در حدیـقه‌ی سـبـز دعـا

دعاها، مناجاتها، سخنرانی‌ها و مطالب ارزشمندی که از استـادمان مرحومه حاجیه خانم اکبری (ح.عاشوری) به یادگار مانده است در این دفتر، ثبت و ضبط می‌شود ان‌شاءالله. این وبلاگ در دست تکمیل و به روزرسانی است.

در حدیـقه‌ی سـبـز دعـا

دعاها، مناجاتها، سخنرانی‌ها و مطالب ارزشمندی که از استـادمان مرحومه حاجیه خانم اکبری (ح.عاشوری) به یادگار مانده است در این دفتر، ثبت و ضبط می‌شود ان‌شاءالله. این وبلاگ در دست تکمیل و به روزرسانی است.

در حدیـقه‌ی سـبـز دعـا

استاد ارجمند، مرحومه حاجیه خانم اکبری (ح.عاشوری) از بزرگترین مبلغان و سخنرانان مذهبی تهران و کرج بودند که در دی ماه 1400 به سوی معبود خود شتافتند.
مجموعه‌ای از سخنرانی‌ها، دعاها و زیاراتی که ایشان معرفی کرده‌اند در کانال تلگرامی اطلاع رسانی این بانوی مکرمه موجود است.
برآن شدیم تا با انتقال و ثبت و ضبط این مطالب در وبلاگ، امکان دسترسی بهتر به این گوهرهای ارزشمند به یادگار مانده از ایشان را مهیا سازیم.
باشد که ما را از دعای خیر خود بهره‌مند و روح حاجیه خانم اکبری را با ذکر صلوات و یا قرائت فاتحه بنوازید.

***
حَدیقه به معنایِ باغ است و نامی که والدین خوش ذوق، بر استاد گرانقدر ما گذاشتند که الحق وجود نازنینش باغی بود سرسبز از دعا و صلوات و توسل. الهی که در جنّات و باغهای بهشتی در کنار سفره بابرکت اهل بیت، علیهم السلام، روزی‌خوار و محشور باشند.

***
ذکر یادگاری استاد:
الهی به درگاهت هزاران بار تکبیر و تهلیل و تحمید و تسبیح و تقدیس
عرضه می‌دارم که یک روز دیگر زنده هستم و تو تنها خالق و معبود و اِله من هستی و در سلطانیت مطلق بی شریکِ تو، بندگی و زندگی می‌کنم.

***
- نشانی سایت استاد: https://shamsotalea.com

- نشانی کانال سروش و تلگرام:
zaynab_ir

- نشانی صفحه اینستاگرام: name_be_madaram

- نشانی مزار استاد: کرج، آرامستان بهشت سکینه (اتوبان کرج-قزوین، بعد از پل حصارک و کمالشهر)، قطعه 31، آلاچیق 706

طبقه بندی موضوعی

۱۲۰ مطلب با موضوع «ائمه اطهار و بزرگان دین» ثبت شده است

اعمال هر روز ماه رجب

يكشنبه, ۲۰ شهریور ۱۴۰۱، ۱۱:۱۲ ق.ظ

این اعمال در هر روز ماه رجب وارده شده‌است:

استغفار:

رَبِّ إِنِّی أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفَارَ حَیَاءٍ           وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفَارَ رَجَاءٍ          وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفَارَ إِنَابَة

وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفَارَ رَغْبَة                  وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفَارَ رَهْبَة          وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفَارَ طَاعَة

وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفَارَ إِیمَانٍ                 وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفَارَ إِقْرَارٍ          وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفَارَ إِخْلاَصٍ

وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفَارَ تَقْویٰ                  وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفَارَ تَوَکُّلٍ         وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفَارَ ذِلَّة

وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفَارَ عَامِلٍ لَکَ هَارِبٍ مِنْکَ إلَیْک

 

پروردگارا همانا من از تو آمرزش می‌طلبم از راه حیا و شرمساری، و باز آمرزش می‌طلبم به طریق رجا و امیدواری، و باز آمرزش می‌طلبم از روی توبه و انابه و بازگشت به درگاه تو، و آمرزش می‌طلبم با حال شوق و رغبت، و آمرزش می‌طلبم با حال خوف و ترس، و استغفار می‌کنم از روی طاعت و بندگی تو، و آمرزش می‌طلبم از روی ایمان به تو، و آمرزش می‌طلبم با حال اقرار و اعتراف به گناه، و آمرزش می‌طلبم از روی اخلاص، و آمرزش می‌طلبم از روی تقوا و پارسایی، و آمرزش می‌طلبم از روی توکّل به خدا، و آمرزش می‌طلبم از روی ذلّت و مسکنت، و استغفار می‌کنم استغفار کسی که برای تو به کار پرداخته و از تو به سوی تو می‌گریزد.

 

صلوات حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ فَاطِمَةَ بِنْتِ نَبِیِّکَ وَ زَوْجَةِ وَلِیِّکَ وَ اُمِّ السِّبْطَیْنِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّة، اَلطُّهْرَةِ الطَّاهِرَةِ الْمُطَهَّرَةِ التَّقِیَّةِ النَّقِیَّةِ الرَّضِیَّةِ الزَّکِیَّةِ سَیِّدَةِ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ أَجْمَعِینَ صَلاَةً لاَ یَقْویٰ عَلیٰ إِحْصَائِهَا غَیْرُک

 

پروردگارا درود فرست بر فاطمه زهرا دختر پیغمبرت، و همسر ولیّت، و مادر دو سبط رسولت حسن و حسین که دو سیّد جوانان اهل بهشت‌اند. آن پاک گوهر طاهر، و مطهّر، و با تقوای کامل و پاکیزه، خدا از او خوشنود و نفس مقدّسش مبرّا، و بزرگ تمام زنان اهل بهشت است خدایا بر او درود و رحمتی فرست که کسی غیر تو قادر بر حساب ثوابش نباشد.

 

زیارت

زیارت حضرت صاحب الزمان در ماه رجب که در مفاتیح آمده، خواندش در هر روز ماه رجب تأکید فراوان شده‌‌است.

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَشْهَدَنَا مَشْهَدَ أَوْلِیَائِهِ فِی رَجَبٍ وَ أَوْجَبَ عَلَیْنَا مِنْ حَقِّهِمْ مَا قَدْ وَجَبَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ الْمُنْتَجَبِ وَ عَلَی أَوْصِیَائِهِ الْحُجُب اَللَّهُمَّ فَکَمَا أَشْهَدْتَنَا مَشْهَدَهُمْ فَأَنْجِزْ لَنَا مَوْعِدَهُمْ وَ أَوْرِدْنَا مَوْرِدَهُمْ غَیْرَ مُحَلَّئِینَ عَنْ وِرْدٍ فِی دَارِ الْمُقَامَهِ وَ الْخُلْد وَ اَلسَّلاَمُ عَلَیْکُمْ إِنِّی (قَدْ) قَصَدْتُکُمْ وَ اعْتَمَدْتُکُمْ بِمَسْأَلَتِی وَ حَاجَتِی وَ هِیَ فَکَاکُ رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ وَ الْمَقَرُّ مَعَکُمْ فِی دَارِ الْقَرَارِ مَعَ شِیعَتِکُمُ الأَْبْرَارِ وَ السَّلاَمُ عَلَیْکُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ أَنَا سائِلُکُمْ وَ آمِلُکُمْ فِیمَا إِلَیْکُمُ التَّفْوِیضُ وَ عَلَیْکُمُ التَّعْوِیضُ فَبِکُمْ یُجْبَرُ الْمَهِیض وَ یُشْفَی الْمَرِیضُ وَ مَا تَزْدَادُ الأَْرْحَامُ وَ مَا تَغِیضُ إِنِّی بِسِرِّکُمْ مُؤْمِنٌ وَ لِقَوْلِکُمْ مُسَلِّمٌ وَ عَلَی اللَّهِ بِکُمْ مُقْسِمٌ فِی رَجْعِی بِحَوَائِجِی وَ قَضَائِهَا وَ إِمْضَائِهَا وَ إِنْجَاحِهَا وَ إِبْرَاحِهَا وَ بِشُئُونِی لَدَیْکُمْ وَ صَلاَحِهَا وَ السَّلاَمُ عَلَیْکُمْ سَلاَمَ مُوَدِّعٍ وَ لَکُمْ حَوَائِجَهُ مُودِعٍ یَسْأَلُ اللَّهَ إلَیْکُمُ الْمَرْجِعَ وَ سَعْیُهُ إِلَیْکُمْ غَیْرَ مُنْقَطِعٍ وَ أَنْ یَرْجِعَنِی مِنْ حَضْرَتِکُمْ خَیْرَ مَرْجَعٍ إِلَی جَنَابٍ مُمْرِعٍ وَ خَفْضِ عَیْشٍ مُوَسَّعٍ وَ دَعَهٍ وَ مَهَلٍ إلَی حِینِ (خَیْرِ) الأَْجَلِ وَ خَیْرِ مَصِیرٍ وَ مَحَلٍّ فِی النَّعِیمِ الأَْزَلِ وَ الْعَیْشِ الْمُقْتَبَلِ وَ دَوَامِ الأُْکُلِ وَ شُرْبِ الرَّحِیقِ وَ السَّلْسَلِ وَ عَلٍّ وَ نَهَلٍ لاَ سَأَمَ مِنْهُ وَ لاَ مَلَلَ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ وَ تَحِیَّاتُهُ عَلَیْکُمْ حَتَّی الْعَوْدِ إلَی حَضْرَتِکُمْ وَ الْفَوْزِ فِی کَرَّتِکُمْ وَ الْحَشْرِ فِی زُمْرَتِکُمْ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ عَلَیْکُمْ وَ صَلَوَاتُهُ وَ تَحِیَّاتُهُ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ الْوَکِیل.

