در حدیـقه‌ی سـبـز دعـا

دعاها، مناجاتها، سخنرانی‌ها و مطالب ارزشمندی که از استـادمان مرحومه حاجیه خانم اکبری (ح.عاشوری) به یادگار مانده است در این دفتر، ثبت و ضبط می‌شود ان‌شاءالله. این وبلاگ در دست تکمیل و به روزرسانی است.

در حدیـقه‌ی سـبـز دعـا

دعاها، مناجاتها، سخنرانی‌ها و مطالب ارزشمندی که از استـادمان مرحومه حاجیه خانم اکبری (ح.عاشوری) به یادگار مانده است در این دفتر، ثبت و ضبط می‌شود ان‌شاءالله. این وبلاگ در دست تکمیل و به روزرسانی است.

در حدیـقه‌ی سـبـز دعـا

استاد ارجمند، مرحومه حاجیه خانم اکبری (ح.عاشوری) از بزرگترین مبلغان و سخنرانان مذهبی تهران و کرج بودند که در دی ماه 1400 به سوی معبود خود شتافتند.
مجموعه‌ای از سخنرانی‌ها، دعاها و زیاراتی که ایشان معرفی کرده‌اند در کانال تلگرامی اطلاع رسانی این بانوی مکرمه موجود است.
برآن شدیم تا با انتقال و ثبت و ضبط این مطالب در وبلاگ، امکان دسترسی بهتر به این گوهرهای ارزشمند به یادگار مانده از ایشان را مهیا سازیم.
باشد که ما را از دعای خیر خود بهره‌مند و روح حاجیه خانم اکبری را با ذکر صلوات و یا قرائت فاتحه بنوازید.

***
حَدیقه به معنایِ باغ است و نامی که والدین خوش ذوق، بر استاد گرانقدر ما گذاشتند که الحق وجود نازنینش باغی بود سرسبز از دعا و صلوات و توسل. الهی که در جنّات و باغهای بهشتی در کنار سفره بابرکت اهل بیت، علیهم السلام، روزی‌خوار و محشور باشند.

***
ذکر یادگاری استاد:
الهی به درگاهت هزاران بار تکبیر و تهلیل و تحمید و تسبیح و تقدیس
عرضه می‌دارم که یک روز دیگر زنده هستم و تو تنها خالق و معبود و اِله من هستی و در سلطانیت مطلق بی شریکِ تو، بندگی و زندگی می‌کنم.

***
- نشانی سایت استاد: https://shamsotalea.com

- نشانی کانال سروش و تلگرام:
zaynab_ir

- نشانی صفحه اینستاگرام: name_be_madaram

- نشانی مزار استاد: کرج، آرامستان بهشت سکینه (اتوبان کرج-قزوین، بعد از پل حصارک و کمالشهر)، قطعه 31، آلاچیق 706

طبقه بندی موضوعی

۱۰۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کلام بزرگان» ثبت شده است

گریه بر حسین علیه السلام و همنشینی با محرم

سه شنبه, ۲۷ تیر ۱۴۰۲، ۰۹:۲۲ ق.ظ

سلام برمحرم، سلام بر صاحب محرم، سلام بر پرچمدار محرم، سلام بر منتقم محرم

یک برگ توت در اثر تماس با نبوغ انسان، به ابریشم تبدیل می‌شود.

یک مشت خاک در اثر تماس با نبوغ انسان، به قصر بدل می‌شود.

یک درخت سرو در اثر تماس با نبوغ انسان، دگرگون می‌شود و به شکل مسجد و معبدی درمی‌آید.

یک رشته پشم گوسفند در اثر تماس با ابتکار انسان، به صورت لباسی فاخر در می‌آید.

اگر در برگ، خاک، چوب و پشم این امکان هست که ارزش خود را از طریق انسان، صد برابر بلکه هزار برابر کنند، آیا ما نمی‌توانیم با این بدن خاکی که نام انسان را حمل می‌کند، چنین کنیم؟! به‌راستی چقدر زمان لازم است که در اثر تماس با محرم حسینی، حسینی شویم؟! مراقب باش جا نمانیم!

 

 

سید عبدالکریم کفاش، هفته‌ای یک‌ مرتبه به محضر حضرت صاحب‌الزمان (عج) مشرف می‌شد. او در «ری» و جوار سید عبدالعظیم حسنی (ع) می‌زیست. روزی حضرت مهدی (عج) از او می‌پرسد: اگر ما را نبینی چه خواهی کرد؟ می‌گوید: می‌میرم! حضرت به او فرمودند: اگر چنین نبودی، ما را نمی‌دیدی.

وقتی از او علت باز شدن راه ملاقات را پرسیدند، فرمود: یک شب، جدم پیامبر ختمی مرتبت (ص) را در عالم رؤیا دیدم، از ایشان تقاضای ملاقات با حضرت را نمودم؛ فرمودند: در شبانه‌روز، دو مرتبه برای فرزندم سیدالشهدا (ع) گریه کن. از خواب بیدار شدم و این برنامه را به مدت یک‌سال اجرا نمودم، لذا به تشرّف خدمت آن حضرت نایل آمدم.

خوشا دردی که درمانش حسین است             خوشا جانی که جانانش حسین است

بـوَد فـرمـان‌روایِ کشــور دل                    خوش آن کشور که سلطانش حسین است

در توقیع شریف از ناحیه‌ی مقدسه‌ی امام زمان (عج) رسیده‌است: «فَلاَندُبَنَّکَ صَباحَاً وَ مَساءً وَ لَاَبکَینَّ لَکَ بَدَلَ الدُمُوعِ دَمَاً»؛ هر آینه صبح و شامگاهان بر تو می‌گریم و به جای اشک، برایت خون گریه می‌کنم.

پس یکی از خصوصیات حضرت، گریه بر جدش حسین بن علی (ع) است و کسی که این عمل را انجام دهد، موجبات خشنودی آن حضرت را فراهم نموده است.

دو کلام در بابِ حضرتِ ارباب

عباس محمود عقاد (نویسنده و ادیب مصری) می‌گوید: «جنبش حسین علیه‌السلام و رفتن او از مکه به سوی کشور عراق، حرکتی نیست که با سنجش حوادث امروز و با پیش‌آمدهای روزانه معمولی به آسانی بتوان در آن قضاوت کرد؛ زیرا جنبش حسین علیه‌السلام یکی از بی‌نظیرترین جنبش‌های تاریخی است که تاکنون در زمینه دعوت‌های دینی و یا نهضت‌های سیاسی پدیدار شده است.»

توماس کارلایل، فیلسوف، ادیب و مورخ مشهور انگلیسی می‌گوید: «بهترین درسی که از تراژدی کربلا می گیریم این است که حسین علیه السلام و یارانش، ایمان استوار به خدا داشتند؛ و پیروزی حسین علیه السلام با وجود اقلیتی که داشت، باعث شگفتی من است!»

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ محرم سال 1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

برای خواندن کلام بزرگان درخصوص امام حسین علیه السلام به ادامه مطلب مراجعه فرمایید. ادمین.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۰۲ ، ۰۹:۲۲
خادمه الزهراء

یک جرعه از جام غدیر – جرعه پنجم

جمعه, ۱۶ تیر ۱۴۰۲، ۰۱:۰۵ ب.ظ

با سلام و درود

غدیر، موهبت‌های الهی و زندگانی پُرنعمت:

نص زیارت نامه امیرالمؤمنین علی (ع)، در روز غدیر در دست است که امام هادی (ع)، امیرالمؤمنین علی (ع) را با آن زیارت نموده و علمای بزرگ‌مان آن را از دو تن از نایبان خاص امام زمان (عج)، (عثمان بن سعید، نایب اول و حسین بن روح نایب سوم که هر دو از اصحاب امام عسکری بوده‌اند) از ایشان، از پدرش امام هادی (ع) روایت کرده‌اند.

بنابراین روایت: زمانی‌که امام هادی (ع) از مدینه به سامرا احضار شد، فرزندش امام حسن عسکری (ع) وی را همراهی می‌کرد. چون به نجف اشرف رسیدند، کنار قبر جدشان امیرالمؤمنین علی (ع) ایستاده، امام هادی (ع) زیارت می‌خواند و امام عسکری (ع) آن را با پدر گرامی‌اش تکرار می‌کرد.

