در حدیـقه‌ی سـبـز دعـا

دعاها، مناجاتها، سخنرانی‌ها و مطالب ارزشمندی که از استـادمان مرحومه حاجیه خانم اکبری (ح.عاشوری) به یادگار مانده است در این دفتر، ثبت و ضبط می‌شود ان‌شاءالله. این وبلاگ در دست تکمیل و به روزرسانی است.

در حدیـقه‌ی سـبـز دعـا

دعاها، مناجاتها، سخنرانی‌ها و مطالب ارزشمندی که از استـادمان مرحومه حاجیه خانم اکبری (ح.عاشوری) به یادگار مانده است در این دفتر، ثبت و ضبط می‌شود ان‌شاءالله. این وبلاگ در دست تکمیل و به روزرسانی است.

در حدیـقه‌ی سـبـز دعـا

استاد ارجمند، مرحومه حاجیه خانم اکبری (ح.عاشوری) از بزرگترین مبلغان و سخنرانان مذهبی تهران و کرج بودند که در دی ماه 1400 به سوی معبود خود شتافتند.
مجموعه‌ای از سخنرانی‌ها، دعاها و زیاراتی که ایشان معرفی کرده‌اند در کانال تلگرامی اطلاع رسانی این بانوی مکرمه موجود است.
برآن شدیم تا با انتقال و ثبت و ضبط این مطالب در وبلاگ، امکان دسترسی بهتر به این گوهرهای ارزشمند به یادگار مانده از ایشان را مهیا سازیم.
باشد که ما را از دعای خیر خود بهره‌مند و روح حاجیه خانم اکبری را با ذکر صلوات و یا قرائت فاتحه بنوازید.

***
حَدیقه به معنایِ باغ است و نامی که والدین خوش ذوق، بر استاد گرانقدر ما گذاشتند که الحق وجود نازنینش باغی بود سرسبز از دعا و صلوات و توسل. الهی که در جنّات و باغهای بهشتی در کنار سفره بابرکت اهل بیت، علیهم السلام، روزی‌خوار و محشور باشند.

***
ذکر یادگاری استاد:
الهی به درگاهت هزاران بار تکبیر و تهلیل و تحمید و تسبیح و تقدیس
عرضه می‌دارم که یک روز دیگر زنده هستم و تو تنها خالق و معبود و اِله من هستی و در سلطانیت مطلق بی شریکِ تو، بندگی و زندگی می‌کنم.

***
- نشانی سایت استاد: https://shamsotalea.com

- نشانی کانال سروش و تلگرام:
zaynab_ir

- نشانی صفحه اینستاگرام: name_be_madaram

- نشانی مزار استاد: کرج، آرامستان بهشت سکینه (اتوبان کرج-قزوین، بعد از پل حصارک و کمالشهر)، قطعه 31، آلاچیق 706

طبقه بندی موضوعی

۸۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خدا» ثبت شده است

 

انسان طبیعتاً طالب زیبایی است و زیبایی را دوست دارد و برای زیباتر کردن وجودش از هیچ تلاشی کوتاهی نمی‌کند. گاهی سفر می‌کند، پول‌های فراوان خرج می‌کند، تحقیقات می‌کند و حتی گاهی جسمش را به تیغ جراحان می‌سپارد که کمی ظاهرش زیباتر شود و نزد دیگران مقبول واقع شود.

در مقابل، انسان‌هایی هستند که در کنار زیبایی ظاهر، به زیبایی قلب و باطن خود هم می‌پردازند که هم نزد بندگان خداوند و هم خداوند بزرگ، مقبول واقع شوند. این افراد به واقعیت رسیده‌اند که رسول اکرم فرمودند: خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد. بندگانِ هم سلیقه با خداوند، عاشق زیبایان و زیبایی هستند و چون خداوند زیبایی را دوست دارد، تمام همت خود را صرف می‌کنند تا زیبا شوند. آنقدر زیبا که مورد پسند خداوندِ زیبا پسند قرار گیرند.

در قرآن واژه‌ی زیبا؛ با واژه‌ی حُسن، حَسَنَ و محسن تقریباً هم معنا است. خداوند صریحاً در قرآن مجید فرموده است: «إنَّ اللهَ یُحِبُ المُحسنین»؛ خداوند اهل حُسن و اهل نیکی و نیکوکاری را دوست دارد. آن هم نه یک‌بار بلکه پنج مرتبه تکرار کرده‌است.

درباره‌ی زیبایی معنوی چند نکته قابل توجه است:

یک- محسنین (زیبایان) چه کسانی هستند؟

ما چه کنیم که محسن شویم؟

اگر بخواهیم در معرض محبت خدا قرار بگیریم و او ما را دوست داشته باشد چه کارهایی باید بکنیم؟

دو- جزای محسنین چیست؟ جزای دنیوی و اخروی؟

سه- به چه کسانی باید احسان کرد؟

 

محسنین در دو رابطه باید بحث شوند: 1- در ارتباط با خداوند، 2- در ارتباط با بندگان خداوند.

در سوره‌ی لقمان آیات اول تا پنجم این را بیان می‌کند:

«الم، این آیات کتاب حکیم برای محسنین مایه‌ی هدایت و رحمت است، کسانی که نماز را بر پا می‌دارند، زکات را می‌پردازند و نسبت به آخرت یقین دارند، این‌ها در مسیر هدایت هستند و رستگارند.»

ارتباط با خداوند در نماز، اولین رفتار محسنین است. اولین قلم از لوازم آرایش ظاهر و باطن برای زیبایان درگاه الهی نماز است.

ارتباط با بندگان خداوند در پرداخت زکات و ادای حقوق مالی، دومین قلم لوازم آرایش این بزرگواران است.

سومین قلم که حقیقتاً قلب و روح و حرکات و سکنات انسان را مزین به انوار الهی می‌کند، اعتقاد به ماوراء این عالم و جهان بعد یعنی یقین داشتن به آخرت است.

در سوره ذاریات آیات ۱۵-۱۹ می‌فرماید:

«به یقین پرهیزگاران در بوستان‌های بهشت و چشمه‌سارها به سرمی‌برند، آنچه را که پروردگارشان عطا کرده‌است به دست می‌آورند و آن‌ها پیش از قیامت با نیک‌اندیشی کارهای نیکو کردند، و ساعات کمتری از شب را در خواب بودند، و در سحرگاهان استغفار می‌کردند، و در اموال آنها حقی برای درخواست کنندگان و محرومان منظور شده است.»

در این آیات زیبایی انسان را؛
👈 به نیک‌اندیشی، فکری پاک، اندیشه‌ای دور از هر تاریکی و ظلمت داشتن،

👈 و بیداری در سحر و عذرخواهی از خداوند در خلوت شبانه،

👈 و کسانی که در رابطه با محرومان جامعه، وظیفه‌ای برخود در نظر دارند و حقی از زندگی خود برای آن‌ها در نظر گرفته‌اند، می‌داند.

البته وقتی انسان خود را زیبا کرده، ذهن، اندیشه، قلب و روح خود را زیبا کرده، خود به خود اعمال و رفتارش هم زیبا خواهد شد و صد البته که محسن، اهل احسان است.