 

ستایش خدای راست که ما را به حضور اولیا و دوستانش در ماه رجب رسانید و بر ما از حقّ آنها واجب کرد آنچه واجب کرد. و درود خدا بر محمّد برگزیده(ص) و بر اوصیای او که در پرده محجوب‌اند. بار خدایا پس چنانکه ما را به حضورشان رسانیدی به وعده‌گاه آنها هم که بهشت است برسان. و به منزل و مأوای آنها ببر و در دار آنها که دار ابدی و بهشت مخلّد است وارد گردان. و سلام بر شما باد من قصد درگاه شما کردم و کرم شما را به گرو حاجت و سؤال خود گرفته‌ام و آن سؤال آزاد شدنم از آتش دوزخ است. و منزل یافتن با شما و با شیعیان پاکتان بر قرارگاه بهشتی و سلام بر شما باد که صبر در بلا کردید پس چه نیکو مقام بهشت را یافتید. من سائل به درگاه شمایم و امیدم به خیری است که مفوّض به شماست و عوض آن بر شماست پس به واسطه آن دلهای شکسته جبران می‌شود و مریض شفا می‌یابد و رحم‌ها زیاد یا کم می‌زاید. من به حقیقت شما ایمان دارم و به قول شما تسلیم و بر خدا به شما سوگند یاد می‌کنم در بازگشتم در حوایج وادای حوایجم و امضا و برآوردن حاجتهایم و بزرگ شدنش مطابق شئونی که مرا نزد شماست و مصلحت آنها. و سلام بر شما سلام وداع کننده که حاجتهایش نزد شما ودیعه است و از خدا درخواست می‌کند بازگشت به سوی شما را و سعی او به سوی شما منقطع بشود و از درگاه شما به سوی بهترین بازگشت رجوع کند به آستان با خیر و برکت و عیش وسیع و راحت و پاینده تا هنگام اجل و منزل و محلّم را نیکو در بهشت پر نعمت ازلی و زندگانی پسندیده و اکل و شرب دائم و رحیق و سلسبیل و آشامیدن گوارا که هیچ از آن ناگوار و ملال نباشد و رحمت خدا و برکاتش و تحیّت و لطفش تا هنگام بازگشت به حضور شما و فایز شدن در بازگشت شما و محشور شدن در زمره شما. و رحمت و برکات خدا بر شما باد و درود او و تحیّت و ثنای آن خدا و او ما را کفایت است و نیکو وکیلی است.

 

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ شهریور ۰۱ ، ۱۱:۱۲
خادمه الزهراء

توسلات به حضرت عباس، با ذکر و نماز و زیارت

جمعه, ۱۸ شهریور ۱۴۰۱، ۱۱:۵۴ ق.ظ

گمان آن است که هر مؤمن تشنه، اگر چه تشنه‌ی حاجت خود باشد؛ از امور مشروعه اگر متوسل به آن حضرت شود، سیراب خواهد شد. چه آن‌که تشنه‌ی آب رحمت یا تشنه‌ی علم حق باشد، یا تشنه‌ی اولاد صالح باشد و یا تشنه‌ی حج و زیارت باشد.

 

 

«یا کاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ فی اِکْشِفْ کَرْبى بِحَقِ اَخیکَ الْحُسَیْنِ»

ای برطرف کننده‌ی غم از چهره‌ی حسین علیه‌السلام، برطرف نما غم مرا به حق برادرت حسین علیه‌السلام.

به عدد هندسه‌ی لفظ عباس علیه‌السلام که عدد ۱۳۳ است، خوانده شود؛ خداوند حاجت او را برآورد. چرا که لقب آن بزرگوار باب الحوائج و سقاست.

 

یکی از ختم‌های مجرب راجع به حضرات چهارده معصوم سلام‌الله‌علیهم و جناب ابوالفضل علیه‌السلام گفته شده به نیت قربت مطلقه این است که:

دو رکعت نماز حاجت بخواند و هزار و چهارصد مرتبه صلوات هدیه به چهارده معصوم بخواند و صد مرتبه هدیه از برای حضرت ابوالفضل علیه‌السلام که بوّاب درگاه آل محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و باب ولایت است، بفرستد و حاجت خود بطلبد، انشاءالله تعالی روا شود.

 

و دیگر از وسیله‌ی تقرب به خداوند و آمرزش گناهان و انجام مطالب و رواشدن حاجات اهل ایمان است؛ چنانچه به روایت منقوله از مصباح الزائرین ابن‌طاووس وارد شده و از جمله‌ی آن زیارت شریفه این است:

بعد از آن که دو رکعت نماز زیارت به جا آورد بخواند:

السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبَاالْفَضْلِ الْعَبَّاسَ ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَوَّلِ الْقَوْمِ إِسْلاماً وَ أَقْدَمِهِمْ إِیمَاناً وَ أَقْوَمِهِمْ بِدِینِ اللَّهِ وَ أَحْوَطِهِمْ عَلَى الْإِسْلامِ

أشْهَدُ لَقَدْ نَصَحْتَ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَخِیکَ فَنِعْمَ الْأَخُ الْمُوَاسِی لأخیهِ فَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً اسْتَحَلَّتْ مِنْکَ الْمَحَارِمَ وَ انْتَهَکَتْ فی قَتلِکَ حُرْمَةَ الْإِسْلامِ فَنِعْمَ الصَّابِرُ الْمُجَاهِدُ الْمُحَامِی النَّاصِرُ وَ الْأَخُ الدَّافِعُ عَنْ أَخِیهِ، الْمُجِیبُ إِلَى طَاعَةِ رَبِّهِ الرَّاغِبُ فِیمَا زَهِدَ فِیهِ غَیْرُهُ مِنَ الثَّوَابِ الْجَزِیلِ وَ الثَّنَاءِ الْجَمِیلِ وَ أَلْحَقَکَ اللَّهُ بِدَرَجَةِ آبَائِکَ فِی دارِ النَّعِیمِ.

اللَّهُمَّ إِنِّی تَعَرَّضْتُ لِزِیَارَةِ أَوْلِیَائِکَ رَغْبَةً لِثَوَابِکَ وَ رَجَاءً لِمَغْفِرَتِکَ وَ جَزِیلِ إِحْسَانِکَ فَأَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ أَنْ تَجْعَلَ رِزْقِی بِهِمْ دَارّاً وَ عَیْشِی بِهِمْ قَارّاً وَ زِیَارَتِی بِهِمْ مَقْبُولَةً وَ حَیَاتِی بِهِمْ طَیِّبَةً وَ أَدْرِجْنِی إِدْرَاجَ الْمُکْرَمِینَ

و اجْعَلْنِی مِمَّنْ یَنْقَلِبُ مِنْ زِیَارَةِ مَشَاهِدِ أَحِبَّائِکَ مُفْلِحاً مُنْجِحاً قَدِ اسْتَوْجَبَ غُفْرَانَ الذُّنُوبِ وَ سَتْرَ الْعُیُوبِ وَ کَشْفَ الْکُرُوبِ إِنَّکَ أَهْلُ التَّقْوَى وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ،

یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ إِنَّکَ فَعَّالٌ لِمَا تُرِیدُ وَ الْحَمْدُللَّهِ رَب الْعَالَمِین وَ السلام عَلیکَ یا سیدی و ابن سَیِّدی وَ رَحمة اللهِ وَ بَرَکاتُهُ.

