در حدیـقه‌ی سـبـز دعـا

دعاها، مناجاتها، سخنرانی‌ها و مطالب ارزشمندی که از استـادمان مرحومه حاجیه خانم اکبری (ح.عاشوری) به یادگار مانده است در این دفتر، ثبت و ضبط می‌شود ان‌شاءالله. این وبلاگ در دست تکمیل و به روزرسانی است.

در حدیـقه‌ی سـبـز دعـا

دعاها، مناجاتها، سخنرانی‌ها و مطالب ارزشمندی که از استـادمان مرحومه حاجیه خانم اکبری (ح.عاشوری) به یادگار مانده است در این دفتر، ثبت و ضبط می‌شود ان‌شاءالله. این وبلاگ در دست تکمیل و به روزرسانی است.

در حدیـقه‌ی سـبـز دعـا

استاد ارجمند، مرحومه حاجیه خانم اکبری (ح.عاشوری) از بزرگترین مبلغان و سخنرانان مذهبی تهران و کرج بودند که در دی ماه 1400 به سوی معبود خود شتافتند.
مجموعه‌ای از سخنرانی‌ها، دعاها و زیاراتی که ایشان معرفی کرده‌اند در کانال تلگرامی اطلاع رسانی این بانوی مکرمه موجود است.
برآن شدیم تا با انتقال و ثبت و ضبط این مطالب در وبلاگ، امکان دسترسی بهتر به این گوهرهای ارزشمند به یادگار مانده از ایشان را مهیا سازیم.
باشد که ما را از دعای خیر خود بهره‌مند و روح حاجیه خانم اکبری را با ذکر صلوات و یا قرائت فاتحه بنوازید.

***
حَدیقه به معنایِ باغ است و نامی که والدین خوش ذوق، بر استاد گرانقدر ما گذاشتند که الحق وجود نازنینش باغی بود سرسبز از دعا و صلوات و توسل. الهی که در جنّات و باغهای بهشتی در کنار سفره بابرکت اهل بیت، علیهم السلام، روزی‌خوار و محشور باشند.

***
ذکر یادگاری استاد:
الهی به درگاهت هزاران بار تکبیر و تهلیل و تحمید و تسبیح و تقدیس
عرضه می‌دارم که یک روز دیگر زنده هستم و تو تنها خالق و معبود و اِله من هستی و در سلطانیت مطلق بی شریکِ تو، بندگی و زندگی می‌کنم.

***
- نشانی سایت استاد: https://shamsotalea.com

- نشانی کانال سروش و تلگرام:
zaynab_ir

- نشانی صفحه اینستاگرام: name_be_madaram

- نشانی مزار استاد: کرج، آرامستان بهشت سکینه (اتوبان کرج-قزوین، بعد از پل حصارک و کمالشهر)، قطعه 31، آلاچیق 706

طبقه بندی موضوعی

۱۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دلتنگی» ثبت شده است

ما برایِ خداییم

يكشنبه, ۱۸ دی ۱۴۰۱، ۱۱:۰۷ ق.ظ

 

آیا تاکنون به این موضوع فکر کرده‌اید که چرا ذره‌بین، پارچه را می‌سوزاند؟ بسیار ساده است، ذره‌بین، نور آفتاب را جذب می‌کند و از طریق کانون خود، آن را به یک نقطه منتقل می‌سازد بنابراین اگر پارچه یا کاغذی را جلوی آن بگیرید، می‌سوزاند. اما پنجره‌ی اتاق با وجود آنکه نور آفتاب را از خود عبور می‌دهد، نمی‌تواند پارچه را بسوزاند؟ تفاوت در این است که شیشه، قدرت متمرکز ساختن انرژی به‌دست آمده را ندارد و نور آفتاب را به همان طریقی که جذب کرده، انتقال می‌دهد.

یکی از بیماری‌های رایج اجتماعی، عارضه‌ی از این شاخه به آن شاخه پریدن است.

موفقیت و رسیدن به اهداف، جز با تمرکز بر خواسته‌ها ممکن نیست.

اهداف و برنامه‌هایتان را ستاره‌ی راهنمای زندگی خود قرار دهید و هر فعالیت و برنامه‌ی جدید را در چارچوب طرح بزرگ سرنوشت خود ارزیابی کنید.

امروز، سرگرم کاری بودن و فردا به کار دیگری پرداختن، فرد را هیچ‌گاه به جایی نمی‌رساند.

هرجا هستید باید با تمام وجود، آنجا باشید.

یک کشورِ تقسیم شده، در مقابل حمله‌های دشمن، مقاومت نخواهد کرد؛ و یک انسانِ تقسیم شده، نمی‌تواند به‌طور شایسته‌ای با زندگی برخورد کند.

و می‌دانی که خدا هم، همه‌ی تو را یک‌جا می‌خواهد.

بانوی دو سرا، زهرای اطهر (س) فرمودند: تو با همه وجود برای خدا باش تا خدا هم، همه برای تو باشد.

بیایید اینگونه باشیم.

  من آنِ تو اَم، تو را چه باشد؟ هیچی     تو آنِ منی، مرا همه هستی هست         

  شعر از: اوحدالدین کرمانی، اضافه شده به متن توسط ادمین

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 19ر7ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۰۱ ، ۱۱:۰۷
خادمه الزهراء

اضطرار فرج

پنجشنبه, ۸ دی ۱۴۰۱، ۰۸:۳۶ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و درود، تقدیم به همه آنهایی که امشب دلتنگی می‌کنند.

