن حضرت پرسیدند: چگونه؟ خداوند فرمود: نعمت و الطاف مرا به ایشان یادآور شو به نحوی که جز خیر و نیکی از من یاد نداشته باشند.
و به داود نبی (ع) امر کرد: الطاف و نعمتهای مرا برای بندگانم بیان کن که در این صورت مرا دوست خواهند داشت.
به راستی، عزیزان یک لحظه بیندیشیم و منصفانه قضاوت کنیم اگر بشری یک میلیاردم این خوبیها را در حق ما بهجا آورد، چه احساسی نسبت به او پیدا خواهیم کرد؟ و چگونه با تمام وجود دوستدارش خواهیم شد؟ و اگر با بصیرت به نعم الهی توجه کنیم چگونه دوستدار او خواهیم بود؟ و چگونه دل به او خواهیم سپرد؟
دین و دل به یک دیدن، باختیم و خرسندیم در قمار عشق ای جان، کی بود پشیمانی

به راستی که این همه لطف و مهربانی و حسن جمال، انسان را واله و شیدا خواهد کرد و چنانچه بنابر نظر برخی اهل لغت، واژهی "اله" را در اصل "وِلاه" و معنی آن را واله کننده بدانیم؛ با تمام وجود اعتراف خواهیم کرد که واله کنندهای جز "الله" وجود ندارد و تنها اوست که با این همه حُسن و جمال انسان را به تمامه، واله و شیدای خود میسازد.
چه بسا یکی از معانی "لا اله الا الله" که پیامبر اکرم (ص) قائل شدن به آن را شرط رستگاری اعلام نمودهاند، همین باشد!
پس چرا تمامی انسانها که فطرتاً محبّ خداوند و طالب و تشنه و بیقرار وصال اویند، این بیقراری را چندان آشکار نمیکنند و در زندگی روزانهشان آنچنان که باید نمود ندارد؟
میتوان گفت: انسانها درخودآگاهشان به سه گروه تقسیم میشوند؛ و میشود آنها را به کسانی تشبیه کرد که در ناخودآگاه خود، عاشق زیباروی ماهپیکری هستند که در وسط تالار آیینهای ایستاده و جلوههای حُسن و جمال او در آینههای گرداگرد تالار منعکس شده است.
اکثر عاشقان در حالیکه در خودآگاهشان، معشوق را نمیشناسند و تنها التهاب و عطش عشقی مرموز را در خود احساس میکنند، رو به آینه در تالار ایستادهاند و هر یک از جلوهی حسن و جمال را که در آینه میبینند، گمان میکنند او همان معشوق است اما پس از تلاش بسیار که برای دستیابی به او میکنند تازه متوجه میشوند که این، عکس و جلوهی معشوق است؛ و این ماجرا ادامه پیدا میکند تا آخر عمر و عاشق، ناکام از بین میرود.
آن سه گروه که گفتیم اینگونه تقسیم بندی میشوند:
گروه اول: به قول قرآن همچون تشنهکامی هستند در دشت وسیع و تفتیدهای که سراب را آب میپندارند و به امید رفع تشنگی خود، عزم آن میکنند اما هنگامیکه پس از زحمت زیاد و رنج و مشقت فراوان به آن میرسند، آبی در میان نمیبینند. آنگاه سرابی دیگر آنها را میفریبد و در پی خود میکشد و به همین شکل از سرابی به سرابی دیگر رو میآورند اما سراب، سیراب نمیکند در نتیجه از عطش هلاک میشوند.
اینها دنیا پرستانی هستند که جلوهی غنای خدا را در آینههای پول و ثروت، جلوهی قدرت خدا را در آینههای پُست و مقام، جلوههای جمال خدا را در آینههای زیبایی زیبارویان دیدهاند و عمری به دنبال این نگرش اشتباه خود میدوند و خسته میمیرند.
گروه دوم: عاشقانی که در تالارهای آینه، پی بردهاند که آنچه میبینند، جلوه و عکسهایی از معشوقان است و خودِ معشوق نیست. اینان با همان جلوهها با معشوق خویش ارتباط برقرار کردهاند، اینان مخلوقات الهی را آینهی جلوههای خدا و آیات الهی میدانند.
این همه عکس می و نقش نگارین که نمود یک فروغ رخ ساقیست که در جام افتاد
این گروه در همه چیز خدا را میبینند.
حضرت علی (ع) فرمودند: چیزی ندیدم مگر آنکه پیش از آن، پس از آن، همراه آن و درون آن، خدا را دیدم.
گروه سوم: عاشقان حاضر در تالار، اندک برجستگانی هستند که به دیدارِ جلوهی یار در آینهها راضی نشده و بسنده نکردهاند و لذا روی از آینهها برگردانده و به جمال خودِ محبوب که میان تالار ایستاده است، نظر انداخته و مستقیم و بیواسطه با خودِ محبوب، نرد عشق میبازند.
اینان همان عارفان بالله هستند که روی از هر چیزی برگردانده و مصداق این کلام ابراهیمی هستند: «إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِیفًا»؛ من خالصانه و موحّدانه روی به جانب کسی کردم که آسمانها و زمین را آفرید.
آری، به خدا قسم همهی خلق به منزلهی طفل شیرخواری هستند که از آغوش مادر بیرون کشیده شده و بیتابی و بیقراری میکنند که تنها راه آرامش یافتن او بازگشت به آغوش مادر است.
یا به تعبیر دیگر، انسان همچون نیای است که از نیستان هستی مطلق بریده شدهاست و بیقرار و طالب بازگشت به مبدأ و اصل خویش، و رنجور و شاکی از این فراق و جدایی است.
بشنو از نی چون حکایت میکند از جداییها شکایت میکند
کز نیستان تا مرا ببریدهاند از نفیرم مرد و زن نالیدهاند
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق تا بگویم شرح درد اشتیاق
هر کسی کو دور ماند از اصل خویش بازجوید روزگار وصل خویش
«یا خَیرَ حَبیبٍ وَ مَحبوب»
صلوات
ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 24ر2ر1396
التماس دعا ی خیر - الّلهم عجّل لِولیک الفرج
منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور باد.