 

سلام بر تو اى اباالفضل العباس فرزند امیرمؤمنان، سلام بر تو اى فرزند سرور جانشینان، سلام بر تو اى فرزند اولین نفر امت در اسلام آوردن، و پیش‌ترین‌شان در ایمان و استوارترین‌شان در پایبندى به دین خدا، و با احتیاط‌ترین‌شان بر اسلام. شهادت می دهم؛ که تو براى خدا و رسولش و برادرت خیرخواهى نمودى، پس چه خوب برادر همدردى بودى، خدا لعنت کند امتى را که تو را کشت، و لعنت کند امتى را که به تو ستم روا داشت، و لعنت کند امتى را که حرمت‌هاى تو را حلال شمرد، و پرده احترام اسلام را درید. پس چه نیکو صبرکننده، جهادگر حامى، یارى دهنده و برادر دفاع کننده از برادرش بودى، و پاسخ دهنده طاعت پروردگارش، و علاقه‌مند به آنچه دیگران بى رغبت شدند، که همان پاداش بزرگ، و ستایش زیباست، و خدا تو را به درجه‌ی پدرانت، در بهشت‌های پرنعمت ملحق کرد. خدایا متعرض زیارت اولیایت شدم به خاطر رغبت در پاداشت، و امید به آمرزشت، و احسان فراوانت، پس از تو مى‌خواهم که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستى، و روزى‌ام را به خاطر ایشان زیاد نمایی و زندگى‌ام را به خاطر آنان برقرار دارى، و زیارتم را به حق آنان مقبول قرار دهى، و حیاتم را دلپسند فرمایى، و مرا با گروه اهل کرامت همراه نمایی و از کسانى قرار دهى که از زیارت زیارتگاه‌هاى عاشقانت رستگار و کامیاب بازمى‌گردند، درحالی که مستوجب آمرزش گناهان، و پوشیدن عیب‌ها، و برطرف شدن گرفتاری‌ها شده باشد، به راستى تو اهل پروا و آمرزشى. اى مهربان‌ترین مهربانان تو در هر چه که اراده کنی فعّالی. و حمد، مخصوص پروردگار عالمیان است، درود بر تو ای مولای من و ای فرزند مولای من و درود و رحمت و برکات خداوند بر تو باد.

 

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 12ر2ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۰۱ ، ۱۱:۵۴
خادمه الزهراء

توسلاتی چند

پنجشنبه, ۱۷ شهریور ۱۴۰۱، ۰۳:۰۳ ب.ظ

السلامُ عَلَیکَ أیُّهَا العَبدُ الصالِح؛ أشهَدُ أنَّکَ قُتِلتَ مَظلوماً؛ أَشْهَدُ أَنَّکَ مَضَیْتَ عَلَى مَا مَضَى بِهِ الْبَدْرِیُّونَ؛ وَ الحَسن وَ الحسین صَلیَ اللهُ عَلیهم أجمعین

 

سلام بر عباس ابن علی (ع)؛

🌼 صاحب علم و مشک،

🌼 صاحب غیرت و آبرو،

🌼 صاحب علم و تقوی،

🌼 صاحب شجاعت و دیانت.

🌼 هم او که قبله‌ی حاجات حاجتمندان است؛

🌼 و از هر گروه و عقیده‌ای چشم امید به دستان بریده‌اش دارند.

🌼 افتخار او این است که پسر فاطمه، امام زمانش، به او گفت: جانم به‌فدایت!

 

و افتخار ما این است که با دست خالی رو به ‌سویش کنیم و عرضه بداریم:

بسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم

الحَمدُلِلّهِ الَذی خَصَّ بَالبَلاءِ مِن عِبادِهِ الاَصفِیاءِ و شَرَحَ صُدورَنا بِمَعرِفَةِ الاَولِیاءِ وَ مَحَبَّةِ الاَزکِیاءِ

و نَوَّرَ قُلوبَنا بِالدُّموعِ وَ البُکاءِ و تَفَضَّلَ عَلَینا بِالجُودِ وَ السَّخاءِ

و الصَّلوةُ وَ السَّلامُ عَلی مُحَمَدٍ اَشرَفِ الاَنبِیاءِ وَ آلِهِ النُّجَباءِ النُّقَباءِ

سیُّما عَلی خامِسِ اَصحابِ الکَساءِ، و اَنصارِهِ المُجاهِدینَ فی البَیداءِ

الَّذینَ لَم یَرضَوا بِمَکائِدِ اللَّیلِ وَ النَّهارِ فی طاعَةِ رَبِّ السَّماءِ حَتی رَمَّلُو الوُجُوهَ بِالثَّری وَ خَضَّبوا لِلّحاءَ بِالدِّماءِ

خصوصاً مَولینا اَبی‏الفَضلِ اَلمُخَضَّبِ بِالدِّماءِ قُرَّة عَینِ الاَنبِیاءِ وَ الاَولِیاءِ، مقَطَّعَ الیَدَینِ وَ الاَعضاءِ،

و لَعنَةُ اللهِ عَلَی اَعدائِهِم بِدَوامِ الاَرضِ وَ السَّماءِ.

 

حمد و سپاس خدایی را که بلا و مصیبت را مختص بندگان خالص و برگزیده‏‌ی خود گردانید؛ و سینه‏‌های ما را با معرفت و شناخت اولیا و دوستی و محبت پاکیزگان وسعت بخشید؛ و دل‌هایمان را با اشک و اندوه و گریه نورانی نمود؛ و با سخاوت و بخشش خویش بر ما کرم فرمود؛ و درود و سلام بر اشرف پیامبران حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ و خاندان بزرگوار و پرفضیلتش، خصوصاً خامس آل‏ عبا [حضرت اباعبدالله‌الحسین علیه‏‌السلام[ و یاران مجاهد و فداکارش در بیابان [کربلا[ همانان که در مسیر اطاعت پروردگار آسمان، فریب نیرنگ‌های شب و روز را نخورده و سرانجام گونه‏‌های خود را با خاک بیابان آغشته و محاسن خویش را به خون خود رنگین نمودند، علی‏ الخصوص سرور و مولای آغشته به خونمان، حضرت ابوالفضل علیه‌‏السلام نور چشم انبیا و اولیا، هم او که دستان مبارکش را قطع کرده و اعضای مطهرش را بریدند. و لعن و نفرین خدا بر دشمنانشان تا زمانی که آسمان و زمین باقی است.

فدای حُسن دل‌انگیز باغبان شده بود              بهار، با همه سر سبزی‌اش خزان شده بود

چهار دسته گُلش را به پنج تن بخشید             مقیمِ خاکِ درش، هفت آسمان شده بود

چه سربلند و سرافراز امتحان پس داد             برای عرض ادب، سخت امتحان شده بود

به عشق شیر خدا از یَل دلاور خود                گذشت اگر چه در این راه نیمه جان شده بود

چه امتحان بزرگی! که در رثای حسین            و نه به خاطر فرزند- روضه خوان شده بود

اگرچه پیر شد از داغِ بی‌امان، اما                   به پشتوانه‌ی زینب دلش جوان شده بود

فدای ام‌ابیها شدن علامت داشت                  به این سبب قد ام‌البنین کمان شده بود

 

برای توسل به حضرت ابالفضل العباس (ع)، بهترین راه این است که دست به دامن مادرش شویم و از ام‌البنین (س) کمک بگیریم.

دو نذر قرآن برای حضرت ام‌البنین (س) گفته‌اند:

اول:

برای حاجات فوری از مرحوم خانم مالک نقل است: یک مجلس یک جا بنشینند ۱۴ مرتبه «یس» بخوانند به نیابت از طرف خانم ام‌البنبن (س) برای چهارده معصوم، علیهم السلام.

 

دوم:

در کتاب‌ها نوشته اند: ۱۰ مرتبه نذر «یس» برای حضرت ام‌البنین (س)، چهارشنبه ۴ تا، پنج شنبه ۴ تا، جمعه ۲ تا. جمعه تا ظهر تا وقت نماز جمعه تمام شود. سپس سجده کن و در سجده از حضرت ام‌البنین (س) بخواه که به پسرش مأموریت بدهد که گره از کارت باز کند.

 

عالی‌ترین، زیباترین و مجرب‌ترین توسل به امام حسین (ع)، صدا کردن نام امام زمان (عج) است. به هر زبانی که دلت میخواهد.

🌼آل یس بخوان هدیه کن به امام حسین (ع)

🌼ندبه بخوان هدیه کن به امام حسین (ع)

🌼یس به نیابت از امام زمان بخوان هدیه کن به جدش امام حسین (ع)

 

ما در سفر الی الله تا حسین رسیدن، از حسین عبور کردن تا به خدای حسین رسیدن باید در معیت پسر امام حسین (ع) یعنی امام زمان (عج) حرکت کنیم. دستگیرمان در زندگی باید امام زمان (عج) باشد.

 

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 10ر2ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۰۱ ، ۱۵:۰۳
خادمه الزهراء

چه دلگشاست هر روز کنار مضجع شریف و نورانی علی‌ابن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام، سفره‌ی حدیث و روایت بگسترانیم و دعوت کنیم از محبان حضرت، به تناول کردن.

زیارت، عبادتی نیست که تنها انجامش دهیم، باید دوستان و آشنایان خود را وداع کنیم تا هرکدام کاری، دردی، مشکلی، آرزویی دارند باخبر شده، التماس دعایی بگویند و امیدوار شوند که با دعای شما، حاجت روا خواهند شد. و چرا نشوند؟!