هردم بشارت‌های دل، از هاتف جان می‌رسد                  هرکس که از جان بگذرد، آخر به جانان می‌رسد

یک دم میاسا روز و شب، مردی بجو دردی طلب             چون جان ز درد آمد به لب، ناگاه درمان می‌رسد

ره گر دراز آید ترا، شیب و فراز آید ترا                         چون ترک تاز آید ترا، آخر به پایان می‌رسد

این خانه چون ویران شود، معمور و آبادان شود                این سر چو بی‌سامان شود، ناگه به سامان می‌رسد

ای مبتلا ای مبتلا، برکش صلا برکش صلا                  در دل اگر رنج و بلا، روزی به مهمان می‌رسد

اندیشه و اندوه و غم، رنج و تعب درد و الم                    هر یک نهد در دل قدم، با حکم و فرمان می‌رسد

بر دل اگر باری بود، بار غم یاری بود                          در پا اگر خاری بود، خار از گلستان می‌رسد

شعر از: میرزا حبیب خراسانی

 

بانویی پریشان‌حال، نزد امام ششم علیه السلام آمد و عرض کرد: تنها پسرم به سفر رفته، آمدنش دیر شده، دوبار به محضرت آمده‌ام، فرمودید برو، صبر کن، خواهد آمد!

اما به‌جانت قسم، آقای بزرگوارم! دیگر هیچ صبرم نمانده، طاقتم طاق شده!

حضرت فرمودند: برو به خانه‌ات که چشمت به آمدن پسرت روشن! زیرا خداوند فرموده است: وقتی طاقت بنده‌ام در کاری، طاق شده، هنگام فرج رسیده است.

خدا کند طاقتمان طاق شود!

برای فرجش صلواتی فرستید.

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 2ر6ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

 پی‌نوشت ادمین: از کلام استاد به یاد می‌آورم که می‌گفتند: کاش به اندازه اون پیرزن روستایی که شب، از نیومدن مرغش به لونه، مضطر و نگران می‌شه، از نیومدن و غیبت آقامون، دل‌نگران و مضطر می‌شدیم.... الهی به مضطر کربلا، عجل لولیک الفرج

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۰۱ ، ۲۰:۳۶
خادمه الزهراء

عرض دلتنگی با صلوات جناب خواجه نصیر

پنجشنبه, ۸ دی ۱۴۰۱، ۰۸:۱۶ ب.ظ

هوای پنج شنبه‌ها کمی دلگیر است...

نبودنت را لمس می‌کنم...

فرشته‌ی آسمانی مادرم

از وقتی رفتی تمام تکیه‌گاه‌ها از نظرم پوشالی است پدرم

سخت است کوه را از دست بدهی و با خیالش زندگی کنی....

صلواتی مرحمت کنید.  

 

سلام بر مهدی (عج) و یارانش،

بر آنانی‌که روزهای جمعه بدون یاد یار سفر کرده برایشان گلوگیر است و تنها با سلام و صلوات بر آن وجود نازنین گذر ایام را تحمل می‌کنند.

همه با هم بند آخر صلوات جناب خواجه نصیر را بخوانیم؛ که یدالله مع الجماعه:

أللّهمَّ صلِّ وَ سَلِّم، وَ زِد وَ بارِک، عَلی صاحبِ الدَّعوَةِ النَّبویَّة، وَ الصَّولَةِ الحَیدریَّة، و العِصمَةِ الفاطِمیَّة، و الحِلمِ الحَسَنِیَّة، و الشّجاعَةِ الحُسَینِیَّة، و العِبادَةِ السَّجّادِیَّة، و المآثِرِ الباقِریَّة، و الآثار الجَعفَرِیَّة، و العُلومِ الکاظِمیَّة، و الحُجَجِ الرَّضَوِیَّة، و الجُودِ التَّقَوِیَّة، و النَّقاوَةِ النَقَوِیَّة، و الهَیبَةِ العَسکَریَّة، و الغَیبَةِ الإلهیَّة، القائمِ بِالحَقِّ، و الدّاعی إلی الصِّدقِ المُطلَقِ، کَلمةِ الله، و أمانِ الله، و حُجّةِ الله، القائمِ بِأمرِ الله، المُقسِطِ لِدینِ الله، الغالِبِ لِأمرِ اللهِ، و الذّابِّ عن حَرَمِ الله، إمام السّرِّ والعَلَنِ، دافعِ الکَربِ والمِحَن، صاحبِ الجُودِ و المِنَن، الإمامِ بِالحَقِّ، أبی القاسِم محمّدِ بن الحَسن، صاحبِ العَصرِ والزَّمان، و قاطعِ البُرهان، و خَلیفةِ الرَّحمان، و شَریکِ القُرآن، و مُظهرِ الإیمان، و سیِّد الإنسِ و الجانّ، صَلَوات اللهِ و سلَامُهُ عَلیه و علیهِم أجمَعین.

