در حدیـقه‌ی سـبـز دعـا

دعاها، مناجاتها، سخنرانی‌ها و مطالب ارزشمندی که از استـادمان مرحومه حاجیه خانم اکبری (ح.عاشوری) به یادگار مانده است در این دفتر، ثبت و ضبط می‌شود ان‌شاءالله. این وبلاگ در دست تکمیل و به روزرسانی است.

در حدیـقه‌ی سـبـز دعـا

دعاها، مناجاتها، سخنرانی‌ها و مطالب ارزشمندی که از استـادمان مرحومه حاجیه خانم اکبری (ح.عاشوری) به یادگار مانده است در این دفتر، ثبت و ضبط می‌شود ان‌شاءالله. این وبلاگ در دست تکمیل و به روزرسانی است.

در حدیـقه‌ی سـبـز دعـا

استاد ارجمند، مرحومه حاجیه خانم اکبری (ح.عاشوری) از بزرگترین مبلغان و سخنرانان مذهبی تهران و کرج بودند که در دی ماه 1400 به سوی معبود خود شتافتند.
مجموعه‌ای از سخنرانی‌ها، دعاها و زیاراتی که ایشان معرفی کرده‌اند در کانال تلگرامی اطلاع رسانی این بانوی مکرمه موجود است.
برآن شدیم تا با انتقال و ثبت و ضبط این مطالب در وبلاگ، امکان دسترسی بهتر به این گوهرهای ارزشمند به یادگار مانده از ایشان را مهیا سازیم.
باشد که ما را از دعای خیر خود بهره‌مند و روح حاجیه خانم اکبری را با ذکر صلوات و یا قرائت فاتحه بنوازید.

***
حَدیقه به معنایِ باغ است و نامی که والدین خوش ذوق، بر استاد گرانقدر ما گذاشتند که الحق وجود نازنینش باغی بود سرسبز از دعا و صلوات و توسل. الهی که در جنّات و باغهای بهشتی در کنار سفره بابرکت اهل بیت، علیهم السلام، روزی‌خوار و محشور باشند.

***
ذکر یادگاری استاد:
الهی به درگاهت هزاران بار تکبیر و تهلیل و تحمید و تسبیح و تقدیس
عرضه می‌دارم که یک روز دیگر زنده هستم و تو تنها خالق و معبود و اِله من هستی و در سلطانیت مطلق بی شریکِ تو، بندگی و زندگی می‌کنم.

***
- نشانی سایت استاد: https://shamsotalea.com

- نشانی کانال سروش و تلگرام:
zaynab_ir

- نشانی صفحه اینستاگرام: name_be_madaram

- نشانی مزار استاد: کرج، آرامستان بهشت سکینه (اتوبان کرج-قزوین، بعد از پل حصارک و کمالشهر)، قطعه 31، آلاچیق 706

طبقه بندی موضوعی

۱۲۰ مطلب با موضوع «ائمه اطهار و بزرگان دین» ثبت شده است

آه از چوب خیزران

يكشنبه, ۱۸ دی ۱۴۰۱، ۱۰:۵۲ ق.ظ

سلام بر پیامبر کربلا، بانوی عشق و عقل و صبر، حضرت زینب (س)

در اردوگاه، دشمن، یکی از برادرانِ آزاده‌ی ما را زیر فشار قرار داد که او به امام خمینی (ره) توهین کند. آن دشمن کینه‌توز می‌گفت: باید به رهبرت اهانت کنی وگرنه رهایت نمی‌کنم. هرچه فشار آورد، او مقاومت کرد.

گفت: اگر از این بچه‌ها خجالت می‌کشی، من به رهبرت اهانت می‌کنم، تو فقط سرت را پایین بیاور!

هرچه آن شکنجه‌گر اهانت کرد، او سرش را بالا گرفت (سرانجام، به خشم آمد و) با کابل کشید تو صورت آن برادر. افسر بعثی که خودش آمر و ناظر بود، دلش به رحم آمد و گفت: جوان! چشمت دارد در می‌آید، سرت را بیاور پایین!

آن آزاده جواب داد: من با خدای خود عهد بسته‌ام که تا آخرین قطره‌ی خون و آخرین لحظه‌ی حیات، وفاداری‌ام را حفظ کنم.

آن افسر بعثی، این حالت را دید؛ تا اینکه روز عاشورا فرا رسید. ما روز عاشورا پابرهنه شده بودیم. آنها فهمیدند که این پابرهنگی به عنوان عزاداری برای آقا حسین بن علی (ع) است؛ و ناگهان با کابل و چوب ریختند داخل اردوگاه.

همان افسر، یک خیزران دستش گرفته بود. ما تا آن روز (چوب) خیزران ندیده بودیم. افسر بعثی، خیزران را محکم کشید تو صورتِ همان برادری که آن روز، زیر کابل، آن استقامت را نشان داده بود.

ناله‌ی آن جوان بلند شد و صدایش تمام اردوگاه را دربر گرفت. افسر بعثی یک مرتبه، متحیر ماند و گفت: تو همان کسی هستی که آن روز، زیر ضربه‌های کابل، صدایت درنیامد؟!

او هم جواب داد: آخر، امروز با خیزرانِ شما، یاد لحظه‌ای افتادم که سر نازنین آقا حسین بن علی (ع) میان تشت بود و یزید با خیزرانی که در دست داشت، به لب و دندان مبارکش می‌زد.

از خاطرات مرحوم ابوترابی، یاد مردانِ مرد به‌خیر.

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

 

شبان تیره از دود فراق دوستان نالم                  ز کج‌رفتاری و بی مهری این آسمان نالم

نمی خندد لبم از بس غم پنهان به دل دارم         بسوزد بند بند استخوانم گر عیان نالم

به روز و شب، ز هجر دوستان و فرقت یاران        چو بلبل از فراق گل، به صحن بوستان نالم

حدیث کربلا و داستان آل طاها را                    چو آرم یاد همچون نی، به صد شور و فغان نالم

ز گل کردند خالی ناکسان گلزار زهرا را              ز گلچین شکوه گویم یا ز دست باغبان نالم؟

سر سلطان دین، مهمان شد اندر خانه خولی         به حال میهمان یا از جفای میزبان نالم؟

سرش را بی گنه ببرید شمر و ساربان دستش        ز جور شمر گریم یا ز ظلم ساربان نالم؟

برای خاتمی، اهریمنی ببرید انگشتش                ز سوز دل به حال آن سلیمان زمان نالم

به طشت زر سر سبط پیمبر خواند چون قرآن        بنالم من بر آن سر، یا ز چوب خیزران نالم؟

چو ابر نوبهاری زار بهر کشته گان گریم             چو نی بر غربت آل علی در بزم جان نالم

خزان شد تا بهار عمر اکبر شبه پیغمبر               چو بلبل از غم گل، با سرشک دیدگان نالم

روان شد کاروانی از اسیران، سوی شام غم          به حال آن اسیران، چون درای کاروان نالم

شعر از ترکی شیرازی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۰۱ ، ۱۰:۵۲
خادمه الزهراء

صدقه شیرین

يكشنبه, ۱۸ دی ۱۴۰۱، ۱۰:۰۶ ق.ظ

گفت: شیرین‌ترین توت‌ها، پای درخت می‌ریزند، درحالی‌که ما برای چیدن توت‌های کال، چشم به بالاترین شاخه‌ها دوخته‌ایم.

این است حکایت ندیدنِ بهترین‌ها برای صدقه دادن.

توی جیب‌هایمان به‌دنبال کمترین مبلغ می‌گردیم، آن‌وقت از خداوند بالاترین درجه‌ی نعمت‌ها را هم می‌خواهیم.

چه ناچیز می‌بخشیم و چه بزرگ تمنا می‌کنیم.