اصلاً شاید حضرت، دعوتت کرده تا برای فلانی در حرم دعا کنی. زیرا خداوند، رفع مشکلات او را به دعای تو زائر رضوی قرار داده‌است؛ و نجات تو را در محشر به شفاعت او! مگر این روایت را فراموش کرده‌ای که فرمودند: روز قیامت، گنهکاری را به سوی دوزخ می‌برند که ناگهان، صدای کسی بلند می‌شود: "خدایا، اجازه‌ی شفاعت او را به من بده"، خداوند اذن می‌دهد. مرد گنهکار می‌پرسد: تو کیستی و چرا مرا شفاعت کردی؟ جواب می‌دهد: به خاطر حقی که بر گردنم داری! می‌گوید: چه حقی؟! من اصلاً تو را نمی‌شناسم! جواب می‌دهد: وقتی از صمیم قلب و با حضور قلب برای بندگان گرفتار و گنهکار خدا دعا کردی، دعایت مستجاب شد. من، هم هدایت شدم و هم از گرفتاری نجات پیدا کردم. پس امروز، نوبت من است که تو را شفاعت کرده، نجاتت دهم!

آری، به خدا قسم، چه بسا شما را حضرت بطلبد تا مرا نجات دهد!

ای کاش، دلیل هر اتفاق را در مسیر زندگی، درست درک کنیم. آری، در هر چیزی، سرّی وجود دارد که هم باید اهلش شوی و هم باید حفظش کنی.

از مرحومه استاد خانم مالک دستور داریم که: وقتی به زیارت امام رضا علیه‌السلام مشرف شدید، حتماً قبور علما و اولیای الهی را که در مشهد دفن هستند تا حد امکان، زیارت کنید و آنها را نزد حضرت شفیع قرار دهید.

طبق دستور ایشان، بنده در هر بار زیارت، حداقل هفت قبر از قبور علما را زیارت می‌کنم و اگر توفیق یار شود به دیدار چند عالم می‌روم.

 

 

یکی از قبور نورانی که مقید به زیارتش هستم، قبر عالم بزرگوار مرحوم آیت الله معصومی اشکوری، در پارک گل شور است. از چندین سال قبل، آن قبرستان قدیمی را تبدیل به پارک کردند اما مزار آقا، در میان پارک باقی مانده بود. می‌گویند وقتی با بولدوزر، قبرستان را زیر و رو می‌کردند، مزار آقا، زیر و رو نشد، پس قرار شد همچنان باقی بماند و باقی مانده‌است. اما این بار که با ذوق به زیارتش رفتم، با وضعی روبرو شدم که برایم قابل باور نیست!

روز گذشته با اشتیاق فراوان و به نیابت از دوستان حرکت کردم به سمت مزار ایشان. مزار، همیشه از جلوی درب پارک پیدا بود اما امروز اینطور نبود، باید مسیری را پیاده می‌رفتم تا به در ورودی برسم. رفتم؛ وقتی رسیدم؛ مشاهده کردم، مزار با دیواری از پارک جدا شده‌است. به ناچار از در وارد محوطه شدم، با کمال ناباوری دیدیم محوطه، تبدیل به پارک بانوان شده! خانم‌ها گروه گروه، دور هم نشسته، مشغول آش خوردن، چای نوشیدن و توپ بازی کردن هستند. پارک، گلکاری و چمن‌کاری شده، خیابان بندی شده و وسایل بازی فراهم شده‌است.

 

 

اما تنها مکانی که اصلاً آباد نشده، مزار آقاست! همچنان چند پله می‌خورد، پایین می‌رود و یک سقف آهنی، مانند آلاچیق و عکسی از آقا به ستون آهنی آویزان؛ نه حتی یک خط نوشته در معرفی ایشان!!! که بوده؟ کجا بوده؟ چه کرده؟ چه نوشته؟ چه حکایتی داشته؟! شاید یک نفر از خودش پرسید: چرا مزار این مرد، در میانِ پارک بانوان باقی مانده؛ او کیست؟! دریغ ازیک خط!!!

راستی او کیست؟!

از اهالی گیلان بود و در رحیم آباد زندگی می‌کرد. به گفته‌ی بزرگان و موثقینِ آن زمان و عالمان این زمان، دارای کشف و کرامت‌های زیاد و دارای اسم اعظم بوده که از اسرار الهی است و موهبتی است که به قابلان و به کسانی که اسراری می‌دهند، مرحمت می کنند و شرطش این است که حفظ اسرار، از نااهلان کند.

در حدیث داریم که: اظهار مطالب غیبی، برای شخص ناوارد، از بدترین بدیها نزد خداوند است. زیرا خداوند، غیور است و دوست ندارد سرّش فاش شود. سرّ درونِ حرم، باید در حرم بماند و در خارج از حرم، زشت و ناپسند است.

آری،            هر که را اسرار حق آموختند                مُهر کردند و دهانش دوختند

بنابراین، غیرت خداوندی با هر کس که سرّ خدا را افشا کند در معارضه بر می‌خیزد و او را ساقط می‌کند و از حرم بیرونش می‌کند. و این اخراج، برای کسی که بفهمد، بزرگترین عذاب است. کم کم آن اسرار را از او می‌گیرند و فقط علمش می‌ماند.

رسول خدا(ص) فرموده‌اند: هیچ کس از خداوند غیورتر نیست و به همین جهت است که زشتیها و بدیها را حرام کرده؛ چه ظاهر باشد یا باطن. و هیچ کس از خداوند، دوست‌دارنده‌تر نیست که عذر مردمان را بپذیرد. به همین جهت، انبیا را فرستاده تا مردم را بشارت و بیم دهند. و هیچ کس، دوست‌دارنده‌تر از خداوند نیست که او را بستایند و مدح نمایند و به این علت است که به مردم، وعده‌ی بهشت داده تا اینکه خلایق، بسیار او را بخوانند و او را مدح کنند.

پس فرمود: خداوند از سرِ غیرت، زشتی‌های باطن و ظاهر را حرام کرده و فرمود: مراد از بدیِ باطن، افشای اسرار الهی است.

بگذریم که ورود به این مطالب، در حدّ من نااهل نیست. برویم سراغ جناب اشکوری که دارای اسم اعظم بود.

روزی از خانه بیرون آمد، صدای گریه‌ی پیرزن همسایه، توجهش را جلب کرد. جلو رفت و پرسید: چه شده؟ گفت: گاوم مرده‌است. من با داشتن چند کودک چه کنم، چگونه امرار معاش کنم؟ آقا گفتند: گاوت کجاست؟ پیرزن او را کنار جسد گاو برد، آقا چیزی گفت و اشاره‌ای کرد، گاو زنده شد، برخاست با سینه‌های پر از شیر.

همان شب به ایشان گفته شد "آماده‌ی مرگ باش، با افشای سرّ خداوند، دیگر عمری برای زندگی نداری" حرکت کرد و به خراسان آمد، بیمار شد و آنگاه وفات نمود درحالی‌که هنوز چهل و چند سال داشت!

اما مردان الهی، اسرار را به گور نمی‌برند به شکل سرّی برای دیگران می‌گذارند تا اهلش زحمت بکشند و به دست آورند، ایشان هم اسم اعظم را در کتاب «دو چوب و یک سنگ» باقی گذاشته!

 

 

کتاب کمیابی است، وقتی آن را مطالعه‌ کنی، بسیار ساده و معمولی است. یکی از بزرگان گفت: به سختی کتاب را پیدا کردم، چندین بار خواندم، چیزی پیدا نکردم، ناراحت شدم و گفتم: آقا! چرا مردم را سرگردان کرده‌ای این چه کاری است؟!

شب به خوابم آمد و گفت: من اسم اعظم را روی جلد کتاب نوشته‌ام، تو داخل کتاب دنبالش می‌گردی! فردا دو تا چوب عمودی کنار هم در باغچه فرو کن، یک سنگ هم کنارش بگذار و نگاهش کن، آن اسم اعظم خداوند است! چنین کردم، خوب نگاه کردم، مشاهده کردم ۱۱۰ است! آری، علی(ع)، اسم اعظم خداوند است؛ البته تا که بگوید!

حالم خوش نیست، مزار او تبدیل به پارک بانوان شده؛ و چیزی که حالم را بد کرد اینکه درست در نزدیکِ مزارش، دو میز سنگی شطرنج برای بازی بانوان قرار داده‌اند!

راستی، چرا شعائر الهی، حرمتی برای ما ندارند؟!

صلواتی به روح پاکش هدیه کنیم.

عکسها از نت

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۰۱ ، ۱۳:۰۸
خادمه الزهراء

 

یک لقمه صبحانه معنوی؛ آن هم از کنار سفره‌ی نورانی، در حرم مطهر رضوی

جای همه‌ی شما در حرم خالی! امیدوارم خیلی زود دعوت شده، مشرف شوید.

در طول سالهای طولانی، هر وقت درباره‌ی زیارت ائمه اطهار علیهم السلام مطالعه کرده‌ام، در دو مورد متعجب شده‌ام:

یکی در مورد زیارت امام حسین علیه السلام؛ و اینکه زیارت ایشان بلا شرط است و همانند این است که خداوند در حرم مطهر حسینی بار عام می‌دهد. و اصلاً هر گاه بخواهد کسی را ببخشد و سعادتمند کند، او را روانه‌ی کربلا می‌کند؛ حتی میرغضب ناصرالدین شاه را روانه‌ی کربلا می‌کند. و عجیب‌تر این است که این آدم‌ها وقتی به کربلا می‌رسند مقیم می‌شوند و دیگر برنمی‌گردند، گویا تمام زمین برایشان خلاصه می‌شود در کربلا!