البته همه‌ی حسن و زیبایی ظاهری و باطنی در دو پسر فاطمه زهرا سلام الله علیها است: یا مُحسِنُ بحق الحسن و یا قدیم الاحسان بحق الحسین. هر چقدر زیباتر شویم به این دو بزرگوار نزدیک‌تر و شبیه‌تر خواهیم شد.

گفتیم محسن به یک معنی یعنی زیبا و رفتارش را احسان می‌گوییم.

احسان یعنی چه؟

رسول اکرم فرمودند: احسان این است که خدا را به‌گونه‌ای عبادت کنی که گویا او را می‌بینی و اگر تو او را نمی‌بینی او تو را می‌بیند. آری این احساس حضور دائم در محضر خداوند از ویژگی‌های محسنین نزد خداوند است و این‌گونه افراد را دوست دارد و هر گاه کسی را دوست داشت؛ محبت خود را در دل او زیاد می‌کند و در واقع رابطه‌ی دو طرفه بین بنده و خدا به وجود می‌آید و اگر کسی با خداوند ارتباط طرفینی داشته باشد، خدای رحمان، وعده داده‌است که محبت او را در دل بندگانش خواهد انداخت. یعنی بندگان خوب خدا او را دوست خواهند داشت و به او بهره‌های فراوان معنوی خواهند رساند.

حاضری چه‌قدر خرج کنی که محبتت به دل یوسف زهرا سلام الله علیها بیفتد؟! که حسین بزرگوار دوستت داشته باشد؟!

به قدر آن پیرمردی که چند سالی کربلا نرفته بود. حضرت به خوابش آمدند و فرمودند: بی‌وفا شده‌ای! به زیارت ما نمی‌آیی؟ پیرمرد عرضه داشت: امکاناتم اجازه نمی‌دهد. امام فرمودند: تو بخواه بقیه‌اش با من، من دلم برایت تنگ شده، دوست دارم تو را در حرمم ببینم.

 

یا مثل مرحوم آیت الله گلپایگانی که شبی در مشهد زیارت وداع را خواندند و قرار بود فردا صبح به طرف قم حرکت کنند. سحرگاه تلفن اتاقشان زنگ زد، سرکشیک خدام حرم بود، عرض کرد: آقا جان، حضرت را به خواب دیدم، فرمودند: به محمدرضا گلپایگانی بگو دوست دارم یک‌بار دیگر، قبل از رفتن در حرمم او را ببینم. ایشان برخاستند و مشرف به زیارت شدند.

راستی این‌ها با چه لوازم آرایشی خود را آراستند؟ آیا می‌شود دل ارباب روزی برای ما هم تنگ شود؟!

برویم سر مطلب احسان

چه کسانی باید بیشتر احسان کنند؟

امام علی علیه‌السلام فرمودند: شایسته‌ترین کسی که سزاوار است احسان کند، کسی است که خداوند به او بیشتر احسان کرده است و امکاناتی به او داده و دست او را باز گذاشته است.

در روایتی طولانی حضرت علی علیه‌السلام علایم مؤمن را بیان می‌کنند و می‌فرماید:

مؤمن در دنیا صادقانه زندگی می‌کند و قلبی پرگنجایش دارد و حدود خدا را حفظ می‌کند و ظرف علم است، از علم سیری نخواهد داشت و عقل خود را خوب به کار می‌اندازد و جایگاه بزرگی و کرامت نفس است. قلبی سالم دارد و در مقابل خداوند تسلیم است و بردبار و پایدار است و دست او در عطای مال در راه خدا باز است و درب خانه‌اش برای احسان باز است و زبانی نرم و لطیف دارد، نیش در سخن مؤمن نیست و دایم تبسم به لب دارد، مردم با دیدن صورت او پی به اندوهش نمی‌برند.

اما به چه کسی باید احسان کرد؟ قرآن آدرس تک تک آن‌ها را بیان فرموده‌‌است:

1️پدر و مادر، زنده باشند یا نه

2️ ارحام و فامیل

3️ یتیمان و بی‌سرپرستان جامعه

4️ درماندگان از همسایه‌های نزدیک و دور

5️ دوستِ نزدیک همراه

6️ مسافر در راه مانده

7️ کارگران زیردست.

هر کدام از این‌ها توضیح فراوان دارد که در یک لقمه جای نمی‌گیرد.

نتیجه‌ی این زیباسازی جسم و جان چیست؟

۱- انسان محسن، مورد محبت خدا است؛ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُ الْمُحْسِنین.

۲- خداوند آن‌ها را به بهشت وعده داده است، آن هم به جنات عدن. هر چه بخواهند برایشان مهیاست، این جزای نیکوکاری آن‌ها است.

۳- خداوند وعده داده در همین دنیا برای اهل احسان، حسنات و خوبی‌ها مقدر فرماید.

4 -و از همه مهم‌تر؛ ان الله مع المحسنین. خداوند همیشه با محسنین است و همیشه رحمت خود را به آن‌ها نزدیک می‌دارد. از این بالاتر چیست که همیشه در معیت خداوند باشی؟

 

خدایا به آنچه دوست داری ما را مزین بفرما. آمین

 

لقمه عملی:

امروز از همه‌ی توانمان برای بهتر شدن استفاده کنیم. حیف است همان کسی باشیم که دیروز بوده‌ایم. آن‌هایی که امروز هم مثل دیروزند، خاسر هستند.

 

ذکر:

رسول اکرم (ص) فرمودند: هر کس در شبانه روزی صد مرتبه بخواند غنی گردد:

بِسم اللّه الرَّحمن الرَّحیم یا کَثیرَ الْخَیرِ یا دائِمَ الْمَعرُوف یا قَدیمَ الْاِحسان اَحسِن اِلِینا بِاحسانِکَ الْقَدیم بِرَحمَتِکَ یا اَرحَمَ الرّاحِمین

 

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۰۱ ، ۱۴:۴۵
خادمه الزهراء

بفرمایید یک لقمه معنوی نوش کنید: عشق

چهارشنبه, ۹ شهریور ۱۴۰۱، ۱۲:۱۵ ب.ظ

 

لقمه‌ی امروز، بسیار بزرگ و شیرین و گواراست؛ و اساس و بنیان بندگی. لقمه‌ای است که معشوق، خود باید آماده‌اش کند و در دهانِ عاشق بگذارد وگرنه ممکن نمی‌باشد.

به سراغ عاشق‌ترین عاشقِ عالم، حضرت علی (ع) می‌رویم و امروز، لقمه‌ای از دست ایشان می‌گیریم.