از ویژگیهای این زیارت، برخورداری‌اش از مفاهیم و مضامین بسیار بالایی است که در زیارت‌نامه‌های مأثور از امامان کمتر یافت می‌شود. به همین جهت شایسته است فرد زیارت کننده در مضامین آن تأمل کند، به ویژه آن قسمت که امام هادی (ع) جدش امیرالمؤمنین علی (ع) را مخاطب قرار داده، می‌فرماید:

«...لقد رفع الله فی الأولی منزلتک، و أعلی فی الآخرة درجتک، و بصّرک ما عَمِیَ علی من خالفک و حال بینک و بین مواهب الله لک»

خدا منزلت تو را در (سرای) نخست (دنیا) رفعت و در آخرت بلندی بخشید و آنچه را که مخالفانت و آنان‌که میان تو و مواهب الهی که برای تو فراهم شده بود، حایل گشتند و آن را نمی‌دیدند، بینا گرداند.

حال این مواهبی که خداوند برای امیرالمؤمنین علی (ع) خواسته بود و امام هادی (ع) درباره ممانعت مخالفان از اجرای آن توسط آن حضرت در میان امت سخن گفت، چه بود؟ آیا مخالفان، میان امام (ع) و دانش، عصمت، مقام امامت یا درجات عالی او نزد خداوند، حایل شدند؟ یقیناً چنین نبوده و تمام موارد یاد شده برای حضرتش محفوظ بود.

حقیقت این است که آن جماعت، مانع بین امیرالمؤمنین علی (ع) و مواهب الهی (برای مردم) شدند، یعنی او را از حق حکومت و اجرای آنچه خداوند در این زمینه به حضرت عطا کرده بود، بازداشتند و بر اثر همین امر زیان‌های جبران‌ناپذیری بر خودشان (مسلمانان) وارد شد.

اگر امیرالمؤمنین علی (ع) از مقام خلافتش کنار گذاشته نمی‌شد و پس از پیامبر اکرم (ص) حکومت را خود به دست می‌گرفت، به یقین حکومتی کاملا منطبق با حکومت پیامبر (ص) می‌داشت، با یک تفاوت و آن اینکه چنان‌که پیامبر (ص) در حدیث منزلت فرمود امیرالمؤمنین علی (ع) مقام رسالت نداشت.

امیرالمؤمنین (ع) در این‌باره می‌فرمایند:

«و لو أن الأمۀ منذ قبض الله نبیَّه اتبعونی و أطاعونی لأکلوا من فوقهم و من تحت أرجلهم رغداً إلی یوم القیامة»

اگر امت از زمان ارتحال رسول خدا (ص) از من پیروی و فرمانبرداری می‌کردند، به یقین از فرازشان و از زیر پایشان تا روز قیامت گوارا و بی‌دغدغه می‌خوردند (زندگی‌ای سراسر آسایش و پرنعمت داشتند).

در این سخن امام (ع) واژه «رَغَد» به کیفیت؛ و واژه «إلی یوم القیامة» به کمیّتِ سعادتمندی و رفاه زندگی تصریح دارد. «رغد» در لغت به معنای زندگی بدون سختی و تلخ‌کامی و جامعه پاک از فقر، بیماری، جهل، جنگ، منازعات، نگرانی، مشکلات، زندان و گرفتاری و محنت‌ها می‌باشد و البته آنچه بدان اشاره شد، بخشی از مفاهیم واژه رَغد است.

بنابر فرمایش امیرالمؤمنین علی (ع) اگر آن حضرت بلافاصله پس از پیامبر (ص) حکومت بر امت را به دست می‌گرفت و تمام اهداف غدیر تحقق می‌یافت، مردم تا واپسین روز زندگی این عالم از تمام خیرات و نعمت‌های الهی برخوردار می‌شدند؛ و جهان امروز شاهد این همه مظاهر ناخوشایند، مانند: بیماری، گرفتاری، محنت، خون‌ریزی، ستمگری، فقر، گسست پیوندهای خویشاوندی و منازعات و جز آن نبود. به یک سخن، برخورداری افراد جامعه از تمام نعمت‌ها و رها بودن از تمام مشکلات مادی و معنوی، ترجمان رَغد است.

حرز غدیر:

پیامبر اکرم (ص) این تعویذ را در روز غدیر خوانده است. بنابراین، شما نیز پیش از شروع به اعمال این روز، آن را بخوانید تا شما را از همه‌ى چیزهایى که از آن بیم دارید، ایمن بگرداند. این حرز به این صورت است:

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ بِسْمِ اللَّهِ خَیْرِ الأسمَاءِ بِسْمِ اللَّهِ رَبِّ الْآخِرَةِ وَ الْأُولَى وَ رَبِّ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ الَّذِی لَا یَضُرُّ مَعَ اسْمِهِ کَیْدُ الْأَعدَاءِ وَ بِهَا تُدفَعُ کُلُّ الأَسوَاءِ وَ بِالْقِسَمِ بِهَا یَکفَى مَنِ استَکفَى

اللَّهُمَّ أَنتَ رَبُّ کُلِّ شَی‏ءٍ وَ خَالِقُهُ وَ بَارِئُ کُلِّ مَخْلُوقٍ وَ رَازِقُهُ وَ مُحْصِی کُلِّ شَیْ‏ء وَ عَالِمُهُ وَ کَافِی کُلِّ جَبَّارٍ وَ قَاصِمُهُ وَ مُعِینُ کُلِّ مُتَوَکِّلٍ عَلَیْهِ وَ عَاصِمُهُ وَ بِرُّ کُلِّ مَخْلُوقٍ وَ رَاحِمُهُ لَیسَ لَکَ ضِدٌّ فَیُعَانِدَکَ وَ لَا نِدٌّ فَیُقَاوِمَکَ وَ لَا شَبِیهٌ فَیُعَادِلَکَ تَعَالَیتَ عَنْ ذَلِکَ عُلُوّاً کَبِیراً

اللَّهُمَّ بِکَ اعتَصَمْتُ وَ استَقَمْتُ وَ إِلَیکَ تَوَجَّهْتُ وَ عَلَیکَ اعتَمَدْتُ یَا خَیرَ عَاصِمٍ وَ أَکرَمَ رَاحِمٍ وَ أَحکَمَ حَاکِمٍ وَ أَعلَمَ عَالِمٍ مَنِ اعتَصَمَ بِکَ عَصَمتَهُ وَ مَنِ استَرحَمَکَ رَحِمتَهُ وَ مَنِ استَکفَاکَ کَفَیتَهُ وَ مَنْ تَوَکَّلَ [عَلَیکَ‏] أَمِنْتهُ وَ هَدَیتَهُ سَمعاً لِقَوْلِکَ یَا رَبِّ وَ طَاعَةً لِأَمْرِکَ [بِأَمْرِکَ‏]

اللَّهُمَّ أَقُولُ وَ بِتَوْفِیقِکَ أَقُولُ وَ عَلَى کِفَایَتِکَ أعَوِّلُ وَ بِقُدرَتِکَ أَطُولُ وَ بِکَ أَستَکْفِی وَ أَصُولُ‏ فَاکْفِنِی اللَّهُمَّ وَ أَنْقِذْنِی وَ تَوَلَّنِی وَ اعْصِمْنِی وَ عَافِنِی وَ امنَعْ مِنِّی وَ خُذْ لِی وَ کُنْ لِی بِعَیْنِکَ وَ لَا تَکُنْ عَلَیَّ اللَّهُمَّ أَنتَ رَبِّی عَلَیکَ تَوَکَّلْتُ وَ إِلَیکَ أَنَبْتُ وَ إِلَیکَ المَصِیرُ وَ أَنتَ عَلَى کُلِّ شَیْ‏ء قَدِیر».

عیدانه

پرسیدند: حال عارفان چگونه است؟ گفت: حال عارفان چون روزگار بهاری است؛ که رعد می‌غرد و ابر می‌بارد و برق می‌سوزد؛ و باد می‌وزد و شکوفه می‌شکفد و مرغان بانگ می‌کشند.

دل عارف هم چنین است؛ به چشم می‌گرید، به لب می‌خندد، به دل می‌سوزد، به سر می‌بازد، نام دوست می‌گوید و بر در او می‌گردد.

در این غروب عید، آبی به چشم بیاور و لبخندی بزن و آتش عشق در دل شعله‌رو کن و با سر به کوی جانان بیا و بلند بگو: «یـــا عـلـی».