اما در مورد علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه السلام هم متعجب می‌شوم. زیارت ایشان آنقدر سفارش شده و به زائرانش آنقدر وعده‌ی ثواب و آمرزش و شفاعت داده شده که برای باورش ایمان و اعتقاد زیادی لازم است.

اما زیارت امام رضا (ع) مشروط است آن هم شرط بسیار سخت. مشروط است به معرفت آن حضرت.

اینجاست که متحیر می‌شوی که من کجا و معرفت امامی که از یک طرف سراج الله است؛ از یک طرف غوث غیاث امت پیامبر اکرم (ص) است؛ از یک طرف امام رئوف است؛ ازیک طرف اعتقاد به امامتش باعث ایمان به تمام ائمه معصومین علیهم السلام می‌باشد و...

راستی مثل منی، چگونه می‌توانم شرط زیارتش را عملی کنم؟!

من برای خودم ذکری دارم، که معمولاً در حرم مطهر رضوی زیاد آن را تکرار می‌کنم، بیش از صد بار پشت هم به خودم می‌گویم "تو کجا، اینجا کجا؟" ذکر خوبی است با هر بار تکرار، کوچک و کوچک‌تر می‌شوم. در آخر حس می‌کنم تبدیل به کمتر از ذره‌ی خاکی شده‌ام که زیر پای یک زائر، او می‌رود و من چسبیده به کف پایش با او می‌روم به این امید که تا حرمش برسم، نابود شده و از بین بروم!

اما راستی، کدام بُعد از وجود ایشان را باید شناخت؟

اینکه امام رضا هستند، هشتمین امام؛ یا اینکه امام مفترض الطاعة هستند؛ و یا اینکه در میان ائمه معصومین علیهم السلام، غریب الغربا هستند! و یا اینکه در پنج مورد مثل و مانندِ مادرش فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها هستند!

کدامشان از همه راحت‌تر است؟ از همان جا شروع کنیم.

شاید فکر کنیم غریب بودنش را راحت‌تر می‌شود درک کرد و شناخت! اما وقتی وارد این مقوله می‌شویم از غربت حضرت، چنان آتشی در درونت روشن می‌شود که خاموش نخواهد شد مگر با ظهور امام زمان علیه‌السلام!

او غریب است، زیرا مبتلا به سیاست شیطانی مأمون عباسی بودند. ایشان را با نقشه‌ی عجیبی از کنار حرم جدش رسول خدا (ص) و از وطنش حرکت داد زیر نظر خود و ایشان را به ولایت عهدی انتخاب کرد. اما درحقیقت مرو، زندان و تبعیدگاه و نفی بلد و زیر نظر داشتن ایشان بود اما در خلعت حکم و ولایت؛ و در باطن، ایشان اجازه‌ی فتوا و نماز جمعه و عید را هم ندارد. سرانجام، کم کم زهر جانکاه به کامش می‌ریزد و غریبانه شهیدش می‌کند. کجا دیده شده، قاتل در عزای مقتول خود یقه چاک کند، پا برهنه کند، شهر تعطیل کند، واقعاً چه مقتول غریبی؟!

او غریب است زیرا وقتی پدر بزرگوارش شهید شد، وکلایش که یقین به امامت ایشان داشتند و از طرف امام هفتم (ع)، مأمور بودند تا اموال و امانت‌ها را به ایشان تحویل دهند، به‌ خاطر مشتی پول و اموال دیگر، به مخالفت با حضرت برخاستند، امامتش را منکر شدند و باعث به وجود آمدن فرقه‌ی جدیدی در دین شدند!

او غریب است زیرا باید برای اثبات فرزندش، جوادالائمه (ع) نزد دوست و دشمن حتی نزد خانواده‌ی خود گریه کند و تن به نظر قیافه شناسان دهد!

او غریب است که مطالبی بس نفیس و عالی در باب معرفت و توحید ذات مقدس حق تعالی بیان فرمودند که درکتب مسطور است اما کسی حتی حوزه‌های علمیه و مدارس دینی به آنها نپرداخته‌اند و شاید در هزار زائرش، یکی هم خبر ندارد! این غربت از همه‌ی جنبه‌های دیگرِ غربتش، سنگین‌تر است!

او غریب است، زیرا خداوند غوث این امت و غیاثش را، و علمش را، و نورش را، و فهمش را، و حکمش را در او قرار داده و او را امام مردم قرار داده‌است.

که معصوم علیهم السلام فرمود: او بهترین مولودی است که به دنیا قدم گذاشته است؛ خداوند به واسطه‌ی او، خونها را حفظ می‌نماید و در میانِ افرادِ با هم دشمن، صلح و صفا بر قرار می‌‌سازد؛ و پراکندگی‌ها و تفرقه‌ها را مبدل به جمعیت و اتفاق می‌نماید؛ و برهنگان را می‌پوشاند و گرسنگان را سیر می‌کند و دهشت‌زدگان و خائفان را امان می‌بخشد؛ و باران رحمت از آسمان فرو می‌بارد. گفتارش، راست و درست و قاطع؛ و سکوتش ناشی از فهم و درایت برای مردم است. روشن می‌سازد آنچه را که آنان در آن اختلاف دارند.

از همه‌ی اینها گذشته، او غریب است زیرا اکثر دوستانش، خبری از منشِ رفتاری او ندارند!

 

در رواق به انتظار اذان صبح نشسته بودم. پیرزنی که معلوم بود ساعت‌ها بیدار بود، وارد رواق شد، دستش به کمرش بود، با حالت التماس آمیزی می‌گفت: خانم‌ها کمی جمع بنشینید تا من هم جایی برای نماز داشته باشم! بین صفوف به سختی حرکت می‌کرد، به دنبال کمی جا برای نماز. عجیب بود! مثل اینکه همه کر بودند و نمی‌شنیدند و اصلاً پیر زن را نمی‌دیدند. در مقابل چند زن و دختر جوان ایستاد، خواهش کرد اما بی‌نتیجه بود، تازه معنی غربت حضرت را فهمیدم!

ما به زیارت امامی آمده‌ایم که در نیشابور، وقتی در حمام بودند، مردی آمد کیسه‌اش را به ایشان داد و گفت: پشتم را کیسه بکش! امام (ع) گرفتند و شروع کردند. مردی متوجه شد، گفت: چه می‌کنی؟! ایشان امام رضا (ع) هستند! امام (ع) فرمود: اتفاقی نیفتاده‌است، برادری از برادرش کمکی خواسته، او هم کمکش می‌کند!

ما زائر امامی هستیم که فرموده: بزرگترین عبادت بعد از واجبات، خوشحال کردن بندگان خداست. آنگاه در جوارش در وقت سحر، حاضر نیستیم وجبی خود را حرکت بدهیم تا جایی برای نماز به زائری بدهیم! آیا این امام غریب نیست؟!

شغل شریف ما گدایی است                         ما رو به غیر ضامن آهو نمی‌زنیم

ما را غلام حلقه به گوش آفریده‌اند                 جایی به غیر صحن تو جارو نمی‌زنیم

 

پی‌نوشت استاد: ببخشید پراکنده نوشتم، کتابی همراه ندارم.

 

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۰۱ ، ۱۲:۴۱
خادمه الزهراء

 

امروز سفره‌ی صبحانه را در کنار حرم حضرت امام رضا علیه السلام گسترده‌ایم و از ایشان ملتمسانه می‌خواهیم به خاطر فاطمه (س) مادرش، و به خاطر فاطمه (س) خواهرش، لقمه‌ای از عشق به کام جان ما بریزد.

اما عشق به چه چیز و عشق به چه کس؟!

عشق به توحید، عشق به عبادت، نیایش، راز و نیاز و خلوت با آن یگانه‌ی هستی که خودش فرمود: ای موسی! دروغ می‌گوید بنده‌ای که ادعای عشق به من می‌کند اما منتظر آمدنِ شب و خلوت با من نیست.

ای موسی! عاشقانِ من، مانند چوپانی هستند که گله‌اش را در صحرا می‌چراند اما مداوم، نگاهش به آفتاب است که چه زمان غروب کند تا او گله را به آغل ببرد و سپس در گوشه‌ای با من خلوت کرده، به راز و نیاز بپردازد!

آری، به راستی که عاشقانِ راستین من این گونه‌اند!

آری، به ‌خدا قسم، ذره‌ای از این عشق، انسان را فارق از همه عالم می‌کند.

نوشته‌اند مجنون رد می‌شد، پایش را بر روی سجاده‌ی کسی گذاشت که نماز می‌خواند، او صدا بلند کرد: مگر نمی‌بینی، حواسم را پرت کردی! مجنون گفت: عجیب است، من عاشق بنده‌ای هستم، عشقِ او حواسم را از همه عالم پرت کرده، جز او از عالم فارقم. تو چگونه عاشق خدایی که عبور بنده‌ای، حواست را از او پرت می‌کند؟!