الصَّلاةُ و السَّلامُ عَلیک، یا وَصیَّ الحَسَن، و الخَلَفَ الصّالِح، یا إمامَ زَمانِنا، أیُّها القائمُ المُنتَظَرُ المَهدِیّ، یابنَ رسول الله، یَابنَ أمیرِالمُؤمنین، یا إمام المسلمین! یا حُجَّةاللهِ عَلی خَلقه! یا سَیِّدنا و مولانا! إنّا تَوَجَّهنا، و استَشفَعنا، وَ تَوَسَّلنا بِکَ إلی اللهِ، وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا، فِی الدُّنیا و الآخِرَة، یا وجیهاً عِندَ الله، إشفَع لَنا عِندَ الله عَزَّوَجَلّ.

 

بارخدایا! رحمت‌های پیاپی فرست، و درودهای خجسته خویش را ارزانی دار، بر امام بزرگواری که صاحب دعوت محمدی است، و صولت حیدری، و عصمت فاطمی، و حلم حسنی، و شجاعت حسینی، و عبادت سجادی، و مفاخر باقری، و آثار جعفری، و علوم کاظمی، و حجج رضوی، و جود تقوی، و نقاوت نقوی (یعنی پاکی و پاکیزگی و مطهر بودن)، و هیبت عسکری، و غیبت الهی، آن قائم به حق، و درفش‌افراز صدق مطلق، کلمه خدایی و امان الهی، و حجت ربانی، برپای‌دارنده امر خدای، و گسترنده آیین عدل خدای، و پیروزگرداننده حکم خدای، و پاس‌دارنده ناموس خدای، امام آشکارا و نهان، برطرف سازنده گرفتاری‌ها و اندوهان، صاحب جود و بخشش و احسان، امام برحق، ابوالقاسم محمد بن الحسن، صاحب عصر و زمان، روشن‌کننده حق و برهان، خلیفه خدای رحمان، عِدل و انباز قرآن، آشکارساز مظاهر ایمان، و مهتر آدمیان و پریان. رحمت‌ها و درودهای خدایی بر او باد و بر همه نیکان پاک او.

درود و رحمت و سلام و تحیت بر تو باد! ای وصیّ حسن عسکری، و ای جانشین شایسته شایستگان، ای امام زمان، ای مهدی قائم منتظران، ای زاده ختم رسولان، ای فرزند امیرمؤمنان، ای امام مسلمانان، ای حجت خدا در میان مردمان، ای سرور ما، ای مولای ما! ما به آبروی تو، روی به درگاه خدا آوردیم، و تو را نزد خدای شفیع ساختیم، و به اعتبار منزلت تو، حاجات دو جهان خویش طلبیدیم. ای سرافراز در نزد خدا، و ای آبرومند بارگاه کبریا، حاجات ما را، از خدای عزیز جلیل، تو طلب کن، و برآوردِ آن‌ها را تو بخواه.

 

قیامت قامت ای قامت قیامت             قیامت کرده‌است، این قدّ و قامت

مؤذن چون به بیند، قامتِ تو              به قد قامت بماند، تا قیامت

روح دکتر محسنی کبیر شاد.

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 29 و 30ر4ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۰۱ ، ۲۰:۱۶
خادمه الزهراء

کاسه‌ی حلوا

جمعه, ۲ دی ۱۴۰۱، ۰۳:۴۰ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

درود بر همه دلتنگان یوسف زهرا

عصر جمعه است و دلم گرفته و درد غریبی قلبم را می‌فشارد مانند قلب خیلی‌ها. ما برای دردهایمان معمولا به‌دنبال طبیب می‌گردیم تا دوایی بر دردمان بگذاریم اما این درد غریب را کجا ببریم؟!

 

 

گفت: دو سه گرفتاری داشتم که سخت آزرده‌ام می‌کرد، به همسرم گفتم: برویم مشهد الرضا علیه السلام تا از آقا مرهمی بگیریم. پس حرکت کردیم به‌سوی حرم مطهر حضرت. من به تنهایی به زیارت رفتم، چند ساعت در حرم ماندم، درد دل کردم، توسل گرفتم، وقتی به منزل برگشتم، گفتند: همسرت از پله‌ها افتاد و مجروح شد، او را به بیمارستان بردند.

بیمارستان رفتم، همسرم را سر و صورت بسته، دیدم بیشتر دل‌گیر شدم. فردا حرم رفتم، گله کردم: آقا جان! اینگونه جواب می‌دهید؟!

در راه بازگشت به‌شدت زمین خوردم، پهلویم زخمی شد، رو کردم به‌سوی حرم، عرض کردم: این رسم مهمان‌نوازی شماست؟! نه‌تنها دردم را درمان نکردید، دو درد دیگر هم روی دردهایم گذاشتید! دیگر به حرم نخواهم آمد!

فردا مقداری تخمه گرفتم، گوشه‌ی صحن نشستم، مشغول خوردن شدم، دیدم آقای بزرگواری از میان جمعیت، مستقیم به‌سوی من آمد، لبخندی به‌ من زد؛ و فرمود: تو اینجایی؟! برای زیارت آمده‌ای؟ به خواسته‌ات رسیدی؟ من با ناراحتی جواب دادم: از این کاسه، کسی حلوایی نخورده!

نگاهی کردند، فرمودند: پس این همه حلوا که در عمرت خورده‌ای از کاسه‌ی که بوده؟!

سپس با حالت تأسف فرمودند: چه وقت خواهید فهمید برای تقرب به درگاه الهی، راهی جز تحمل این دردها و صبر در برابر ناملایمات ندارید؟!

