بفرمایید یک لقمه معنوی نوش کنید: یک لقمه مقایسه
سلام، ایام بهکام، روزگارتان پر از نور محمدی.
ماه رجب امسال هم به روزهای پایانی خود رسید و امسال هم، مانند هر سال دیگر مبعث رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم را جشن گرفتیم، به یکدیگر تبریک گفتیم، برای همدیگر گل فرستادیم و آرزوی سعادت کردیم؛ البته از طریق دنیای مجازی، دنیایی که زبانها را بسته و انگشتان را جایگزین آن کرده است!
شاید گمان کنیم که با پایان روز مبعث وظیفهی ما هم در قِبَل این روز تمام میشود، مسلماً اینگونه نیست. روز مبعث یک روز نیست، یک فرصت است در گذر عمر یک ساله که باید به نحو احسن از آن استفاده کنیم و این فرصت طلایی را از دست ندهیم.
رسول اکرم (ص) بسیار مسلمانان را به درک ارزش عمر و استفادهی بیشتر از آن توصیه کردهاند و فرمودند: من تعجب میکنم از اولاد آدم، وقتی که مالش زیاد میشود خرسند و اگر کم شود، محزون میشود؛ لیکن وقتی شبانهروز بر او میگذرد و عمرش کوتاه میشود، غمگین و ناراحت نمیشود. بدانید بینیاز و راحت نمیگردد کسی که مالش زیاد شود و عمرش کوتاه باشد.
و فرمودند: فرشتهی الهی هر شب به جوانان بیست ساله ندا میدهد: کوشش و جدیّت کنید، برای رسیدن به کمال و سعادت خود مجاهده نمایید، بر مردِ با ایمان لازم است که از نیروی خود به نفع خویش، از دنیای خود برای آخرت، و از جوانی خود پیش از فرا رسیدن ایام پیری، و از زندگی خود پیش از مرگ استفاده کند.
به ابوذر فرمود: ای ابوذر! پنج چیز را پیش از پنج چیز غنیمت بشمار:
- جوانیت را قبل از پیری،
- سلامتت را قبل از بیماری،
- دارایی را قبل از تهیدستی،
- فراغتت را قبل از گرفتاری،
- زندگانیت را قبل از مرگ.
و میفرمود: هرکس که به رویش درِ خیری گشوده شد، آن را غنیمت شمارد و از فرصت استفاده کند زیرا نمیداند چه وقت آن در به رویش بسته میشود.
فرمود: در ایام زندگی شما، لحظاتی فرا میرسد که در معرض نسیم حیات الهی قرار میگیرید و فرصت مناسبی بهدست میآورید، بکوشید که از آن فرصتها استفاده کنید و خویشتن را در مسیر فیض الهی قرار دهید.
فرمود: در قیامت هیچ بندهای قدم از قدم برنمیدارد تا به چند پرسش پاسخ دهند:
- عمرش را در چه کاری بهپایان رسانده است.
- جوانیش را چگونه و در چه راهی بهسر برده است.
- مالش را چگونه به دست آورده و خرج کرده است.
- و از امامش که کیست.
چنانکه خدای عزوجل فرمود: روزی که هر گروهی را به امامشان میخوانیم.
استفاده از فرصت و توان، برای سیر دائمی بهسوی کمال است؛ چنانکه فرمود:
- هر که امروزش با روز گذشتهی او مساوی باشد، مغبون است؛
- و هر که فردایش بدتر از امروزش باشد، ملعون است؛
- و هر که جستجوی نقصان علمش را ننماید، عقلش ناقص است؛
- و هر که عقلش ناقص باشد، مرگ برای او بهتر از زنده بودن است. (زیرا هرچه زنده بماند گناهی بر گناهش میافزاید)
اکنون که اینطور است از این فرصت طلایی استفاده کنیم و چون ایام ظهور اسلام و نزول قرآن و بعثت نبوی است، مقایسهای میان خودمان و اسلام و قرآن و اخلاق نبوی کنیم.
میدانیم که قرآن، کتابی است که همهی اقشار اجتماع را دربرمیگیرد و برای همه در قالبهای مختلف، دستور و برنامه دارد که مخاطبین قرآن، تنها علما یا عرفا و یا عوام مردم نیستند بلکه همهی انسانها را مورد خطاب قرار داده است.
فرمودند: قرآن عبارات و اشارات و لطایف و حقایق است. و اما عبارات قرآن برای عموم خلق؛ و اشارات آن برای خواص؛ و لطایف آن برای اولیا؛ و حقایق آن برای انبیاست.
بنابراین ما که نبی یا ولی نیستیم باید تمام آنچه را که داریم به کار بگیریم تا بلکه اشارهای از اشارات قرآن را درک کنیم.