و البته این گونه عاشقی، کار هر کسی نیست، زیرا که این عشق، سرانجامش عاشقانه مردن است، اگر به وصل نرسند از فراق می‌میرند و اگر به وصال برسند از ذوق می‌میرند!

آری، گمان نکن که شمشیرِ یزید، حسین علیه السلام را شهید کرد؛ حسین، کشته‌ی عشق خود، به معبودش می‌باشد!

اگر اجازه دهید، به نیابت از طرف همه‌ی شما، عشق به خودشان را درخواست نمایم.

عشق به کدام یک؟! از امیرالمؤمنین (ع) تا آن یوسفِ غریب زهرا علیها‌السلام؛ آری.اما نه فقط عشق به یک یک آنها، بلکه فقط به یکی از آنها که عصاره‌ی همه‌ی آنهاست.

کدام یک؟!

سالها قبل، مرحوم درّی؛ که عالمی عارف بودند در دهه‌ی اول ماه محرم، منبر می‌رفتند. معمول این بود که در شب آخر، برای سال بعد وعده می‌گرفتند. ایشان وقتی شب اول می‌خواستند منبر بروند، جوانی برخاست گفت: آقا! معنی این شعر چیست؟

مرید پیر مغانم، ز من مرنج ای شیخ               چرا که وعده، تو کردی و او به جا آورد

مرحوم درّی چنین پاسخ دادند: قضیه‌ی نهی آدم ابوالبشر از خوردن گندم و نان جوین خوردنِ امیرالمؤمنین علی (ع) است که در تمام عمر خود نان گندم نخوردند و از نان جوین هم سیر نخوردند. و سپس گفت: آدم، وعده‌ی نخوردن از شجره‌ی گندم در بهشت را داد اما به آن عمل نکرد. و مراد از پیرِ مغان، علی (ع) است که فرمودند: من هرگز نان گندم نخوردم؛ و از نان جوین هم سیر نخوردند. ایشان بودند که به وعده عمل نمودند و آن را به انجام رساندند! سپس مرحوم درّی منبر را به پایان رساندند.

قبل از رسیدن ماهِ محرمِ سال بعد، شیخ درّی وفات کرد و عالمی دیگر دعوت شد. همان جوان برخاست و اجازه‌ی صحبت خواست. او گفت: من دیشب مرحوم درّی را در خواب دیدم، ایشان گفتند: ای جوان! تو از من سؤالی پرسیدی و من پاسخ دادم اما در این عالم، معنی شعر برایم منکشف شد که:مراد از شیخ، حضرت ابراهیم(ع)؛ و مراد از پیرِ مغان، حضرت حسین (ع) است که وعده‌ی ذبح فرزند را ابراهیم (ع) داد که وفا کند اما در حقیقت حسین (ع) با ذبح فرزندش، علی اکبر (ع) به آن عمل نمود!

آری، برای درک این عشق هم باید مُرد زیرا دنیا، دارِ محدودیت‌هاست، چگونه می‌شود در آن درکِ نامحدود کرد؟!

و شاید اینکه فرمودند: «مُوتُوا قَبلَ اَن تمُوتُوا»، برای درک همین مراتب است.

آیا کسی هست که یک ذره از این عشق به کامش بریزند و او سر از پا بشناسد؟!

و جالب اینکه این دلدادگی، زن و مرد، پیر و جوان، عالم و عامی و ارباب و غلام ندارد! ملاک، عشق است؛ آن هم از نوع حسینی!

راستی، اگر در حرم مطهر رضوی، دل، هوایی حسین (ع) می‌شود در حرم مطهر حسین علیه السلام، دل، کجایی می‌شود؟!

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۰۱ ، ۱۱:۲۳
خادمه الزهراء

زنان قرآنی

يكشنبه, ۱۳ شهریور ۱۴۰۱، ۱۲:۱۳ ب.ظ

در قرآن کریم، از زنانی سرآمد و نیک کردار، نام برده و یاد شده که خوب است از این زنان قرآنی، صفات نیکویی که برایشان ذکر شده است را بیاموزیم:

چهارده زن قرآنی

 

زن در نقش وفای به عهد، حَنّه، مادر مریم و همسر عمران

آنجا که فرزند در رحمِ خود را نذرِ خدمت به خداوند کرد و به این وعده، پایبند ماند.

إِذْ قَالَتِ امْرَأَتُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّی نَذَرْتُ لَکَ مَا فِی بَطْنِی مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّی ۖ إِنَّکَ أَنتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ﴿آل عمران - ٣٥

 

زن در نقش عفت و پاکدامنی، حضرت مریم

آنجا که اعمال زشت و فحشا را از خود به دور نگه داشت و از فرمانبرداران ربِ خویش بود.

وَمَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِیهِ مِن رُّوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِکَلِمَاتِ رَبِّهَا وَکُتُبِهِ وَکَانَتْ مِنَ الْقَانِتِینَ ﴿تحریم - ١٢

 

زن در نقش خانه داری، ساره (همسر ابراهیم)

آنجا که بلافاصله برای مهمانان سرزده و ناخوانده، سفره‌ای مهیا کرد و به پذیرایی آبرومندانه پرداخت.

وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِیمَ بِالْبُشْرَىٰ قَالُوا سَلَامًا ۖ قَالَ سَلَامٌ ۖ فَمَا لَبِثَ أَن جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِیذٍ ﴿هود - ٦٩

 

زن در نقش هجرت و مادری، هاجر (همسر ابراهیم و مادر اسماعیل)

آنجا که به فرمان پیامبر خدا و همسرش، از خانه و زندگی خود هجرت کرد و به همراه فرزندش در سرزمین لم یزرعی ساکن شد.

رَّبَّنَا إِنِّی أَسْکَنتُ مِن ذُرِّیَّتِی بِوَادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِندَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِیُقِیمُوا الصَّلَاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِّنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ وَارْزُقْهُم مِّنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ یَشْکُرُونَ ﴿ابراهیم - ٣٧

 

زن در نقش کشورداری و حکومت، بلقیس (ملکه سبا)

آنجا که در برابر نامه حضرت سلیمان، بعد از مشورت با بزرگان، بهترین تصمیم را گرفت و مملکت خویش را با عقل و درایت و آینده نگری، از بیمِ هجوم لشکریان و تخریب، نجات داد.

قَالَتْ إِنَّ الْمُلُوکَ إِذَا دَخَلُوا قَرْیَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً ۖ وَکَذَٰلِکَ یَفْعَلُونَ ﴿نمل - ٣٤ وَإِنِّی مُرْسِلَةٌ إِلَیْهِم بِهَدِیَّةٍ فَنَاظِرَةٌ بِمَ یَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ ﴿نمل - ٣٥

 

زن در نقش ایمان و استقامت، آسیه (همسر فرعون)

آنجا که در برابر عذاب و شکنجه فرعون، تاب آورد و دست از ایمان خود نکشید و زندگی بی ارزش دنیا را به آخرتی گرانبها فروخت.

وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِی عِندَکَ بَیْتًا فِی الْجَنَّةِ وَنَجِّنِی مِن فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ﴿تحریم - ١١

 

زن در نقش ایثار و فداکاری، حضرت خدیجه سلام الله علیها

آنجا که علاوه بر محبت کامل و تام قلبی، تمام دار و ندار دنیایی خود را به پایِ همسر و محبوبش ریخت تا اسلام عزیز پایدار بماند. خداوند ذکر این ایثار حضرت خدیجه را در قرآن، به عنوان نعمتی برای رسولش یاد کرده است.

وَوَجَدَکَ عَائِلًا فَأَغْنَىٰ ﴿ضحی - ٨

 

زن در نیکوکاری و انجام کارهای خیر، اشیاع (مادر یحی و همسر زکریای نبی)

آنجا که به همراهی همسر، در کارهای خیر شتاب می‌کرد و در مقابل پروردگارش، خضوع و خشوع داشت.

وَزَکَرِیَّا إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ رَبِّ لَا تَذَرْنِی فَرْدًا وَأَنتَ خَیْرُ الْوَارِثِینَ ﴿انبیاء - ٨٩ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ یَحْیَىٰ وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ ۚ إِنَّهُمْ کَانُوا یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَیَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا ۖ وَکَانُوا لَنَا خَاشِعِینَ ﴿انبیاء - ٩٠

 

زن در نقش حیا و حجاب، دختران شعیب

آنجا که با حیا در جامعه راه می‌رفتند و با حضرت موسی سخن می‌گفتند.

فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِی عَلَى اسْتِحْیَاءٍ قَالَتْ إِنَّ أَبِی یَدْعُوکَ لِیَجْزِیَکَ أَجْرَ مَا سَقَیْتَ لَنَا ۚ فَلَمَّا جَاءَهُ وَقَصَّ عَلَیْهِ الْقَصَصَ قَالَ لَا تَخَفْ ۖ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ﴿قصص - ٢٥

 

زن در نقش توکل و یقین، یوکابه، مادر موسی

آنجا که به وعده وحیانی خداوند اطمینان و توکل کرد و فرزند خود را به دریا (نیل) انداخت.