بیایید همه چیز دادن؛ و هیچ نخواستن را از پیامبر کربلا بیاموزیم، از جناب زینب، سلام الله علیها.

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 13ر7ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۰۱ ، ۱۰:۰۶
خادمه الزهراء

دو حکایت از تشنگی و عشق

يكشنبه, ۱۸ دی ۱۴۰۱، ۰۹:۰۲ ق.ظ

ای بی‌دست کربلا، دست دلم بگیر.

حضرت عباس (ع) کعبة الاولیا

مرحوم سید قاضی (ره) پس از سیر مدارج و معارج و التزام به سلوک و مجاهده‌ی نفس؛ و کشف بعضی از حجاب‌های نورانی، بعد از گذشت چندین سال، هنوز وحدت حضرت حق تعالی بر او تجلی ننموده بود و مرحوم قاضی به هر عملی که متوسل می‌شد، این حجاب گشوده نمی‌شد. تا هنگامی‌که ایشان از نجف به کربلا برای زیارت تشرف پیدا کرده و پس از عبور از خیابان عباسیه (خیابان شمالی صحن مطهر) و عبور از درِ صحن، در آن دالانی که میان درِ صحن و خود صحن است و نسبتاً طویل است، شخصی به ایشان می‌گوید: ابوالفضل (ع) کعبه‌ی اولیا است.

مرحوم قاضی همین‌که وارد رواق مطهر می‌شود، در وقت دخول در حرم، حال توحید به ایشان دست می‌دهد و تا ده دقیقه می‌ماند و سپس که به حرم مطهر سیدالشهدا (ع) مشرف می‌گردد، درحالی‌که دست‌های خود را به ضریح مقدس گذاشته بود، آن حال، قدری قوی‌تر دست می‌دهد و تا یک ساعت باقی می‌ماند. دیگر از آن به بعد، مرتباً و متناوباً و سپس متوالیاً حالت توحید برای ایشان بوده است.

 

هل مِن ناصر...

مرحوم آیة الله آقانجفی قوچانی در «سیاحت شرق» چنین می‌نویسد: به قدر هزار قدمی که رفتم، آفتاب از جلو روی و گرم، رمل‌ها نیز داغ، که کف پاها می‌سوخت. تشنگی بر من غلبه کرد. خود را به گروهی از‌ زوّار رساندم، سؤال کردم: آب دارید؟ گفتند: خیر.

از آنها گذشتم، دویدم به دسته‌ی دیگر خود را رساندم، آنها هم آب نداشتند. به قدر نیم فرسخ دویدم و به چند دسته‌ی زوار، خود را رسانیدم؛ آب نداشتند؛ چون منزل نزدیک؛ و سواره هم می‌رفتند، آب لازم نداشتند.

مأیوس شدم، از یک طرفِ راه، شروع کردم به دویدن، هر چه رطوبت در بدنم بود، تمام به عرق؛ و حرکت تند؛ و گرمی آفتاب، خشکید. به شدت تشنه شدم. حال، برق گنبد و سیاهی باغات کربلا در مقابل من پیدا شد. من به فکر صحرای کربلا و تنهایی سیدالشهدا (ع) و آن لشکر زیادی که دور او را گرفته بودند، افتادم. مرا گریه‌ی شدید رخ داد. برای اینکه صدای گریه‌ی مرا، زوار نشنوند، دویست قدمی از آنها دور شدم، مثل آهویی در این بیابان می‌دویدم و صدا به گریه بلند و اشک مانند باران به صورت و ریش و زمین، ریزان بود.

گاهی صدای «هَل مِن ناصِر» آن حضرت را به گوشِ خیال می‌شنیدم؛ و من هم صدای «لبیک» با گریه بلند می‌داشتم و به شدت می‌دویدم به حدی که از خود بالکل فراموش شدم. دیدم لشگر به خیمه‌های حسینی هجوم آورده، شعله‌ی آتش و دود از خیمه‌ها بلند گردید.

چشم‌ها را به سیاهی کربلا دوختم و حالات رنگارنگ آن صحرای غم‌انگیز بر من عبور می‌کرد. به خدا قسم که نمی‌فهمیدم پاها در این دویدن، به گودال می‌افتد و یا به‌روی خارها قرار می‌گیرد! یک‌دفعه از میان خیمه‌ها مثل اینکه زنها و اطفال بیرون دویدند و به صحرای جنوبی خیمه‌ها که رو به طرف نجف است، پراکنده شدند. بعضی‌ها چادر به پا پیچیده به زمین می‌خوردند؛ من هم سر از پا نشناخته تا مگر برسم و خود را فدا کنم؛ که ریشه‌ی علفی به پنجه‌ی پا، بند شد، با آن تندی که می‌دویدم، محکم به زمین خوردم. با آنکه پنجه‌ی پا مجروح شده بود، دویدم. ملتفت نشدم، شش دانگ حواسم متوجه آن صحرای هولناک بود.

در این دو فرسخ و نیم مسافت، از گریه و ناله و دویدن نایستادم تا آنکه در کوچه‌ی کربلا واقع شدم و چشمم به در و دیوار و عمارات کربلا افتاد! آن وقت به خود آمدم، از خجالت و حیای از مردم، اشک‌های خود را پاک نمودم و از دویدن ایستادم و کفش‌های بی‌پاشنه را به پا کردم و عبا را به دوش انداختم.

از حوضخانه‌ی صحن سیدالشهدا، امام حسین (ع) وضو گرفته، داخل حرم شدم و یک ساعتی زیارت نمودم. بیرون شدم، رفتم به زیارت ابوالفضل العباس (ع)؛ و از آنجا بیرون شدم؛ باز آمدم به صحن سیدالشهدا (ع).

همان‌طور در گوشه‌ای، سرپا ایستاده بودم که بعضی از رفقا را ملاقات کنم. ساعت دو به غروب بود، در آن بین، صدای ساعتی که بالای سر در صحن سیدالشهدا (ع) بود و از نمره‌ی ساعت کوچک صحن نو مشهد مقدس بود بلند شد. وقتی که خوب به صدای زیر او گوش دادم، دیدم به طور فصیح می‌گوید:

«هَل مِن ناصِر... هَل مِن ناصِر... هَل مِن ناصِر» تا ده مرتبه تمام شد. لرز و لرزه در بدن من پیدا شد، گوش را تیز کردم که از کجا، جوابی می‌رسد؟ و چشم‌ها پر از اشک شد که جوابی پیدا نشد، که یک مرتبه از صحن حضرت اباالفضل (ع) صدای ساعت بزرگ او به صورت بم و کلفت بلند گردید: «لبیک... لبیک... لبیک» تا ده مرتبه؛ آن صدا هم تمام شد. اشک‌های خود را پاک کردم، گفتم: های، بگردم وفاداریت را، باز تویی که جواب دادی! خوشحال شدم که هنوز «ناصر» هست و از خوشحالی باز اشک‌هایم روان شد.

یک مرتبه به فکر تشنگی بین راه افتادم و همان‌طور در عالم خیال با خود آمدم، آمدم؛ تا وضو گرفتم و به حرمین زیارت نموده، برگشتم تا به همین نقطه‌ای که ایستادم، دیدم در هیچ نقطه، آب نخورده‌ام، تشنه هم نیستم! حالا این از راه طبیعی به چه نحو ممکن است و من از کدام آب سیر شده‌ام [معلوم نیست]!