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 18ر6ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۰۲ ، ۱۳:۰۵
خادمه الزهراء

یک جرعه از جام غدیر – جرعه چهارم

جمعه, ۱۶ تیر ۱۴۰۲، ۱۲:۵۳ ب.ظ

با سلام و تبریک عیدالله الاکبر

در عظمت غدیر همین بس که خِرد و فهم همگان جز معصومین در شناخت و درک ژرفای عظمت غدیر در آسمان و نزد افلاکیان، قاصر و ناتوان است. و درک و شناخت آنچه از پیشوایان معصوم (ع) درباره عظمت غدیر به ما رسیده است و شناخت این‌که بزرگداشت غدیر، در حقیقت بزرگداشت عدالت، مدیریت صحیح در امور معیشت و تأمین امنیت مردم و وانهادن ستمگری، اجحاف و تبعیض است، خود مرتبه‌ای از شناخت غدیر است و همین ما را بسنده است.

زمانی‌که امیرالمؤمنین علی (ع) به مقتضای (فرمان خدا در) غدیر حاکم باشد، بدین معناست که همگان (بدون تبعیض طبقاتی و موقعیت‌های اجتماعی) در امنیت و آرامش به سر خواهند برد و گرسنه، نیازمند، گمراهی و انحراف وجود نخواهد داشت؛ و فرودست‌ترین مردم در محضر عدالت، با فرادست‌ترین افراد، حتی حاکمان، یکسان خواهد بود و اگر در حال حاضر در جایی آسایش و نعمت‌های نسبی دیده شود، بی‌تردید در برابر اقیانوس موهبت‌های امیرالمؤمنین علی (ع) به‌سان قطره‌ای بیش نیست.

بزرگترین عید خدا:

روز غدیر در حقیقت، روح و جوهر تمام روزهای مقدس و الهی است. از این رو بزرگ داشتن و زنده نگاه داشتن غدیر، احیای عید فطر، عید قربان، روز جمعه و تمام عیدهاست، چه اینکه پایندگیِ عدالت، انصاف و تمام ارزش‌هایی که سبب آفرینش و ارسال پیامبران از سوی خدا بوده، در غدیر خلاصه می‌شود.

روزها و مناسبت‌ها هرچند بزرگ؛ و دعا و اعمال خاصی در آن وارد شده باشد، زمانی عید خواهند بود که از سوی شرع اقدس به چنین صفتی خوانده شوند. از میان این روزها و مناسبت‌ها، روز غدیر در زبان روایات به‌سان عید فطر و عید قربان و روز جمعه، عید خوانده شده است؛ و بلکه با صیغه تفضیلی، مانند «أفضل الأعیاد؛ برترین عیدها» و «عیدالله الأکبر؛ عید بزرگتر خداوند».

خداوند هر پیامبری که مبعوث فرمود، (آن پیامبر) این روز را عید گرفت و حرمت آن را شناخت. بنابراین، عید غدیر، تنها به امیرالمؤمنین علی(ع) اختصاص ندارد، بلکه روز پیامبر گرامی اسلام است و به‌حق می‌شود آن را یوم الله نیز دانست، چرا که خواسته و اراده رسول(ص) و امیرالمؤمنین علی(ع) در امتداد اراده خداوند متعال است.

درباره‌ی عظمت این روز روایت شده است که امام صادق (ع) به یکی از اصحاب خود فرمود: شاید بپنداری که خدای عزوجل روزی بزرگتر از آن (روز غدیر) آفریده باشد؟ نه به خدا، نه به خدا (چنین نیست).

از این بیان‌ها روشن می‌شود که روز غدیر همسنگ روز دَحْوُالارض، نیمه ماه رجب، نوروز و امثال آن نیست، بلکه به مراتب از این روزها، با عظمت‌تر و ارجمندتر است.

روایات رسیده از پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع)، روز غدیر را بزرگ‌ترین عید خدا خوانده‌اند.

روایتی که از امام رضا (ع) درباره‌ی برکت غدیر نقل شده، نشان از عظمت و ارجمندی بیشتر روز عید غدیر دارد. آن حضرت می‌فرماید: و در روز غدیر دو برابر آنچه در ماه رمضان و شب قدر و شب عید فطر از دوزخ آزاد شده‌اند، (از کیفر و آتش جهنم) آزاد می‌شوند.

برخی آداب روز غدیر:

امام صادق (ع) درباره روز غدیر فرموده است: ... روزه روز غدیر خم با روزه گرفتن در تمام عمر دنیا همسنگی می‌کند، یعنی اگر کسی (از آغاز پیدایش) تا پایان دنیا عمر کند و همه را روزه بدارد، پاداش روزه روز غدیر بدو داده می‌شود؛ و روزه این روز نزد خدای عزوجل معادل یکصد حج و یکصد عمره مقبول در سال است و این روز، بزرگترین عید خداوند است.

امیرالمؤمنین علی (ع) فرمود: یک درهم (صدقه دادن) در روز غدیر، با هزار هزار درهم (صدقه در غیر غدیر) برابر است.

و البته پیامبر اکرم(ص) فرمودند: راهنمایی به کار نیک (در پاداش) همانند کسی است که آن را انجام داده باشد.

با کنارهم قرار دادن دو روایت پیشین به این نتیجه خواهیم رسید که اگر انسان نتواند در روز غدیر صدقه بدهد، اما دیگران را به دادن صدقه تشویق کند یا به گونه‌ای سبب شود، دیگری صدقه بدهد، پاداشی همسنگ پاداش صدقه دهنده دارد.

نمازی جهت توسل به صاحب غدیر:

دو رکعت نماز توسل به امام علی (ع) بدین‌گونه: دو رکعت نماز مانند نماز صبح خوانده شود و بعد از سلام، سجده می‌روی و ۴۰ مرتبه می‌گویی:

«اللّهُمَ إنّیِ اَسَئلُکَ بِروُح علی بن اَبی طالب ألذِی ما أشرکَ بِاللّه طَرفَة عَینٍ أن تَقضِی حاجتی»

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 17ر6ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۰۲ ، ۱۲:۵۳
خادمه الزهراء

یک جرعه از جام غدیر – جرعه سوم

جمعه, ۱۶ تیر ۱۴۰۲، ۱۲:۳۹ ب.ظ

با سلام و درود و تبریک عیدالله الأکبر.

غدیر، تبلور منش و روش امیرالمؤمنین علی (ع) است؛ روشی که هیچ اختلاف و تعارضی با روش رسول خدا (ص) ندارد و به دیگر سخن: «اگر امیرالمؤمنین (ع) کنار گذاشته نمی‌شد، تنها کسی بود که تمام قرآن را به مرحله عمل در می‌آورد».

توجه داشته باشیم که جمله‌ی فوق مفهوم بسیار بلند و ژرفی دارد که باید در آن تأمل کرد زیرا مردم معمولا به بخشهایی از قرآن عمل می‌کنند، اما تمام آنان ستوده نیستند، چه اینکه خداوند یهود را از آن جهت مورد نکوهش و توبیخ قرار داد که می‌گفتند: «...نُؤْمِنُ بِبَعْض وَنَکْفُرُ بِبَعْض»؛... به بعضی ایمان داریم و بعضی را انکار می‌کنیم. آنچه مهم است، اینکه انسان به تمام قرآن عمل کند و به تمام آنچه در قرآن آمده است، ایمان داشته باشد.

اما نکته مهم در اینجاست که پس از پیامبر (ص) عملی کردن تمام احکام قرآن، تنها از امیرالمؤمنین علی (ع) برمی‌آمد و در صورتی که حضرت، متصدی عملی کردن تمام قرآن می‌شد، این سخن خداوند تحقق می‌یافت که فرمود: «... قطعاً از بالای سرشان (برکات آسمانی) و از زیر پاهایشان (برکات زمینی) برخوردار می‌شدند».

حال ببینید در صدر اسلام چه حادثه‌ای رخ داد و چه کسی مقام امیرالمؤمنین علی (ع) را که بایسته او بود، غصب کرد؟ و به جای شیوه‌ای که می‌بایست با شیوه رسول خدا (ص) همسو باشد، چه شیوه‌ای را به کار بست و سیره او چگونه بود؟ و آنگاه داوری کنیم.

اگر به امیرالمؤمنین (ع) فرصت داده می‌شد تا پس از پیامبر (ص) و بدون فوت وقت، حکومت را در دست بگیرد، به یقین، مردم به بهترین شکل از نعمت‌های مادی و معنوی برخوردار می‌شدند.

دردناک‌تر اینکه پس از یک دوره ۲۵ ساله خانه‌نشینی و هنگام قرار گرفتن امیرالمؤمنین (ع) در منصب خلافت ظاهری که کمتر از پنج سال به طول انجامید، جماعت بدخواه و دنیاطلب و حق‌ستیز، امام را به حال خود وانگذاشتند، بلکه سه جنگ بزرگ علیه حضرتش راه انداختند: جنگ‌های جمل، صفین و نهروان.