ایشان فرمودند: «إنَّ لله تَعالى شَراباً لِأَولِیائِهِ ، إذا شَربوا (منه) سَکِروا ، وإذا سَکِروا طَربوا ، وإذا طَربوا طابُوا ، وإذا طابُوا ذابوا ، وإذا ذابُوا خَلَصُوا، وإذا خَلَصوا طَلَبوا ، وإذا طَلَبوا وَجَدوا، وإذا وَجَدوا وَصَلوا، وإذا وَصَلُوا اِتَّصَلوا ، وإذَا اتَّصَلوا لا فَرقَ بَینَهُم و بَینَ حَبیبِهِم»؛

خداوندِ متعال را، شرابی است مخصوصِ اولیائش، که هر گاه از آن بنوشند، مست گردند؛ و وقتی مست گردند، با نشاط شوند؛ و هرگاه با نشاط شوند، پاکیزه گردند؛ و هنگامِ پاکیزگی، گداخته شوند؛ و چون گداخته شوند، خالص گردند؛ و چون خالص شوند، طالبِ محبوب گردند؛ و وقتی طالب و جوینده‌ی محبوب گردند، می‌یابند؛ و چون یافتند، نایل شوند و پیوند خورند؛ و هرگاه پیوند خورند، فرقی بین ایشان و محبوبشان نیست.

 

عشقِ واقعی، رازی است روحانی که از عالمِ غیب، به دل فرود آید و عشق را از آن رو، حبّ نامیده‌اند که بر حبّه ‌ی دل؛ که منبع زندگانی است، فرود آید و آنگاه در جمیعِ اعضای بدن، جاری شود و آن‌ها را در مسیر محبوب، ثابت می‌دارد و در تمام اجزاء صورت محبوب جاری می‌سازد، همان‌طور که گفته‌اند، وقتی که نیشتر، به لیلی، جهتِ فصد زدند، مجنون که در جای دیگری بود، خون از دستش جاری شد.

و گفته‌اند، روزی زلیخا را، فصد کردند و هر قطره از خونش که می‌چکید، نام یوسف بر زمین نقش می‌بست.

و یا اینکه رسول خدا(ص) در میدان جنگ اُحد، دندانش به سنگِ دشمن شکست و اویس قرنی، در بیابان‌های یمن، از خود بی خود شد و دندانش را با سنگ شکست.

 

انسان، اگر چنین برداشتی پیدا نماید و بتواند دین و دانش خود را با این تفکرِ عرفانی، پیوند دهد و فکر و ذکر و توان خود را، صرف رضای محبوب و معبودِ خود، نماید انسانی والا و ایثارگر می‌شود و اگر نتوانست چنین کاری را انجام دهد، دین و دانش و همه چیز برای او، خشک و بی‌روح خواهد بود و او را قانع نخواهد کرد.

دین و دانشی که با عرفان و عشق، عجین شود، پایدار و مستحکم باقی می‌ماند.

عاشق واقعی نشانه هایی دارد:

یک- ظرفیتی والا دارد؛ ترس ندارد و شجاع است. زیرا عاشق، چیزی ندارد و به چیزی چشم ندارد که از زوالِ آن بترسد. عاشقِ خدا، فقط خدا را می‌بیند و می‌خواهد؛ او هم که زوال و مرگ ندارد پس عاشق از چه بترسد؟!

در کتاب آمده است که: بزرگی دید کسی بر قبری نشسته و سخت گریه می‌کند، پرسید: چه شده؟ گفت: معشوقم مرده، بدون او تاب زندگی ندارم! بزرگ گفت: تو خود، مقصرِ چنین وضعی هستی، چرا معشوقی انتخاب کردی که مردنی و زوال پذیر بود؟! پس گریه کن که شایسته‌ی گریه کردنی.

دو- تلخی‌ها را شیرین می‌بیند. زیرا با بینش خود، به هستی نگاه می‌کند نه فقط با چشم ظاهر و دانش خود. وجودِ او، خُم شراب و ظرف عسل است و این شیرینی و مستی را به کام دیگران نیز می ریزد، پس تلخی‌ها، مبدل به شیرینی می‌شوند؛ او اصلاً تلخی نمی‌بیند.

مانند حسین عزیز (ع). تلخ ترین لحظه‌ی عاشورا، شاید شهادت حضرت علی اصغر(ع) بود که فرمود: خدایا! چون در مقابل چشم تو است شیرین است، چون تو می‌بینی گواراست؛ و این شیرینی را در طول تاریخ، به کام هر عاشق واقعی ریخته است.

آنها که زشت می‌بینند و تلخ می‌نوشند، این بدی‌ها از خودشان است که بر عالم، تلقین می‌کنند؛ و بدی آن‌ها هم این است که واقعاً عاشق نیستند.

سه- عاشقِ واقعی از اوهام و وسوسه‌ها دور است. چرا که دلی صاف دارد و دل او، آیینه‌ی تجلیِ یار شده است؛ پس خیالات و وسوسه برای چه؟!

عاشق، هر چه دارد به پای معشوق ایثار می‌کند و هر چه بیشتر ایثار می‌کند، مَنیّت خود را بیشتر از دست می‌دهد. خودی نمی‌ماند، هرچه هست، یکی هست و هیچ نیست جز او. عاشق و معشوق به یک وحدت می‌رسند عاشق چیزی ندارد که به خاطرش دچار اوهام و وسوسه و خیالات شود.

چهار- آلودگی‌ها نمی‌تواند عاشق را آلوده کند. زیرا او دریایی است که با کثافات تیره نمی‌شود. انسانی که مانند ظرفِ کوچکِ آب می‌ماند، در اثر آلودگی و تیرگیِ مداوم، آلوده می‌شود، اما دریا و اقیانوس نمی‌تواند در اثرِ کثافات، آلوده شود. دریا، آلودگی را با هر موجی به ساحل پرتاب می‌کند و به پاکی به راهش ادامه می‌دهد.

پنج- و عاشق، مخلص است. انسانی که به عشقِ مطلق می‌رسد به اخلاصِ کامل هم دست می‌یابد؛ و هر چه عاشق‌تر، مخلص‌تر. او هرگز در هیچ جای رفتار و کردار و گفتارش، شریکی برای معشوق، انتخاب نمی‌کند زیرا می‌داند معشوق، غیور است و شریک ناپذیر.

مردی نزد استاد سلمانی آمد و گفت: برای رضای خدا، سر و صورتم را اصلاح کن. مرد سلمانی شروع کرد با دقت کار کردن. چون کار تمام شد، مرد سکه‌ای درآورد و گفت: بگیر! سلمانی گفت: این چیست؟! گفت: مزدت. سلمانی با ناراحتی گفت: بی انصاف! کجا دیده‌ای کسی کار برای خدا کند و طمعِ مزد، از بنده‌ی خدا داشته باشد؟! آری! عاشق، مخلص است.

مولایمان فرمودند: دیر یا زود سازمانِ طبیعت از هم می‌پاشد و طبایعِ تندخو و ماجراجو، از غوغا و آشوب باز‌می‌ایستند.

