کاسهی حلوا
بسم الله الرحمن الرحیم
درود بر همه دلتنگان یوسف زهرا
عصر جمعه است و دلم گرفته و درد غریبی قلبم را میفشارد مانند قلب خیلیها. ما برای دردهایمان معمولا بهدنبال طبیب میگردیم تا دوایی بر دردمان بگذاریم اما این درد غریب را کجا ببریم؟!
گفت: دو سه گرفتاری داشتم که سخت آزردهام میکرد، به همسرم گفتم: برویم مشهد الرضا علیه السلام تا از آقا مرهمی بگیریم. پس حرکت کردیم بهسوی حرم مطهر حضرت. من به تنهایی به زیارت رفتم، چند ساعت در حرم ماندم، درد دل کردم، توسل گرفتم، وقتی به منزل برگشتم، گفتند: همسرت از پلهها افتاد و مجروح شد، او را به بیمارستان بردند.
بیمارستان رفتم، همسرم را سر و صورت بسته، دیدم بیشتر دلگیر شدم. فردا حرم رفتم، گله کردم: آقا جان! اینگونه جواب میدهید؟!
در راه بازگشت بهشدت زمین خوردم، پهلویم زخمی شد، رو کردم بهسوی حرم، عرض کردم: این رسم مهماننوازی شماست؟! نهتنها دردم را درمان نکردید، دو درد دیگر هم روی دردهایم گذاشتید! دیگر به حرم نخواهم آمد!
فردا مقداری تخمه گرفتم، گوشهی صحن نشستم، مشغول خوردن شدم، دیدم آقای بزرگواری از میان جمعیت، مستقیم بهسوی من آمد، لبخندی به من زد؛ و فرمود: تو اینجایی؟! برای زیارت آمدهای؟ به خواستهات رسیدی؟ من با ناراحتی جواب دادم: از این کاسه، کسی حلوایی نخورده!
نگاهی کردند، فرمودند: پس این همه حلوا که در عمرت خوردهای از کاسهی که بوده؟!
سپس با حالت تأسف فرمودند: چه وقت خواهید فهمید برای تقرب به درگاه الهی، راهی جز تحمل این دردها و صبر در برابر ناملایمات ندارید؟!
خواستم در جواب چیزی بگویم که نبود! بهخدا نمیدانم به آسمان رفت یا به زمین؟!
گفت پیغمبر اگر کوبی دری عاقبت زان در برون آید سری
گر نشینی بر سر راه کسی عاقبت بینی تو هم روی کسی مولوی
عصر جمعه است و ساعت دعای سمات. التماس دعا
ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 23ر4ر1396
التماس دعا ی خیر - الّلهم عجّل لِولیک الفرج
منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور باد.