اما با وجود تمام این مشکلات و با توجه به مدت کوتاه حکومت آن حضرت، تاریخ چونان آینه‌ای، منش و روش حکومتی آن حضرت را منعکس کرده است. در حقیقت، اسلام بسان چشمه زلالی است که پیامبر (ص) آن را پدید آورد و آبی گوارا از آن روان ساخت، اما دیگران با مصادره آن، به زهر نفاق و تفرقه افکنی و اختلاف خویش، آلوده‌اش کردند.

آن‌گاه که امیرالمؤمنین (ع) زمام حکومت را در دست گرفت، سخت کوشید تا چشمه جوشان سعادت را که از پیامبر (ص) بر جای مانده بود، از سموم نفاق و اختلاف و بدخواهی و کینه‌توزی بپالاید تا برای نوشندگان آن، گوارا گردد.

در واقع بخشی از خطبه حضرت زهرا (ع) در جمع زنان مدینه به همین امر اشاره دارد، آنجا که فرمود: «... وای بر آنان، (منصب امامت را) از جایگاه و لنگرگاه رسالت، به کدامین سو بردند! سپس پیمانه را از خون تازه پر کردند».

مسلّم این است که اگر امیرالمؤمنین علی (ع) از سوی مخالفان، ۲۵سال خانه‌نشین نمی‌شد و بلافاصله پس از پیامبر (ص) حکومت را به دست می‌گرفت، طی سی سال حضور فعال حضرتش، مردم با معیارهای او پرورش می‌یافتند و جهانیان از برکات غدیر برخوردار شده، به منزلتی بس بزرگ می‌رسیدند و به دور از منازعات نژادی، قومی و جز آن، از چشمه جوشان غدیر سیراب می‌گشتند.

روایتی وجود دارد که باید در آن اندیشید و تأمل نمود. این روایت مؤید سخن ما درباره دستاوردهای تحقق اهداف غدیر است و مفاد آن این است که اگر غدیر تحقق می‌یافت: «... در میان این امت، دو شمشیر به مصاف یکدیگر نمی‌رفتند (حتی بین دو نفر جنگی رخ نمی‌داد)».

این سخن نه از سر گزافه‌گویی، بلکه گفته فرزند امیرالمؤمنین (ع) و حقیقتی است بایسته تأمل؛ که امروزه می‌بینیم تقریباً در سراسر گیتی، عرصه جنگ، استبداد، کشتار، خشونت و به بردگی کشیدن مردم شده است. که تماماً پیامد نفی غدیر است؛ پیامدی که حضرت صدیقه طاهره، فاطمه زهرا (س) نسبت به آن هشدار داد و فرمود: ... آن گاه با ظرف (چوبین) خون تازه بدوشید (بریزید) و زهری کشنده و تلخ بدروید. (بدانید) آن گاه است که باطل‌کاران زیان می‌بینند و آیندگان، فرجام کار پیشینیان را خواهند دید، پس (در آن روزگار) به میل خود دست از جان خویش بشویید، و برای فتنه سختْ ترساننده، خویش را آماده کنید؛ و ( خویش را) به (چیرگی) شمشیری بی‌رحم و برنده؛ و کشتاری فراگیر؛ و استبدادی از ستمگران مژده دهید (تیغ برنده و کشتاری فراگیر و استبدادی که) سهم (یا دارایی) تان را بی‌مقدار و کِشت‌تان را (چنان) درو کند (که گویی پیش‌تر وجود نداشته است) (کنایه از ویرانی و ظهورحکومت ظالم)؛ بر شما دریغ می‌خورم و چه توان کرد که (آنچه خدا به ما داده و ما را بدان، منزلت و بزرگی بخشیده) بر شما پوشیده است، آیا ما (باید) شما را در حالی‌که بدان (منزلت و بزرگی) اکراه دارید به (پذیرفتن) آن وادار کنیم؟!

آری، چنین است. آنان مسیر را منحرف کردند و تمام آنچه تاریخ اسلامی با آن دست به گریبان بوده و محنت‌ها و تنگناهایی که امروزه شاهد آنیم، پیامد فتنه‌ی بزرگی است که پس از ارتحال پیامبر اکرم (ص) چهره نمود.

اما در خطبه‌ی غدیر، امید به کوتاه شدن دست خودکامگان، نجات دادن بشریت از وضع بسیار بد و وحشتناک فعلی و رسیدن به ساحل امنیت، رفاه، عدالت و آزادی داده شده است؛ آنجا که نوید ظهور منجی عالم بشریت داده شده است:

معرفی حضرت مهدی (عج) و نوید ظهور ایشان در خطبه‌ی غدیر:

🌷 ای مردم! آگاه باشید که خاتم امامان از ما، مهدی قائم است.

🌷 آگاه باشید که او بر (تمام) دین (ها) پیروز خواهد شد.

🌷 آگاه باشید که او از ظالمان انتقام خواهد گرفت.

🌷 آگاه باشید که او گشاینده و نابود کننده‌ی دژها (ی کفر) است.

🌷 آگاه باشید او کشنده‌ی قبایل شرک است.

🌷 آگاه باشید او (انتقام) خون اولیای خدا را خواهد گرفت.

🌷 آگاه باشید او یاور دین خداست.

🌷 آگاه باشید او برگیرنده از دریای ژرف (دانش الهی) است.

🌷 آگاه باشید او هر صاحب فضل؛ و هر جاهلی را می‌شناساند.

🌷 آگاه باشید او برگزیده‌ی خداوند است.

🌷 آگاه باشید او وارث تمام علوم و محیط به همه‌ی دانش‌ها است.

🌷 آگاه باشید او از خدای عزوجل خبر داده؛ و گرویدن به خداوند را به همگان یادآوری می‌کند.

🌷 آگاه باشید که او رشید (راه یافته) و سدید (استوار) است.

🌷 آگاه باشید که کارها بدو سپرده می‌شود.

🌷 آگاه باشید پیشینیان به (آمدن) او مژده داده‌اند.

🌷 آگاه باشید او حجت ماندگار است که حجتی پس از وی نباشد.

🌷 آگاه باشید تنها، چیزی حق است که با او (همسو) باشد.

🌷 آگاه باشید تنها، نور (روشنی بخش) نزد او است.

🌷 آگاه باشید هیچ کس بر او چیره نشود و هیچ کس در برابر او یاری نگردد.

🌷 آگاه باشید او ولیّ خدا در زمینش و داور او در میان خلقش؛ و در نهان و آشکار امانت‌دار اوست.

سخن آخر اینکه باید در این مناسبت شکوهمند، با اهل بیت و صاحب غدیر و به ویژه کسی که وجودش در خطبه‌ی غدیر، نوید داده شده است، تجدید بیعت کرده، با آن پاکان، پیمان فرمانبرداری و ولایت ببندیم؛ و بدانیم که بر ما واجب است با قلم و بیان و مال و گفتار و کردار خویش، بیش از پیش، آموزه‌های نورانی غدیر را به خودمان و مردم بشناسانیم تا از این رهگذر؛ و با ظهور منجی عالم بشریت، جهان تشنه معنویت، از چشمه زلال غدیر سیراب گردد.

از خدای متعال مسئلت داریم توفیق شناخت حرمت و عظمت این روز شکوهمند را به همگان عطا فرماید. ان‌شاءالله.

ذکر:

۱۲۱ مرتبه ذکر «یا علی فُکَ الباب» را به همراه خانواده برداریم.

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 17ر6ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۰۲ ، ۱۲:۳۹
خادمه الزهراء

یک جرعه از جام غدیر – جرعه دوم

جمعه, ۱۶ تیر ۱۴۰۲، ۱۲:۱۸ ب.ظ

با سلام و عرض تبریک و تهنیت به حضور مبارک تمام عاشقان مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی (ع).

عید غدیر است و دلهای مؤمنین و مؤمنات غرق در شادی و سرور است. ما هم به مناسبت این ایام سعی در بالا بردن معارفمان هرچند اندک از مولایمان علی(ع) و اهل بیت ایشان داریم بنابراین طی این چند روز، مختصر مباحثی را خدمت شما بزرگواران به بضاعت اندکمان تقدیم می‌کنیم.

ولایت، آخرین حکم و فریضه‌ی فرو‌ فرستاده شده از جانب خداوند بر پیامبرش.

 ولایت، اِتمام تمام نعمت‌های معنوی و دنیوی.