وَأَوْحَیْنَا إِلَىٰ أُمِّ مُوسَىٰ أَنْ أَرْضِعِیهِ ۖ فَإِذَا خِفْتِ عَلَیْهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیَمِّ وَلَا تَخَافِی وَلَا تَحْزَنِی ۖ إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ ﴿قصص - ٧

 

زن در نقش زیرکی و هوشمندی، خواهر موسی

آنجا که پنهانی، سبد حاوی برادر نوزادش در رود نیل را دنبال کرد و بدون آنکه مقصود قلبی خود را آشکار سازد، با زیرکی خاندان فرعون را که به دنبال پیدا کردن دایه‌ای برای موسی بودند، به مادر خود ارجاع داد و معرفی کرد.

إِذْ تَمْشِی أُخْتُکَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَىٰ مَن یَکْفُلُهُ ۖ فَرَجَعْنَاکَ إِلَىٰ أُمِّکَ کَیْ تَقَرَّ عَیْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ ۚ وَقَتَلْتَ نَفْسًا فَنَجَّیْنَاکَ مِنَ الْغَمِّ وَفَتَنَّاکَ فُتُونًا ۚ فَلَبِثْتَ سِنِینَ فِی أَهْلِ مَدْیَنَ ثُمَّ جِئْتَ عَلَىٰ قَدَرٍ یَا مُوسَىٰ ﴿طه - ٤٠

 

زن در نقش شوهرداری و صبوری و وفاداری، همسر ایوب

آنجا که شیطان به او کلمه ای شیطانی برای شفایِ همسرش یاد داد و ایوب چون این سخن او را شنید و دانست که از جانب شیطان است، بر او خشم گرفت و قسم یاد کرد که تنبیهش کند. اما همسر وفادار و صبور ایوب، تمام این سختی‌ها و مشکلات را تحمل کرد و در ایام سخت بیماری و بی‌کسی، در کنار همسر خود باقی ماند.

وَاذْکُرْ عَبْدَنَا أَیُّوبَ إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الشَّیْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ ﴿ص - ٤١ ارْکُضْ بِرِجْلِکَ ۖ هَٰذَا مُغْتَسَلٌ بَارِدٌ وَشَرَابٌ ﴿ص - ٤٢

 

زن در نقش همراهی با شوهر و توبه‌کاری، حوّا (همسر آدم)

آنجا که بعد از پشیمانی از گناه به همراه همسر خود، توبه و استغفار و استغاثه کرد تا مورد آمرزش خداوند قرار گیرد.

قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ ﴿اعراف - ٢٣

 

و اما خلاصه و عصاره همه نیکویی‌های عالم: زن در نقش ایمان، عرفان، تقرب، زهد، علم و تیزهوشی، بیان عبادات، جهاد، حمایت از ولایت، همسر داری، خانه داری و در تمام نقوش مثبت الهی، حضرت فاطمة الزهرا سلام‌الله‌علیها است.

آری آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری

یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَیَخَافُونَ یَوْمًا کَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیرًا ﴿انسان - ٧ وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا ﴿انسان - ٨ إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُورًا ﴿انسان - ٩ إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا یَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِیرًا ﴿انسان - ١٠

و تویی آن خیر کثیری که خداوند به حبیبش بخشید.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ - إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ ﴿١ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ﴿٢ إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ ﴿٣

 

توضیح: اصل مطلب از سخنان ارزشمند استاد است و توضیحات جانبی و ذکر آیات قرآنی از ادمین.

پی‌نوشت ادمین: به یاد می‌آورم استادم می‌فرمود، در قرآن وقتی خداوند به توصیف بهشت می‌پردازد، در کنار ذکر جویبارها و باغات بهشتی، از حورالعین هم صحبت می‌کند. اما تنها در سوره دهر (انسان) که متعلق است به اهل بیت پیامبر و علی الخصوص حضرت صدیقه طاهره، اوصاف بهشتی آمده اما کلامی از حورالعین نیامده است. نظر عارفانه ایشان بر این بود که خداوند حیا و رعایت حرمت کرده در حضور حضرت فاطمه زهراء از حوریان بهشتی سخن گوید.

 

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۰۱ ، ۱۲:۱۳
خادمه الزهراء

بفرمایید یک لقمه معنوی نوش کنید: انتظار

يكشنبه, ۱۳ شهریور ۱۴۰۱، ۰۹:۳۵ ق.ظ

 

روز جمعه است و متعلق به عزیز زهرا (س)؛ آن یار غریب که سالیان دراز است در انتظار ماست که آماده‌ی پذیرش حکومت کریمانه‌ی او شویم.ما گمان می کنیم که منتظریم؛ خیر ما غافل هستیم، غافل از خود و حتی به یک نصیحت ایشان گوش ندادیم و توجه نکردیم که فرمودند: «علیکم بانفسکم» شما را سفارش می‌کنیم که به خود بپردازید و نفس خود را اصلاح کنید آنچنان که مورد پسند ما واقع شوید.

انصافاً کدام یک به همین یک تقاضای حضرت، توجه کرده‌ایم؟

دنیا، مانند مدرسه است و به نظر ما شیعیان، مدیر مدرسه مدتی در مرخصی به سر می برد. او دستور داده که دَرسِتان را بخوانید، بازیگوشی نکنید، درب و پنجره‌ی مدرسه را نشکنید، شاگردان رعایت احوال هم را بکنند، امتحان آخر سال را فراموش نکنید تا من برگردم.

من و شما به عنوان شاگردان این مدرسه، چقدر به حرف مدیر مدرسه گوش داده‌ایم؟ و چقدر سرمان به درسمان بوده‌است؟ و چقدر برای روز امتحان آماده‌ایم؟

اگر ناراحت نمی شوید، خیلی از ما، گویی کتاب‌ها را پاره کرده، دفترها را با شکل‌هایی زشت و بد، نقاشی کردیم و در برخی از خطوط آن‌ها، املاهایی پر از غلط نوشتیم و سخت به بازیگوشی در حیاط مدرسه مشغول شده‌ایم. بعد هم می گوییم منتظریم مدیر بیاید و همه چیز را درست کند.

آری، مدیر وقتی آمد، درب و پنجره‌هایی را که شکسته‌ایم درست خواهد کرد؛ دیوارهای فرو ریخته را ترمیم خواهد کرد؛ میز و نیمکت های شکسته را اصلاح خواهد کرد؛  اما هرگز به جای ما امتحان نخواهد داد؛ به جای ما، مشق و املاء نخواهد نوشت؛ این‌ها به عهده‌ی خود ماست.

 

عزیز مخاطب! در ایام غیبت حجت خداوند، زندگی همانند دریایی بزرگ، پرتلاطم و مواج درآمده است که خطر غرق شدن در آن، انسان‌ها را تهدید می‌کند و هر فردی ناچار است که خود را از این دریای خطرناک نجات دهد. انسان برای غرق نشدن و نجات یافتن، احتیاج به وسیله‌ای همانند کشتی مجهزی دارد تا او را به ساحل سعادت برساند که رسول اکرم (ص) فرمودند: مَثَل اهل بیت من، مَثَلِ کشتی نوح است، هر کس در آن درآمد اهل نجات؛ و هر کس از آن روی برگردانَد غرق شد.

امروز در زمان ما آن کشتی، ولی‌عصر (عج) می باشد که ایمان و معرفت به حضرتش و چنگ زدن به ولایتش، انسان را به ساحل سعادت می‌رساند. به همین جهت در زیارت آن حضرت، عرض می‌کنیم: «السَلامُ عَلَیْکَ یَا سَفِینَةَ النَّجَاةِ»؛ سلام بر تو ای کشتی نجات دهنده.

پس هر کس خود را به این کشتی برساند نجات یافته و در غیر این صورت، غرق خواهد شد.

 

عزیز مخاطب! در عصری که ما زندگی می‌کنیم طوفان بلا و نابسامانی، از هر طرف انسان و بشریّت را تهدید می‌کند. مردم دچار کجروی‌ها و دوگانگی‌هایی در دین و اعتقادات شده‌اند. نه قدم در آیین الهی می‌گذارند و نه به حرف عقل و وجدان گوش می‌دهند. دل به آمال دنیوی و شهوانی سپرده‌اند و برای رسیدن به دنیا و شهوات و آرزوهای خود، از جان و دین و آبرویشان می‌گذرند. هرچه را که دوست دارند آن، معروف و قابل ستایش است و از هرچه خوششان نیاید آن، منکر و ناپسند است. و در طوفان مشکلات و معضلات متعدد، در پناهِ عقل ناقص خود، پناه می‌گیرند، گویا هر شخصی امام خویش می‌باشد و ملاک او، چشم و گوش او است، هرچه ببیند و بشنود همان را باور می کند و در پی آن، بدون تفکر و تعقل حرکت می‌کند.

پس چه باید کرد؟!