زمان، قیافه‌ی دیگر به خود می‌گیرد و جهان، جلوه‌ی دیگر. در آن کشور، عشق، حاکمِ مطلق باشد و عشّاق، روشن چهره و روشن دل ‌باشند. فرشتگان، هر چه شیرین‌تر بخندند و قهقهه زنند؛ و اهریمنانِ تباهکار را دور باش گویند. دنیادارِ مال پرست، با همان چهره‌ی چرکین و روحِ آلوده، سر از خوابِ غفلت برآورد و قدم در جرگه‌ی زیبایان گذارد؛ وای، که چه‌قدر وحشت خواهد کرد و تا چه اندازه سراسیمه خواهد شد چون آنجا را، از کشاکش بازرگان‌ها و داد و ستدِ دنیا، آرام بیند؛ و از دینار و درهم اثری نیابد؛ و همه را پاکدامن؛ و همه را سپیدپوش بنگرد؛ و خود از چهره‌ی سیاه و جامه‌ی لکه دارِ خویش، شرمنده و خجل گردد؛ و انگشت ندامت بگزد؛ و به شدت پشیمان گردد که چرا گوهرِ عشق، نیندوخته است تا از لذتِ عشقبازی برخوردار و کامیاب باشد؟!

آن‌جا، در آن رستاخیز بزرگ که کالاهای دو جهان را به بازار آورند، رونق و رواجِ ویژه، عشق است فقط عشق.

 

لقمه‌ی عملی:

باید همواره ظرافت و درایت و خردمندیِ عاقل؛ انعطاف پذیری و نرمیِ کودکی؛ حساسیت یک هنرمند؛  قوه‌ی درکِ یک فیلسوف؛ پذیرش و تسلیمِ یک قدّیس؛ تحمل و شکیبایی یک فدایی؛ دانشِ یک دانشمند؛ و خودداری و شجاعتِ یک مؤمن را دارا باشی. آن‌وقت خواهی دید که عشق و عاشقی، دوای همه‌ی دردهاست.

 

خدایا! علاوه بر همه‌ی نعمتهای بی‌حد و مرزت که به ما داده‌ای، عاشقی را هم مرحمت کن تا با چشمِ دل، تو را ببینیم و از این تنهایی بی حساب، در میانِ این جمعیتِ انبوه، خلاصی یابیم. آمین.

 

ذکر: «یا رئوف» ۲۸۷ مرتبه، سختی‌ها را آسان می‌کند، ترس را از بین می‌برد و برای برآمدن حاجات مفید است.

 

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۰۱ ، ۱۲:۱۵
خادمه الزهراء

بفرمایید یک لقمه معنوی نوش کنید: سجده

چهارشنبه, ۹ شهریور ۱۴۰۱، ۱۱:۵۸ ق.ظ

 

دنیا، سرزمین تقدیر و تشکر است و در قالبِ یک قاعده‌ی عقلانی، شُکر منعم واجب است؛ و بهترین نوعِ شکر برای بهترین‌هاست؛ و زیباترین نوعِ تشکر، در قالب یک سجده‌ی ساده انجام می‌شود که هم به خداوند منان اختصاص دارد و هم کاربردی و عملی است؛ و نه صرفاً زبانی.

زندگی انسان، همان آواز آسمانی است و آواز ما را هم، آوای الهی گویند.

همه چیز، موسیقی معنوی می‌خوانند و تسبیح می گویند.

در سجده های طولانی، باید از خداوند که بهترین هاست تشکر کرد سپس تارِ وجود خویش را نواخت.

آیا تا به حال این کار را انجام داده‌ای؟! مبادا هرگز صدای تارِ درونت را نشنیده باشی؟!

 

در فرهنگ عارفان، همیشه سخن از سحر است و سجده‌ی شکر؛ آسمانیان و زمینیان همه باید، باهم آوازِ بلند خداوند را بخوانند «والنَّجمُ والشَّجرُ و یَسجُدان» ستارگان آسمان، درختان و گیاهانِ زمین، همه در سجده برای خداوند هستند و آوازِ تسبیح، سر داده اند.

آری! سجده، شیرین‌ترین سرودی است که هر موجودی توسط آن، خودش را به توحیدِ ناب و حقِ محض نزدیک می‌سازد.

سوختنِ عاشقانه را در سجده‌گاه، باید تمرین کرد؛ و پروازِ عارفانه را در سجده باید تجربه نمود.

 

سجده و اثرات آن:

  • آرامش آرمانی:

انسان، روحش به چه چیزی آرامش می‌یابد؟ اگر تمام انسان ها، در مقابل کسی، زانویِ شاگردی بزنند، اگر همه‌ی بشریت، پشت سرِ کسی به او اقتدا کنند، اگر کل ِجهان را به کسی هدیه بدهند، اگر قدرت جهانی را به کسی بسپارند، اگر اسمِ کسی بر تابلوهای طلایی نوشته شود، اگر تاریخِ جهان را به نام کسی ثبت کنند، اگر برای تفریح، تمام جهان را گردش کنند، اگر تمامِ حرکات و سکناتِ زندگی کسی را نفس به نفس، به فیلم کشیده و عکس بردارند، ذره ای از آن آرامش آرمانی را به دست نخواهند آورد، زیرا که این آرامش فقط در تکیه بر خداست که ایجاد می‌شود.

در زندگی، چه کسی غیر از خدا می‌تواند رازدار انسان باشد؟غیر از خدا چه کسی می تواند پناهگاهی مطمئن برای انسان محسوب شود؟ غیر از خدا، چه کسی می تواند رفیقی شفیق، دلسوز و بی توقع باشد؟ آری فقط با داشتنِ خدا و تکیه بر او می‌توان به آرامش آرمانی رسید.

 

  • تواضع و تقرب:

اوجِ تواضع بنده را باید در سجده جستجو کرد. علی(ع) فرمودند: هنگامی که انسان، نماز می‌خواند ساییدنِ گونه ها به خاک، نشانه‌ی تواضع؛ و گذاردنِ اعضای شریف بر زمین، دلیلِ کوچکی و حقارت است. آری! سجده‌گاه، آموزشگاهی است که بنده‌ی خدا، تواضع، تقرب جستن، خلوص، تزکیه، تنهایی، تفکر و تکلیف را در آن تجربه می کند و به صورت عملی و کاربردی تمرین می کند.

 

  • تشکر و تذکر:

جایی که «شعاعِ شمس» برای خدا، سجده می‌کند چرا انسان بر خداوند سجده نکند؟! چرا انسان، تشکرِ زیبا به جا نیاورد؟ در تمام آسمان ها، جایی را نمی‌توان یافت که بر آن، فرشته‌ای در سجود؛ یا کوشنده ای در تلاش نباشد. اگر آسمان، سجده‌گاهِ فرشتگان است چرا دنیا، فرودگاه و سجده‌گاهِ عاشقانِ حق نباشد؟ مگر شکر نعمت واجب نیست؟! خدا را چگونه می‌توان شکر کرد؟

 

  • استکبار زدایی:

امام علی (ع) فرمودند: شما را به خدا، شما را به خدا، بپرهیزید از سرکشی در این جهان؛ و بترسید از کیفرِ ناخوشایندِ ستم در آن جهان؛ خودبینی، بزرگترین و دهشتناکترین دامی است که شیطان بر سر راهِ بندگان خدا گسترده تا راهِ رسیدن آنها به خدا را ببندد اما خداوند، بندگانِ با ایمانِ خود را، از این آسیب بر کنار می دارد، با نمازها و زکات‌ها و روزه گرفتن‌های دشوار، اندام‌هایشان بیارامد؛ و دیده‌هایشان خاشع شود. و سبک ساختنِ دل‌هایشان؛ و بردنِ خودبینی از ایشان، به فروتنی در عبادت‌هاست.