خواستم در جواب چیزی بگویم که نبود! به‌خدا نمی‌دانم به آسمان رفت یا به زمین؟!

گفت پیغمبر اگر کوبی دری               عاقبت زان در برون آید سری
گر نشینی بر سر راه کسی                 عاقبت بینی تو هم روی کسی     مولوی

 

عصر جمعه است و ساعت دعای سمات. التماس دعا

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 23ر4ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۰۱ ، ۱۵:۴۰
خادمه الزهراء

احادیث نسب‌شناسی حضرت مهدی

جمعه, ۲ دی ۱۴۰۱، ۱۲:۱۰ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

درود بر همه دلتنگان عصر جمعه؛ که هیچ چیزی باعث انبساط خاطرشان نمی‌شود جز ذکر نام یار سفر کرده؛ یا ابا صالح المهدی ادرکنی.

وقتی به این فکر می‌کنم که چقدر دوستش دارم، پر از امید و ذوق می‌شوم؛ و وقتی می‌بینم چقدر کم می‌شناسمش، پر از تاسف و شرم!

راستی هر کدام چند روایت در مورد ایشان بلدیم، بیاد داریم، به دیگران یادآوری کرده‌ایم؟

 

🌷 در مورد اینکه امامان دوازده نفرند، اولشان علی علیه السلام و آخرشان مهدی (عج) است، ۹۱حدیث.

🌷 و مهدی از عترت پیامبر (ص) است، ۳۸۹حدیث.

🌷 و مهدی از اولاد علی علیه السلام است، ۲۱۴حدیث.

🌷 و مهدی از اولاد فاطمه (س) است، ۱۹۲حدیث.

🌷 و مهدی از اولاد حسین علیه السلام است، ۱۴۸حدیث.

🌷 و مهدی از اولاد علی ابن الحسین علیه السلام است، ۱۸۵حدیث.

🌷 و مهدی از اولاد امام باقر علیه السلام است، ۱۰۳حدیث.

🌷 و مهدی از اولاد امام جعفر الصادق علیه السلام است، ۱۰۳حدیث.

🌷 و مهدی ششمین اولاد امام جعفر الصادق علیه السلام است، ۹۹حدیث.

🌷 و مهدی از اولاد موسی بن جعفر علیه السلام است، ۱۰۱حدیث.

🌷 و مهدی پنجمین فرزند موسی بن جعفر علیه السلام است، ۹۸حدیث.

🌷 و مهدی چهارمین اولاد علی بن موسی الرضا علیه السلام است، ۹۵حدیث.

🌷 و مهدی سومین فرزند امام محمد تقی علیه السلام است، ۹۰حدیث.

🌷 و مهدی از اولاد امام هادی علیه السلام است، ۹۰حدیث.

🌷 و مهدی فرزند امام حسن عسکری علیه السلام است، ۱۴۸حدیث.

🌷 و نام پدر ایشان حسن است، ۱۴۸حدیث.

🌷 و مهدی همنام و هم‌کنیه رسول خدا صلوات الله علیه و آله و سلم است، ۴۷حدیث.

و شما چند روایت را خوانده‌ای؟ راستی روزهای انتظار را چگونه می‌گذرانیم؟

دلم خیلی می‌سوزد و دنبال دل سوخته می‌گردم!

بیا سوته دلان گرد هم آییم               که قدر سوته دل، دل سوته دانه           باباطاهر

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 16ر4ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۰۱ ، ۱۲:۱۰
خادمه الزهراء

 

ای حرمت قبله‌گَهِ سرنوشت               گنبد تو طعنه زند بر بهشت

عشق تو در سینه چو غوغا کند                          خادم تو کار مسیحا کند
از حَرَمت بوی خدا می‌رسد                          عطر غریب الغربا می‌رسد
تا به ضریح تو تماشا کنم                           سلام بر حضرت زهرا کنم
عرض ارادت به تو دارد جِنان                عمّة محبوب امام زمان

این شعر زیبا را در وصف حضرت معصومه سلام الله علیها، با صدای دلنشین حضرت استاد بشنوید.

O دریافت فایل صوتی کلیک کنید 8

 

ادمین نوشت: چقدر دلتنگ صداتونم استاد...:((

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۰۱ ، ۰۷:۴۳
خادمه الزهراء

بفرمایید یک لقمه معنوی نوش کنید: یک ‌لقمه دلتنگی

سه شنبه, ۲۲ شهریور ۱۴۰۱، ۰۸:۴۳ ق.ظ

 

عصر جمعه تمام شد و دلم مانند دل خیلی از آنهایی که سفرکرده‌ی عزیزی دارند، گرفته است. با خود گفتم: شاید با نوشتن چند جمله بشود هم دل خود و هم دل آنها را باز کنم. افلاطون نظریه‌ی معروفی به نام نظریه‌ی مدینه‌ی فاضله دارد، می‌گوید: دنیا، آن روزی به سعادت می‌رسد که حکیمان، زمامدار باشند؛ و زمامداران، حکیمان. تا وقتی که حکیمان در طبقه‌ای هستند و زمامداران در طبقه‌ای دیگر، دنیا روی سعادت را نخواهد دید.

