در حدیـقه‌ی سـبـز دعـا

دعاها، مناجاتها، سخنرانی‌ها و مطالب ارزشمندی که از استـادمان مرحومه حاجیه خانم اکبری (ح.عاشوری) به یادگار مانده است در این دفتر، ثبت و ضبط می‌شود ان‌شاءالله. این وبلاگ در دست تکمیل و به روزرسانی است.

در حدیـقه‌ی سـبـز دعـا

دعاها، مناجاتها، سخنرانی‌ها و مطالب ارزشمندی که از استـادمان مرحومه حاجیه خانم اکبری (ح.عاشوری) به یادگار مانده است در این دفتر، ثبت و ضبط می‌شود ان‌شاءالله. این وبلاگ در دست تکمیل و به روزرسانی است.

در حدیـقه‌ی سـبـز دعـا

استاد ارجمند، مرحومه حاجیه خانم اکبری (ح.عاشوری) از بزرگترین مبلغان و سخنرانان مذهبی تهران و کرج بودند که در دی ماه 1400 به سوی معبود خود شتافتند.
مجموعه‌ای از سخنرانی‌ها، دعاها و زیاراتی که ایشان معرفی کرده‌اند در کانال تلگرامی اطلاع رسانی این بانوی مکرمه موجود است.
برآن شدیم تا با انتقال و ثبت و ضبط این مطالب در وبلاگ، امکان دسترسی بهتر به این گوهرهای ارزشمند به یادگار مانده از ایشان را مهیا سازیم.
باشد که ما را از دعای خیر خود بهره‌مند و روح حاجیه خانم اکبری را با ذکر صلوات و یا قرائت فاتحه بنوازید.

***
حَدیقه به معنایِ باغ است و نامی که والدین خوش ذوق، بر استاد گرانقدر ما گذاشتند که الحق وجود نازنینش باغی بود سرسبز از دعا و صلوات و توسل. الهی که در جنّات و باغهای بهشتی در کنار سفره بابرکت اهل بیت، علیهم السلام، روزی‌خوار و محشور باشند.

***
ذکر یادگاری استاد:
الهی به درگاهت هزاران بار تکبیر و تهلیل و تحمید و تسبیح و تقدیس
عرضه می‌دارم که یک روز دیگر زنده هستم و تو تنها خالق و معبود و اِله من هستی و در سلطانیت مطلق بی شریکِ تو، بندگی و زندگی می‌کنم.

***
- نشانی سایت استاد: https://shamsotalea.com

- نشانی کانال سروش و تلگرام:
zaynab_ir

- نشانی صفحه اینستاگرام: name_be_madaram

- نشانی مزار استاد: کرج، آرامستان بهشت سکینه (اتوبان کرج-قزوین، بعد از پل حصارک و کمالشهر)، قطعه 31، آلاچیق 706

طبقه بندی موضوعی

۹۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ذکر» ثبت شده است

بفرمایید یک لقمه معنوی نوش کنید: یک لقمه انتظار مهدوی

چهارشنبه, ۲۳ شهریور ۱۴۰۱، ۱۲:۲۰ ب.ظ

 

سلام بر مهدی (عج) رحمت فراگیر الهی،         سلام بر مهدی (عج) امام مهر و محبت،

سلام بر مهدی (عج) پدری مهربان،               سلام بر مهدی (عج) مهربان‌ترین نسبت به مردم،

سلام بر مهدی (عج) امام هدایت و تربیت،       سلام بر مهدی (عج) محافظ و دعاگوی اهل ایمان،

سلام بر مهدی (عج) استغفارکننده برای شیعیان، سلام بر مهدی (عج) رمز حکمت و برکت و معرفت،

سلام بر مهدی (عج) توجه‌گاه اولیا،                سلام بر مهدی (عج) آزمون معرفت،

سلام بر مهدی(عج) که منتظرانش بهترین خلق هستند.

 

از روایات بسیاری استفاده می‌شود که مسلمانان و پیروان اهل بیت (ع)، بهترین مخلوقات خداوند می‌باشند و آن مسلمانی که در زمان غیبت امام (ع) به سر می‌برد و در حال انتظار ظهور مهدی موعود می‌باشد، افضل می‌باشد.

رسول اکرم (ص) در جمعی از اصحاب دو مرتبه فرمودند: «اللهم لقنی اخوانی»؛ خداوندا، برادران مرا به من بنمایان. اصحاب عرض کردند: یا رسول الله (ص)! مگر ما برادران شما نیستیم؟! حضرت فرمودند: خیر، شما اصحاب من می‌باشید؛ برادران من مردمی در آخرالزمان هستند که به من ایمان می‌آوردند با اینکه مرا ندیده‌اند. خداوند آنها را با نام و نام پدرانشان قبل از آنکه از صلب پدران و رحم مادران بیرون آیند، به من شناسانده است. ثابت ماندن یکی از آنها بر دین خود، از صاف کردن درخت خاردارِ افتاده، با دست، در شب ظلمانی دشوارتر است؛ و یا مانند کسی است که پاره‌ای از آتش چوب درخت «غضا» (که چوب آن سخت‌ترین چوبهاست و آتش آن مدت زمان طولانی می‌ماند و خاموش نمی‌شود) را در دست نگاه دارد؛ آنها چراغ‌های شب تار می‌باشند؛ پروردگار، آنان را از هر فتنه‌ی تیره و تاری نجات می‌دهد.

 

امیدوارم که همه‌ی ما مشمول این بیانات زیبا و نورانی رسول اکرم (ص) باشیم و با صبر، تحمل، تسلیم در برابر امر خداوند، تقوا، ورع و سلوکی مهدوی، دوران غیبت را طی کرده و از این وادی در سایه‌ی نور مهدوی که مانند خورشید پسِ ابر، نور و روشنایی خود را ارزانی می‌دارد، بگذریم.

 

مهم این نیست که ما ظهورش را درک کنیم، مهم این است که حضورش را درک کنیم. خیلی‌ها در زمان ظهور امامان معصوم (ع) بودند اما راه به دوزخ بردند زیرا حضور معصوم (ع) را درک نمی‌کردند. وقتی با یقین بدانیم که حیّ و حاضر است، کافی است که به سعادت ابدی دست پیدا کنیم.

 

سلام بر مهدی (عج) که انتظارش را همه‌ی مردم در تمامی ادیان می‌کشند و منتظر روزی هستند که ظهورش را اعلام کند و به وعده‌های الهی که به جهان و جهانیان داده شده، جامه‌ی عمل بپوشاند.

حضرت ولی عصر (عج) همان است که رسالت تمام انبیا را به ثمر می‌رساند و به تعالیم آنها جامه‌ی عمل می‌پوشاند. این را می‌دانیم که اکثر تعالیم انبیا نافرجام مانده‌است زیرا یا انسانها قدر آن تعالیم را نمی‌دانستند و یا مستعد آن تعالیم و احکام نبودند. بنابراین تمام انبیا و رسل، مژده‌ی فرا رسیدن روزگار رشد و عدالت الهی و تمدن واقعی را به دست مصلح غیبی خبر می‌داده‌اند و از همین جهت است که در لسان قرآن و روایات از آن وجود مقدس تعبیر به «بقیة الله» و «ذخیرة الله» شده است.

امام باقر (ع) فرمودند: در آن روز ظهور در مکه... و کنار خانه‌ی خدا، کعبه به مردم می‌گوید:

  • هر کس که از آدم سخن گوید، من وارث آدم هستم
  • و آن کس که از نوح سخن گوید، من وارث نوح هستم
  • و آن کس که از ابراهیم سخن گوید، من وارث ابراهیم هستم
  • و آن کس که از محمد (ص) سخن گوید، من وارث محمد (ص) هستم
  • و آن کس که از پیامبران سخن بگوید، من وارث و یادگار پیامبران هستم.
  • (یا صاحب الزمان، ما می‌گوییم: حسـین، و تو وارث حضرت ارباب هستی-تعبیری که یکباره به ذهنم رسید-ادمین)

آری، همه در انتظار قیام او هستند اما هر دسته و قومی به نامی و آدابی و اعتقادی.

 

mail در انجیل متی، در فصل ۲۴ آمده است:

همچنان که برق از مشرق ساطع شده تا به مغرب ظاهر می‌شود، ظهور پسر انسان نیز چنین خواهد شد... آنگاه علامت پسر انسان در آسمان پدید گردد و در آن وقت، جمیع طوایف زمین سینه‌زنی کند و پسر انسان را ببینند که بر ابرهای آسمان با قوت و جلال می‌آید اما از آن روز و ساعت هیچ‌کس اطلاع ندارد حتی ملائکه‌ی آسمان؛ لذا شما نیز حاضر باشید زیرا در ساعتی که گمان نبرید پسر انسان می‌آید.

 

mail و یا در انجیل لوقا، در فصل ۱۲ آمده است:

کمرهای خود را بسته، چراغ‌های خود را افروخته بدارید، خوشا به حال آن غلامان که آقای ایشان چون آید، ایشان را بیدار بیند. پس شما نیز متحد باشید زیرا در ساعتی که گمان نبرید، پسر انسان می‌آید.

 

اگر کمی اهل روایات در باب ظهور و غیبت حضرت باشیم، می‌بینیم که چقدر عقاید مسیحیان درباره‌ی منجی عالم به نظرات و تفکرات ما مسلمانان نزدیک است که البته در یک لقمه فرصتی برای مقایسه نیست وگرنه چند روایات می‌آوردیم داخل سفره‌ی لقمه.