البته سجده، چیزی نیست که بشود در یک لقمه، از آن سخن گفت و یک لقمه از آن را تناول کرد، اما به اندازه‌ی همین یک لقمه، خوب است که بدانیم:بنده، در هیچ حالتی به اندازه‌ی حالت سجده، به خدا نزدیک نمی‌شود که فرمودند: می‌شود با یک سجده، هفت حجابِ بین خود و خدا را پاره کرد و به قرب الهی رسید. که خداوند فرموده: «سجده کن و تقرب جوی»

امام صادق (ع) فرمودند: به خدا سوگند، کسی که حقِ سجود را به جای آورد و سجده‌ی حقیقی کند، به هیچ عنوان، زیان، متوجهِ او نخواهد شد. اگر چه در تمام مدتِ عمر خویش، یک‌بار چنین سجده‌ای را به‌جا آورد.

این روایت مثل عسل شیرین است، بلکه شیرین تر. حضرت فرمودند: برای هر نَفَس از نَفس‌های شما، شکری بر تو لازم است، بلکه هزار شکر یا بیشتر. و برای هر سجده، هزاران سجده‌ی شکر، واجب است و برای هر سجده‌ی شکر، هزاران سجده‌ی شکرِ دیگر و به دنبال آن بی نهایت سجده‌ی شکر، برای بی نهایت نعمت‌های مادی و معنوی.

 

حقیقت سجده چیست؟

حقیقت سجده این است که همان طور که در حالتِ سجده، چشمان شما هیچ چیزی را نمی‌بیند، قلب و روح شما هم متوجه هیچ چیز، جز خدا نباشد، هیچ نبیند و نخواهد؛ این حقیقت سجده است.

مرحوم عارف ربانی، میرزا جواد ملکی تبریزی می نویسد: من از برخی بزرگان پرسیدم: کدام یک از اعمالی که شما تجربه کرده‌اید، اثرش در قلب بیشتر است؟ فرمودند: سجده‌ای طولانی در هر روز، که ادامه داشته باشد و گفتنِ ذکر یونسیه در آن سجده، به طوری که در حال سجده، روحِ خود را اسیر و گرفتار و مغلول در زندان نفس ببینیم و خلاصی آن را از خدا بخواهیم.

 

بیایید همه با هم سجده‌ی شکر به‌جا آوریم و ثواب آن را به روح ساجده‌ی عالم صدیقه‌ی طاهره (س) هدیه نماییم.

 

لقمه‌ی عملی:

بیایید از امروز حسابِ داشته‌هایمان را داشته باشیم نه حسابِ باخته هایمان را؛ و حسابِ نعمت هایمان را داشته باشیم، نه حساب مصیبت هایمان را؛ و حسابِ دوستانمان را داشته باشیم، نه حساب دشمنان خود را؛ بیاید حساب سلامتی‌مان را داشته باشیم نه حساب بیماری‌های خود را؛ آن‌وقت روزانه، سجده‌ی شکری به‌جا خواهیم آورد و از زندگی لذت خواهیم برد.

 

ذکر: در سجده، ۱۹ مرتبه «یا وهّاب» فقر و تنگی معیشت را دور می کند.

 

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۰۱ ، ۱۱:۵۸
خادمه الزهراء

 

بنده، وقتی به ثبات در توحید رسید و یقین پیدا کرد به اینکه فاعل و مؤثری جز خدا در عالم، وجود ندارد و هر چه در گذشته‌ی او واقع شده؛ و آنچه در آینده اش رخ می دهد، خواه از طریق عوامل طبیعی، خواه به دست عوامل انسانی؛ و خواه از طریق عوامل ماوراء طبیعی؛ همه کار خداست. چنانچه به خدایی که تنها حادثه آفرینِ زندگی اوست و به کارهایی که خدا می کند حُسن ظن و اعتماد پیدا کند، وجودش سرشار از آرامش و شادی و امید می شود.

آنچه زمینه سازِ حسن ظن و اعتماد به خدا و کارهای خداوند در فرد است، از یک سو بررسی و تأمل در مورد کارهایی است که خداوند، تا به حال نسبت به او انجام داده است؛ و از سوی دیگر، تفکر و دقت در صفات و خصایل الهی است که منشأ کارهای خدا می باشند؛ و دیگر اینکه بنده، با دقت در اسماء حسنی و صفات حضرت حق در می یابد که خداوند:

1)  همواره بیدار و متوجه خلق خویش است و لحظه ای از آنان غافل نیست.

2)  به مصالح خلق آگاه و عالم است و ذره ای جهل یا خطا در تشخیصِ مصالح بندگان، در موردش قابل تصور نیست.

3)  غنی مطلق است و آنچه را به مصلحت خلق و مورد نیاز آنان است، در اختیار دارد.

4)  سخاوتمند و جواد و کریم است و ذره ای بخل در برآوردنِ خواسته ها و تأمین مصالح بندگانش، در مورد او تصور پذیر نیست.

5)  خیرخواه خلق و مهربان و رئوف و رحیم به بندگانش می باشد و نسبت به آنان بی تفاوت و بی‌احساس و بی‌عاطفه نیست.

6)  در عملی ساختن اراده‌ی خویش، مبنی بر تأمین مصالح و رفع حوائج بندگان، توانمند و مقتدر است و ضعف و ناتوانی در ذاتش راه ندارد.

7)  در کار خویش، خبره است و خطا و اشتباه در کار او ناممکن است.

مطلقا از کسی با چنین ویژگی، امکان اینکه جز خیر و نیکویی سر زند، وجود ندارد.

چه حکایت زیبایی است حکایت بهلول و هارون؛ هارون گفت: می خواهم چیزی به تو دهم، چرا نزد ما نمی آیی؟! بهلول گفت: من از تو چیزی نمی خواهم به چند دلیل:

اول اینکه تو نمی دانی من به چه احتیاج دارم!

دوم اینکه نمی دانی چه وقت احتیاج دارم!

سوم اینکه نمی دانی به چه اندازه احتیاج دارم!

چهارم اینکه نمی دانی در آنچه که می خواهم خیر است یا شرّ!

و اینکه، عطای امروزِ تو، منت فردای تو را دارد؛ من اربابی دارم که می داند چه می خواهم، چه وقت می خواهم، به چه اندازه می خواهم، او می داند خیر و شر من در چیست؛ و هرگز در عطایش منتی وجود ندارد.

با اینکه در این روحیه، سراسر خیر و امید و شادی برای بنده نهفته است اما آن جوادِ کریم، برای همین روحیه بهشت در نظر گرفته و می فرماید: بندگانم باید به رحمت من اعتماد کنند و به فضل من امید بندند و با حسن ظن و خوش گمانی به من آرامش پیدا کنند؛ پس در آن حال، رحمتم را درخواهند یافت؛ و منت و لطفم آنان را به بهشت می رساند و مغفرت و بخششم جامه‌ی عفوم را بر آنان می پوشاند، پس همانا من، خدای مهربان و رحمت بخشم و به این نام نامیده شده ام «الرحمن و الرحیم»"

پس دیگر ناامیدی و یأس برای چیست؟! وقتی خدایی داریم حاضر و ناظر و قادر؛ خدایی داریم که هم می داند و هم می تواند.