اما ما مسلمانان بالاخص شیعیان می‌گوییم: دوره‌ی سعادت بشر، آن عصری است که دوره‌ی عدلِ کامل است؛ یعنی عصر ظهور امام زمان علیه‌السلام. آن دوره‌ای که اولین مشخصه‌اش این است که دوره‌ی حکومت عقل است یعنی دوره‌ای است که در آن، علم، اسیر و برده نیست.

مولایمان می‌فرمایند که در آن عصر، مردم صبحگاهان و شامگاهان جامی می‌نوشند، جام حکمت و معرفت است، جز جام حکمت و معرفت نمی‌نوشند.

سلام و صلوات بر صاحب آن روز و رحمت الهی بر آن کسانی که حقیقتاً منتظر آن روزگارند.

 

حالا بفرمایید یک لقمه صبحانه‌ی معنوی، یک لقمه دلتنگی

این روزها وقتی به کوچه و خیابان یا به دشت و صحرا، مخصوصاً به پارک وتفرج‌گاه‌ها می‌روید و این همه گل‌های متنوع و زیبا که چشم را نوازش و دل را زنده می‌کنند؛ را تماشا می‌کنید آیا توجه می‌کنید میان گل‌های بنفشه، اطلسی، شاه‌پسند و گل‌های عسل و جعفری و این همه گل ناز، شمعدانی و لاله‌های حیرت انگیز؟ جای یک گل واقعاً خالی است. میان این همه گل، جای گل نرگس خالی است، حتی یک شاخه! و غم‌انگیز اینکه هیچ کس توجه نمی‌کند که چرا در بهار، گلِ نرگس نمی‌روید؟! آری، گل نرگس در دل زمستان، در اوج سرما و یخبندان سر برمی‌آورد، در زمانی که هیچ گلی را جرأت و توان روییدن و شکفتن نیست.

بهار فرصتی برای خود نمایی، دلبری و عشوه‌گری همه‌ی گل‌هاست تا بیایند و هر چه دارند، بنمایند و بروند؛ و خزان پاییزی، سیلیِ بی‌رحمانه بر چهره‌ی طبیعت بزند، سرمای کشنده هم قدرت‌نمایی خود را نشان دهد، آنگاه درست در زمانی که امیدی برای زندگی نماند، گل نرگس بروید! آن هم با چه عطر و بوی دل انگیزی که فرموده‌اند هرکس آن را ببوید، از ویروس سرما خوردگی در امان خواهد بود و خواص دیگر.

اما گل نرگسِ ما هم قرار است در اوج زمستان ظهور فرماید.

می‌دانیم دنیا به سوی فاجعه پیش می‌رود و در عین حال، آینده‌ی درخشانی در پیش است. دلیل این موضوع، قانونِ سیرِ تکاملی جامعه‌هاست. جامعه‌ای که تمام جوانب آن، از علم و دانش گرفته تا امکانات رفاهیش هر روز در حال پیشرفت است. پس عشق به تکامل، در درون آدمی شعله‌ور است و انسان در کنار تکامل مادی، به سوی تکامل معنوی نیز پیش می‌رود.

 

نکته‌ی دیگر اینکه، نظم دقیق و عجیبی در این عالم حکمفرماست که کوچکترین به هم خوردگی در اجرای عالم فاجعه‌های بسیاری را به بار خواهد‌آورد. تصور کنید یک سلولِ کوچک مغزی از کار بیفتد یا در فضای بزرگتر، فاصله‌ی زمین و خورشید و حرکت کُرات، بسیار اندک به هم بریزد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟

حال انسان که جزئی از این کُل است، خواه‌ناخواه باید در برابر این نظام عالم هستی سر فرود آورد و هرج و مرج، ظلم و ستم، نابسامانی و ناهنجاری را کنار بگذارد.

با این حساب، نظامِ آفرینش، ما را به سوی یک نظام صحیح اجتماعی در آینده خواهد برد.

 

نکته‌ی دیگر اینکه قانون کنش و واکنش، عمل و عکس العمل را به خاطر بیاورید. اصلی پذیرفته شده در وقایع اجتماعی وجود دارد و آن، اینکه تمام تحولات اجتماعی و انقلاب‌ها در نتیجه‌ی فشارهای قبلی بوده است. این اصل و قانون می‌گوید، فشار جنگ‌ها، ظلم‌ها و بی عدالتی‌ها در جهانِ کنونی، سرانجام واکنش شدید خود را آشکار خواهد ساخت و نظامِ کنونیِ جوامع انسانی را به هم می‌ریزد و طرح جدیدی ایجاد می‌کند که در آن، همه طعم شیرین عدالت را بچشند.

 

و نکته‌ی دیگر اینکه الزام ضرورت اجتماعی آن است که وضع زندگی انسان، به چنان مرحله‌ای برسد که احساس نیاز به آن مطلب پیدا نموده و به عنوان یک ضرورت برسد. مثلاً در وضعیت امروزی، استفاده از وسایل نقلیه به مرحله‌ای رسیده‌است که انسان به ضرورت وضع و تبعیت از قوانین راهنمایی و رانندگی پی ببرد و آن را پذیرفته است. کم کم زمانی می‌رسد که وجود حکومت واحدِ جهانی برای پایان دادن به مسابقه‌ی کمر شکنِ تسلیحاتی و قدرت‌طلبی‌ها، ظلم و ستم و نابسامانی به عنوان یک ضرورت و یک واقعیتِ اجتناب ناپذیر احساس می‌گردد. آن زمان است که انقلاب و دگرگونی جهانی و واحد، حتمی خواهد شد.