 

mail در کتاب "دانیال" فصل ۱۲ آمده است:

در آن وقت سرور بزرگ، میکائیلی که از جانب پسران قومت قائم است؛ خواهد ایستاد و در آن زمان از قوم تو هر کس که در کتاب مکتوم یافت شده است، نجات خواهد یافت. از آنانی‌که خواب‌اند در خاکِ زمین، بسیاری بیدار خواهند شد؛ بعضی جهت حیات ابدی و بعضی از برای شرمساری و حقارت ابدی.

چقدر نزدیک است این عقیده با عقیده‌ی شیعیان درباره‌ی رجعت، آنانی که دوباره زنده خواهند شد برای حقارت یا سعادت ابدی.

 

mail در کتاب "زند" زرتشت که کتاب مذهبی زرتشتیان است، آمده:

لشگر اهریمنان با یزدان، دائم در روی خاک محاربه و کشمکش دارند و غالباً پیروزی با اهریمنان باشند اما نه به طوری‌که یزدان را محو و منقرض سازند؛ چه، در هنگام تنگی از اورمزد که خدای آسمان است با یزدان که فرزندان اویند، یاری می‌رسد و محاربه‌ی ایشان نه هزار سال طول می‌کشد.

آنگاه پیروزی بزرگ از طرف یزدان می‌شود و اهریمنان را منقرض می‌سازد. تمام اقتدار اهریمنان در زمین است و در آسمان راه ندارند و پس از پیروزی یزدان و برانداختن تبار اهریمنان، عالم کیهان به سعادت اصلی خود رسیده و بنی آدم بر تخت نیک‌بختی خواهند نشست.

 

mail و انتظار درکتاب "اشعیا" (کتابی از کتب مقدس عهد عتیق یهود-ادمین):

روح خداوند که روح حکمت و فطانت و روح مشورت و جبروت و روح علم و خشیّت از خداوند است بر آن (مصلح) خواهد آرامید، خداوند او را تیزهوش گردانید که موافق منظور نظرش و مطابق مسموع گوش‌هایش، حکم نخواهد کرد بلکه ذلیلان را به عدالت حکم می‌کند و برای مسکینان زمین به راستی نتیجه خواهد داد.

و گرگ با بره سکونت داشته، ببر با بزغاله و هم گوساله‌ها با شیر جوان در یک مکان بخوابند و طفل کوچکی چوپان ایشان خواهد بود و در تمامی کوه مقدس هیچ ضرر و فساد نخواهد کرد زیرا زمین از دانش خداوند مانند آب‌هایی که دریا را فرو می‌گیرند، پر خواهد شد.

 

در همه‌ی مکاتب به این عبارات برخورد می‌کنیم. ما با کمی تأمل متوجه می‌شویم که تعالیمی به صورت رمز به حقایق اشاره شده است که با معتقدات آیین‌های دیگر توافق و هماهنگی کامل دارد که از آن جمله است:

نجات جهان از تاریکی، جهل، غفلت، ظلم و ستم توسط شخصی معنوی که از راه وحی و الهام الهی تأیید خواهد شد و این شخص کسی نیست جز آن کس که اسلام طبق هزاران آیه و روایت معرفی نموده، آن حجة ابن الحسن العسکری (ع) می‌باشد.

بیایید او را بخواهیم و بخوانیم و دعایش کنیم و برایش یک قدم برداریم.

 

مرحوم مغفور مشهدی حسین یزدی از صلحا و منتظران وجود مقدس حضرت بود. صبح‌های جمعه به کوه خلج در جنوب شرقی مشهد می‌رفت، مشغول توسل و دعا برای حضرتش می‌شد. یک روز پس از دعا و توسل به منزل آمد، خسته بود، به استراحت مشغول شد، در همان حال در حال مکاشفه مشاهده کرد که حضرت بر کوه خلج ایستاده و دست‌هایش را به پشت گذاشته و به شهر مشهد نگاه می‌کردند.

گفت: آقا تشریف بیاورید داخل شهر. فرمودند: من در این شهر غریب هستم! عرض کردم: آقا اگر کاری دارید بفرمایید تا برایتان انجام دهم. فرمودند: ما کارگران زیادی داریم اما آنها حق ما را می‌خورند و اکثراً یک قدم برای من بر نمی‌دارند و به یاد من نیستند!

آری، کمی فکر کنیم آیا درست است ما که به یُمن و برکت وجود مقدس امام زمان (عج) زندگی می‌کنیم و رزق و روزی داده می‌شویم و قوام و هستی ما و قوام عالم به وجود اوست؛

  • آیا صحیح است که برای رضایش یک قدم برنداریم؟!
  • آیا صحیح است که به یاد حضرتش نباشیم و او را به فراموشی سپرده باشیم؟!
  • آیا صحیح است که برای وجود مقدسش دعا نکنیم؟!
  • آیا صحیح است که در مقام تبلیغ و معرفی حضرتش به جهانیان برنیاییم؟!

 

توسل به حضرت:

متوسل شویم برای رفع گرفتاری‌ها به دعایی که از حضرتش نقل شده است:

یا مَن إذا تَضایَقَتِ الأُمورُ فَتَحَ لَها باٰباً لَمْ تَذْهَبْ اِلَیْهِ الْأَوْهامُ صَلِّ عَلىٰ محمّدٍ وَ آلِ محمّدٍ وَ افْتَحْ لِأُمورِی الْمُتَضایقَةِ باٰباً لَمْ یَذْهَبْ اِلَیْهِ وَهْمٌ یا ارحم الرّاحمین

پس از تمام نمازهای واجب خوانده شود.

صلوات

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 21ر2ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۰۱ ، ۱۲:۲۰
خادمه الزهراء

توسلات ذکر شده در سخنرانی ۲۰ اردیبهشت 1396، مهدیه کرج

توسل در این روزها باب وسیعی پیدا کرده است، مخصوصاً با فضای مجازی که هر چیزی را انتشار می‌دهند، و پر است از سره و ناسره. پس توسل وقتی توسل است که از دو لب مقدس خود امام زمان (عج) باشد و یا از معصوم (ع) دستورش برای ما رسیده باشد.

 

توسل اول:

مرحوم آقا شیخ محمد تقی تربتی، عارف ربّانی از یکی از شاگردانشان نقل می‌کند که برای زیارت به کربلا رفته بودم. زیارت کردیم، تمام شد و با یک کاروان ایرانی همراه شدم که بیاییم قصر شیرین. بین راه گرسنه و تشنه شدیم، کاروان رفت، آنها سواره بودند و ما پیاده. به سختی فراوان خود را به کاروان رساندیم. متوجه شدیم دزدها کاروان را غارت کرده بودند و اوضاع وخیم بود. عده‌ای زخمی شده بودند، اموال مردم را برده بودند. ما ترسیدیم بالای تپه‌ای رفتیم، ناگهان دیدیم سید بزرگواری ظاهر شدند، نگاهی به ما کردند؛  - گرسنه‌اید؟  - بله آقا.  - تشنه هستید؟  - بله آقا.

دست در جیب کردند و هفت خرمای زاهدی درآوردند و گفتند چهار تا را خود بخور و مابقی را به دیگران بدهید. وقتی خوردیم دل ما خنک شد و گرسنگی و تشنگی رفت و ترس ما از بین رفت. آقا فرمودند: خیلی ترسیدید؟  - بله آقا.  بعد فرمودند: هر وقت در زندگی از هر چیزی وحشت کردید و ترسیدید، بگویید:

اللّهم إنی اَخافُکَ و اَخافُ مِمَن یُخافکَ و اعوذُ بِکَ ممن لایُخافک

«خدایا من از تو می‌ترسم و می‌ترسم از کسانی که از تو می‌ترسند و پناه می‌برم از کسی که از تو نمی‌ترسد.»

آقا دعا را خواندند و ما زمزمه کردیم، بعد من پرسیدم: آقا فقط هنگامی که ترسیدم بخوانیم؟ آقا فرمودند: این دعا را هر صبح و شام بخوانید، این دعا را وِرد کنید. (ورد چیزی است که انسان مداوم می‌گوید)

سپس فرمودند حرکت کنید، ما دو قدم برداشتیم، فرمودند: این هم خانه شما.

ما هنوز ایران نبودیم. ما اصلاً متوجه نشدیم به خانه رفتیم، خوابیدیم، بلند شدیم، غذا خوردیم، به هم نگاه کردیم، تازه متوجه شدیم که ما در معیت یوسف زهرا (ع) قدم برداشته بودیم و آن کسی که دست ما را گرفته بود یوسف زهرا(ع) بوده است.

 

توسل دوم:

می‌گویند وقتی امام زمان ظهور کنند، یارانش با این دعا همدیگر را خبر می‌کنند، به هم که می‌رسند با این دعا سلام می‌کنند و با این دعا از هم خداحافظی می‌کنند، حضرت خضر (ع) و الیاس(ع) هر ساله در ایام حج حاضر می‌شوند و حج به جا می‌آوردند و هنگام خداحافظی با این دعا از هم خداحافظی می‌کنند.

دعا از رسول اکرم (ص) است فرمودند: در زمان غیبت کبری، آن هنگامی که فرزندم در پس پرده غیبت است شیعیانش، محبانش و منتظرانش سه وعده صبح و سه وعده شب از خواندن این دعا غفلت نکنند؛ چرا که صبح هنگام که می‌خوانند، خداوند از بلایای روز حفظشان می‌کند و شب که می‌خوانند، خداوند از بلایای شب آنها را حفظ می‌کند.