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 8ر7ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۰۱ ، ۰۹:۰۲
خادمه الزهراء

زیباترین دعا برای زیباترین محبوب

پنجشنبه, ۱۵ دی ۱۴۰۱، ۰۹:۱۳ ق.ظ

با سلام و درود

زیباترین دعا را برای زیباترین کسی که دوستش داریم از بیان یکی از زیباترین‌ها بیاموزیم. امام سجاد (ع) در مورد حضرت صاحب الزمان عج الله تعالی فرجه الشریف، اینگونه دعا داشته‌اند:

اللّهُمَّ...اجعَلْنی مِنْ خِیارِ مَوالِیهِ وَ شِیعَتِهِ، أَشَدِّهِمْ لَهُ حُبّاً وَ اَطوَعِهِمْ لَهُ طَوعاً

خدایا مرا از برگزیدگانِ دوستان و شیعیانش، و شدیدترین آنها نسبت به او از نظر محبت، و رامترین‌شان در فرمانبری قرار ده

 

 

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۰۱ ، ۰۹:۱۳
خادمه الزهراء

اضطرار فرج

پنجشنبه, ۸ دی ۱۴۰۱، ۰۸:۳۶ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و درود، تقدیم به همه آنهایی که امشب دلتنگی می‌کنند.

هردم بشارت‌های دل، از هاتف جان می‌رسد                  هرکس که از جان بگذرد، آخر به جانان می‌رسد

یک دم میاسا روز و شب، مردی بجو دردی طلب             چون جان ز درد آمد به لب، ناگاه درمان می‌رسد

ره گر دراز آید ترا، شیب و فراز آید ترا                         چون ترک تاز آید ترا، آخر به پایان می‌رسد

این خانه چون ویران شود، معمور و آبادان شود                این سر چو بی‌سامان شود، ناگه به سامان می‌رسد

ای مبتلا ای مبتلا، برکش صلا برکش صلا                  در دل اگر رنج و بلا، روزی به مهمان می‌رسد

اندیشه و اندوه و غم، رنج و تعب درد و الم                    هر یک نهد در دل قدم، با حکم و فرمان می‌رسد

بر دل اگر باری بود، بار غم یاری بود                          در پا اگر خاری بود، خار از گلستان می‌رسد

شعر از: میرزا حبیب خراسانی

 

بانویی پریشان‌حال، نزد امام ششم علیه السلام آمد و عرض کرد: تنها پسرم به سفر رفته، آمدنش دیر شده، دوبار به محضرت آمده‌ام، فرمودید برو، صبر کن، خواهد آمد!

اما به‌جانت قسم، آقای بزرگوارم! دیگر هیچ صبرم نمانده، طاقتم طاق شده!

حضرت فرمودند: برو به خانه‌ات که چشمت به آمدن پسرت روشن! زیرا خداوند فرموده است: وقتی طاقت بنده‌ام در کاری، طاق شده، هنگام فرج رسیده است.

خدا کند طاقتمان طاق شود!

برای فرجش صلواتی فرستید.

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 2ر6ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

 پی‌نوشت ادمین: از کلام استاد به یاد می‌آورم که می‌گفتند: کاش به اندازه اون پیرزن روستایی که شب، از نیومدن مرغش به لونه، مضطر و نگران می‌شه، از نیومدن و غیبت آقامون، دل‌نگران و مضطر می‌شدیم.... الهی به مضطر کربلا، عجل لولیک الفرج

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۰۱ ، ۲۰:۳۶
خادمه الزهراء

درود بر منتظران مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف، او که چشم دردمندان عالم به‌راهش دوخته شده است. در پی مطالب هفته‌های قبل در باب امام زمان (عج)، این هفته در لابلای آیات قرآن به‌دنبالش می‌گردیم.

مهدی (عج) در قرآن

بدیهی است جایی‌که تورات و انجیل و سایر کتب آسمانی، صراحت در نجات انسانها در آخرالزمان دارند، باورکردنی نیست که قرآن ما، درباره‌ی قرآنِ ناطق؛ امام زمان (عج) که احیاکننده‌ی قرآنِ صامت است، چیزی نگفته باشد.

ملاحظه کنید، قرآن، رسول اکرم (ص) را مخاطب ساخته، می‌فرماید: «کتابی را که بر تو نازل کردیم، بیانگر همه چیز است.»

خوشبختانه ده‌ها آیه درباره‌ی ظهور و غلبه‌ی دین اسلام بر تمامی ادیان؛ و حکومت صالحان؛ و نابودی ستمگران جهان؛ و تشکیل حکومت واحد جهانی و ... در قرآن است که ما از باب نمونه، متوسلاً به خمسه‌ی طیبه، پنج آیه را نقل می‌کنیم و علاقمندان به مطالعه بیشتر را به کتب دیگر از جمله بحارالانوار ارجاع می‌دهیم.

 

1️ اولین آیه؛ سوره‌ی هود آیه 86:

«بَقِیَّةُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ»
ذخیره‌ی الهی برای شما (از هرچیز و هرکس) بهتر است اگر مؤمن باشید.

از امام صادق (ع) پرسیدند: آیا می‌توانیم قائم (ع) را هنگام درود فرستادن و سلام کردن، به‌عنوان «یا امیرالمؤمنین» خطاب کنیم؟حضرت فرمودند: خیر، این اسمی است که خداوند به «امیرالمؤمنین علی (ع)» داده و هرگز کسی جز او را نمی‌توان به این نام، نامید و هرکس به این نام نامیده شود، کافر است. گفتند: پس به‌هنگام سلام دادن او را با چه نامی بخوانیم؟! حضرت فرمودند: بگویید «اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقِیَّةَ الله»، سپس امام (ع) آیه‌ی فوق را تلاوت فرمود.

از اینکه بقیة الله از اسامی و القاب مخصوص مهدی (عج) است، در کتب روایی ما مؤیدات فراوانی است و روشن‌ترین آنها روایت زیر از امام باقر (ع) است؛ این روایت را حضرت، حدود یک قرن پیش از ولادت امام زمان (عج) بیان داشته و فرمودند: امام زمان (عج) در اولین سخنرانی خود در مکه معظمه پس از تلاوت این آیه می‌فرماید: «أنا بَقِیَّةَ الله فِی أرضِه».

این حدیث پیشگویی‌های دیگری هم دارد که پاره‌ای از آنها واقع شده و پاره‌ای دیگر در آینده واقع خواهد شد.

علامات ظهور و سخنرانی امام در کعبه:

امام باقر (ع) فرمودند: قائم ما با ترس و وحشتی که هنگام ظهور در دل دشمنان می‌افتد، تأیید و به‌یاری پروردگار عالم، تقویت می‌شود؛ زمین زیر پایش چون طوماری پیچیده شود، تمام گنجها به برکت او ظاهر می‌شوند، شرق و غرب عالم زیر چتر حکومت او قرار می‌گیرد؛ خدای بزرگ، دینش را به‌وسیله‌ی او بر تمام ادیان پیروز می‌کند اگرچه برای مشرکان ناخوشایند باشد! در پهنه‌ی گیتی، ویرانه‌ای نماند جز اینکه به‌برکت وجود او آباد می‌شود؛ و عیسی بن مریم (ع) از آسمان فرود آمده، در پشت مهدی روحی‌فداه نماز می‌خواند.

راوی می‌گوید: به حضرت عرض کردم، ای فرزند رسول خدا! قائم شما کی ظهور می‌فرماید؟

حضرت فرمود: هنگامی‌که مردان شبیه زنان شوند؛ و زنان نیز شبیه مردان شوند! مردان به مردان اکتفا کنند و همچنین زنان به زنان! زنان سوار بر زین‌ها شوند! شهادات دروغ پذیرفته شود؛ شهادات افراد عاقل مردود شود! خونریزی (آدم‌کشی) سبک شمرده شود! روابط نامشروع (زنا) رایج شود! رباخواری رواج پیدا کند! اشرار را از ترس زبانشان احترام کنند! سفیانی از سرزمین شام خروج کند؛ و یمانی از شهر یمن قیام کند! لشگر سفیانی در سرزمین «بیداء» فرو روند! و کشته شدن جوانی از آل محمد (ص) مابین رکن و مقام (در کعبه)؛ نام این مقتول محمدبن حسن نفس زکیه است! منادی آسمانی خواهد گفت که حق با قائم و شیعیان اوست!