مرحوم علامه طباطبایی می‌نویسد: بشر، روزی که روی زمین سکنی گزیده‌است، پیوسته در آرزوی یک زندگی اجتماعی مقرون به سعادت می‌باشد و به امید رسیدن چنین روزی، قدم بر می‌دارد و اگر این خواسته تحقق خارجی نداشت، هرگز چنین آرزو و امیدی در نهاد وی نقش نمی‌بست. چنانچه اگر غذایی نبود، گرسنگی نبود؛ و اگر آبی نبود، تشنگی تحقق نمی‌یافت و...  از این روی به حکم ضرورت، آینده‌ی جهان، روزی را در بر خواهد داشت که آن روز، جامعه‌ی بشری پر از عدالت شده و با صلح و صفا زندگی خواهند کرد و افراد انسانی، غرق در فضیلت و کمال می‌شوند.

و البته استقرار چنین وضعی به دست خودِ انسان خواهد بود. و رهبر چنین جامعه‌ای، منجیِ جهانِ بشریّت و به لسانِ روایات، مهدی (عج) خواهد بود.

به امید آن روز!

و در پایان، مرحوم شیخ حر ّعاملی می‌نویسد که ده ساله بودم، سخت بیمار شدم و هیچ امیدی به زندگیم نبود، در بین خواب و بیداری رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله و تک‌تک ائمه معصومین علیهم‌السلام را دیدم. به همه سلام دادم و با امام ششم علیه‌السلام، روبوسی کردم و ایشان به من سخنانی فرمودند و برایم دعا کردند.

امام زمان (عج) هم برایم دعا کردند؛ زیرا وقتی به آن حضرت رسیدم با ایشان دست دادم و روبوسی کردم، گریه کردم و عرض نمودم: مولای من! می‌ترسم با این مرض بمیرم و به نهایتِ مطلوبم از علم و عمل نرسم!

حضرت فرمودند: نترس! خداوند تو را شفا می‌دهد و عمری طولانی خواهی داشت. سپس حضرت کاسه‌ای به دستم دادند و من از آن آب نوشیدم، شفا یافتم، برخاستم و درحضور بستگانم نشستم. همه تعجب کردند و من سکوت کردم تا چند روز بعد جریان را تعریف کردم!

 

خوشا آنان که از دست او جرعه نوشیدند. به امید چنین لیاقتی، صلوات

دوم اردیبهشت ماه 1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ شهریور ۰۱ ، ۰۸:۴۳
خادمه الزهراء

دلنوشته استاد برای پدر بزرگوارشان

دوشنبه, ۲۱ شهریور ۱۴۰۱، ۱۰:۲۶ ق.ظ

سلام بر همه‌ی پدران که مرد هستند. و سلام بر همه‌ی پدران مردی که رفته‌اند از پیشمان.

پدرم مرد بود، مردی که خانه‌اش کوچک بود، ولی دلش خیلی بزرگ بود.

پدرم مرد بود، مردی که درآمدش محدود بود ولی سخاوتش فراوان.

پدرم مرد بود، مردی که مهمان ‌دوست داشت، و گاهی سر سفره‌اش جایی برای نشستن فرزندانش نبود.

پدرم مرد بود، مردی که بدی را، بد می‌داشت و هرگز برای کسی بد نمی‌خواست.

پدرم مرد بود، مردی که هیچ‌گاه کسی از او تندی اخلاقی ندید حتی فرزندانش.

پدرم مرد بود، مردی که هیچ طلبی از دنیا نداشت و همیشه می‌گفت من به هر چه می‌خواستم رسیده‌ام دیگر کاری در دنیا ندارم.

پدرم مرد بود، مردی که هر کس او را می‌شناخت دوستش داشت و از روزی که رفته‌است هر کس ما را می‌بیند بلافاصله می‌گوید خدا پدرت را بیامرزد.

پدرم مرد بود، مردی که هرگز برای کسی درد دل نمی‌کرد حتی یک ‌بار برای ما فرزندانش که مبادا غصه‌دار شویم.

پدرم مرد بود، مردی که آن‌قدر آرام و بی‌صدا و صبور بود، که ندانستیم چه درد قلب کشنده‌ای دارد.

پدرم مرد بود، مردی که چنان آرام، بی‌زحمت رفت که در شوکش هنوز مانده‌ام؛ روی تخت بیمارستان نشست، خندید، از همه خداحافظی کرد، دست تکان داد و درب بخش جراحی بسته شد...

پدرم مرد بود، مردی مؤمن، علی دوست و عاشق امام هشتم علیه‌السلام.

پدرم مرد بود، مردی که از هیچ‌کس چیزی نمی‌خواست وقتی رُخش را بر خاک دیدم به درماندگی خود زار زدم که کاری از دستم نمی‌آید. فقط گفتم حسین جان ثواب اشک‌هایی که از چشم دوستانت برای تو گرفته‌ام برای پدرم؛ و آرام شدم.