بِسْمِ اللَّهِ مَا شَاءَ اللَّهُ لَا یَصْرِفُ‏ السُّوءَ إِلَّا اللَّهُ،

بِسْمِ اللَّهِ مَا شَاءَ اللَّهُ لَا یَسُوقُ‏ الْخَیْرَ إِلَّا اللَّهُ،

بِسْمِ اللَّهِ مَا شَاءَ اللَّهُ مَا یَکُون مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ،

بِسْمِ اللَّهِ مَا شَاءَ اللَّهُ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ،

بِسْمِ اللَّهِ مَا شَاءَ اللَّهُ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبِین‏.

 

توسل سوم:

نماز استغاثه است که امشب همه بخوانیم و اول حاجت ما فرج امام زمان (عج) است. نماز را مرحوم محدث قمی در کتاب باقیات الصالحات آورده‌اند. ظرف آب را بگذار بالای سرت و سحر بلند شو و چند جرعه بخور و با باقی‌مانده‌اش وضو بگیر. سپس دو رکعت نماز استغاثه به امام زمان بخوان؛ حمد را بخوان با هر سوره‌ای که می‌خواهی و بعد به رکوع برو و ۲۵ مرتبه بگو «یا غیاثَ الْمُستَغیثین».

از رکوع بلند شو و ۲۵ مرتبه بگو «یا غیاثَ المُستغیثین»

و به سجده برو و ۲۵ مرتبه بگو «یا غیاثَ المُستغیثین»

و از سجده بلند شو و ۲۵ مرتبه بگو «یا غیاث المستغیثین»

و دوباره به سجده برو و ۲۵ مرتبه بگو «یا غیاث المستغیثین»

و رکعت دوم را نیز به همین ترتیب بخوان و تشهد و سلام نماز را بگو و با کسی حرف نزن و رو از قبله برنگردان و ۳۰ مرتبه بگو «مِنَ الْعَبدِ الذَّلیل اِلَی الْمَوْلَی الْجَلیل»

فرمودند: هر چه می‌خواهی و حاجت داری بگو و آنچه نیاز معنوی، اخلاقی، اجتماعی و خانوادگی داری بخواه و خیر دنیا و آخرت را بخواه.

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۰۱ ، ۱۱:۵۸
خادمه الزهراء

بفرمایید یک لقمه معنوی نوش کنید: یک لقمه تذکر و ذکر

چهارشنبه, ۲۳ شهریور ۱۴۰۱، ۰۹:۲۸ ق.ظ

 

روزها و شب‌های ماه شعبان، ماه همسایه‌ی ماه رمضان بهانه‌ای شد تا کمی بیشتر یاد خدا کنیم و قدمی محکم‌تر در جلب رضایش برداریم که مبادا در ضیافت الرحمن دعوت نشویم و به کنار گذاشته شویم یا به طفیلی وارد ضیافت الهی شویم و آنگونه که مقصود خداوند می‌باشد، نتوانیم از ایام الله مخصوصاً از لیالی قدر ماه رمضان و قبل از آن، شب براتِ نیمه شعبان بهره‌ی کافی و لازم را ببریم.

یکی دو روز قبل، لقمه گرفتیم که سالکان کوی رب، میان خود و رب العالمین زمینه‌ی خلوت را به‌وجود می‌آورند آن هم خلوت دل که کار راحت و آسانی نیست و اگر توفیق رفیق شد و این خلوت به وجود آمد، وقت را صرف ذکر و فکر می‌کنند. این دو در فرهنگ الهی دامنه‌ی بسیار گسترده‌ای دارند. هیچ نبی و ولیّ و استادی در مسیر الهی نیامده و نخواهد آمد که بهترین دستورش برای مردم، ذکر و فکر نباشد. زیرا تمام گروه‌ها و دسته‌های انسانی حتی اگر مسلمان هم نباشند برای درست زندگی کردن، هم به ذکر و هم به فکر احتیاج دارند.

مرحوم امام خمینی (ره) در حدیث هجدهم کتاب چهل حدیث در باب ذکر می فرمایند: و بدان ای عزیز! که تذکر از محبوب و به یاد معبود به سر بردن، نتیجه‌های بسیاری برای عموم طبقات دارد اما برای کمّل اولیا و عرفا، غایت آرزویشان این است که در سایه‌ی آن، به وصال جمال محبوب خود برسند، هنیاً لَهُم (گوارای وجودشان)؛ و اما برای عامه و متوسطین بهترین مصلحات اخلاقی و اعمالی و ظاهری و باطنی است.

انسان اگر در جمیع احول و پیشامدها به یاد خداوند باشد و خود را در پیشگاه آن ذات مقدس حاضر ببیند؛ البته از اموری که خلاف رضای اوست خودداری کند و نفس را از سرکشی جلوگیری کند، پس به این همه مصیبات و گرفتاری به دست نفس اماره و شیطان رجیم که از غفلت از یاد حق و عذاب و عقاب اوست، دچار نمی‌شود.

غفلت از حق، کدورت قلب را زیاد می‌کند و نفس و شیطان را بر انسان چیره می‌کند و مفاسد را روز افزون می‌کند؛ و تذکر و یادآوری از حق، دل را صفا می‌دهد و قلب را صیقلی می‌نماید و جلوه‌گاه محبوب می‌کند و روح را تصفیه می‌نماید و خالص می‌کند و از قید اسارت نفس، انسان را می‌رهاند و حبّ دنیا را که منشأ خطیئات و سرچشمه‌ی سیئات است، از دل بیرون می‌کند و هَمّ را، همِّ واحد می‌کند و دل را برای ورود صاحبِ منزل، پاک و پاکیزه می‌نماید.

پس ای عزیز! در راهِ ذکر و یاد محبوب تحمل مشقّت هر چه بکنید، کم کرده‌اید. دل را عادت بده به یاد محبوب، به توفیق الهی، صورتِ دل، صورتِ ذکر خداوند شود و کلمه‌ی «لا اله الا الله» صورت و کمال نفس گردد که از این، زادی بهتر برای سیر به سوی خداوند وجود ندارد و مُصلحی نیکوتر برای معایب نفس و راهبَری خوب‌تر در معارف الهیه یافت نمی‌شود. پس اگر طالب کمالاتِ ظاهری و باطنی هستید و سالکِ طریق خداوند و آخرت و مهاجر و مسافر الی‌الله هستید، قلب را عادت دهید به تذکر محبوب و دل را عجین کنید با یاد حق تبارک و تعالی.

لازم به ذکر است که نباید خیال کنیم ذکر یعنی تسبیحی به دست گرفتن و مداوم لب را حرکت دادن؛ بلکه به فرموده‌ی امام ششم (ع) سخت‌ترین واجباتِ خداوند بر بندگانش سه چیز است:

  1. انصاف با مردم.
  2. یاری به برادران.
  3. یاد و ذکر خداوند در همه جا.

و فرمودند: من نگفتم «سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر» اگرچه این هم یاد خداست، ولی یاد خدای عزوجل در همه جا وقتی است که با اطاعت یا گناهی برخورد کنی؛ یعنی چون فرمانی از جانب خدا آمد انجامش دهی و چون نهی‌ای آمد آن را رها کنی.

 

خوب در این صورت، ذکر خدا بسیار سخت خواهد شد. لازمه‌اش ترک تمام نواهی الهی و انجام تمام اوامر الهی، آن هم با یاد خداوند است. لازمه‌اش این است که مداوم خود را در محضر الهی ببینیم و ببینیم که خداوند ما را می‌بیند "الله حاضری و ناظری" این در واقع همان ذکر قلب است که باعث می‌شود انسان سربزنگاهِ لغزش، به یاد خدا بیفتد و به او پناه ببرد. مانند یوسف (ع)، اگر یوسف برهان الهی را نمی‌دید و یاد خدا نمی‌کرد قطعاً دچار لغزش شده بود.

دیگر اینکه همانطور که "ذکر الله"، دشوارترین عبادت الهی است بیشترین عبادت الهی هم هست.

می‌دانید که هر عمل خیری حدّ و اندازه‌ای دارد و اگر از حد بگذرد افراط می‌شود و افراط نزد پروردگار پذیرفته نیست. در واقع اگر انسان پایین‌تر از حدّ مطلوب و دستور انجام دهد، قاصر و یا مقصر است و اگر بالاتر از حد مطلوب بود به صعوبَت مبتلا می‌شود که گاهی دیگر انجامش بسیار دشوار و سخت می‌شود و گاهی انسان را از تکالیفِ دیگر باز می‌دارد.

مانند نماز که بدنِ انسان طاقت زیاد خواندن را ندارد و یا وقتی خواندن نماز از حد گذشت، سبب می‌شود که انسان خیرات و طاعات دیگر را از دست بدهد.

همه‌ی عبادت‌ها همین‌طور هستند جز ذکر خداوند که برایش حدّی نیست که البته ذکر لسانی منظور نیست زیرا در اثر آن، اعضا و جوارح انسان مبتلا به ملالت و ضعف و عجز و سستی می‌شود. بلکه "ذکر الله" که حدی ندارد، ذکر قلبی و لسانی؛ اعم از ذکر بدنی است. زیرا تمام طاعات و خوبی‌ها و خیرات و اعمالی که مرضیّ خداست، "ذکرالله" هستند.