امام صادق (ع) فرمودند: اگر خداوند، عهده دارِ روزی شماست، پس نگرانیت برای چیست؟! و اگر همه چیزها بر اساس قضا و قدر الهی است، پس اندوهت برای چیست؟!

و در قرآن هم خداوند فرموده: کسانی که به خدا گمان بد برند؛ بدی، بر گِرد آنان حلقه خواهد زد.

بیایید باور کنیم که او، هوای ما را دارد و از همین نزدیکیها به ما نگاه می کند.

 

مردی مُضطر، شبی به مسجد پناه برد و ختم «بسم الله الرحمن الرحیم» برداشت. با ناله و گریه او را صدا می زد، حاکم شهر، در خواب بود، ندایی شنید: برخیز! بنده‌ی من، درمانده شده و در مسجد، مرا می خواند. 700 درهم ببر تا قرضش را ادا کند و از غصه درآید.

حاکم برخاست، کیسه‌ی درهم را برداشت، به مسجد رفت و کنار او نشست، کیسه‌ی درهم را جلوی او گذاشت و گفت: بردار!

او گفت: من چیزی از کسی نمی خواهم، خواهش کرد، مرد رد نمود، حاکم دستهای او را بوسید، پاهایش را بوسید، التماس کرد: این خیر را از من دریغ نکن! من مأمور خدایم. مرد گرفت و شکر کرد، حاکم کاغذی داد و گفت: نشانی من است، هر وقت کاری داشتی بیا.

مرد نگرفت و گفت: من یاری دارم که وقتی به در خانه اش می روم، صدایش می زنم، حاکم شهر را به سراغم می فرستد تا دستهای مرا ببوسد، خواهش کند و مشکلم را حل نماید؛ من تا زنده ام جز درِ او، به درِ دیگری نخواهم رفت!

لقمه‌ی عملی:

امروز، دوستی را در حق دوستان خود تمام کنیم، خداگونه دوستی کنیم.

دوست خوب، غمها را از بین نمی برد اما کمک می‌کند با وجودِ غمها، محکم بایستیم درست مثل چتر خوب که باران را متوقف نمی‌کند اما کمک می‌کند، آسوده زیر باران قدم بزنیم.

قوی باش و امیدوار

گفت پیغمبر اگر کوبی دری               عاقبت زآن در برون آید سری

گر نشینی بر سر راه کسی                 عاقبت بینی تو هم روی کسی (یا عزیز زهرا(س))

 

ذکر امروز: «یا ذالجلال و الاکرام» هزار مرتبه

 

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۰۱ ، ۱۱:۳۲
خادمه الزهراء

بفرمایید یک لقمه معنوی نوش کنید: شـُکـر

سه شنبه, ۸ شهریور ۱۴۰۱، ۱۰:۳۵ ق.ظ

 

یکی از روحیاتی که‌ در اثر توحید و رسیدن به مرحله‌ی یقین، در بنده به وجود می‌آید، شکر است.

این روحیه در اثر توجه به ارزش نعمت و آگاهی از اینکه خداوند جمیل و جلیل آن نعمت را عطاء نموده است، به وجود آمده و در انسان تولید شادی و بهجتی وصف ناپذیر می‌نماید و نیز احساس مدیون و مرهون بودن را در انسان پدید می آورد، که به مجموع این حالت روحی ناشی از شادی و دین، «روحیه شکر» گفته می‌شود.

این روحیه وقتی به اوج خود می‌رسد که‌ شادی شخص، بیش از آنچه ناشی از لذت و ارزش نعمتی باشد که‌ نصیبش گشته، ناشی از این است که‌ عطاء کننده‌ی آن، خداوند بزرگ و مهربان است؛ اینکه کسی هست که مرا فراموش نمی‌کند و نامش خداوند رب العالمین است.

درک همین مطلب، شکر خداوند است.

 

از فرمایشات معصوم است که‌: کسی که خداوند به او نعمتی بدهد و او به ارزش آن نعمت پی ببرد، هر آینه شکر نعمت را به‌جا آورده است.

اثرات روحیه‌ی شکر:

اولاً: ایجاد محبت منعم در قلب بنده و خضوع و خشوع نسبت به او .

ثانیاً: تعظیم وتمجید وتحمید منعم .

ثالثاً: تفکر در صنع و فعل الهی و آثار لطف حضرت حق.

رابعاً: آرزوی خیر و برخوردار شدن دیگران از چنان نعمتی، و عزم در سهیم کردن آنان در استفاده از آن نعمت.

خامساً: تغییر در حالت و رفتار بنده، که سرشار از شادابی و شادمانی خواهد بود و همواره متبسم و با زبان خویش در خلوت و نیز نزد مردم، مراتب ستایش و سپاس و شکر الهی را به جا می‌آورد و با اعضای خویش، نعمت واصله را در راه طاعت و تقرب و طبق رضایت و فرمان منعم به کار گرفته و از هرگونه گناهی در این امر پرهیز می‌کند.

 

امام صادق علیه السلام فرموده‌اند: شکر نعمت، پرهیز از حرام است و تکمیل کننده‌ی آن، ذکر الحمدلله رب العالمین است.

 

خداوند آن قدر شکر را دوست دارد که‌ آن را مایه‌ی ازدیاد نعمت قرار داده و در قرآن فرموده است: شما شاکر باشید تا من بر نعمت هایم بیفزایم.

خداوند متعال وقتی مشاهده کند بنده‌ای برای نعمت‌های مادی و معنوی‌ای که‌ به او ارزانی داشته، شاد و مسرور است و با میل و رغبت از آنها استفاده می‌کند و شکر آن را به جای می‌آورد، در صدد بر می‌آید که نعمت‌های بیشتری به او عطا کند؛ اما اگر بنده‌ای را افسرده و ناراحت و بی‌توجه ببیند که بهره‌ی لازم را از نعمت‌های او نمی‌برد، خداوند نیز بر نعمت‌هایش افزون نمی‌کند.

در نعمت‌های معنوی هم، هر عبادت، خیر و واجب و مستحبی را که‌ باشوق و ذوق و لذت بیشتری انجام بدهی توفیق افزون‌تری دریافت خواهی کرد.

و این حقیقتی است که‌ به شما می‌گویم:

اگر می‌خواهید خداوند را نسبت به خودتان سر ذوق بیاورید، نسبت به داده‌ها ونعمت‌هایش ذوق داشته باشید. و این را هم بدانید که «‌شکر»، تنها نعمتی است که‌ هیچ وقت نمی‌توانیم شکر آن را به جای آوریم! زیرا وقتی مقابل هر نعمتی«الحمدلله رب العالمین» می‌گوییم، خود این حمد، توفیقی از جانب خداوند است که‌ خود، شکر و حمدی دیگر را می‌طلبد!