خداوند سرّیترین حرفهای خود را آشکارا اما به زبان اشاره، در قرآن بیان نموده است. کسی که با خدا، یگانه و رفیق باشد، زبان اشاره را که زبان عشق و محبت است، خوب میفهمد.
قرآن، نامهی دوست است و زبان اهل محبت، زبان اشاره است. پس اگر اهل محبت شدیم قرآن را خواهیم فهمید.
اکنون مقایسه کنیم خود را با اهل محبت.
بعثت روز ظهور اسلام؛ و اسلام در نظر ما یعنی چه؟ و در بیان رسول اکرم (ص) یعنی چه؟
شاید بهنظر برخی، اسلام یعنی انجام واجبات آن هم نه همهی واجبات، فقط آنهایی که هزینهای نداشته باشد. البته که واجبات باید انجام بشود که برای ترکش، وعدهی عذاب داده شده اما اگر اسلام را یک حوض بزرگ آب در نظر بگیریم، واجبات یک کاسهی آب از این حوض است نه همهی آن.
رسول خدا (ص) درحجة الوداع وقتی کار حجش را تمام کرد بر مرکبش نشست و فرمود: وارد بهشت نمیشود مگر مسلمان. ابوذر پرسید: یا رسول الله! اسلام چیست؟ فرمود: اسلام عریان است؛ لباسش، تقوی؛ زینتش، حیا؛ قوامش، پارسایی؛ و کمالش، دین؛ و میوهاش، عمل صالح است؛ و برای هرچیزی پایهای است و پایهی اسلام، عشق به ما اهل بیت است.
و در حدیث دیگری فرمودند: مؤمن کسی است که تمام مردم مؤمن، او را بر اموال و همهی امورشان امین بدانند؛ مهاجر کسی است که از گناهان کنارهگیری کند؛ و مسلمان کسی است که مسلمانان از زبان و دستش سالم باشند.
میشود گفت که دست، کنایه از عملکرد است پس یعنی مسلمان آن است که زبان و عملکردش باعث آزار و اذیت هیچکس نشود.
خوب به نظر شما نباید مقایسهای میان اسلام خودم و اسلام محمدی کنم؟!
و اما ایام بعثت نبی مکرم اسلام است. او که هر مسلمانی هیج چیزی از او نداند، این را میداند که ایشان دارای خُلق عظیم است، آن هم عظیم از دیدِ خداوند!
دنیا با تمام آسمانهای هفتگانه و زمین با تمام وسعتش و هر آنچه در کل زمین و تمام طبقات آسمان وجود دارد، از نظر خداوند کوچک و بیمقدار است، لیکن خُلق پیامبر خاتم در نظر خداوند عظیم است این خود جای تأمل دارد!
چرا چنین خُلقی؟!
زیرا او باید فاتح قلوب مردم باشد و این امر فقط با اخلاق، آن هم اخلاقی الهی ممکن است.
میخواهم در این رابطه از کلام خود حضرتش کمک بگیرم که فرمودند: برادرم یوسف از من زیباتر بود اما من با نمکترم؛ نمک من بیشتر است. چه تعبیر یا برداشتی از این بیانِ لطیف میشود کرد؟ چه نکاتی اینجا نهفته است؟
اهل فن میگویند خاصیت نمک یکی این است که خودش را در مواد، ذوب میکند تا مواد سالم بمانند و خوشمزه شوند. آن حضرت با اهل بیتش، خودشان را در انواع حوادث، بلایا و تکالیف ذوب کردند تا انسانها از شر و شرور و شقاوت سالم مانده و بقای الهی بیابند. کافی است فقط به حسینش نگاه کنید... .
نکتهی دیگر اینکه سگ حیوانی نجس العین است، اگر به آب هفت دریا بشویندش، پاک نخواهد شد اما اگر در نمکزار بیفتد پس از مدتی وضع موجودش تغییر میکند، پاک و طیب میشود!
نفس امارهی انسان هم، که خوی حیوانی دارد اگر در نمکزار خلق و شریعت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم که ترکیبی از عقیده، عمل و اخلاق است، بیفتد، تغییر ماهیت میدهد، از اَمّارگی رها شده به مرتبهی مطمئنه و راضیه و مرضیه میرسد.
بیایید یک بار خود را مقابل آینهی اخلاق ایشان قرار دهیم، آن وقت فاصله را ببینیم و برای کوتاه کردن این همه فاصله کاری کنیم.
موفق باشید - صلوات - ششم اردیبهشت ماه 1396
التماس دعا ی خیر - الّلهم عجّل لِولیک الفرج
منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور باد.