و این گونه ذکر با همه‌ی طاعات، جمع و با هر نوع طاعت پیاده می‌شود. مانند قضای حوائج، ادای واجبات، به‌جا آوردن مستحبات که نزد اهلش "ذکر الله" است بلکه ترک مکروهات و محرمات هم "ذکر الله" هستند.

 

و اما موانع ذکر خداوند:

شیطان باعث غفلت از یاد خداوند می‌شود.

تکاثر و رقابت‌ها که باعث سرگرمی و افزون‌خواهی و در نتیجه خدافراموشی می‌شود.

آرزوها و خیالات و اوهام.

 

چند نکته درباره‌ی ذکر:

۱- یاد نعمت‌های او، رمز معرفت و شکر اوست.

۲- یاد قدرت بی‌پایان او، رمز توکل به اوست.

۳- یاد علم و آگاهی او، رمز حیا و تقوای ماست.

۴- یاد الطاف او، رمز محبت به اوست.

۵- یاد عدالت او، رمز خوف از اوست.

۶- یاد امدادهای او، رمز امید و رجاست.

۷- یاد خدا، نمونه‌ی روشن عبادت اوست.

۸- دعای اهل فکر و ذکر سریعاً مستجاب می‌شود.

۹- در قرآن ذکر زبانی و ذکر قلبی با هم ستوده شده‌اند.

۱۰- کسانی مشمول لطف خاصّ خدا هستند که همواره به یاد او باشند.

۱۱- ذکر خداوند وقتی غفلت زدایی می‌کند که بدون تظاهر و سروصدا باشد وگرنه خودش نوعی سرگرمی و غفلت می‌شود.

۱۲- ربوبیّت خداوند دایمی است پس سزاوار است که یاد او هم پیوسته باشد.

۱۳- ذکر و فکر همراه یکدیگر ارزشمند هستند متأسفانه کسانی ذکر می‌گویند اما اهل فکر نیستند و کسانی اهل فکر هستند اما اهل ذکر نیستند.

۱۴- و آن ذکر و یادی بیمه کننده‌ی انسان است که عاشقانه، سوزناک، پیوسته و در هر صبح و شام باشد.

 

حاصل اینکه اگر انسان شغل شاغلی به ذکر خداوند نداشته باشد، این نادانی، او را از قرب خدا دور می‌کند، زندگیش مردگی و مردنش مایه‌ی حسرت است. و غیر از خدا هر آنچه را که بخوانی و بخواهی شکست توست.

از عمر همان بود که در یاد تو بودم                باقی همه لهو است و فسون است و فسانه

 

ذکر:

«بسم اللّه الرحمن الرحیم یا اللّهُ یا حافظُ یا حَفیظُ یا رَقیب»  هر روز صبح و شام خوانده شود.

صلوات

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 17ر2ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۰۱ ، ۰۹:۲۸
خادمه الزهراء

بفرمایید یک لقمه معنوی نوش کنید: یک لقمه شوق

چهارشنبه, ۲۳ شهریور ۱۴۰۱، ۰۹:۰۷ ق.ظ

 

دیروز لقمه گرفتیم که روندگان به سوی خداوند باید با خدای خود خلوت داشته باشند آن هم خلوت دل که کار چندان آسانی هم نیست.

راهنمایان به سوی خداوند چنین دستور داده‌اند که پنچ چیز لازمه‌ی حرکت به سوی خداوند است و هر کدام از اینها نباشد در مسیر، زحماتی ایجاد خواهد شد و آن چهار عبارتنداز:

1️ صمت؛ به معنای خاموش ماندن از سخنان حرام یا افراط در سخنان مباح است.

2️ جوع؛ به معنای گرسنگی از حرام یا پرخوری در حلال است.

3️ سهر؛ به معنای بیدار ماندن برای کسب علم یا عبادت یا خدمت به بندگان خداوند است. البته سحر با حاء جیمی، به معنای بیداری قبل از اذان صبح است اما سهر با هاء، به معنای مطلق بیداری است.

4️ خلوت؛ به معنای خلوت دل از غیر خداوند است.

5️ ذکر؛ به معنای یاد خدا، اعم از قلبی و لسانی به طور مداوم، و این دستور و سفارش به ذکر مداوم بدان جهت است که در اثر ذکر، اندک اندک آدمی به سوی مذکور راه پیدا می‌کند و دارای کمالات ملکوتیان می‌شود.

 

راهنمایان سلوکی شیعه، گاهی ذکر را به دو قسمت تقسیم کرده‌اند: ذکر خفی و ذکر جلی.

از جهت دیگر به چهار قسم تقسیم می‌کنند:

  1. ذکر لسانی (زبانی)
  2. ذکر نفسی
  3. ذکر خیالی
  4. ذکر قلبی

و از همه مهم‌تر همین ذکر قلبی است که دل، دایم باید به یاد خداوند باشد زیرا در اثر مداومت، آدمی رنگ و بوی خود را از دست می‌دهد و رنگ و بوی محبوب را در خود می‌یابد.

نکته‌ی قابل توجه این است که ذکر خداوند گوناگون است.

مرحوم علامه طباطبایی می‌فرمودند: ذکر خداوند عرض عریضی دارد؛ به هر شکلی که انسان به یاد خداوند باشد، نیکوست. گاهی با تلاوت قرآن، گاهی با قرائت نماز واجب یا مستحبی، گاهی با دعا و مناجات؛ گاهی با اشعار عارفانه، گاهی در ضمنِ قصه‌های عاشقانه‌ی عرفانی، گاهی به عربی، گاهی به زبان مادری، همه ذکر خدایند.

 

«ذکر تو به هر زبان که گویند، خوش است»

سالکِ خداجو، خلوت با خدا را نباید از دست بدهد و در شرایط مساعد روحی با تلاوت مناجات‌های مأثوره از ائمه طاهرین (ع) و یا... لحظاتی را با رب العالمین خلوت کند.

جز آن ساعت که با یاد تو بگذشت                 مرا در زندگانی حاصلی نیست

 

خلوت طلبیدن با خداوند، حاصل چند چیز است که هر کدام آن دیگری را کامل می‌کند:

اول حاصل محبت است. مسلماً تا وقتی که رابطه‌ی محبت‌آمیزی در میان نباشد، خلوت معنا نخواهد داشت. محب و محبوب هستند که زمینه‌ی خلوت کردن با هم را فراهم می‌کنند، اصلاً آروز می‌کنند که بتوانند لحظه‌ای با محبوب خود فارق از همه چیز خلوت کنند.

ما که خدا را دوست داریم بسیار هم دوست داریم و دوست داریم او هم ما را دوست داشته باشد. ما دوستش داریم زیرا در تمام شئونات حیات از ریز تا درشت به او محتاج هستیم اما او چرا ما را دوست داشته باشد؟! او که در عبادت، انبیا را دارد او که در کنیزی، فاطمه (س) را دارد، او که در عاشقی، حسین (ع) را دارد، چه حاجت که ما را دوست داشته باشد و اصلاً به چه دلیل؟

خودش دلیل‌تراشی کرده تا بنده‌ی خاکی را لیاقت محبت دهد.

ای محمد (ص)! محبتم را برای کسانی که به خاطر من به یکدیگر محبت می‌کنند، واجب کردم؛ این یک بهانه.

محبتم را برای کسانی که در راه من، پیوند و ارتباط برقرار کنند واجب کردم؛ این هم بهانه‌ای دیگر.

محبتم را برای کسانی که در راه من با یکدیگر عطوفت می‌ورزند واجب کردم؛ بهانه‌ی سوم.

محبتم را برای کسانی که بر من توکل می‌کنند واجب کردم؛ بهانه‌ی چهارم.

ای محمد (ص)! برای محبت من نشانه‌ی بارزی وجود ندارد؛ و همچنین پایان و نهایت هم ندارد. هر مقدار که به مقاماتشان می‌افزایم نشانی خاصی هم برای آن قرار می‌دهم، اینان همان کسانی هستند که به مخلوقات، از زاویه‌ی دید من می‌نگرند و نیازهای خود را به خلق عرضه نمی‌دارند، شکم‌هایشان از خوردن حلال پر نمی‌شود؛ نعمت‌های آنها در دنیا ذکر و محبت و رضایت من است.

در همین یک روایت کار بسیار دشوار شد، قدم گذاشتن در وادی محبت الهی کار آسانی نیست مگر خودش مدد کند.

 

خلوت با خداوند در مرحله‌ی دوم برای کسی میسور می‌شود که با خدایش راه میانبری پیدا کرده باشد، راهی که جز خداوند و خودش کسی از آن راه خبر نداشته باشد.

مگر نفرموده که به عدد بندگانم، راه تقرب به خود قرار داده‌ام، هرکس راه پنهانی برای خودش دارد که دیگران به آن راه، نامحرم‌اند. آرام و بی‌صدا از آن راه می‌روند تا صدایی به گوش اغیار نرسد.

عاشقان کشتگان معشوق‌اند               برنیاید ز کشتگان آواز

 

حکایت لطیفی از رابطه‌ی پنهانی میان محمود غزنوی و غلامش ایاز، نوشته‌اند: ایاز بیمار بود، سلطان سرهنگی را خواست و گفت: سوار بر اسبی تیز رو شو، یکسره بتاز تا خانه‌ی ایاز، احوالش را بپرس و برایم خبر بیاور که من به انتظار نشسته‌ام.