به قلم استاد: حاجیه خانم اکبری

ایام میلاد مولی الموحدین، امیرالمومنین، حضرت علی علیه‌السلام- بود که استاد، عکسی از پدر بزرگوارشان منتشر کردند و نوشتند:

پدرم روحت شاد، حقت حلال

 

حالا با دنیایی از دلتنگی همین کلام ایشان را برای خودشان زمزمه می‌کنیم:

استادم، روحت شاد، حقت حلال

روحشان را بنوازیم با قرائت فاتحه مع الصلوات

 

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۰۱ ، ۱۰:۲۶
خادمه الزهراء

بفرمایید یک لقمه معنوی نوش کنید: دل و دل‌بستگی

سه شنبه, ۸ شهریور ۱۴۰۱، ۱۱:۵۷ ق.ظ

بشر، در زندگی خود، بیش از هر چیزی نیازمند به آرامش روحی است؛ و انسان تا در زندگی، به مطلوب خود نرسد، آرام نخواهد شد.

مطلوبِ غائی انسان، فطرتاً چیست؟ خداوند! و تا انسان به او نرسد، آرام و قرار نخواهد داشت. انسان، مانند نی بریده شده و دور افتاده از نیستانِ هستی؛ و همچون طفلِ شیرخوارِ جدا شده از آغوش مادر است و تنها با بازگشت به مبدأ خود، آرام می گیرد.

همان گونه که جلوه‌ی معشوق در آیینه، التهابِ فراق عاشق را درمان نمی‌کند و جلوه‌ی آب در سراب، عطش تشنه‌کام را فرو نمی نشاند، جلوه‌های محبوب و معشوق ازلی، در آیینه‌ی مخلوقات نیز نمی تواند، روحِ ملتهب و عطشناک انسان را آرامش بخشد و سیراب کند.

آرامشِ روح، که گمشده و مقصود بشر در تمام تقلاهایش در زندگی است، تنها با بازگشت به خدا، قابل دستیابی است؛ و بشر، هر چه از خدا دورتر و غافل‌تر باشد، مضطرب‌تر و افسرده‌تر است؛ و اصلاً برای دل در درون سینه، آرامشی جز یاد خدا نیست.

همه‌ی انسانها در سینه، دلی دارند و دل، مایه‌ی دلبستگی است؛ لذا ناگزیر به چیزی دل می‌سپارند.

انسانی که خدا را فراموش کرده و با دیده‌ی دل، به جمال دلربای الهی نظر نکرده تا به آن دل بازد، در جاذبه‌ی محدود آن جمال که در آیینه‌ی پدیده‌های دنیوی، منعکس می باشد، قرار می گیرد و تسلیم دلبری های دنیا می شود و به خیلِ عاشقان دنیا می پیوندد. عاشق دنیا، آرامش ندارد زیرا آنچه را به آن، دلبسته است را یا ندارد و حسرت نداشتنِ آن را می خورد و آرامش از او سلب می شود؛ و یا از دست داده و غصه‌ی از دست دادن، رهایش نمی‌کند.

آری، قرآن فرموده است کسانی که دل، به غیر خدا می‌دهند و خدا را فراموش می‌کنند، در زندگیِ تنگ و دشواری خواهند بود.

با یاد خدا و توجه به خدا و دلدادگی به خدا، انسان در جاذبه‌ی الهی قرار می‌گیرد و از محبت دنیا رها می‌شود. چیزی که شخص به آن علاقه ندارد؛ در نداشتنش، حسرت؛ و در داشتنش، نگرانیِ از دست دادن؛ و در از دست رفتنش، غصه‌ای پدید نمی‌آید. خدا هم که شخص به او دل بسته، همیشه هست و در رابطه با او حسرت و نگرانی و غصه مفهوم ندارد.

در بینش دینی ما، دل آنقدر عزیز و گرامی است که آن را خانه‌ی خدا قلمداد کرده‌اند، جایی از وجود ما که خداوند، فقط برای خودش انتخاب کرده و آن را حرم خود قرار داده است؛ و دلی که حرم خدا شد، از بیت الله، حرمتش بالاتر و واجب تر است.

و چه زیبا روایتی! رسول اکرم (ص) فرمودند: حضرت داوود با خدا در مقام مناجات برآمد و گفت: خدایا! برای هر پادشاهی، خزانه ای است پس خزائن تو کجاست؟! خداوند فرمودند: خزانه‌ی من، بزرگتر از عرش است؛ وسیع تر از کرسی؛ پاک‌تر از بهشت؛ زیباتر از ملکوت؛ زمینِ آن، معرفت؛ و آسمانش، ایمان؛ و آفتابش، شوق؛ و ماهتابش، محبت؛ و ستارگانش، خاطره‌ها؛ و ابرش، عقل؛ و بارانش، رحمت؛ و میوه‌هایش، طاعت؛ و نتیجه اش، حکمت است و برای آن خزانه، چهار در است: علم و حلم و صبر و رضا؛ و آن خزانه، نامش قلب است.

 

بیایید در رابطه با دل، دو کار انجام دهیم:

- یکی اینکه، فضایش را با گناه آلوده نکنیم و ذکر استغفار را هرگز فراموش نکنیم.

حکایتی است که عارفی عبور می‌کرد، مشاهده کرد طبیبی بیماران را دارو می‌دهد، جلو رفت و گفت: ای طبیب! آیا برای مرض گناه هم دارویی داری؟ گفت: بله، یک نوع فالوده دارم که باید بسازی و بخوری. گفت: دستور بده. گفت: عسلِ صفا، شِکر وفا، روغن رضا، و نشاسته‌ی یقین را در دیگِ تقوی بریز، آبِ خوف بر آن بیفزا، با کفگیرِ عصمت مخلوط کن و بر آتشِ محبت بپز، آنگاه در ظرفِ فکرت بریز، با بادبزنِ حمد خنک کن؛ و با قاشقِ استغفار بخور که این فالوده‌ی عارفان است. روزانه یک قاشق از فالوده میل شود.