در چنین شرایطی قائم ما ظهور می‌فرمایند. قائم هنگام خروج، پشتش را به دیوار کعبه می‌کند و 313 نفر مرد، اطراف آن حضرت جمع می‌شوند؛ و اولین سخنی که بیان می‌فرماید این آیه است « بَقِیَّةُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ»؛ و بعد می‌فرماید: منم بقیة الله و خلیفه و حجت خدا در زمین برای شما. سلام نمی‌کند بر او سلام کننده‌ای جز اینکه می‌گوید: سلام بر تو ای بقیة الله در زمین.

حضرت، پس از فراهم شدن ده هزار مرد (جنگی) از مکه خارج می‌شود، در روی زمین بتی نمی‌ماند جز اینکه طعمه‌ی حریق خواهد شد. اما این روز تاریخی و افتخارآفرین پس از یک غیبت طولانی است تا روشن شود چه کسی مؤمن به غیب و فرمانبردار و مطیع خداوند متعال است.

2️ دومین آیه؛ سوره‌ی نور آیه 55:

«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ۚ یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئًا ۚ وَمَن کَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِکَ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ»
«خداوند به کسانی که از شما ایمان آورده‌اند و اعمال صالح انجام داده‌اند، وعده می‌دهد که آنها را قطعاً خلیفه‌ی روی زمین خواهد کرد، همانگونه که پیشینیان را خلافت روی زمین بخشید و دین و آیینی را که برای آنها پسندیده، پابرجا و ریشه‌دار خواهد ساخت و خوف و ترس آنها را به امنیت و آرامش مبدل می‌کند، آنچنانکه تنها مرا می‌پرستند و چیزی را برای من شریک نخواهند ساخت و کسانی که بعد از آن کافر شوند، فاسقند.»

از مجموع آیه چنین برمی‌آید که خداوند بر گروهی از مسلمانان که دارای این دو صفت هستند؛ ایمان؛ و عمل صالح، سه نوید داده است:

الف) استخلاف و حکومت روی زمین.

ب) نشر آیین حق به‌طور اساسی و ریشه‌دار در همه‌جا (با استفاده از واژه تمکین.)

ج) از میان رفتن تمام اسباب خوف و ترس و وحشت و ناامنی.

نتیجه‌ی این امور، آن خواهد شد که با نهایت آزادی، خدا را بپرستند؛ و فرمان‌های او را گردن نهند؛ و هیچ شریک و شبیهی برای او قایل نشوند؛ و توحید خالص را در همه‌جا بگسترانند.

بسیاری از تفاسیر شیعه از امام سجاد (ع) نقل کرده‌اند که، آن حضرت در تفسیر این آیه شریفه فرمودند: آنها به‌خدا سوگند، شیعیان ما هستند، خداوند این کار را برای آنها به‌دست مردی از ما انجام می‌دهد که مهدیِ این امت است و هم اوست که پیامبر(ص) در حق وی فرموده: «اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نماند، خداوند آن یک روز را آنقدر طولانی می‌کند تا مردی از دودمان من که نامش هم‌نام من است، حاکم بر زمین شود و صفحه‌ی زمین را پر از عدل و داد کند، آنگونه که از ظلم و جور پر شده باشد.»

3️ سومین آیه؛ سوره‌ی توبه آیه‌ی 33:

«هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَىٰ وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ»

«او کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد تا او را بر همه‌ی آیین‌ها غالب گرداند هرچند مشرکان کراهت داشته باشند.»

منظور از هدایت، دلایل روشن و براهین آشکاری است که در آیین اسلام وجود دارد و منظور از دین حق، همین آیینی است که اصول و فروع و تاریخ و مدارک و اسناد آن نیز، حق است. بدون شک آیینی که محتوا و دلایل و مدارک آن حق باشد، سرانجام باید بر همه‌ی آیین‌ها پیروز گردد.

غلبه قدرت، غلبه منطقی:

در اینکه اسلام چگونه بر همه‌ی ادیان پیروز می‌گردد؛ و این پیروزی به چه شکل خواهد بود؛ در میان مفسران گفتگو است؛ بعضی این پیروزی را تنها، پیروزی منطقی و استدلالی دانسته و گفته‌اند که این پیروزی، حاصل شده است زیرا اسلام از نظر منطق و استدلال قابل مقایسه با آیین‌های موجود نیست؛ اما با توجه به‌موارد استعمال ماده (اظهار) در آیات (20 سوره کهف) و (33 سوره توبه) که «یَظْهَرُوا» در آنها به‌معنی چیره و غالب شدن آمده، به‌خوبی آشکار می‌شود که: مراد از «لِیُظْهِرَهُ» در آیه‌ی شریفه، همان غلبه عملی و عینی است. به‌هرحال صحیح‌تر اینست که پیروزی و غلبه‌ی فوق را غلبه‌ی همه جانبه بدانیم زیرا: با مفهوم آیه که از هر نظر مطلق است نیز سازگارتر می‌باشد یعنی روزی فرا می‌رسد که اسلام هم از نظر منطق و استدلال و هم از نظر نفوذ ظاهری و حکومت بر تمام ادیان جهان پیروز خواهد شد و همه را تحت الشعاع خود قرار خواهد داد.

قرآن و قیام مهدی (عج):

آیه‌ی فوق که عیناً و با همین الفاظ در سوره‌ی صف نیز آمده و با تفاوت مختصری در سوره‌ی فتح تکرار شده، خبر از واقعه‌ی مهمی می‌دهد که اهمیتش موجب این تکرار شده است. خبر از جهانی شدن اسلام و عالم‌گیر گشتن این آیین می‌دهد. مفهوم آیه، پیروزی همه جانبه اسلام بر همه‌ی ادیان جهان است و معنی این سخن آنست که سرانجام اسلام، همه‌ی کره‌ی زمین را فرا خواهد گرفت و بر همه‌ی جهان پیروز خواهد گشت. شک نیست که در حال حاضر این موضوع تحقق نیافته ولی می‌دانیم که این وعده‌ی حتمی خداوند تدریجاً در حال تحقق است.

سرعت پیشرفت اسلام در جهان و به‌رسمیت شناخته شدن این آیین، در کشورهای مختلف اروپایی و نفوذ سریع آن در امریکا و آفریقا؛ اسلام آوردن بسیاری از دانشمندان و مانند اینها، همگی نشان می‌دهد که اسلام روبه‌سوی عالم‌گیر شدن پیش می‌رود ولی طبق روایات مختلفی که در منابع اسلامی وارد شده، تکامل این برنامه، هنگامی خواهد بود که مهدی (عج) ظهور کند و به برنامه‌ی جهانی شدن، تحقق بخشد.

مرحوم طبرسی در مجمع البیان از امام باقر (ع) در تفسیر این آیه می‌نویسد: وعده‌ای که در این آیه است، به‌هنگام ظهور مهدی از آل محمد صورت می‌پذیرد، در آن روز هیچکس در روی زمین نخواهد بود مگر اینکه اقرار به حقانیت محمد (ص) می‌کند.

اینک برای اینکه کاملاً روشن شود مراد از (لیظهره علی الدین کله) علاوه بر پیروزی منطق؛ مسئله، مسئله‌ی قدرت نظامی و سیطره‌ی حکومتی است، به دو حدیث زیر از امام صادق (ع) در این‌باره توجه فرمایید:

حدیث اول:

مفضل به امام صادق (ع) می‌گوید: اینکه در قرآن است که خدا، رسولش را فرستاد تا بر تمام ادیان پیروز شود؛ رسول اکرم (ص) که بر تمام ادیان پیروز نشده است؟! حضرت فرمود: ای مفضل! اگر پیغمبر (ص) پس از بعثتش بر تمام ادیان غالب شده بود؛ دیگر مجوسی و نصرانی و یهودی و صابئی و تفرقه و اختلاف و شک و اختلاف و شک و شرک و بت‌پرستی و اوثان و لات و عزّی و پرستش آفتاب و ماه و ستارگان و آتش و سنگی نبود!!