پس از آنکه رسول خدا (ص) در غدیر خم، رسالت خود را با اعلام جانشینی و امامت امیرالمؤمنین علی (ع) به انجام رساند، خدای متعال آیه‌ی کمال بخشیدن به دین و تمامیت دادن به نعمت را فروفرستاده، فرمود:

«الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِینًا»؛ امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم؛ و اسلام را برای شما (به عنوان) آیینی برگزیدم.

رسول گرامی اسلام (ص) درباره این روز فرمود: و آن (روز غدیر) روزی است که خداوند دین را در آن کمال بخشید و نعمت را بر امت من تمام گرداند و دین اسلام را برای آنان برگزید.

از این سخن رسول خدا (ص) به روشنی بر می‌آید که با اعلان ولایت و امامت امیرالمؤمنین علی (ع) به عنوان فرمان واجب حق تعالی بر مسلمانان، دین اسلام کمال یافته و هم بدین وسیله، خدای متعال نعمتهای خویش را بر بندگانش تمام گردانده است. بنابراین می‌توان این واقعه را به‌عنوان آخرین واجب قلمداد کرد:

از امام باقر (ع) روایت شده است که فرمود: آخرین (حکم) واجبی را که خداوند فروفرستاد، ولایت بود آنجا که فرمود:

امروز دین شما را برایتان و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم؛ و اسلام را برای شما (به عنوان) آیینی برگزیدم و پس از این (فریضه) تا زمانی‌که رسولش را نزد خویش فرا خواند، دیگر چیزی از فرایض فرو نفرستاد.

بر اساس آنچه بیان شد، خدای منان احکام و واجبات را یکی پس از دیگری فروفرستاد و آنها را با «ولایت» به پایان رسانید و آن‌گاه آیه‌ی «اکمال دین» از سوی حضرتش نازل شد تا همگان بدانند پس از «ولایت» فریضه‌ی دیگری نخواهد بود؛ دیگر همگان می‌دانستند که در نبود پیامبر (ص) می‌بایست از امیرالمؤمنین علی (ع) به عنوان جانشین پیامبر (ص) پیروی کنند و این، آخرین حکم و فریضه‌ای است که خداوند بر پیامبرش فروفرستاده است.

نکته در خور توجه آیه‌ی «اکمال دین» این است که خدای متعال، اتمام نعمت بر خلق را با موضوع «ولایت» از پیوندی تنگاتنگ برخوردار فرموده و به دیگر بیان، همان‌طور که کمال‌یافتگی دین در گرو ولایت محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و خاندان پاک اوست، چنین ولایتی مسلمانان را از تمامیت نعمت‌ها برخوردار می‌کند.

البته نعمت مورد نظر آیه‌ی کریمه، تمام گونه‌های ظاهری و باطنی آن را در بر می‌گیرد، مانند: عدالت، مساوات، همبستگی، برادری، اخلاق، دانش، آرامش روحی، آزادی و ...؛ خلاصه اینکه تمام گونه‌های نعمت‌ها را شامل می‌شود.

از همین رو، نظریه‌ی آنان که می‌کوشند نعمت مورد اشاره‌ی قرآن را تنها به شریعت و نعمت‌های معنوی تفسیر کنند قابل تأمل و نظر است چه اینکه آیه‌ی مورد نظر به اصل نعمت نپرداخته، بلکه صریح آیه، اتمام نعمت را بیان می‌کند که شامل تمام گونه‌های نعمت است.

نه تنها در این آیه، که هر جایی از قرآن کریم سخن از اتمام نعمت به میان آمده، مراد تمام نعمت‌هایی است که انسان در این جهان از آن برخوردار می‌شود.

به دیگر سخن، پذیرفتن ولایت امیرالمؤمنین علی (ع) با تمام لوازم آن، که خداوند در غدیر خم آن را بر مسلمانان واجب گرداند، اثر تکوینی داشته، مردم را از خیرات و برکات بی‌شمار آسمان و زمین بهره‌مند می‌کند.

خدای متعال درباره‌ی تأثیرپذیری از فرمان حضرتش می‌فرماید: و اگر آنان به تورات و انجیل و آن چه از جانب پروردگارشان به سویشان نازل شده است، عمل می‌کردند، قطعاً از بالای سرشان (برکات آسمانی) و از زیر پاهایشان (برکات زمینی) برخوردار می‌شدند.

صاحب مدرسه غدیر، یعنی امیرالمؤمنین علی (ع) در عظمت و منزلت، در مرتبه پس از پیامبر اکرم (ص) است، چه اینکه وی چنان منزلت والایی دارد که هیچ‌کس را یارای همسنگی با او نیست. از همین رو امام صادق (ع) درباره‌ی «حکم بن عتیبه» که می‌خواست از غیرِ طریقِ علی (ع) به مراتب خداشناسی دست یابد، فرمود: برود و شرق و غرب را در نوردد. آگاه باشید که به خدا سوگند (هر کجا که رود) به علم (واقعی) دست نخواهد یافت، مگر از محضر کسانی‌که جبرئیل بر آنان نازل شده است.

حق نیز همین است که روی برتافتن از مدرسه و فرهنگ پیامبر و اهل بیتش، دلیل روشن و خدشه‌ناپذیرِ تیره‌روزی و سیه‌بختی است؛ و دانش، هر مرتبه و جایگاهی داشته باشد، اگر از خاستگاهی جز خاندان رسالت به دست آید، ارج و ارزش نخواهد داشت، زیرا چنین دانشی از ارزش‌های اخلاقی و معنوی تهی و از روح شریعت به دور است.

همچنین هر مسیری که به غدیر نرسد، علیه دین است و هرچه بر ضد و مخالف دین باشد، مخالف خدا و رسول و خاندان پاک اوست، چرا که تمام ارزش‌ها و والایی‌های اخلاقی در غدیر نهفته است و از آن جوشش می‌گیرد.

لطیفه‌ی کلام: ابجد سخن می‌گوید:

  • علی ابن ابیطالب ۲۱۷
  • لا یوصف ۲۱۷
  • هادی کُلِّ عَوالم ۲۱۷

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۰۲ ، ۱۲:۱۸
خادمه الزهراء

یک جرعه از جام غدیر – جرعه اول

جمعه, ۱۶ تیر ۱۴۰۲، ۰۶:۱۱ ق.ظ

با سلام و درود و تبریک ایام غدیریه

اگر کسی بر آن شود تا غدیر را در یک جمله معرفی کند، می‌تواند بگوید: غدیر پیمانه و ظرفی است که تمام فداکاری‌های رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در آن گرد آمده، گنجینه تمام احکام و آدابی است که خدای متعال بر پیامبر خویش فرو فرستاده است. این حقیقت و بُعد پیوند ناگسستنی بعثت و خاتمیت با غدیر، در این آیه از قرآن تبلور یافته که می‌فرماید:

یأَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَآ أُنزِلَ إِلَیکَ مِن رَّبِّکَ وَ إِن لَّمْ تَفْعلْ فَمَا بَلَّغتَ رِسَالَتَهُ

ای پیامبر، آنچه از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شده، ابلاغ کن و اگر نکنی پیامش را نرسانده‌ای.

 

توصیف دیگر غدیر این است که بوستان تمام فضایل، اخلاق، والایی‌ها، و خوبی‌هاست، بلکه غدیر عین والایی‌هاست و تحولات مدنی و فرهنگی و معنوی، وام دار غدیر هستند، چرا که مهم‌ترین عامل ماندگاری کیان دین و ملت اسلام است و منکر غدیرِ با این ویژگی‌ها، در حقیقت منکر تمام ارزش‌های والای اسلامی است. غدیر، مدرسه و فرهنگ امیرالمؤمنین علیه السلام است که می‌تواند تمام بشریت را قرین سعادت و شادکامی گرداند.

صاحب مدرسه غدیر، یعنی امیرالمؤمنین علیه السلام در عظمت و منزلت، در مرتبه پس از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است، چه این‌که وی چنان منزلت والایی دارد که هیچ کس را یارای همسنگی با او نیست.

لطیفه‌ی کلام: ابجد سخن می گویند.

  • علی ۱۱۰
  • ولی دین ۱۱۰
  • زبدة اَنام ۱۱۰
  • عزیز طاها ۱۱۰
  • لا اله اِلّا هو ۱۱۰
  • وجود کامل ۱۱۰
  • ولی انبیاء ۱۱۰
  • جلال الهی ۱۱۰
  • جمال اِله ۱۱۰

امیدوارم شیرینی و جاذبه‌ی کلام مولایمان امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام باعث شود تا فرصتی برای شناخت بهتر ائمه اطهار و ولایت آن بزرگواران و لزوم اطاعت و پیروی آنان قرار بدهیم تا بتوانیم روز قیامت تحت لوای ولایت آنان به منزل مقصود برسیم.