سرهنگ سوار شد، یکسره تاخت تا به خانه‌ی ایاز رسید، وارد شد، با کمال تعجب دید که سلطان محمود کنار بستر ایاز نشسته‌است. سرهنگ ترسید، شروع کرد به توضیح که من یکسره آمده‌ام، هیچ توقفی نکرده‌ام، در ضمن شما را هم در راه ندیده‌ام، چگونه ممکن است شما از من زودتر رسیده‌اید؟!

محمود گفت: نترس تو راست می‌گویی اما بدان، دروغ می‌گوید عاشقی که ادعای عشق کند لیکن میان او و معشوقش راهِ پنهانی نباشد! من از آن راه پنهان میان‌بُر آمدم که هم کوتاه است و هم پنهانی!

آری، این راه بسیار کوتاه است به اندازه‌ی یک گام که برداری. فرموده‌اند: یک قدم بر خود بنه قدمِ دیگر نزد خدایی.

راستی راه پنهان شما چیست؟

 

خلوت، زاییده‌ی شوق است تا اشتیاقی نباشد چه خلوتی؟!

اشتیاق و شوق همان محبت شدیدی است که به عشق تبدیل شده و برای صاحبش امتیازات معنوی خاصی را به ارمغان آورده‌است.

مرحوم ملا محسن فیض کاشانی در جلد هشتم کتاب محجة البیضاء باب «محبت و شوق» نقل می‌کند که خداوند به داود (ع) وحی کرد: ای داوود! تا کی بهشت را یاد می‌کنی و اشتیاق به سوی مرا نمی‌طلبی؟! گفت: پروردگارا چه کسانی مشتاق تو هستند؟ فرمود: مشتاقان من کسانی هستند که آنان را از کدورت‌ها پیراسته‌ام؛ و اهل دوراندیشی ساخته‌ام؛ و از دل‌های آنان به سوی خویش روزنه‌ای گشوده‌ام که به سوی من نگاه می‌کنند؛ و من دل‌های آنان را با دو دست خویش حمل می‌کنم و بر آسمانم قرار می‌دهم سپس نجباء فرشتگانم را فرا می‌خوانم هنگامی‌که جمع شدند برای من سجده می‌کنند، آنگاه می‌گویم: من شما را گرد نیاوردم تا برای من سجده کنید، لیکن شما را فراخواندم تا دل‌های مشتاقان خویش را به شما نشان دهم و به آنها بر شما ببالم؛ و بی‌تردید دل‌های آنان در آسمانم برای فرشتگانم می‌درخشد همانگونه که خورشید برای اهل زمین می‌درخشد. و ای داوود! من دل‌های مشتاقان را از رضوان خویش آفریدم و به نور وجهم تنعم دادم و آنها را برای خود قرار دادم و پیکرهای آنان را محل نگاه خویش در زمین ساختم و از قلوب آنها راهی بریده‌ام که به من بنگرند، هر روز بر شوقشان افزوده می‌شود.

 

پس خلوت یکی از پنچ پایه‌ی حرکت به سوی خداوند است که زاییده‌ی محبت میان بنده و خداوند است که شرایطش گفته شد.

و داشتن رابطه‌ی پنهان، علاوه بر رابطه‌ی آشکار که همان انجام تکالیف واجب دینی است؛ و شوق، اشتیاق و عشق به خداوند؛ با تن میان مردم زندگی کردن با دل در محضر خداوند بودن.

آنان که طعم عشق و شوق را چشیده‌اند فقط درک مطلب می‌کنند که شما عزیزان انشاءالله از آن دسته هستید.

 

در لطیفه‌ای آمده‌است که صاحب‌دلی بر منبر از محبت و عشق به خداوند گفت، همگی مست شنیدن بودند که یک روستایی وارد شد با صدای بلند گفت: الاغم را گم کرده‌ام، کدام یک از شما دیده‌اید؟ واعظ گفت: بنشین تا من الاغت را پیدا کنم و سپس به سخنان خود ادامه داد، گفت: ای مردم! کدام یک از شما تا به حال عاشق خداوند نشده‌اید و طعم محبت او را نچشیده‌اید؟ مردی از گوشه‌ی جمعیت برخاست و گفت: من هنوز نفهمیده‌ام عشق و محبت به خداوند یعنی چه؟ واعظ گفت: ای مرد روستایی! بیا این است الاغ تو افسارش کن و ببر. (توضیح ادمین: شعری‌ست از «هفت اورنگ جامی» که می‌توانید اینجا کلیک بخوانید.)

آن کس را که نبود عشق یار               بر او پالان و افساری بیار

 

ذکر:

«یا خَیرَ حَبیبٍ وَ مَحبوب»، صد مرتبه.

 

صلوات

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 14ر2ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۰۱ ، ۰۹:۰۷
خادمه الزهراء

بفرمایید یک لقمه معنوی نوش کنید: یک لقمه خلوت

چهارشنبه, ۲۳ شهریور ۱۴۰۱، ۰۸:۴۱ ق.ظ

 

در حال عبور از ایام نورانی ماه شعبان هستیم؛ ماه پرکاری، ماه آماده شدن برای حضور در بزرگترین ضیافت معنوی که فقط سالی یک بار تکرار می‌شود و حضور در آن و بهره‌وری از آن شرایط زیادی را می‌طلبد. به همین جهت برای این ماه، سه اسم گفته‌اند که هر سه اسم مربوط به ماه آینده می‌شود.

نام اول این ماه، شعبان است؛ فرمودند: زیرا در این ماه شعبه‌های خیرات برای ماه رمضان مشخص می‌شود.

نام دوم، غفران است، ماه آمرزش و کسب معرفت. به‌طور مسلّم در یک ضیافت، کسی با آلودگی وارد نمی‌شود به خیال اینکه داخل ضیافت خود را پاکیزه و آماده کند بلکه قبل از شروع مهمانی باید سراپایش را آراسته کند و رخت مناسب را برای به تن کشیدن در مهمانی آماده سازد.

نام سوم، ماه جیران است یعنی همسایه‌ی ماه رمضان. در این ماه باید تمرینات لازم برای آداب ماه رمضان را انجام دهد. ماه رمضان، ماه فکر و ذکر و خلوت و اُنس با خداوند است. ماه نشان دادن محبت باطنی به خداوند بزرگ.

 

 

اسلام دین اجتماعی است، دین رهبانیّت و گوشه‌گیری نیست. تمام عبادت‌های اجتماعی چندین یا چند صد برابر برخی از کارها و عبادتها در خلوت، پاداش دارد؛ مانند نماز جماعت، عیادت بیمار، تشییع جنازه‌ی مؤمن، شرکت در خدمات اجتماعی و... اما چند عبادت ویژه در اسلام است که نیاز به خلوت دارد.

البته خلوت دو گونه است: خلوت تن و خلوت دل.

خلوت تن را بسیار آسان می‌شود فراهم کرد، کافیست داخل اتاق خالی برویم، درب اتاق را ببندیم آنگاه خلوت تن حاصل می‌شود اما خلوت دل مشکل است زیرا ممکن است انسان در خلوت تن باشد اما خلوت دل نداشته باشد.

برای خلوت دل، اولین قدم این است که علوی رفتار کنیم یعنی همانگونه که حضرت علی (ع) از خانه‌ی کعبه بت‌ها را شکست و بیرون ریخت ما هم بت‌های مختلف ساکن در دلمان را ابتدا بشکنیم و سپس بیرون بریزیم. ما ملت ابراهیم خلیل (ع) هستم. (مِّلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْرَاهِیمَ ۚ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمِینَ مِن قَبْلُ ﴿بخشی از آیه ٧٨ سوره حج - ادمین)

چرا وقتی از ما می‌پرسند که ملیّت از چه کسی دارید (در عالم معنا) می‌گوییم: ابراهیم خلیل (ع)! ما ملت ابراهیم(ع) هستیم، ابراهیم بت شکن؛ بت شکنی را از آن بزرگواران به ارث برده‌ایم. بت‌ها را می‌شکنیم و بیرون می‌ریزیم. بت‌ها تلاش دارند به حریم دل ما وارد شوند زیرا می‌خواهند حرم الهی را اشغال کنند؛ همانطور که وقتی دشمنی برای اشغال سرزمینی به آنجا هجوم می‌برد، هدفش اشغال پایتخت است، بت‌ها هم هدفشان دل است زیرا دل، حرم خدا است. خدا هم تمام دستورات خود را برای بندگانش به گونه‌ای چیدمان کرده که مراقب این حریم باشند.

فرمودند: «الْقَلْبُ حَرَمُ اللَّهِ فَلَا تُسْکِنْ حَرَمَ اللَّهِ غَیْرَ اللَّه»؛ قلب، حرم خداوند متعال است در حرم خداوند، غیر خداوند را ساکن مَنما.

از عارفی پرسیدند: از کجا به این مقام رسیدی؟ گفت: عمری بر دَرِ دل دربانی کردم و غیر دوست را راه ندادم.

جهت این خلوت کردن دل برای خداوند متعال باید با خطورات شیطانی مبارزه کرد. انسان تا وقتی که نفی خواطر نکند نمی‌تواند در نماز و یا دعاها و یا هنگام مناجات با خداوند حضور قلب داشته باشد و از عبادات بهره‌ی کافی ببرد این یکی از گردنه‌هایی است که از هر هزار سالک یکی جان سالم به در می‌برد و بقیه همین‌جا بر زمین می‌خورند.