 

لقمه‌ی رفتاری و عملی امروز:

به تلخی‌های زندگی فکر نکن. خداوند آن قدر شیرینی به ما عنایت داشته است که‌ تلخی‌ها در مقابلش ناچیز است.

ارباب لقمان به او گفت: آن خربزه را ببُر تا با هم میل کنیم، لقمان چنین کرد و قسمتی از آن خربزه را به دست ارباب داد، ارباب گفت: قاچ اول را خودت بخور، لقمان در دهان گذاشت و از شیرینی آن بسیار تعریف نمود، ارباب قاچی دیگر به او داد، او خورد و باز هم تعریف نمود، تا فقط یک قاچ باقی ماند، ارباب خواست قاچ آخر را خودش بخورد اما وقتی تکه‌ای از آن را به دهان برد دید خربزه، خراب و بسیار تلخ است، با تعجب گفت: لقمان! این چه تعریفی بود از شیرینی خربزه؟!

لقمان گفت: ارباب! سال‌ها از دست شما شیرینی خورده‌ام، یک بار تحمل نکردن یک تلخی جفا بود!

پس امروز به خاطر شیرینی‌هایش لبخند بزنید.

لبخند بزنید، وقتی با خانواده‌تان دورهم هستید، خیلی‌ها آرزوی داشتن خانواده را دارند.

لبخند بزنید وقتی سر کار می روید، خیلی‌ها همین الآن در به در به دنبال کار و شغلی هستند.

لبخند بزنید چون در حال صحت و سلامتی بدن هستید، خیلی‌ها مجبورند به خاطر باز گشت سلامتی‌شان میلیون‌ها خرج نمایند.

لبخند بزن که در چنین وضعیتی هستی، چون بسیاری هستند که‌ آرزو دارند همچون تو باشند.

لبخند بزن چون از نعمت زندگی برخورداری و بهرهمندی از روزی خداوند و هنوز فرصت جبران داری، مردگانی هستند که‌ آرزوی بازگشت به زندگی را دارند تا عمل صالحی انجام دهند.

لبخند بزن چون تو خدا را داری و او را می‌پرستی و از او کمک می‌طلبی، کسانی هستند که‌ گاو می‌پرستند و به آن سجده می‌کنند.

لبخند بزن با لبخند شیرینت ذکر امروز را بر زبان بیاور: «یا حنّانُ یا مَنّان» هزار مرتبه

گوارای وجودتان

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۰۱ ، ۱۰:۳۵
خادمه الزهراء

یک لقمه معنوی نوش کنید: عشق و محبت

سه شنبه, ۸ شهریور ۱۴۰۱، ۰۹:۵۰ ق.ظ

 

اساس دین ما بر محبت است .

از امام معصوم علیه السلام پرسیدند: دین چیست؟ ایشان فرمودند: مگر دین جز محبت است! خداوند متعال شما را دوست داشت، پس خلق کرد.

و این دلیل خلقت تمام عالم است. حق متعال اراده کرد شما هم او را دوست بداری، پس تمام انبیاء را با نامه های عاشقانه به سویت فرستاد و هدایای بی‌شماری برای به دست آوردن دل، به حضورت پیشکش نمود.

رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: دلها بر محبت کسی که به او خوبی کند، سرشته می شود.

خداوند از ما چه می‌خواهد؟!

جز آنکه می فرماید: عاشقانه نظاره ام کن، عاشقانه بخوانم و عاشقانه پاسخم را بشنو!

مردم در عشق الهی، سه دسته هستند:

  • دسته‌ای آن کسانی هستند که‌ در تالاری آیینه ای ایستاده اند، در حالی‌که جلوه‌های حسن جمال معشوق را در آیینه می بینند، پس هر آنچه می بینند گمان می کنند، همان معشوق است. هر لحظه جلوه ای و نگاهی و نگاری نو به نو! آری ٬ دنیا پرستان جلوه های رب را در زرق و برق دنیا دیده وبسیار دیر می‌فهمند که اینان معشوق حقیقی نبوده اند.

 

  • دسته دوم، عاشقان حاضر در تالار آیینه هستند، اینان با حیرتی  شگرف نظاره می کنند و لذت می برند، اما خوب می دانند که آنچه می‌بینند، تنها جلوه‌های معشوق است، فلذا از طریق همین جلوات با خداوند عشق بازی می‌کنند.

این همه عکس می و نقش نگارین که نمود      یک فروغ رخ ساقی ست که در جام افتاد

  • و دسته سوم، عاشقانی هستند که‌ در تالار آیینه ایستاده اند و به دیدار جلوه‌ها راضی نشدند وبه آن بسنده نکردند، لذا از جلوه ها روی برگردانده وحضرت محبوب و معشوق را حاضر، در میان تالار دیده‌اند، ومستقیم وبی واسطه با او عشقبازی نموده و نرد عشق می بازند! اینان چنان مجذوب نگارند که‌ دگر هیچ نبینند!  حتی خود را هم نمی بینند، که اسیر خودخواهی و خودبینی و خودستایی شوند، به دنبال جلوه ها نمی روند تا سود جویانه رفتار کنند و نگاهی هم به آنها نمی اندازند تا به امید کسی، چشم طمع بدوزند!

راستی! ارزش اینان نزد خداوند چیست؟

زندگی نزد پروردگار، برای شهدای راهش می باشد، و زندگی در بهشت او، برای بندگان درگاهش!

از این رو فرموده است: پاداش عاشقی که، معشوقش من باشم، خودم هستم، من بهاء او هستم.

ما از کدامین گروه هستیم؟

 

بیایید امروز، اینگونه ذکر عاشقی بر زبان و دل جاری بسازیم : یا حیُّ یا قَیّوم ۱۰۰۰ مرتبه

 

لقمه ی عملی امروز:

استقامت داشته باشیم.

در مقابل مشکلات سر خم نکنیم.

ببینید که چگونه لشگری از کلاغ های پر سر و صدا حتی جرأت نزدیک شدن به مترسکی که‌ فقط ایستادگی را به نمایش گذاشته، ندارند.

یا علی

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۰۱ ، ۰۹:۵۰
خادمه الزهراء

یک لقمه معنوی نوش کنید: نـوازش روح

سه شنبه, ۸ شهریور ۱۴۰۱، ۰۸:۵۱ ق.ظ

 

دو چیز روح انسان را نوازش می‌دهد: یکی صدا کردن خداوند و دیگری گوش سپردن به ندای اوست.

اولی- در نماز و ذکر و نیایش حق حاصل می‌شود و

دومی- در تلاوت قرآن و گوش جان سپردن به صوت آن.

بیایید با یکدیگر این دو غذای جسم و جان را تناول نماییم.

 

در فرمایشی از مولی علی علیه‌السلام آمده است:

«خداوند سبحان یاد و ذکر خود را روشنی بخش دل‌ها قرار داده تا گوش جان پس از سنگینی، بشنود و چشم دل پس از کم نوری، ببیند و نفس انسان پس از دشمنی، رام گردد.»

و البته ذکر حق متعال می‌بایست مداوم باشد تا ملکه‌ی روح گردد.

 

  لقمه‌ای خدمت عزیزان تقدیم می‌دارم، اما بیم دارم، زیرا بزرگ است و دقت بسیار می‌طلبد.