ساقی می بریز عید غدیر است                     ضامن عفو گنه خدای قدیر است

نازم آن چشم مست ناز به پیمای                   آنچه به جام و سبو و خم غدیر است

عیش و طرب پیشه کن به کوری دشمن          روز ولای علی امیر کبیر است

سید بطحا چه شد به جانب یثرب                  آمد جبرئیل کز خدای سفیر است

گفت که بلغ رسول اکرم سری                     کز اسد الله مستتر به ضمیر است

ساخت یکی منبر از جهاز شترها                    آنکه به خلق جهان بشیر و نذیر است

عرشه منبر برفت و بر سر دستش                  کرد بلند آن شهی که عرش سریر است

گفت علی سرور است و سید و مولا               حاکم و فرمان روا و شاه و امیر است

مظهر سر ابد علیم و حکیم است                   مظهر نور احد سمیع و بصیر است

شیخ غلامحسین فلسفی

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۰۲ ، ۰۶:۱۱
خادمه الزهراء

اسرار سرزمین عرفات، مشعر و منی

چهارشنبه, ۷ تیر ۱۴۰۲، ۰۷:۴۷ ق.ظ

 

زائران بیت خدا که عازم زیارت کعبه‌ی مقدسه و حرم رسول خدا (ص) هستند، باید با آشنایی به اسرار حج و زیارت، این ضیافت را استقبال کنند. اصولاً باید توجه کرد که تزکیه‌ی هر عملی به منزله‌ی بیان اسرار آن عمل است. قهراً همه‌ی اعمال دینی سرّی دارد نه تنها عبادات که معاملات نیز خالی از اسرار نیست؛ چون مسأله «یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَ الحِکمَةَ وَ یُزَکّیهِم» در سراسر معارف الهی ظهور کرده است؛ یعنی «تعلیم کتاب و حکمت»، هم به عقاید و اعمال و اخلاق عبادی برمی‌گردد و هم به مسایل تجاری، اقتصادی، سیاسی، نظامی و... ؛ «یُزَکّیهِم» برای بیان باطن اعمالی است که انسان با آن اعمال، خدای خود را «عبادت» می‌کند یا به دستور خدا امتثال می‌کند. پس بنابراین بیان هر عملی، سرّی دارد که توجه به آن، مایه‌ی تزکیه‌ی روح خواهد شد. و رسول خدا (ص) گذشته از اینکه مفسّر و مبیّن قرآن و معلم کتاب و حکمت است، مبیّن راز و رمز این کتاب و حکمت نیز هست. از این جهت، مُزَکّیِ نفوس هم می‌باشد.

فلسفه‌ی آشنایی با اسرار عبادتها:

بخش مهم «تزکیه‌ی نفوس» در پرتوی آشنایی با اسرار عبادتها و دستورهای دینی است. منتهی حج یک خصیصه‌ای دارد که ائمه (ع) و شاگردان آنها درباره‌ی اسرار آن، دستورات سودمند بهتر و بیشتری داده‌اند که یکی از آن رهنمودها، جریان مصاحبه‌ای بود که بین امام سجاد (ع) با شبلی اتفاق افتاده بود. این حدیث مضمون بسیار دقیق و برجسته‌ای دارد که اسرار حج را می‌آموزد.

حاجی در روز ترویه معمولاً احرام می‌بندد تا شب نهم را در سرزمین عرفات بماند و وقوف لازم روز نهم را درک کند. شب دهم از عرفات به مشعر برود در آنجا بیتوته کند و روز دهم بعد از طلوع آفتاب از آن محدوده عبور کند و وارد سرزمین منیٰ شود. وقتی وارد سرزمین منیٰ شد، قربانی، حلق و رَمیِ جَمَرات می‌کند.

اینها وظایفی است که در روز دهم و بعد از دهم باید انجام شود که بعضی از آنها واجب و برخی مستحب می‌باشد.

حقیقت حج این نیست که انسان فقط اعمال ظاهر را انجام دهد چنان‌که در برخی از روایات دیگر، غیر از جریان امام سجاد (ع) هم آمده است که فرمود: می‌دانید وقتی حاجی احرام بسته است چرا باید به عرفات برود و بعداً بیاید طواف کند؟ چون عرفات خارج از مرز حرم است و اگر کسی مهمان خدا بود، اول باید بیرون دروازه‌ی ورود، آنقدر دعا و ناله کند تا لایق ورود حرم شود لذا در عرفات، چه شب و چه روز عرفه و مخصوصاً در روز عرفه، دعای مخصوص دارد که جزء فضایل برجسته و وظایف مهم روز عرفه است. حتی اگر کسی در عرفات نباشد نیز یکی از فضایل برجسته‌ی آن روز، مسأله‌ی دعاست. مخصوصاً دعای عرفه سالار شهیدان، حسین بن علی(ع).

طبق بیانی که از امیرالمؤمنین علی (ع) رسیده است: زائر باید ابتدا خارج از محدوده‌ی حرم آنقدر دعا کند و خود را تزکیه و تطهیر کند تا لایق ورود مرز حرم شود. از این جهت گفته‌اند: قبل از طواف باید به عرفات یعنی بیرون دروازه رود زیرا اگر بنده‌ای بخواهد نزد مولایش حضور یابد، ابتدا باید پشت در آنقدر بایستد تا اجازه‌ی ورود بگیرد.

سرّ وقوف در عرفات:

حاجیان که در روز نهم به سرزمین عرفات می‌روند، آنجا دعا می‌کنند تا لیاقت کسب نمایند و در حقیقت اجازه‌ی ورود به خانه‌ی خدا را از خدا مسألت کنند. وقتی دعا و راز و نیاز به درگاه ذات اقدس اله کرده و لیاقت پیدا نمودند، آنگاه به محدوده‌ی حرم وارد می‌شوند. اسرار عرفات فراوان است که حداقل پنج سرّش در آن حدیث مرسل آمده است:

1-- وقوفِ در عرفات برای آن است که انسان به معارف و علوم الهی واقف شده و از اسرار الهی، نظام ربانی، نظام آفرینش حق و کیفیت پرورش ذات اقدس اله باخبر شود. بداند که خداوند به همه‌ی نیازهای او واقف است و برای رفع همه‌ی نیازمندی‌های او تواناست. خود را به خدا بسپارد و احساس کند که فقط بنده‌ی او و محتاج اوست و نه کس دیگر؛ و فقط او را اطاعت کند. طاعت او سرمایه است و وسیله‌ی هر بی‌نیازی است (وَ طَاعَتُهُ غنَاءٌ)

2-- باید در آنجا عارف شود و بداند که ذات اقدس اله، به صحیفه‌ی قلب و رمز و راز او آگاه است. یعنی آیه کریمه‌ی «إِنْ تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ یَعْلَمُ السِّرَّ» را در سرزمین عرفات به‌خوبی درک کند.

در آیه آمده است: شما هر حرفی که می‌زنید و هر کاری را که انجام می‌دهید و هر سرّی را که در درونتان دارید، خدا مستحضر است. راز نهانتان را می‌داند. حتی چیزهایی را که برای خود شما روشن نیست و به‌طور ناخودآگاه در زوایای شیار مغز، قلب و روحتان عبور می‌کند.

اگر انسان بداند که قلبش در مشهد و محضر حق است، همان‌طور که گناهِ زبان و دست و پا ندارد، گناه خیالی و فکری هم نمی‌کند. و یاوه در دل نیز ندارد همان‌طور که حرف باطل و یاوه بر لب ندارد، آرزوهای یاوه در دل نیز ندارد. همان‌طور که به کسی بد نمی‌گوید، بدِ کسی را نیز در دل نمی‌طلبد. و همان‌طوری‌که بدنش را تطهیر کرده، قلبش را نیز از خاطرات آلوده، تنزیه می‌کند.

3-- شایسته است کسی که در روز نهم در عرفات به‌سر می‌برد، از جبل الرحمه، آن کوه رحمت بالا رود و دعایی را که گفته‌اند سالار شهیدان حسین بن علی (ع) قسمت چپ آن کوه رو به کعبه ایستاد و خواند، بخواند.

«جبل الرحمة»در سرزمین عرفات است. امام سجاد (ع) فرمود: انسان وقتی بالای کوه رحمت می‌رود؛ راز و سرّ بالای کوه رحمت رفتن این است که بداند: خداوند رئوف و رحیم است «بکل مؤمن و مؤمنة و یتولی کل مسلم و مسلمة».