پس اینکه فرمود (لیظهره علی الدین کله) تأویلش امروز است، این مهدی (ع) و این‌هم رجعت و این همانست که خدا می‌فرماید: «وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّی لا تَکُونَ فِتْنَةٌ وَ یَکُونَ الدِّینُ کُلُّهُ لِلَّهِ»؛ بی‌دینان را بکشید تا دیگر فتنه‌ای نباشد و تمام دین از آنِ خدا باشد.

حدیث دوم:

ابی بصیر می‌گوید که امام صادق (ع) در تفسیر این آیه فرمودند: به خدا سوگند! هنوز محتوای این آیه تحقق نیافته و تأویلش ظاهر نگشته و تنها زمانی تحقق پیدا می‌کند که قائم خروج کند؛ هنگامیکه او قیام کند، کافر یا مشرکی نماند جز اینکه از ظهور امام ناراضی است اما اینان اگر در دل سنگی هم پنهان شوند (در امان نبوده) آن سنگ (فریاد می‌زند) و می‌گوید: ای مؤمن! در درونم کافری (پنهان است) مرا بشکن و او را به قتل برسان!

در پایان برای اینکه حقیقت حکومت مهدی (عج) و قدرت و نفوذ هیئت حاکمه آن روز در صفحه گیتی کاملاً روشن شود به چهارمین آیه توجه فرمایید:

4️ چهارمین آیه؛ سوره‌ی آل عمران آیه 83:

«أَفَغَیْرَ دِینِ اللَّهِ یَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَکَرْهًا وَإِلَیْهِ یُرْجَعُونَ»

«آیا تنها آیینی غیر از آیین خدا می‌طلبند؟ (آیین او همین اسلام است) تمام کسانی که در آسمان‌ها و زمینند خواه و ناخواه، مطیع خدایند و به‌سوی او باز می‌گردند.»

رفاعه فرزند موسی می‌گوید، شنیدم که امام صادق (ع) در تفسیر این آیه فرمود: هنگامی‌که قائم (ع) به‌پا خیزد، هیچ سرزمینی باقی نماند جز اینکه فریاد و گواهی بر وحدانیت خدا و رسالت پیامبرِ آخرین از آن بلند می‌شود.

حضرت امام موسی کاظم (ع) در شأن نزول آیه می‌فرماید: این آیه درباره‌ی قائم نازل شده است چون ظهور کند، بر یهود و نصاری و صابئین و زنادقه و اهل ارتداد و کفار در شرق و غرب عالم، اسلام را عرضه می‌کند. هرکه از روی علاقه و میل، اسلام را بپذیرد، او را به نماز و زکات و دیگر فرایض اسلام فرمان می‌دهد؛ و هرکس نپذیرد، گردنش را می‌زند تا در شرق و غرب عالم جز معتقدین به خدا کسی نماند! راوی می‌گوید، گفتم: فدایت شوم، غیرِ موحدین، بیش از اینهاست! حضرت فرمود: اراده‌ی خدا، اقلیت را افزایش داده و اکثریت را کاهش می‌دهد!

نکته‌ها:

🌷 الف) استماع ندای توحید در هر صبح و شام از سراسر عالم.

🌷 ب) تسلیم صاحبان ادیان در برابر حکومت.

🌷 ج) سلامت در سایه‌ی اسلام.

🌷 د) مرگ برای سرکشان و کافران.

🌷 ه) نفوذ حکومت در شرق و غرب عالم یعنی حکومت واحد جهانی.

نتیجه: با پیوند آیه سوم به چهارم به مصداق «اَلقُرآنُ یُفَسِّرُ بَعضُهُ بَعضاً»، دیگر شبهه‌ای نمی‌ماند که مراد از (لیظهره علی الدین کله) نفوذ و سیطره‌ی نظامی و قدرت حکومتی است، نه منطق و استدلالِ فقط، که بعضی تصور کرده‌اند.

5️ پنجمین آیه؛ سوره‌ی قصص آیات 5 و 6:

«وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ*وَنُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَنُرِیَ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُم مَّا کَانُوا یَحْذَرُونَ»

«ما اراده کرده‌ایم بر آنهایی که در روی زمین به ضعف و زبونی کشیده شده‌اند، منت نهاده، آنها را پیشوایان و وارثان قرار دهیم؛ و برای آنها در زمین امکانات فراهم کرده، به فرعون و هامانِ سپاهیان آنها نشان دهیم آنچه را که از آن می‌ترسیدند.»

نکته‌ها:

در این دو آیه خداوند پرده از روی اراده و مشیت خود در مورد مستضعفان برداشته و پنج امر را در این زمینه بیان می‌کند که باهم پیوند و ارتباط نزدیک دارند:

الف) نخست اینکه ما می‌خواهیم آنها را مشمول نعمت‌های خود کنیم. (و نرید ان نمنّ...)

ب) دیگر اینکه ما می‌خواهیم آنها را پیشوایان نماییم. (نجعلهم ائمه...)

ج) سوم اینکه ما می‌خواهیم آنها را وارثان حکومت جباران قرار دهیم. (نجعلهم الوارثین...)

د) ما حکومت قوی و پابرجا به آنها می‌دهیم. (و نمکن لهم فی الارض...)

ه) و پنجم اینکه آنچه را دشمنانشان از آن بیم داشتند و تمام نیروهای خود را برضد آن بسیج کرده بودند، به آنها نشان دهیم. (و نری فرعون و هامان و جنودهما منهم...)

حکومت جهانی مستضعفان:

در این آیات پس از نکات آورده شده، آنچه مورد دقت و تأمل است این است که؛ آیات آورده شده، هرگز سخن از یک برنامه‌ی موضعی و خصوصی مربوط به بنی اسرائیل نمی‌گوید بلکه بیانگر یک قانون کلی است برای همه اعصار و قرون؛ و همه‌ی اقوام و جمعیت‌ها.

این بشارتی است برای همه‌ی انسانهای آزاده و خواهان حکومت عدل و داد و برچیده شدن بساط ظلم و جور. نمونه‌ای از تحقق این مشیت الهی، حکومت بنی اسرائیل و زوال حکومت فرعونیان بود و نمونه‌ی کاملترش، حکومت پیامبر اسلام (ص) و یارانش بعد از ظهور اسلام بود. حکومت پابرهنه‌ها و تهی‌دستان باایمان و مظلومان پاکدل که پیوسته از سوی فراعنه‌ی زمان خود مورد تحقیر و استهزاء بودند و تحت فشار و ظلم و ستم قرار داشتند. سرانجام خداوند به‌دست همین گروه، دروازه‌ی قصرهای کسراها و قیصرها را گشود و آنها را از تخت قدرت خود به‌زیر آورد و بینی مستکبران را به‌خاک مالید. نمونه‌ی گسترده‌تر آن، ظهور حکومت حق و عدالت در تمام کره‌ی زمین به‌وسیله‌ی حضرت مهدی (عج) است.

این آیات از جمله آیاتی است که به‌روشنی، بشارت ظهور چنین حکومتی را می‌دهد لذا در روایات اسلامی می‌خوانیم که ائمه (ع) در تفسیر این آیه، اشاره به این ظهور بزرگ کرده‌اند.