 

این خواطر چگونه چیزهایی هستند؟

در اصطلاح، بزرگان به این خطورات، خواطر منفی می‌گویند که به طور مداوم از درون، پیام‌ها و صداهای منفی دریافت و شنیده می‌شود.

عطار نیشابوری در دیوان منطق الطیر می ‌گوید: از سی هزار پرنده‌ای که عاشق ملاقات و دیدن سیمرغ بودند فقط سی عدد به مقصد رسیدند. سپس حضرت سیمرغ فرمود: چون شما سی عدد بودید، از من سیمرغ بیشتر نفهمیدید و اگر بیشتر بودید بیشتر می‌فهمیدید کما اینکه اگر کمتر بودید، کمتر می‌فهمیدید. آنچه در فهم و ذهن شماست من، آن نیستم چون همت شما همین قدر بود از این بیشتر قابلیت نداشتید و سقف توانایی و درک شما از سی تجاوز نکرد، از من فقط سیمرغ (سی مرغ) شناختید.

 

ما هیچکدام نمی‌توانیم یک تضمین‌نامه‌ی کتبی از خداوند بگیریم که مانند پیامبران و امامان جان سالم به دَر بریم. خواطر منفی با دلدادگی با خداوند سازگار نیست، دلداده‌ی خداوند، خود را به آب و آتش می‌زند تا عاشقانه به سوی خدا برود، یأس و ناامیدی و منفی بافی با عاشقی سازگار نیست.

 

لطیفه‌ی زیبایی است که گفته‌اند: پیرمردی در زندگی فقط نجاری می‌دانست و با زحمت زیاد، دکان نجاری برپا کرده بود و امرار معاش می‌کرد اما صبحی آمد و مشاهده کرد، دکان آتش گرفته، همه چیز سوخته است. همه فکر می‌کردند او با دیدن مغازه‌ی سوخته، درجا خواهد مرد اما وقتی دکان را دید، جاروبی برداشت و چوب‌های سوخته و ذغال شده را جمع کرد، دکان را مرتب نمود، تابلوی بالای دکان را برداشت و به جای نجاری نوشت "دکان ذغال فروشی". آری، با چوب‌های ذغال شده، دکان تازه‌ای باز کرد و حتی یک روز هم بی‌کار نماند.

 

سالکان الهی! در مسیر الهی نباید در عشق خود به خداوند کمتر از مجنون بود؛ و محبوب ما هم کمتر از لیلی نیست. اگر انسان عاشق شد و دل را خلوت کرد و بت‌ها را شکست، باید خود را به آب و آتش بزند تا به مقصد برسد.

ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز                کان سوخته را جان شد و آواز نیامد

این مدعیان در طلبش بی‌خبرانند                   آن را که خبر شد، خبرش باز نیامد

 

برای نفی خواطر شیطانی چه باید کرد؟

این وادی، وادی پر خطری است و اساتید بزرگوار گفته‌اند: هیچ چیز بهتر از فکر و ذکر نیست.

ای کاش متوجه می‌شدیم که یکی از وظایف انبیا، اصلاح بینش و تفکر انسان‌ها است و متوجه می‌شدیم که اولین عامل بدبختی مردم، تعطیل کردن اندیشه و تفکر است؛

و ای کاش فقط به این حدیث نبوی توجه می‌کردیم که: شخصی آمد و عرض کرد: یا رسول الله! به من نصیحتی کنید. فرمود: اگر تو را نصیحت کنم عمل خواهی کرد؟ عرض کرد: بلی. این سؤال و جواب سه مرتبه تکرار شد، پس از این تعهدِ مؤکد، حضرت فرمودند: هرگاه تصمیم گرفتی کاری را انجام دهی ابتدا تدبّر و تفکر کن و عاقبت آن را ببین اگر رشد و هدایت است انجام بده و اگر شرّ و ضلالت است از آن دوری کن.

همین یک روایت اگر عمل شود چه خواهد شد؟! البته تفکر، لقمه‌ای جداگانه می‌طلبد.

 

و بازدارنده‌ی دیگر، ذکر است. دستور الهی است در سوره‌ی احزاب آیه ی۴۱: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! خدا را فراوان یاد کنید و او را بامدادان و شامگاهان یاد کنید»

و تمام انبیا و اولیا و اساتید و راهنمایان، عاشقان الهی را به ذکر مداوم ترغیب کرده‌اند که قرآن، ترک آن را بسیار خطرناک دانسته است. خداوند در سوره‌ی زخرف آیه‌ی ۳۶ می‌فرمایند: «هر کس از یاد خداوند روگردان شود، شیطان را به سراغ او می‌فرستیم پس همواره همنشین اوست»

 

و در بین اذکار، بهترین ذکر برای نفی خواطر منفی این سه جمله است به‌طور مداوم:

بِسمِ اللّه الرَحْمنِ الرَحیمِ، لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلا بِاللّه اَلعَلِیِّ العَظیمِ، أللّهُمَّ إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ

فرموده‌اند: صمت و جوع و سهر و عزلت و ذکری به‌دوام           ناتمامان جهان را کند این پنج تمام

(معانی کلمات: صمت: خاموشی و سکوت، جوع: گرسنگی و کم خوردن، سهر: بیدار ماندن و پرهیز از خواب، عزلت: گوشه گیری و انزوا طلبی از خلق ادمین)

 

روز جمعه‌تان مهدوی باد.

🌹 او که انسان کامل است.

🌹 او که مظهر اَتمِّ جلال و جمال خداوند است.

🌹 او که یادگار انبیا و اولیا، بقیة الله فی الارضین و خلیفه‌ی خداوند و وصی پیامبر عظیم الشأن اسلام و وارث امیرالمؤمنین و ائمه‌ی معصومین (ع) است،

🌹 امام شیعیان، مکمّل دوستان و متوسلان، مربی کملَّین شیعه و واسطه‌ی بین خداوند و مخلوقات صعوداً و نزولاً،

🌹 غیاث المستغیثین، قطب عالم امکان، مهدی موعود،

🌹 حجة ابن الحسن عسکری صلوت الله علیهم و علی آبائه و ابنائه و اصحابه و اعوانه

یـارتان بـاد... صلوات

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 15ر2ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۰۱ ، ۰۸:۴۱
خادمه الزهراء

ذکر یا کریم العفو

چهارشنبه, ۲۳ شهریور ۱۴۰۱، ۰۸:۲۳ ق.ظ

 

از وقتی که خداوند بشر را آفرید، ارتباطش با خلق شروع شد، او خالق گشت و ما مخلوق

و از وقتی که رزق داد، او رازق شد و ما مرزوق

و از وقتی که ما را هدایت فرمود، او هادی شد و ما مهدی

و از وقتی که او را پرستش کردیم، ما عابد شدیم و او معبود

و از وقتی که دوستش داشتیم، او معشوق شد و ما عاشق

و از وقتی که درطلبش بر آمدیم، ما طالب شدیم و او مطلوب.

 

پس او را بخوانیم یه این ذکر: «یا کریم العفو» به عدد صد (صد مرتبه)

 

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۰۱ ، ۰۸:۲۳
خادمه الزهراء

یک دعای مؤثر از داوود نبی، علیه السلام

سه شنبه, ۲۲ شهریور ۱۴۰۱، ۰۸:۱۸ ق.ظ

کلید بیت‌المقدس همیشه نزد حضرت سلیمان علیه‌السلام بود، به احدی غیر از خودش اعتماد نمی‌کرد. شبی آن جناب کلید را برداشته، خواست درب را باز کند، از قضا باز نشد، از طایفه‌ی جن و انس استمداد کرد، نتیجه نگرفت. بی‌اندازه غمگین و ناراحت شد و گمان کرد که خداوند او را از بیت‌المقدس منع فرموده است. در این میان، پیرمرد فرتوتی که به عصای خود تکیه داده و از رفقا و همنشینان حضرت داوود (ع) بود به حضور آن حضرت آمد و عرض کرد: چرا غمگینی؟

سلیمان (ع) جریان باز نشدن درب را برایش تعریف کرد؛ و اینکه با کمک جن و انس و استمداد از نیروهای ماوراء الطبیعة این مشکل حل نشده است!

پیرمرد گفت: می‌خواهی به تو تعلیم دهم کلماتی را که پدرت درحال گرفتاری می‌خواند و خداوند رفع مشکل از او می‌کرد؟

سلیمان (ع) گفت: بگو ای پیرمرد.

او گفت: این چنین خدا را بخوان:

اللَّهُمَّ بِنُورِکَ اهْتَدَیْتُ وَ بِفَضْلِکَ اسْتَغْنَیْتُ وَ بِکَ أَصْبَحْتُ وَ أَمْسَیْتُ، ذُنُوبِی بَیْنَ یَدَیْکَ، أَسْتَغْفِرُکَ وَ أَتُوبُ إِلَیْک، یَا حَنَّانُ یَا مَنَّان

حضرت سلیمان (ع) این کلمات را خواند، ناگاه درِ بیت‌المقدس به رویش گشوده شد.

الهی که هرگز پشت در بسته‌ای نمانی.