رحمت خاص الهی: خداوند به هر زن ومرد مسلمان، رئوف و مهربان و متولی هر مرد مسلمان است. گرچه ولایت خدا نسبت به همگان تکوینی است و او ولیّ کلّ است (هُنالِکَ الْوَلایَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ)؛ و گرچه رحمت خدا فراگیر و برای عموم است (رَحْمَتی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْ) ولی در کنار آن «رحمت عام»، «رحمت ویژه» و خاصی دارد که برای همه نیست.

این‌که فرمود: «کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلی نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ» و همچنین «رَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ فَسَأَکْتُبُهَا لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ»، رحمت خاص یعنی برای متقیان است.

(فَسَأَکْتُبُهَا لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ) من تنظیم و لازم می‌کنم برای خودم (فَسَأَکْتُبُهَا عَلی نَفْسِی لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ)، چون «کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلی نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ» عهده‌دار یک بخش است که خدا رحمت را بر خودش لازم کرده است. اما برای چه کسی، مشخص نکرده است؛ به عبارت دیگر این آیه که فرمود: «فَسَأَکْتُبُهَا لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ»، مشخص کرده است که «رحمت خاص را به چه کسی می‌دهد» اما مشخص نکرد «بر چه کسی لازم می‌کنم که رحمت خاص را بپردازد».

از مجموع دوآیه مشخص می‌شود خداوند بر خودش لازم کرده است که رحمت خاص را به پرهیزکاران بپردازد. جبل رحمت، انسان را به این راز و رمز آشنا می‌کند که: خدا یک رحمت خاص دارد برای مرد و زن «با ایمان» و رحمت خاصّ دیگری دارد برای مرد و زن «مسلمان».

بالای کوه رحمت رفتن، انسان را عارف و مزیّن به این سرّ می‌کند. یعنی نسبت به مرد و زن «مؤمن» رحمت خاص دارد و نسبت به مرد و زن «مسلمان» ولایت خاصّ. انسان یک نوع برخورد با انسانهای دیگر در سراسر عالم دارد و برخورد دیگری نیز با برادران و خواهران ایمانی و اسلامی.

وقتی بالای کوه رحمت رفت و به این سرّ آشنا شد، در رفتار، گفتار و نوشتارش آن را پیاده می‌کند. این سه راز از اسرار پنج‌گانه‌ی سرزمین عرفات است.

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 8ر6ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۰۲ ، ۰۷:۴۷
خادمه الزهراء

باقرالعلم بعدالنبی

دوشنبه, ۵ تیر ۱۴۰۲، ۰۹:۲۰ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

 با سلام و درود

به بهانه‌ی تسلیت شهادت پنجمین اختر تابناک آسمان ولایت، امام محمدابن علی علیه السلام، باقرالعلم بعدالنبی علیه‌السلام.

محمد بن مسلم که یکی از بهترین یاران حضرت امام محمد باقر (ع) است می‌گوید: با آنکه ملول و دردمند و حالم بسیار سنگین بود، خود را به مدینه رسانیدم.

چون حضرت امام محمد باقر (ع) از آمدنم باخبر شد و از درد و بیماری‌ام اطلاع یافت، ظرفی از شربت فراهم ساخت و به دست خدمتکارش داد تا به من برساند؛ و او نیز رسانید و گفت: بنوش زیرا حضرت فرمان داده تا ننوشیده‌ای بازنگردم؛ و من آن را که از بوی خوش مُشک سرشار بود، نوشیدم.

خدمتکار گفت: حضرت امر فرموده است به محض آنکه نوشیدی به ‌نزد من آی؛ و من آن را نوشیده و از جای برخاستم درحالی‌که پیش از آن، هیچ قادر نبودم بر پای خود بایستم ولی همین‌که آن شربت در جانم جای گرفت، گویی بند از پایم گشوده شد.

چون به خانه‌ی حضرت رسیدم و اجازه‌ی ورود خواستم، حضرت با صدای بلند فرمود: تندرست باشی، وارد شو؛ وارد شو؛ و من گریه‌کنان وارد شدم و به حضرت سلام کردم و دست و سرش را بوسیدم.

امام (ع) فرمود: محمد! چرا گریه می‌کنی؟ گفتم: فدایت شوم، برای غربتم و دوری سفر آخرت و نیز تنگدستی و هم از اینکه نمی‌توانم نزد شما باشم.

حضرت فرمود: اما تنگدستی؛ خدا دوستان ما را این‌گونه خواسته است و بلا و محنت را به‌سوی آنان شتابان ساخته. و اما آنچه از غربت گفتی؛ حضرت حسین (ع) را که در سرزمینی دور از ما و در کنار فرات است، سرمشق خود قرار ده. اما آنچه از دوری سفر گفتی؛ بدان که مؤمن در این دنیا و در میان این مردم همواره غریب است تا آنکه از این سرای به رحمت خدا درآید. اما اینکه گفتی دوست داری نزدیک ما باشی و ما را ببینی ولی نمی‌توانی؛ بدان‌که خدا از آنچه در باطنت می‌گذرد، آگاه است و تو را بر آن پاداش می‌دهد.

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 7ر6ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۰۲ ، ۰۹:۲۰
خادمه الزهراء

سلام بر ماه ذی‌الحجه، سلام بر حاجیان بیت‌الله الحرام، سلام بر رهروان بیت‌الله الحرام و سلام بر رهروان کوی یار در هر جای عالم که هستند و به هر کاری که مشغول هستند.

 در حال عبور از گذر ایام هستیم که خداوند برای تمامیت آن، احترام ویژه قائل شده و ارزش هر عمل مثبتی را حداقل دو برابر قرار داده. همانطور که دیه‌ی آدم هم در ماه حرام دو برابر می‌شود؛ ارزش هر انسانی نزد خداوند بالا می‌رود و صدالبته گناهان هم به درگاه الهی از زشتی و اثرات بدتری برخوردار هستند.

ماه ذی‌الحجه نزد خداوند از چنان احترامی برخوردار است که خداوند به ده شب آن قسم یادکرده و سپس به شب نهم و دهم آن‌هم جداگانه قسم یادکرده که دلائل و بررسی و تفسیر و تأویل این مطلب در جای دیگری باید صورت بگیرد. اما به‌راستی اگر بخواهیم از این ایام استفاده کنیم و به قرب الهی نزدیک شویم چه باید بکنیم؟

  • آیا به حج برویم؟
  • آیا دهه را روزه ‌بگیریم؟
  • آیا ذکر و نماز مخصوص این ایام را داشته باشیم؟
  • آیا به زیارت کربلا مشرف شویم؟

همه‌ی این‌ها مطلوب و پر ثواب است. اما خداوند برای قبولی اعمال شرطی در قرآن قرار داده و فرموده‌اند: «إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ» همانا خداوند فقط از اهل تقوا می‌پذیرد.

🌷 «ت» تقوا؛ ترک گناه،

🌷 «ق»؛ قیام برای انجام واجبات،

🌷 «و»؛ ورع و کناره‌گیری شدید از گناه،

🌷 «1»؛ اخلاص در عمل،

در هر کس این چهار عمل جمع شده او اهل تقوی است و خداوند اعمال مثبت او را می‌پذیرد.

شرط قبولی تقوی؛ و شرط تقوی؟

حرکت اول به‌سوی تقوی، ترک گناه است. مخصوصاً گناهان کوچک که البته همه گناهان بزرگ هستند؛ زیرا در محضر الهی صورت می‌گیرند و اصلاً تکرار گناهان صغیره آن گناه را کبیره می‌کند.

رسول اکرم (ص) در سفری در بیابان به همراهان فرمودند: هیزم جمع کنند. هر کس به طرفی رفت مدتی تفحص کردند و برگشتند. عرض کردند هیزمی در این صحرا نیست. حضرت فرمودند: بگردید، حتی خارهای کوچک را جمع کرده بیاورید. رفتند چنین کردند. تلی از چوب‌های کوچک و بزرگ جمع شد. حضرت فرمودند: گناهان شما هم همین‌طور انباشته می‌شود، خطاها و اشتباهات اول به نظر نمی‌آیند؛ اما کم‌کم در زندگی ما فاجعه به بار می‌آورند. فاجعه هم این است که به‌جایی ما را می‌رساند که دیگر نه خود خطا و نه اثر خطا و نه نتیجه‌ی آن برایمان مهم نخواهد بود.

روایتی بسیار زیبا از رسول اکرم (ص) خطاب به مولایمان علی علیه‌السلام:

 🌷سه برنامه است که هر کس خدا را با آن‌ها ملاقات کند از بهترین مردم است.