هنگامی که‌ عبد در اثر مداومت در یاد خدا، فانی می‌گردد، از خود و هر چه غیر اوست فارغ گشته و همه را جز خدا به یک سو می‌نهد، و اینجاست که‌ اتفاق بزرگی رخ می‌دهد و آن اینکه دیگر او نیست که‌ ذکر می‌گوید، بلکه خود خداست که‌ به زبان عبد ذکر خود را می‌گوید و به تسبیح و تهلیل و تکبیر خویش می‌پردازد،
وقتی عبد ذاکر به این حقیقت واقف شد، ذکر گفتن حق را به زبان خویش می‌شنود.

ان شاء الله خداوند توفیق درک و لذت هم‌زبانی با خودش را عنایت کند

 

ذکر امروز:

«یا واحِد و یا اَحَد»، ۱۰۰۰ مرتبه.

 

یک لقمه‌ی عملی:

شاد باشی یا غصه بخوری، راضی باشی از زندگیت یا نه، لحظه‌ها می‌گذرند. پس از امروز برای هر چیز بیخودی خودت را ناراحت نکن.

 

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۰۱ ، ۰۸:۵۱
خادمه الزهراء

یک لقمه معنوی نوش کنید: تـوکـل

سه شنبه, ۸ شهریور ۱۴۰۱، ۰۸:۳۹ ق.ظ

 

بیاییم امروز را با توکل شروع کنیم.

رسول اکرم صل الله علیه و آله و سلم از جبرائیل پرسیدند: توکل چیست؟

جبرائیل گفت: دانستن اینکه مخلوق نه زیانی می‌رساند و نه سودی، نه چیزی عطا می‌کند و نه می‌تواند مانع رساندن عطائی شود و از خلق قطع امید کردن.

پس هنگامی که عبد این‌گونه شد، برای احدی جز خدا کار نمی‌کند و جز خداوند نمی‌بیند و جز از خدا نمی‌ترسد و جز به خداوند طمع نمی‌بندد و این همان توکل است.

 

امام صادق علیه السلام- فرمودند: «مردم بیشتر از آن که با عمر خود زندگی کنند، با احسان و نیکوکاری خود زندگی می‌کنند و بیشتر از آن که با اجل خود بمیرند، بر اثر گناهان خود می‌میرند.»

پس چه خوب است یادمان باشد آن چه را که امروز به اختیار می‌کاریم، فردا به اجبار درو می‌کنیم.

امروز برای هم دعا کنیم.

 

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۰۱ ، ۰۸:۳۹
خادمه الزهراء

فاطمیه و گفتن از فضائل مولا علی علیه السلام

دوشنبه, ۷ شهریور ۱۴۰۱، ۱۱:۲۰ ق.ظ

با سلام و دعای خیر برای همه‌ی‌کسانی که قلب‌هایشان به عشق اهل‌بیت علیهم‌السلام می‌تپد و در ایام فاطمیه، قدم‌به‌قدم فاطمه سلام‌الله علیها را بدرقه می‌کنند و لحظه‌به‌لحظه با اشک‌هایشان، همسر و فرزندان داغدارش را تسلیت می‌دهند.

باشد که خدای زهرا سلام الله علیها در دنیا و آخرت از سفره‌ی بابرکت این بزرگوار محروممان نفرماید، هم توفیق محبت، هم معرفت و هم عمل به سیره‌ی آنان را روزی بفرماید؛ و آن‌چنانمان کند که به عینه وجود علی علیه‌السلام را در قلب‌هایمان نظاره کنیم. فقط به اعتقاد و ولایتش بسنده نکنیم بلکه پیدایش و حضور و ظهور او را در عمق دل‌هایمان احساس کنیم.

ایام فاطمیه، آغاز تنهایی و غربت مولی علیه‌السلام است.

به‌یقین می‌دانیم که آنچه بیش از همه قلب مجروح بی‌بی دوعالم را شادمان می‌کند و مرهمی بر زخم‌های تن نازنینشان می‌شود، گفتن از فضائل مولای متقیان علی علیه‌السلام است.

ما را لیاقت آن نیست که از فضائل آن بزرگوار گفت‌وگو کنیم، بلکه فقط مرور می‌کنیم آنچه علمای اسلام برایمان گفته‌اند. ما فقط تلاش شبانه‌روزی می‌کنیم به این‌که محبت مولا و اهل‌بیت علیهم‌السلام را درون سینه‌هایمان حفظ کنیم و از این طریق محبت رسول و رفاقت خداوند و سکونت در بهشت را حاصل کنیم.

یا علی مدد به‌حق فاطمةالزهرا سلام‌الله علیها

در راستای معرفت بهتر به اهل‌بیت علیهم‌السلام، ختم اسم علی علیه‌السلام؛ «صد مرتبه» بگوییم:

یا قاهِرَ العَدو یا والیَ الوَلی      یا مَظهَرَ العَجائِب یا مُرتَضی عَلی

 

هدیه به روح مطهر علمای اسلام و همه‌ی آنهایی که بین ما بوده‌اند و نیستند صلوات

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

 

یاد باد آن روزگاران... یادباد

عکسهایی از تشییع جنازه نمادین بانوی دو عالم در کرج که به همت استادمان مرحومه حاجیه خانم اکبری و شاگردان و مستمعینش در مهدیه کرج برگزار شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۰۱ ، ۱۱:۲۰
خادمه الزهراء

صبح‌دمان و مناجات

دوشنبه, ۷ شهریور ۱۴۰۱، ۱۰:۵۴ ق.ظ

صبح جمعه هنگامه نیایش، دعا و دلتنگی برای مهدی زهرا سلام‌الله‌علیها است. بیایید با هم برایش دعا کنیم و بخواهیم خداوند دیدار دولتش را روزی ما قرار دهد.

 

حضرت زهرا علیهاالسلام فرمودند: روزی پیامبر خدا نزد من آمدند در حالی که من بعد از نماز صبح خوابیده بودم، با پای مبارک خود مرا تکان دادند و فرمودند: دخترم برخیز و شاهد روزی پروردگارت باش و در طلب روزی بکوش.

تو از غافلان مباش زیرا خداوند روزی مردم را به هنگام سپیده صبح تا طلوع خورشید تقسیم می‌کند.

حدیث بسیار زیبا و گویایی است؛ کافی است متوجه باشیم چه کسی فرموده و به چه کسی فرمودند، اهمیت مطلب برایمان روشن می‌شود.

پس بیایید بعد از نماز صبح سه کار انجام دهیم:

🔰اول سجده شکر؛ به‌ خاطر داده‌هایش،

🔰دوم ۱۰۰ مرتبه ذکر ماشاءالله؛ به خاطر گرفتن حاجت‌ها،

🔰سوم شروع روز با لبخند؛ به خاطر اینکه هستیم و خدایی داریم نزدیک که حتی گریه‌های ما را زیر باران هم می‌بیند. او آنقدر نزدیک است که دلهایمان را می‌خواند.

دگر چه می‌خواهیم؟

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۰۱ ، ۱۰:۵۴
خادمه الزهراء