حضرت علی (ع) در نهج البلاغه می‌فرماید: دنیا پس از چموشی و سرکشی همچون شتری که از دادن شیر به دوشنده‌اش، خودداری می‌کند و برای بچه‌اش نگه می‌دارد؛ به ما روی می‌آورد... سپس آیه‌ی شریفه «و نُریدُ اَن نَمُنَّ...» را تلاوت فرمود.

و در حدیث دیگری از همان امام بزرگوار (ع) می‌خوانیم که در تفسیر این آیه فرمود: این گروه، آل محمد (ص) هستند، خداوند مهدی آنها را بعد از زحمت و فشاری که بر آنان وارد می‌شود، برمی‌انگیزد و به آنها عزت می‌دهد و دشمنانشان را ذلیل و خوار می‌کند.

و همچنین در حدیثی از امام سجاد (ع) می‌خوانیم: سوگند به کسی که محمد (ص) را به‌حق، بشارت‌دهنده و بیم‌دهنده قرارداد؛ نیکان از ما اهل البیت و پیروان آنها به‌منزله‌ی موسی و پیروان او هستند؛ و دشمنان ما و پیروان آنها به‌منزله‌ی فرعون و پیروان او می‌باشند. (سرانجام ما پیروز می‌شویم و آنها نابود می‌شوند و حکومت حق و عدالت از آنِ ما خواهد بود.)

جهت تعجیل در فرجش صلواتی فرستید .  

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 28ر5ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۰۱ ، ۱۴:۴۶
خادمه الزهراء

رموز انتظار در متون کتب ادیان

دوشنبه, ۵ دی ۱۴۰۱، ۱۰:۱۰ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و درود بر منتظران مهدی (عج)

از حضرت امام صادق (ع) روایت شده که: نزدیک‌ترین حالات بندگان نزد خدای عزوجل و بیشترین خشنودی او از آنان هنگامی است که حجّت خداوند را نبینند و برایشان آشکار نشود و از آنان پوشیده بماند که جای او را ندانند و در عین حال می‌دانند که دلایل و نشانه‌های الهی از بین نرفته است؛ در آن هنگام باید که هر صبح و شام منتظر فرج باشند و همانا شدیدترین موقع غضب خداوند بر دشمنانش موقعی است که حجتش را از آنان پوشانیده باشد که برایشان ظاهر نگردد؛ و البته خداوند متعال می‌داند که دوستانش به تردید نمی‌افتند و اگر چنین می‌دانست که آنان به تردید واقع می‌شوند، حجت خویش را یک چشم بر هم زدن هم از آنان مخفی نمی‌کرد.

ابوبصیر از امام صادق (ع) نقل می‌کند که روزی آن حضرت فرمود: آیا شما را خبر ندهم به آنچه خدای عزوجل هیچ عملی را جز به آن از بندگان نمی‌پذیرد؟ گفتند: چرا. فرمود: شهادت دادن به اینکه هیچ‌کس شایسته‌ی پرستش، جز خداوند نیست و اینکه محمد (ص) بنده و فرستاده‌ی او است و اقرار کردن به آنچه خداوند به آن امر فرموده؛ و ولایت؛ و بیزاری از دشمنانمان؛ و تسلیم شدن در مقابل آنان (ائمه)؛ و پرهیزکاری و کوشش؛ و اطمینان؛ و انتظار قائم (عج).

سپس فرمود: به‌درستی که برای ما دولتی است که خداوند هر وقت بخواهد آن را روی کار می‌آورد، آنگاه فرمود: هرکس دوست می‌دارد از جمله‌ی اصحاب قائم (عج) باشد، باید انتظار بکشد و با پرهیزکاری و اخلاق نیک، رفتار نماید درحالی‌که منتظر باشد؛ پس اگر از دنیا رفت و پس از مردنش، قائم (عج) قیام کند، برای او اجر و پاداش خواهد بود همانند پاداش کسی‌که امام قائم (عج) را درک کرده باشد. پس جدیّت کنید و در انتظار بمانید، گوارایتان باد، ای گروهی که مشمول رحمت الهی هستید.

 

عبدالعظیم حسنی می‌فرماید: بر آقایم امام جواد (ع) وارد شدم و می‌خواستم که درباره‌ی قائم (عج) از آن حضر ت سؤال کنم که آیا همان مهدی است یا غیر او؟ پس خود آن حضرت آغاز سخن کرد و به من فرمود: ای ابوالقاسم! به‌درستی‌که قائم (عج) از ما است و اوست مهدی که واجب است در زمان غیبتش، انتظار کشیده شود و در زمان ظهورش، اطاعت گردد و او سومین امام از فرزندان من است.

 

 

عقیده به ظهور یک رهایی‌بخش بزرگ و برچیده شدن بساط ظلم و ستم از میان انسان‌ها و حکومت حق و عدالت، منحصر به شرقی‌ها و مذاهب شرقی نیست بلکه یک اعتقاد عمومی و جهانی است که چهره‌های مختلف آن در عقاید اقوام گوناگون دیده می‌شود و همه روشنگر این حقیقت است که این اعتقاد کهن، ریشه‌ای در فطرت و نهاد انسانی؛ و در دعوت همه‌ی پیامبران داشته است. در کتاب «دیباچه‌ای بر رهبری»، ضمن بیان وجود انتظار ظهور یک منجی بزرگ در میان اقوام مختلف غربی و بهره‌برداری پاره‌ای از افراد از یک چنین انتظار عمومی، نام پنج نفر از مدعیان را که از انگلستان برخاسته‌اند به‌نام‌های: جیمز نایلور؛ یوحنا سرشکات؛ ریچارد برادرز؛ جان نیکولزتام؛ هنری جیمز پرینس، را ذکر می‌کند و از برنارد باربر؛ جامعه‌شناس آمریکایی در رساله‌ی « نهضت منجی‌گری» وجود چنین اعتقادی را حتی در میان سرخپوستان آمریکایی نقل کرده، می‌گوید: در میان قبایل سرخپوست آمریکایی این عقیده شایع است که روزی گردِ سرخپوستان ظهور خواهد کرد و آنها را به بهشت زمین رهنمون خواهد شد.

تنها تا پیش از سال ۱۸۹۰ بالغ بر بیست نوع از این نهضت‌ها در تاریخ آمریکا ضبط شده است. آثار این عقیده را در میان اهالی اسکاندیناوی و بومیان مکزیک و نظایر آنها نیز می‌توان یافت.

حال عباراتی چند و مختصر از کتب سایر ادیان که نشانگر نوید ظهور مصلح آخرالزمان است را متذکر می‌شویم:

انتظار در انجیل

انجیل متّی، در فصل ۲۴ می‌گوید: همچنان که برق از مشرق ساطع شده تا به مغرب ظاهر می‌شود، ظهور پسر انسان نیز چنین خواهد شد.... آنگاه علامت پسر انسان در آسمان پدید گردد و در آن وقت، جمیع طوایف زمین سینه‌زنی کند؛ و پسر انسان را ببینند که بر ابرهای آسمان با قوت و جلال می‌آید ... اما از آن روز و ساعت، هیچ‌کس اطلاع ندارد، حتی ملائکه‌ی آسمان ... لهذا شما نیز حاضر باشید زیرا در ساعتی که گمان نبرید، پسر انسان می‌آید.

انجیل مرقس، در فصل ۱۳ می‌گوید: در آن وقت، فرشتگان خود را از جهات اربعه از انتهای زمین تا به اقصای فلک فراهم خواهند آورد... ولی از آن روز و ساعت غیر از پدر، هیچ‌کس اطلاع ندارد، نه فرشتگان در آسمان و نه پسر هم، پس برحذر باشید و بیدار شده، دعا کنید زیرا نمی‌دانید که آنوقت کی می‌رسد.