1- کسی که به آنچه بر او واجب است عمل کند؛ او برترین بنده است.

2- کسی که به‌روزی داده‌شده قناعت کند. (حریص نباشد)؛ او بی‌نیازترین مردم است.

3- کسی که از تمام حرام‌ها خودداری کند؛ او پارساترین بندگان خداست.

🌷 یا علی! اگر این سه چیز در کسی نباشد؛ عملش ناتمام است.

1- اخلاق که با آن با مردم مدارا کند.

2- حوصله و حلمی که با آن جهل جاهل را برگرداند.

3- قدرت و اراده‌ای که او را از خطا و اشتباه و گناه مانع گردد.

🌷 یا علی! اسلام عریان است، لباسش حیا، زینتش عفاف، جوانمردی‌اش عمل صالح و ستونش ورع و پارسایی است.

 

ای بزرگوار، گناهان کوچک مانند سنگریزه‌های جلوی پای ما هستند که برای زمین نخوردن باید مراقبشان باشیم. مواظب سنگریزه‌ها باشید.

روزی حکیمی در میان کشتزارها قدم می‌زد که با مرد جوان غمگینی روبه‌رو شد. حکیم گفت: «حیف است در چنین روز زیبایی غمگین باشی.» مرد جوان نگاهی به دور و اطراف خود انداخت و پاسخ داد: «حیف است؟! من که متوجه منظورتان نمی‌شوم!» گرچه چشمان او مناظر طبیعت را می‌دید اما به‌قدری فکرش پریشان بود که آنچه را که باید، دریافت نمی‌کرد.

حکیم با شور و شعف اطراف را می‌نگریست و به گردش خود ادامه می‌داد و درحالی‌که به‌سوی برکه می‌رفت از مرد جوان دعوت کرد تا او را همراهی کند. به کنار برکه رسیدند، برکه آرام بود. گویی آن را با درختان چنار و برگ‌های سبز و درخشانش قاب کرده بودند. صدای چهچهه پرندگان از لابه‌لای شاخه‌های درختان در آن محیط آرام و ساکت، موسیقی دلنوازی می‌نواخت. حکیم درحالی‌که زمین مجاور خود را با نوازش پاک می‌کرد از جوان دعوت کرد که بنشیند. سپس رو به جوان کرد و گفت: «خواهش می‌کنم یک سنگ کوچک بردار و آن را در برکه بینداز.»

مرد جوان سنگریزه‌ای برداشت و با تمام قوا آن را درون آب پرتاب کرد. حکیم گفت: «بگو چه می‌بینی؟» مرد جوان گفت: «من آب موج‌دار را می‌بینم.» حکیم پرسید: «این امواج از کجا آمده‌اند؟» جوان گفت: «از سنگریزه‌ای که من در برکه انداختم.» حکیم گفت: «پس خواهش می‌کنم دستت را در آب فروکن و حلقه‌های موج را متوقف کن.»

مرد جوان دستش را نزدیک حلقه‌ای برد و در آب فروکرد. این کار او باعث شد حلقه‌های جدید و بزرگ‌تری به وجود آید. گیج شده بود. چرا اوضاع بدتر شد؟ از طرفی متوجه منظور حکیم نمی‌شد. حکیم پرسید: «آیا توانستی حلقه‌های موج را متوقف کنی؟» جوان گفت: «نه! با این کارم فقط حلقه‌های بیشتر و بزرگ‌تری تولید کردم.» حکیم پرسید: «اگر از ابتدا سنگریزه را متوقف می‌کردی چه؟!». حکیم گفت: «ازاین‌پس در زندگی‌ات مواظب سنگریزه‌های بسیار کوچک اشتباهاتت باش که قبل از افتادن آن‌ها در دریای وجودت مانع آن‌ها شوی. هیچ‌وقت سعی نکن زمان و انرژی‌ات را برای بازگرداندن گذشته و جبران اشتباهاتت هدر دهی».

نکته:

🌻 آثار اشتباهات با توجه به بزرگی و کوچکی آن‌ها بعد از گذشت مدتی طولانی و یا کوتاه، محو و ناپدید می‌شوند. ]البته برخی گناهان آثار ابدی خواهند داشت، نظیر آن ظلمی که بر ائمه اطهار رفت[

🌻 همان‌طور که اگر منتظر بمانی حلقه‌های موج هم از بین خواهند رفت؛ اما اگر مراقب اشتباهات بعدی‌ات نباشی، همیشه دریای وجودت پر از موج و تشویش خواهد بود.

🌻 بهتر است قبل از انجام هر عملی بافکر و تدبیر عواقب آن را بسنجی و سپس عمل کنی. بعد از حادثه‌ای بیهوده دست‌وپا زدن فقط اوضاع را بدتر می‌کند.

🌻 گاهی بهترین عمل، بی‌عملی است. ]یعنی هیچ کاری نکردن، بهتر از بد عمل کردن، البته گاهی... نه همیشه[

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 2ر6ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ خرداد ۰۲ ، ۰۹:۳۶
خادمه الزهراء

مروارید فرصـت

سه شنبه, ۳۰ خرداد ۱۴۰۲، ۱۱:۳۷ ق.ظ

با سلام و عرض تبریک حلول ماه ذی‌الحجه بر تمام زائران و عاشقان بیت‌الله‌الحرام.

فرصت‌ها به‌سرعت برق و باد می‌آیند و می‌روند. ماه رمضان، شوال، ذی القعده، ذی الحجه؛ و چه بی‌توجه هستیم به اینکه آمد و رفت هرکدام از این ایام، بلعیده شدن تکه‌ای از عمر ماست و فرصتی تازه و نو که در اختیار ما قرار می‌گیرد و به‌سرعت از ما گرفته می‌شود.

 

 

فرصت، در فرهنگ دینی از تعابیر عجیبی برخوردار است؛

🌼 که گاهی فرموده‌اند: فرصت‌های خوب را دریابید زیرا فرصت‌ها همچون ابر می‌گذرند.

🌼 گاهی فرموده‌اند: فرصت، زودگذر است و دیریاب.

🌼 گاهی فرموده‌اند: فرصت، شکار است (یعنی به محض دیدن باید برای به‌دام انداختن و شکار کردنش، اقدام کنی وگرنه فرار کرده، از دست می‌رود).

🌼 گاهی فرموده‌اند: فرصت، غنیمت است.

🌼 گاهی فرموده‌اند: فرصت را دریاب قبل از آنکه از دست رفتنش موجب اندوه گردد.

🌼 و گاهی فرموده‌اند: به هرکس فرصتی دست دهد و او به انتظارِ دست دادن فرصت کامل و بهتر، آن را به‌تأخیر اندازد؛ روزگار همان فرصت را نیز از او برباید زیرا کارِ ایام، بردن است و روشِ زمان، از دست رفتن.

🌼 و فرموده‌اند: فرصت را دریاب قبل از آنکه به‌ اندوه تبدیل شود.

 

نوشته‌اند: شغل مردی، تمیز کردن ساحل بود. او هر روز مقدار زیادی از صدف‌های شکسته و بدبو را از کنار دریا جمع‌آوری می‌کرد و مدام به صدف‌ها لعنت می‌فرستاد چون کارش را خیلی زیاد می‌کردند. او باید هر روز آنها را روی هم انباشته می‌کرد؛ و همیشه این کار را با بداخلاقی انجام می‌داد.

روزی، یکی از دوستانش به او پیشنهاد کرد که خودش را از شر این کوه بزرگی که با صدف‌های بدبو درست کرده بود، خلاص کند. او با قدرشناسی و اشتیاق فراوان این پیشنهاد را پذیرفت.

یک سال بعد، آن دو مرد، در جایی یکدیگر را دیدند. آن دوست قدیمی از او دعوت کرد تا به دیدن قصرش برود. وقتی به آنجا رسیدند، مرد نظافتچی نمی‌توانست آن همه ثروت را باور کند و از او پرسید، چطور توانسته چنین ثروتی را به‌دست بیاورد؟!

مرد ثروتمند پاسخ داد: من هدیه‌ای را پذیرفتم که خداوند هر روز به تو می‌داد و تو قبول نمی‌کردی! در تمام صدف‌های نفرت‌انگیز تو، مروارید نهفته بود!

بیشتر وقت‌ها، هدایا و موهبت‌های الهی در بطن خستگی‌ها و رنج‌ها نهفته‌اند، این ما هستیم که موهبت‌هایی را که خدا عاشقانه در اختیار ما قرار می‌دهد، ندانسته رد می‌کنیم.

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 1ر6ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۰۲ ، ۱۱:۳۷
خادمه الزهراء