صلوات بر محمد و آل محمد

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ شهریور ۰۱ ، ۰۸:۱۸
خادمه الزهراء

اعمال و توسلات ایام ماه رجب

دوشنبه, ۲۱ شهریور ۱۴۰۱، ۱۰:۳۰ ق.ظ

 

نام علی (ع) خود، حلقه‌ی محکم توسل است. اگر توانستید امشب و فردا شب و پس فردا شب، هر شب، چهار هزار مرتبه ذکر «یا علی» بگویید. این «یا علی»‌های مکرر، باعث رفع مشکلات عدیده می‌شود.

 

توسل دیگر که می‌توانید داشته باشید این است که خداوند متعال را قسم دهید به حقی که علی (ع) در نزد خداوند دارد؛ و خداوند متعال را قسم دهید به آبروی امیرالمؤمنین (ع)، به حق ایشان و به نام امیرالمؤمنین (ع)؛ زیرا این کاری است که انبیا و اولیا انجام می‌دادند.

 

آن‌هایی که امشب به دنبال استغفار و دعا و عرض حاجت به درگاه خداوند متعال هستند، دست‌ها را بلند کنند و اینگونه بگویند: اللهم انی اَسئَلُکَ بِحَقِّ علیِ عِندَکَ  و سپس طلب استغفار و حاجت کنند.

 

توسل دیگر: راوی نقل می‌کند که خدمت پیامبر (ص) رسیدم و سخت مستأصل و گرفتار بودم، ایشان را قسم دادم که دعای جامعی که خداوند متعال آن را رد نکند، به من بیاموزد که هم برای دنیایم مفید باشد و هم برای آخرتم مفید و سودمند باشد. حضرت فرمودند: مرا مهلت بده و صبر کن منتظر جبرئیل هستم. جبرئیل آمد و دعا را از جانب خداوند متعال آورد:

أللّهُمَّ إنی أسئَلُکَ بِحَقِّ محمدٍ و علیٍ و فاطمة و الحَسَنِ و الحُسَین اَن تَغفِرَلی ذُنوبی و تَجاوَز عَن سَیِّئاتی و تُصلِحنی شَأنی وَ تَرزُقَنی خَیر الدنیا و خَیر الاخرة وَ تَصرِف عَنّی بَلاءَ الدُّنیا وَ الْآخرة وَ اَن تَفعَل ذلک بِجَمیعِ الْمُؤمنین وَ الْمُؤمنات بِرَحمَتِکَ وَ فَضلِکَ یا أرحم الراحمین

عادت کنید این دعا را در قنوت نماز شب یا در سجده‌های بعد از نمازهایتان بخوانید که هم توسل است و هم دعاست.

 

از آداب ماه رجب این است که تلاش کنید حتی برای یک بار در همه‌ی عمرتان، ده هزار مرتبه سوره‌ی توحید را در این ماه بخوانید. اگر نتوانستید هزار مرتبه و باز اگر نتوانستید در هر جمعه‌ی این ماه صد مرتبه، که گفت : یا رسول الله (ص) نمی‌توانم، در اینجا حضرت صورت مبارکش را از او برگرفت.

 

دو ختم از سوره‌ی توحید:

ختم اول - اگر کسی گرفتاری و مشکلی سخت دارد و می‌خواهد به برکت این سوره حاجت بگیرد، ابتدا غسل کرده سپس دو رکعت نماز حاجت بخواند و بلافاصله و در یک مجلس، ۷۰ مرتبه سوره حمد؛ و سپس ۱۰۰ مرتبه صلوات و بعد ۷۹ مرتبه سوره «الم نشرح» و سپس ۱۰۰۱ مرتبه سوره توحید را بخواند؛ آنگاه دعا کند.

مخصوصاً این ختم برای اموری است که در آن سرگردان مانده‌ای بسیار مجرب است.

 

ختم دوم - هجده روز، هر روز، سه مرتبه سوره توحید به این ترتیب که سوره را شروع به خواندن می‌کنی و به آیه «الله صمد» که رسیدی این آیه را ۱۰۰۰ بار تکرار می‌کنی سپس سوره را ادامه داده تا انتها؛ تا سه بار این کار را تکرار می‌کنی. این ختم بسیار مجرب است که علی (ع) فرمودند: اگر با یقین بخوانی، دو کوه به بلندی ابوقبیس را می‌توانی جابجا کنی، مگر مشکلات شما چقدر است؟!

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۰۱ ، ۱۰:۳۰
خادمه الزهراء

یک لقمه نان همراه با نور از سفره‌ی پر برکت ابن‌الرضا، جوادالائمه علیه‌السلام.

تبریک به حضور نورانی پدر بزرگوارش و فرزند برومندش صاحب الزمان عج‌الله‌تعالی‌فرجه؛ و طبق طبق گل نرگس هدیه بر ضریح پر نورش.

 

 

ماه رجب امسال (سال 1396 این کلام از استاد ایراد شده است ادمین) بهار در بهار است. تولدها و حوداث معنوی که در روزها و شب‌های این ماه اتفاق افتاده‌است و تقارنش با نوروز، واقعاً روزهای نوئی را برای ما به ارمغان آورده‌اند. امیدوارم از این فرصت پیش آمده، خوب استفاده کنیم و برگی نورانی در دفتر زندگی امسالمان باز کنیم.

نمی‌دانم در مورد حضرت جواد علیه‌السلام چه بنویسم! من اصلاً دوست ندارم در ایامی که مخصوص به یکی از ائمه معصومین (ع) می‌باشد، فقط در مورد ایشان چیزی بگویم یا بنویسم؛ زیرا فرمودند: ما امامان، همه یک نور واحد هستیم و هیچ تفاوتی با هم نداریم، هر کدام اگر جای آن دیگری بودیم، همان اعمال و رفتاری را انجام می‌دادیم که او انجامش داده است.

یعنی اگر امام حسن مجتبی علیه‌السلام به جای امام حسین علیه‌السلام بودند همان می‌کردند که ایشان انجام داده‌اند و بر عکس. پس وقتی بخواهیم در مورد هر کدام از ائمه معصومین علیهم‌السلام چیزی بگوییم باید در مورد همه‌ی آنها بگوییم.

خوب، لقمه‌ی امروز را از کدام قسمت سفره برداریم؟ شما چه میل دارید؟

می‌دانید! شیرین‌ترین، گواراترین و دل‌چسب‌ترین لقمه، لقمه‌ی محبت است؛ و آن لقمه‌ای است که عاشق از سرِ عشق بپیچد و با دست خودش در دهان معشوقش بگذارد. باور کنید این لقمه‌ی صید است اگر بشود فقط با یک لقمه، دلی را صید کرد، همین لقمه است. صید به شیوه‌های مختلف انجام می‌گیرد. گاه، صید، شیر است و ببر؛ و گاه صید، مرغ است یا ماهی؛ و گاه آهوست یا پروانه. مسلم است که باید ابزارهای صید متناسب با جاندارِ صید شده باشند در غیر این صورت مقصود، حاصل نمی‌شود و صیاد هرگز به خواسته‌ی خود نخواهد رسید، پس هر چیزی با ابزارِ صیادی خاصِ خود شکار می‌شود.

ما که در دنیا و آخرت، سخت نیازمند به رحمت و لطف حق و عنایت ویژه و جاودانه‌ی حق هستیم و بر اساس آیات و روایات باید راهی را طی کنیم که پایانش، رضایت حضرت حق و بهشت خداوند باشد، پس باید ابزار مناسب این‌ها را فراهم آوریم، آنگاه درصدد صید کردن لطف و رحمت حق و عنایت و رضایت دوست و نهایتاً بهشت برآییم.

از آنجا که ماهی‌گیر، تورِ صید ماهی را بهتر از دیگران می‌شناسد و شکارچیِ پروانه، تور شکار پروانه را؛ و سخنران، ابزار صید کلمات را، پس خداوند هم تور مناسب با آن حقایق را بهتر از هرکس می‌شناسد، اینکه چگونه می‌شود به تمام مواهب دنیوی و اخروی رسید و ابزار صید مناسبِ همه‌ی این‌ها چیست را خداوند بهتر از همه می‌داند.

او بر پایه‌ی آیات قرآن، این تور را، محبت به اهل بیت (ع) و اطاعت از فرمان آن بزرگواران می‌داند و لاغیر!

و راه به دست آوردن محبت، اتصال به معرفت و شناخت است.

انسان وقتی کمترین شناخت را از اهل بیت (ع) پیدا کند، با چشم معرفت، جز زیبایی‌های معنوی و حسنات اخلاقی و عملی و آراستگی‌های روحی و قلبی، چیز دیگری از این بزرگواران نمی‌بیند؛ و همان زیبایی‌ها و آراستگی‌ها، سبب دلبستگی، محبت، علاقه و عشق به آنان می‌شود.

این محبت با حرارتی که دارد، انسان را در هر شرایطی وادار می‌کند که به شکل معشوق درآید؛ و از آنجا که اهل بیت علیهم السلام هم‌رنگ حق هستند، ما نیز با هم‌رنگ شدن با آنها، به رنگ حق در خواهیم آمد؛ و با این تورِ بی‌نظیر که تار و پودش بافته از محبت، عمل، عشق و اطاعت است؛ رحمت، لطف، عنایت، کرامت و مغفرت در بهشت حق را صید خواهیم کرد.

البته با پدید آمدنِ عشق چه انسان بخواهد، چه نخواهد، به دایره‌ی اطاعت از خواسته‌های معشوق می‌افتد و از این طریق به تدریج از معشوق رنگ می‌گیرد تا جایی که عاشق، در حدّ سعه‌ی وجودی خود معشوق می‌شود.