انجیل لوقا، در فصل ۱۲ می‌گوید: کمرهای خود را بسته، چراغ‌های خود را افروخته بدارید...خوشا به حال آن غلامان که آقای ایشان چون آید، ایشان را بیدار یابد... پس شما نیز متحد باشید زیرا در ساعتی که گمان نبرید پسر انسان، می‌آید.

انجیل یوحنای لاهوتی، در فصل دوم می‌گوید: آن کس که غالب آید و اعمال مرا تا انجام، نگاه دارد او را بر امت‌ها قدرت خواهم بخشید تا ایشان را به عصای آهنین حکمرانی کند و مثل کوزه‌های کوزه‌گر، خرد خواهند شد. چنانکه من نیز از پدر خودم یافته‌ام، به او ستاره‌ی صبح را خواهم بخشید. آنکه گوش دارد، بشنود که روح کلیساها چه می‌گوید.

انتظار در کتاب دانیال

در کتاب دانیال فصل ۱۲ می‌گوید: در آن وقت سرور بزرگ میکائیلی؛ که از جانب پسران قومت قائم است، خواهد ایستاد و در آن زمان از قوم تو، هرکس که در کتاب مکتوم یاد شده است، نجات خواهد یافت. از آنانی که خوابند در خاک زمین، بسیاری بیدار خواهند شد. بعضی جهتِ حیات ابدی و بعضی از برای شرمساری و حقارت ابدی.

انتظار در کتاب اشعیا

روح خداوند که روح حکمت و فطانت و روح مشورت و جبروت و روح علم و خشیّت از خداوند است، بر آن (مصلح) خواهد آرامید. خداوند او را تیزهوش گردانیده که موافق منظور نظرش و مطابق مسموع گوشهایش حکم نخواهد کرد.

بلکه ذلیلان را به عدالت حکم می‌کند و برای مسکینان زمین، به‌راستی نتیجه خواهد داد. و گرگ با بره سکونت داشته، ببر با بزغاله؛ و هم گوساله با شیر جوان هم‌خوابه خواهند شد و طفل کوچکی چوپان ایشان خواهد بود. و در تمامی کوه مقدس هیچ ضرر و فساد نخواهد کرد زیرا زمین از دانش خداوند مثل آب‌هایی که دریا را فرو می‌گیرند پر خواهد شد.

در کتاب اشعیا فصل ۶۵ می‌گوید: آنکه خویشتن را در روی زمین دعای خیر می‌نماید، به خدای حقیقی دعای خیر خواهد نمود و کسی‌که سوگند در زمین می‌خورد به خدای حقّ سوگند خواهد خورد.

اینک آسمان‌های جدید و زمین تازه را احداث می‌کنم و اولین‌ها مذکور نشده و به‌خاطر نخواهند آمد.

پس از آنچه که احداث می کنم دائماً شادمان و وجدکنان باشید زیرا اینک من اورشلیم را محل وجد و قومش را مصدر سرور ایجاد می‌کنم. عبثاً زحمت نخواهند کشید و به جهت اضطراب نخواهند زایید زیراکه ایشان با افعادشان، نسل برکت یافته از خداوند خواهند بود.

گرگ با بره با هم خواهند چرید و شیر مثل گاو، کاه خواهند خورد و خوراک مار، خاک بود، خداوند می‌فرماید که: در تمامی کوه مقدس من، ضرر نمی‌رسانند و فساد نخواهند کرد.

انتظار در کتاب صفنیاه

در کتاب صفنیاه از فصل سوم می‌گوید: و گفتم که شاید از من ترسیده، تأدیب را قبول نمایی تا آنکه مسکن ایشان منقطع نشود اما هرقدر که ایشان را عقوبت نمودم، ایشان سحرخیزی نموده، تمامی اعمال خویشتن را فاسد گردانیدند.

بنابراین خداوند می‌فرمایدکه: از من منتظر شوید تا به روزی که جهت غارت کردن برخیزم؛ زیرا قصد من اینست که طوائف را جمع نموده، ممالک را گرد آورم تا آنکه غضب خود را یعنی شدت قهرم را کلاً با ایشان بریزم زیرا تمامی زمین به آتش غیرت من سوخته خواهد شد. زیرا در آن به قوم‌ها لب پاک را برخواهم گردانید تا آنکه همگی ایشان، به اسم خداوند استدعا نموده و او را به یک دل عبادت کنند.

انتظار در کتاب زردشت

کتاب زند که کتاب مذهبی زردشتیان است، می‌گوید: لشگر اهریمنان با یزدان، دائم در روی خاک، محاربه و کشمکش دارند و غالباً پیروزی با اهریمنان باشد اما نه به‌طوری‌که ایزدان را محو و منقرض سازند، چه در هنگام تنگی از جانب اورمزد که خدای آسمان است با یزدان که فرزندان اویند، یاری می‌رسد و محاربه‌ی ایشان، نه هزار سال طول می‌کشد، آنگاه پیروزی بزرگ از طرف یزدان می‌شود و اهریمنان را منقرض می‌سازد.

تمام اقتدار اهریمنان در زمین است و در آسمان راه ندارند و بعد از پیروزی یزدان و برانداختن تبار اهریمنان، عالم کیهان به سعادت اصلی خود رسیده و بنی‌آدم بر تخت نیک‌بختی خواهند نشست.

انتظار در کتاب دادئک

کتاب دادئک از کتب مذهبی «براهمه» می‌باشد که می‌گوید: بعد از آنکه مسلمانی بهمر رسد، در آخرالزمان؛ و اسلام در میان مسلمانان از ظلم ظالمان و فسق عالمان و تعدی حاکمان و ریای زاهدان و بی‌دیانتی امینان و حسد حاسدان برطرف شود و دنیا مملو شود از ظلم و ستم؛ و اسلام برطرف شود و به جز نام از او نماند و پادشاهان ظالم و بی‌رحم شوند و رعیت بی‌انصاف شوند و در خرابی یکدیگر بکوشند و عالم را کفر و ظلالت بگیرد، دست حق به درآید و جانشین آخر ممتاطا که محمد باشد، ظهور کند و مشرق و مغرب عالم را بگیرد؛ و بگردد همه‌جا و بسیار کسان را بکشد و خلایق را هدایت کند و آن در حالتی باشد که ترکان، امیر مسلمانان باشند و غیر حق و راستی از کسی قبول نکند.

انتظار در زبور داود

مزامیر در مزمور ۹۶ می‌گوید: قوم‌ها را به انصاف، داوری خواهد کرد، آسمان شادی کند و زمین مسرور گردد، دریا و پُری آن غرش نمایند، صحرا و هرچه در آن است به وجد آید، آنگاه تمام درختان جنگل ترنّم خواهند نمود به حضور خداوند؛ زیرا که می‌آید؛ زیرا که برای داوری جهان می‌آید؛ ربع مسکون را به انصاف داوری خواهد کرد.

مزامیر در مزمور ۳۷ می‌گوید: زیرا که شریران منقطع خواهند شد و اما منتظران خداوند، وارث زمین خواهند شد...اما متواضعان وارث زمین خواهند شد... زیراکه بازوان شریر شکسته خواهد شد؛ و اما صالحان را خداوند تأیید می‌کند...و میراث از آنان خواهد بود تا ابد.

و همین مضمون را قرآن کریم از زبور نقل می‌کند و می‌فرماید: در زبور داوود نوشتیم (و در کتب انبیاء سلف وعده دادیم) که البته بندگان نیکوکار ملک زمین را وارث و متصرّف خواهند شد.

وقتی خوب در این عبارات کتب ادیان دیگر تأمل کنیم، می‌بینیم تعالیمی به صورت رمز به حقایق اشاره شده است که با معتقدات آیین‌های دیگر توافق و هماهنگی کاملی دارد که از آن جمله است نجات جهان از تاریکی و جهل و غفلت و ظلم و ستم؛ توسط شخصی معنوی که از راه وحی و الهام الهی تأیید خواهد شد و این شخص کسی نیست جز آن کس که اسلام طبق هزاران آیه و روایت، معرفی نموده؛ آن حجت بن الحسن العسکری (عج) می‌باشد. جهت فرجش صلواتی فرستید.