- دوم اینکه، هر شغلی که داری، دربانی را هم به آن اضافه کن که بر در دل، باید دربانی کرد تا مبادا، غریبه‌ای وارد شود، چون که وارد شود، بیرون کردنش مشکل بوَد.

 

 

 

لقمه‌ی عملی امروز:

مرنج و مرنجان.

دریا دل باش: زندگی مانند حرکت قطار است که کودکان از بیرون سنگش می زنند، به هر سنگی، اگر قطار توقف کند تا جوابی دهد، هرگز به مقصد نخواهد رسید؛ از سنگهایی که پیوسته پرتاب می‌شود، مرنج و مرنجان؛ دلِ شکسته خطرناک است که می‌برّد؛ و عزیز است مانند کوزه؛ که تا نشکسته، با دست می‌برندش، وقتی شکست به دوشش می‌گیرند.

 

ذکر امروز: «یا واحدُ یا اَحد»

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۰۱ ، ۱۱:۵۷
خادمه الزهراء

یک لقمه معنوی نوش کنید: قنـاعت

سه شنبه, ۸ شهریور ۱۴۰۱، ۰۹:۱۵ ق.ظ

 

در سفره امروز یک لقمه قناعت قرار دادیم. اما نه قناعت خالی، بلکه ضیافت و قناعت.

می‌دانیم که همه خلق میهمان ضیافت الله می‌باشند و بر سفره حضرت حق از ارزاق مادی و معنوی بهره‌مند ‌می‌شوند.

عبد با توجه به این مطلب در زندگی، خود را مهمان خدا می‌داند و این نگرش ثمرات نیکویی برای او درپی‌خواهد داشت.

مهمان با ادب، رعایت آداب مهمانی را می‌کند.

🌺 باید با پیکر و جامه تمیز و آراسته و معطر در مهمانی حاضر شود.

🌺 با آب توبه روح و جسم خود را بشوید.

🌺 با ورع و تقوی از آلوده شدن به زشتی‌ها و پلیدی‌ها، وجود خود را محفوظ کند و جامه اعمال صالح و حسن خلق بپوشد.

🌺عطر معنویت و عرفان به روح و جان خود بزند.

 

یکی از آداب مهمانی این است که مهمان هنگامی که بر سر سفره می‌نشیند، به لقمه دیگران نگاه نکند و به غذای خودش نگاه کند.

کسی که در زندگی خود را مهمان خدا می‌بیند، نباید حواسش به چیزهایی که به دیگران روزی شده باشد، زیرا:

🍁 اولاً سبب می‌شود به آنچه خدا به او داده توجه نکند،

🍁 ثانیاً با دیدن آنچه دیگران دارند و او ندارد ممکن است وجودش یکپارچه حسرت و اندوه شود،

 

رسول خدا صلوات الله علیه فرمودند: از اینکه نگاه‌هایتان را به آنچه در دست فرزندان دنیاست بدوزید بر حذر باشید. هر کس نگاهش را به آن بدوزد، اندوهش طولانی می‌شود و خشمش درمان نمی‌گردد و نعمت خداوند که در نزد خودش است کوچک می‌شمارد و در نتیجه شکرش برای خداوند اندک می‌شود.

هیچ میدانی! اگر مهمانی استمرار پیدا کند و دائمی شود، پس از مدتی مهمان با صاحب خانه خودمانی می‌شود و به اهل خانه ملحق می‌گردد.

کسی که مداوم خود را مهمان خدا ببیند و ادب مهمانی را رعایت کند، کم کم مثل یکی از اهل بیت می‌شود.

اهل بیت هم به خداوند که رب البیت است، ملحق می‌باشند.

در نتیجه چنین شخصی به تدریج به وصال پروردگار نایل می‌شود.

عبد حقیقی تلاش و کار خود را علت رزق نمی‌داند، بلکه آن را نوعی دعا و ابراز فقر و نیازمندی به درگاه الهی با زبان عمل می‌داند.

در نگاه او علت رزق تنها مشیت الهی است و کار و فعالیت شغلی، نوعی اقدام در جهت تحویل و گرفتن رزق ارسالی از جانب خداوند است.

enlightened فکر کن چند سال دیگر باید در مهمانی باشیم تا با صاحبخانه یکی شویم؟!

 

۷ راه کار عملی:
۱-عصبانی نشو ۲-متنفر نباش ۳-ساده زندگی کن ۴-کم توقع باش ۵-زیاد لبخند بزن ۶-ببخش ۷- دوست خوبی برای خودت پیدا کن.

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

 

پی‌نوشت ادمین: استاد عزیزم، شما دوست خوب ما بودی و فقدانتان برای ما خسرانِ بزرگی‌ست. با نهایت دلتنگی... به خدا می‌سپارمت. :(

خدایا دوست خوب ما، استاد عزیز ما را در جهانِ باقی، بر سر خوانِ کرم و فضلت پذیرا باش🌺

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۰۱ ، ۰۹:۱۵
خادمه الزهراء