 

عجب لقمه‌ی محبتی خداوند برایمان گرفته‌است!

این لقمه، چنان انرژی دارد که بیش از چهارده قرن اسلام را سر پا نگه داشته‌است.

فرمودند: برای هر چیزی پایه و اساسی است و پایه و اساس اسلام، عشق ورزی به ما اهل بیت است.

و فرمودند: عشق و محبت به ما را خداوند از خزانه‌هایی که زیر عرش اوست و مانند خزانه‌های طلا و نقره است، از آسمان فرود می‌آورد و آن را جز به اندازه نازل نمی‌کند و جز به بهترین بندگانش نمی‌بخشد. این عشق و محبت همانند ابری باران‌ زاست. پس هرگاه خداوند بخواهد آن را فرمان می‌دهد و آن نیز باران محبت را نازل می‌کند. پس به جنین داخل شکم مادر هم می‌رسد.

آری، از آنجا که محبت اهل بیت (ع)، هدیه‌ی خداوند است و هدیه را فقط به دوستان می‌دهند، پس محبت به آن بزرگواران، نشانه‌ی محبت خداوند به انسان است.

لقمه‌ی محبت جوادالائمه علیه‌السلام نوش جانتان!

 

ذکر حاجت:

هر گاه در زندگی فرو ماندی، به دنبال راه چاره بودی، هفتاد بار امام رضا علیه‌السلام را به جوادش قسم بده. و اگر توانستی به مشهد برو، حلقه‌ی یکی از درب‌های حرم مطهر را بگیر و آن ذکر را هفتاد بار بگو و دست خالی برنگرد.

 

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ شهریور ۰۱ ، ۱۴:۱۳
خادمه الزهراء

جمعه روز خاص انتظار

يكشنبه, ۲۰ شهریور ۱۴۰۱، ۱۲:۵۷ ب.ظ

روزتان زهرایی و همه لحظه‌هاتان نورانی، عید جمعه‌تان پر از خیر و برکت

جمعه روز خاص انتظار برای کسانی است که یار سفر کرده دارند و معتقدند که در جمعه‌ای جلوه ظهور خواهد داشت.

 اما کدام جمعه؟

هر جمعه‌ای به قول مسیح علیه‌السلام چراغ‌ها را روشن کن، جلوی خانه‌ات را آب و جارو کن، منتظر بنشین، ممکن است هر لحظه پسر آسمان بیاید.

جمعه روز خاص برای همه مسلمانان است، روز برکت و معنویت و عید و روزی که خدواند بر برکاتش برای بندگانش می‌افزاید.

رسول خدا در تفسیر آیه «وَ لَدینا مزید» فرمودند: یعنی نزد ماست زیادتی کرامت‌ها و رحمت‌ها و روز مزید؛ روز جمعه است، شبش بسیار نورانی و روزش بسیار روشن است. پس بسیار بگویید سبحان اللّه و اللّه اکبر و لااله الا اللّه و الحمدللّه و بسیار صلوات فرستید بر محمد و آل محمد.

و فرمود روز جمعه، بهترین روزهاست و نزد خدا بزرگتر است از روز عید قربان، عیدفطر، و در آن ساعتی است که اگر هر بنده، از خدا در آن ساعت، حاجتی بخواهد؛ البته عطا می‌کنند، مگر اینکه حرام باشد. وقتی زهرای اطهر سؤال کرد آن کدام ساعت می‌باشد، حضرت فرمودند: هنگام غروب آفتاب، که نصفش غروب کرده باشد. حضرت غلامش را بر بام خانه می‌فرستاد که چون نصف آفتاب غروب کرد مرا خبر کن تا دعا کنم.

 

امام ششم علیه‌السلام فرمودند: حوریان بهشت خبر می‌دهند که روز جمعه است، کجایند اهل دنیا که امروز را به اعمال صالحه و دعا بگذرانند و بهشت و ما را از خداوند خواستگاری کنند.

 

چه کنیم، که بر نورانیت و برکات این روز برای خود بیفزاییم؟

  • ذکر خداوند

آیا ذکر زبانی تاًثیر دارد؟ آری، مرحله اول ذکر زبانی زبان مادر است و مادر با تکرار کلمات کمک می‌کند تا کودکش زبان باز کند. آنگاه مادر ساکت می‌نشیند و به بلبل زبانی کودکش گوش می‌کند و لذت می‌برد.

امیدوارم روزی همه ما صدای الله الله گفتن دلمان را بشنویم و سرمست شویم. تا آن روز از ذکر زبانی غافل نباشیم.

چه اذکاری

اول: ذکر صلوات، همین صلواتی را که همه بلدیم. فرمودند: صد بار تکرار کنید؛ خداوند شصت حاجت شما را روا می‌کند.

دوم: صد بار ذکر استغفار و صد بار تلاوت سوره توحید.

 

  • تلاوت برخی از سوره های قرآن،

مثل سوره مؤمنون که تلاوتش در جمعه باعث عاقبت به خیری است و یا سوره صافات که موجب فراوانی خیر و برکت مادی و معنوی در زندگی است.

 

  • دعا و نماز

مخصوصاً اگر فرصتی پیش آمد و موجب ناراحتی و مشکلی برای خانواده (یا اگر مهمان یا مسافر بودیم برای کسی) پیش نیاورد. خواندن این نماز تأکید شده‌است:

از امام علی علیه‌السلام روایت است که حضرت رسول اکرم فرمودند: هر که خواهد فضیلت روز جمعه را دریابد، پیش از ظهر، چهار رکعت نماز بگزارد و در هر رکعت سوره حمد یک بار و آیة‌الکرسی و سوره توحید هر یک را پانزده بار بخواند. و چون از نماز فارغ شود هفتاد مرتبه بگوید: «اَستَغفِرُ اللّه» و پنجاه مرتبه «لاحَولَ و لاقُوَّة الا بِاللّهِ» و پنجاه مرتبه «لا إلهَ إلا اللّهُ وَحدَهُ لاشریکَ لَهُ» و پنجاه مرتبه «صَلّی اللّهُ عَلَی النَّبِیِّ الْاُمِّیِّ و آلِهِ»

و چون این عمل را به جا آورد از جای خود برنخیزد تا خدا او را از آتش جهنم آزاد گرداند و نمازش را مقبول کند و دعایش را مستجاب گرداند.

 

  • صله رحم کردن؛ احوالپرسی از اقوام به هر شکل ممکن.

 

  • وسعت به اهل خانه دادن که بالاترین پاداش را دارد.

وقت گذرندان با آنان، تفریح بردن، حتی آماده کردن غذایی که دوست دارند، انجام کاری که به خانواده خوش بگذرد.

کمک کردن را یاد بگیریم که قرار نیست هیشه به ما خوش بگذرد، یاد بگیریم از اینکه باعث شده‌ایم تا به دیگران خوش بگذرد؛ خوش باشیم. این اخلاقی‌تر و خدا پسندانه‌تر است.

 

  • خودنگری و خودسازی

و مهمتری کار جمعه‌ها که باید بی‌سروصدا انجام شود؛ خودنگری و خودسازی است. شاید طول هفته به دلیل مشغله‌های زیاد خود را فراموش کنیم. زمانی از روز تعطیل را به بازنگری در خود قرار دهیم.

امام زمان علیه‌السلام فرمودند: بر شما باد توجه به نفستان، یعنی نگرش دقیق و بی‌ملاحظه درخودتان. در نگرش درخودتان واقع‌بین باشید، عیوب را ببنید و به اصلاحش اقدام کنید.

 

این روزها، طبیعت بهترین استاد ما در این زمینه است. نگاهی به این گل‌های زیبای اطرافتان کنید؛ ببیند و بشنوید که چه می‌گویند. با صدای بلند داد می‌زنند که ببینید؛ ریشه‌ی ما در گِل و لای و تیرگی است اما بهترین‌ها را از خاک تیره می‌گیریم و به نمایش می‌گذاریم و چشم‌ها را به خود خیره می‌کنیم.

ببینید ما خاک می‌خوریم و غنچه می‌دهیم. اکسیژن می‌گیریم و بوی خوش تحویل می‌دهیم. از خاک سیاه، گلبرگ‌های رنگارنگ می‌سازیم. آب می‌گیریم و گلاب پس می‌دهیم. به آب، بوی خوش می‌دهیم به خاک، رنگ می‌دهیم. خلاصه درحالی‌که پا در گِل و کود بدبو دارد، گل معطر و زیبا و روح‌افزا می‌دهد.

آیا انصافاً این گل‌های بنفشه در استادی برای ما چیزی کم دارند که ما از میان خاک و گل و کود بدبو، این همه قشنگی انتخاب کردیم و تازه مثل زنبور عسلی، هم‌نشینی ما را برمی‌گزیند، شهد شیرینی شفابخش و عزتی که خداوند در کتابش سوره‌ به ‌نامش نازل کند.

تو ای انسان بعد از بهره‌وری از همه‌ی نعمت‌های الهی، چه ثمره‌ای می‌دهی و چه اثری از خود به‌جا می‌گذاری؟!

جمعه وقتی با برکت است که توجه کنم به خودم

فرمودند: انسان تا واعظی از درون خود نداشته باشد، واعظ بیرونی برایش تأثیری نخواهد داشت.

گل‌ها را دوست بدارید؛ ما را به خودمان توجه می‌دهند.

 

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ شهریور ۰۱ ، ۱۲:۵۷
خادمه الزهراء