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 3ر6ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۰۱ ، ۱۰:۱۰
خادمه الزهراء

زائر هر شب ارباب

شنبه, ۳ دی ۱۴۰۱، ۰۱:۴۲ ب.ظ

ابوالحسن فارسی می‌گوید: من زیاد به زیارت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام می‌رفتم، امّا مالم کم شد و جسمم ضعیف گشت و لذا زیارت امام حسین علیه السلام را ترک کردم. در خواب رسول خدا صلی الله علیه و آله را به همراه حسنین علیهماالسلام دیدم. از کنار آنها عبور می‌کردم که امام حسین علیه السلام عرض کرد: ای رسول خدا! این مرد زیاد به زیارت من می‌آمد، امّا دیگر نمی‌آید.

رسول خدا صلی الله علیه و آله به من فرمودند: آیا تو زیارت حسین علیه السلام را رها کرده‌ای؟

عرض کردم: هرگز من مولای خویش را رها نمی‌کنم، لیکن ضعیف و پیر شده و مالم نیز کم شده است و لذا زیارت نمی‌روم.

آنگاه حضرت فرمودند: هر شب بر بام خانه‌ات برو و با انگشت اشاره به سوی قبر حسین بن علی علیه السلام اشاره کن و بگو:

السَّلَامُ عَلَیکَ یَا صَاحِبَ‏ الدَّمعَةِ السَّاکِبَةِ، السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا صَاحِبَ الْمُصِیبَةِ الرَّاتِبَةِ، لَقَدْ أَصبَحَ کِتَابُ اللَّهِ فِیکَ مَهْجُوراً وَ رَسُولُ اللَّهِ فِیکَ مَحْزُوناً وَ عَلَیکَ السَّلَامُ وَ رَحمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

السَّلَامُ عَلَى أَنصَارِ اللَّهِ وَ خُلَفَائِهِ، السَّلَامُ عَلَى أُمَنَاءِ اللَّهِ وَ أَحِبَّائِهِ، السَّلَامُ عَلَى مَحَالِّ مَعْرِفَةِ اللَّهِ وَ مَعَادِنِ حِکمَةِ اللَّهِ وَ حَفَظَةِ سِرِّ اللَّهِ وَ حَمَلَةِ کِتَابِ اللَّهِ وَ أَوْصِیَاءِ نَبِیِّ اللَّهِ وَ ذُرِّیَّةِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی الله عَلَیهِ وَ آلِه وَ رَحمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُه

 

پس آنچه می‌خواهی درخواست کن، همانا زیارت تو از نزدیک و دور قبول می‌شود.

بحارالانوار: ج۹۸، ص۳۷۵

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۰۱ ، ۱۳:۴۲
خادمه الزهراء

احادیث نسب‌شناسی حضرت مهدی

جمعه, ۲ دی ۱۴۰۱، ۱۲:۱۰ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

درود بر همه دلتنگان عصر جمعه؛ که هیچ چیزی باعث انبساط خاطرشان نمی‌شود جز ذکر نام یار سفر کرده؛ یا ابا صالح المهدی ادرکنی.

وقتی به این فکر می‌کنم که چقدر دوستش دارم، پر از امید و ذوق می‌شوم؛ و وقتی می‌بینم چقدر کم می‌شناسمش، پر از تاسف و شرم!

راستی هر کدام چند روایت در مورد ایشان بلدیم، بیاد داریم، به دیگران یادآوری کرده‌ایم؟

 

🌷 در مورد اینکه امامان دوازده نفرند، اولشان علی علیه السلام و آخرشان مهدی (عج) است، ۹۱حدیث.

🌷 و مهدی از عترت پیامبر (ص) است، ۳۸۹حدیث.

🌷 و مهدی از اولاد علی علیه السلام است، ۲۱۴حدیث.

🌷 و مهدی از اولاد فاطمه (س) است، ۱۹۲حدیث.

🌷 و مهدی از اولاد حسین علیه السلام است، ۱۴۸حدیث.

🌷 و مهدی از اولاد علی ابن الحسین علیه السلام است، ۱۸۵حدیث.

🌷 و مهدی از اولاد امام باقر علیه السلام است، ۱۰۳حدیث.

🌷 و مهدی از اولاد امام جعفر الصادق علیه السلام است، ۱۰۳حدیث.

🌷 و مهدی ششمین اولاد امام جعفر الصادق علیه السلام است، ۹۹حدیث.

🌷 و مهدی از اولاد موسی بن جعفر علیه السلام است، ۱۰۱حدیث.

🌷 و مهدی پنجمین فرزند موسی بن جعفر علیه السلام است، ۹۸حدیث.

🌷 و مهدی چهارمین اولاد علی بن موسی الرضا علیه السلام است، ۹۵حدیث.

🌷 و مهدی سومین فرزند امام محمد تقی علیه السلام است، ۹۰حدیث.

🌷 و مهدی از اولاد امام هادی علیه السلام است، ۹۰حدیث.

🌷 و مهدی فرزند امام حسن عسکری علیه السلام است، ۱۴۸حدیث.

🌷 و نام پدر ایشان حسن است، ۱۴۸حدیث.

🌷 و مهدی همنام و هم‌کنیه رسول خدا صلوات الله علیه و آله و سلم است، ۴۷حدیث.

و شما چند روایت را خوانده‌ای؟ راستی روزهای انتظار را چگونه می‌گذرانیم؟

دلم خیلی می‌سوزد و دنبال دل سوخته می‌گردم!

بیا سوته دلان گرد هم آییم               که قدر سوته دل، دل سوته دانه           باباطاهر

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 16ر4ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۰۱ ، ۱۲:۱۰
خادمه الزهراء

عنایات امام رضا به علامه طباطبائی

سه شنبه, ۲۹ آذر ۱۴۰۱، ۱۱:۳۳ ق.ظ

حکایت زائران حقیقی

مرحوم آیة الله شیخ محمدتقی انصاری همدانی فرمودند: در حرم امام هشتم حضرت رضا (ع)، مرحوم علامه طباطبایی رحمة الله علیه را ملاقات کردم و این درحالی بود که تازه به فراق مرحوم آیة الله حاج شیخ محمدجواد انصاری همدانی(ره) گرفتار شده بودیم؛ لذا در آن ایام و در همان ملاقات، با عطش خاصی از مرحوم علامه خواستم که از الطافی که امام رضا (ع) به ایشان داشته‌اند، مطلبی را بیان فرمایند.

مرحوم علامه امتناع کردند، پس از آنکه ایشان را به حق امام (ع) قسم دادم، فرمودند: دو تا از الطافی که حضرت رضا (ع) داشته‌اند بیان می‌کنم:

اول اینکه؛ مدتی است که نمی‌توانم بخوابم چون می‌بینم تمام اشیای اطراف، مشغول به ذکر پروردگار هستند در نتیجه حیا می‌کنم بخوابم (یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الْأَرْضِ).

کم ز خروسی مباش، مُشت پَری بیش نیست              از دل شب تا سحر خدا خدا می‌کند

 

دوم اینکه؛ وقتی نماز می‌خوانم، یک سید محمدحسین دیگری در عالم بالا نظاره‌گر به نمازم در پایین است. و این در حقیقت معنای الصَّلاةُ مِعراجُ المُؤمِن است.

شرق‌ترین ستاره‌ی دنیای تارمان                   ای کاش در مسیر تو بیفتد مدارمان

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 13ر5ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۰۱ ، ۱۱:۳۳
خادمه الزهراء