باید با الهام گرفتن از کلمات گهربارِ ائمه اطهار(ع) راه چگونه زیستن و چگونه عمل کردن و چگونه آماده بودن و انتظار کشیدن و چگونه ساخته شدن و چگونه نجات یافتن در زمان غیبت را، بیاموزیم. و با عمل به دستورات نورانی ائمه هدی (ع) خود را در صراط مستقیم بیندازیم و به سوی خورشید حرکت کنیم. تا هم از یأس و ناامیدی و هزاران مرض روحی و اخلاقی نجات یابیم. و هم در خود، حداقل صفات یاران مهدی(عج) را به‌وجود آوریم.

 

راستی یاران امام، چگونه مردان و زنانی هستند؟

اسلام، دین مرزهاست و همه چیز در آن قانون دارد. واجبات و محرمات، مرزهای دین خدایند. حرکت در مرز، حرکت در راه است و تجاوز از آن، بیراهه و گمراهی. اولین شرط یار امام زمان (عج) بودن، حفظ حدود خداوند است.

امام علی(ع) می‌فرماید: یاران با این شرایط با امامشان بیعت می‌کنند که دست پاک باشند و پاکدامن؛ زبان بر دشنام نگشایند؛ و خون کسی را به ناحق نریزند؛ و لباس‌های فاخر نپوشند؛ مسجدها را خراب نکنند؛ و بر مردم راه نبندند (مانع رشد مردم نشوند)؛ به یتیم ستم روا ندارند؛ شراب ننوشند؛ در امانت خیانت نکنند؛ پیمان شکن نباشند؛ احتکار نکنند؛ ساده زندگی کنند؛ و در راه خداوند متعال به شایستگی جهاد کنند.

اگر کسی توانست این ویژگی‌ها را در خود به‌وجود بیاورد، مصداق بارز این روایت است که می فرماید: «افضل جهاد امتی انتظار الفرج» «افضل الاعمال انتظار الفرج» این روایت بسیار به زبان گفته می‌شود اما در معنا بسیار بزرگ است.

 

چگونه انتظاری، پر بهاترین جهاد و گرامی‌ترین اعمال است؟

جواب را خود ائمه اطهار (ع) داده‌اند که می‌فرمایند: «طُوبی لِلمُتَّقینَ فی غَیبَتِه، طُوبی لِلصّابِریِنَ فی مَحَبّتِهِ »؛ خوشا به حال آنهایی که در غیبت امام زمان (عج)، در انتظار امام زمان (عج)، پرهیزکار هستند و خوشا به حال آنان که در محبت ایشان صابرند.»

آنان، اجتناب از محرمات می‌کنند و واجبات و امر به معروف و نهی از منکر را به جا می‌آورند؛ هم در مورد خودشان و هم در مورد دیگران.

 

اینکه در روایت آمده‌است «کسانی که منتظر ظهور امام زمان (عج) هستند، برای هر کدام، ثواب هزار شهید از شهدای بدر و اُحُد می باشد»، این ثواب را به گفتن اینکه "من منتظر هستم" نمی‌دهند، بلکه به کسانی می‌دهند که تقوا داشته باشند.

تـقـوا: تـ یعنی ترک گناه؛ قـ یعنی قیام برای واجبات؛ و یعنی ورع، فرار از آلودگی؛ ا یعنی اخلاص در عمل و رفتار.

تک تک اینها، جهاد دائمی را می‌طلبد، آن هم جهاد با دشمنی که درون خودمان خانه دارد.

بیایید بشماریم که چند ویژگی از ویژگی های یاران مهدی (عج)، در ما وجود دارد؟

 

امام علی (ع) یاران مهدی (عج) را، گنج‌هایی آکنده از معرفت خدایی می‌داند و می فرماید:

👈 در بصیرت و درایت و خردمندی، سرآمد هستند.

👈 در فتنه‌هایی که زیرکان در آن فرو‌می‌مانند، هوشیارانه، راه جویند و حق را از باطل باز شناسند.

👈 و از جام‌های حکمت، سیراب هستند.

👈 و آماده‌ی کار (یعنی هر لحظه، ظهور صورت گیرد، آماده‌اند.)

 

و از ویژگی‌های یاران مهدی(عج)، این است که:

👈 اهل ایثار و مواسات هستند.

👈 وحدتِ مقصد و اخلاص نیّت، دل‌هایشان را به هم پیوند زده و یار و غم خوار یگدیگر هستند.

👈 به خاطر یکدیگر خود را به رنج می‌افکنند.

👈 و در بهره گیری از زیبایی‌های زندگی، دیگران را بر خود ترجیح می‌دهند.

و باید چنین باشند، آن کس که خودساخته نباشد نمی‌تواند سازندگی کند. و آنکه بر دوست خود مهر نورزد دیگران را شایسته‌ی ترحم، نبیند.

آری، همه‌ی قیام‌های اصلاح‌گرانه‌ی تاریخ اسلام، از چشمه‌ی مواسات بهره گرفته‌اند.

 

یکی دیگر از ویژگی های یاران مهدی(عج)، نظم در زندگی و کار است. از ارزشهای انسانی و از رموز کامیابی، نظم در کار و زندگی است. حضرت علی (ع) حتی به هنگام مرگ هم، فرزندان و پیروان خود را به نظم در کارها سفارش فرمودند و در تمام دوران حکومت خود، در خطبه‌ی نماز جمعه‌شان، مردم را به نظم در کارها و تقوای الهی سفارش فرموده‌اند.

 

به راستی که وقتی مولایمان، ما را با این احوالِ بی سر و سامان، مشاهده می‌کند چه می‌فرماید؟! ما ایشان را نمی‌بینیم، او که ما را می‌بیند!

امام علی (ع) فرمودند: سوگند به خدای علی، حجت خداوند در میان آنان است، در کوچه و بازار آنها گام بر می‌دارد و بر خانه‌های آنان وارد می‌شود، و در شرق و غرب عالم سیاحت می‌کند و گفتار مردم را می‌شنود و بر اجتماعات آنان وارد می‌شود، سلام می‌دهد، او مردمان را می‌بیند و مردم هم او را می‌بینند، لیکن نمی‌شناسند!

🌷 آری، او در دوران غیبتش، درمانده‌گان را دستگیری می‌کند.

🌷 گم شدگان را راهنمایی می‌کند.

🌷 بیماران لاعلاج را شفا می‌دهد.

🌷 خیرخواهی و دعا برای مؤمنان می‌کند.

🌷 در تشییع جنازه‌ی برخی از آنان شرکت می‌کند.

🌷 حل مشکلات برخی از علماء می‌کند.

🌷 دستگیری باطنی از افراد می‌کند.

اینها چه مستقیم و چه غیر مستقیم، توسط خود ایشان و یا یارانش انجام می‌شود؛ چه مردم ایشان را بشناسند یا نشناسند!

البته برای یاران حضرت، علائم بسیاری بیان کرده‌اند که می‌توانید به کتاب "مکیال المکارم" مراجعه کنید.

 

در پایان، یادآوری می‌کنم سخن آن بزرگوار را که به حضورش شرفیاب شده بود و حضرت با گِله فرمودند: اگر محبان و منتظران ما، به اندازه‌ی آن زن روستایی که شب، اگر مرغش به لانه برنگردد، به دنبالش می گردد؛ به دنبال ما می گشتند، ما را می‌یافتند و به حضور ما شرفیاب می‌شدند.

بیایید دعا کنیم که دعای یوسف زهرا (س)، شامل حال ما شود و ما را بیدار و به تکلیفمان آشنا سازد. آمین.

 

لقمه‌ی عملی:

بیایید هیچ گناهی را کوچک نشماریم. بنگریم که نافرمانیِ چه کسی را کرده‌ایم که با این نظر، تمام گناهان، بزرگ و کبیره است. بیایید همانطور که انتظار داریم در وقت گرفتاری و یأس و ناامیدی معجزه‌ای برایمان صورت گیرد، خود نیز معجزه‌گرِ زندگی دیگران باشیم و در وقت ناامیدیِ کسی، به او امید ببخشیم.

 

ذکر: ۲۰۰مرتبه «سُبحانَ اللّهِ الْعَظیمِ وَ بِحمدِهِ اَستغفرُ اللّه وَ أسألُهُ مِن فَضلِهِ»

 

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۰۱ ، ۰۹:۳۵
خادمه الزهراء

توسل به امام زمان در روزهای جمعه

چهارشنبه, ۹ شهریور ۱۴۰۱، ۱۱:۴۴ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

امام زمان علیه‌السلام بزرگواری است؛ که به هر کس نگاه کند، مشکلات معنوی و مادی او را حل می‌کند.

خداوند فرموده در هر زمانی، حجتی روی زمین دارد که او واسطه بین خدا و خلق است، شناخت او نشانه ایمان و عدم شناخت او نشانه جاهلیت است. از این رو پس از معرفت خدا بهترین معارف، معرفة الامام است.

همچنین پس از ذکر خدا بهترین اشتغال، ذکر امام است.

امام وقت، رابط خدا و خلق است،

امام وقت، شفیع المذنبین است،

امام وقت، معلم معصوم است،

امام وقت، پدر روحانی شیعیان است،

امام وقت، شفای دل سوزان منتظران است،

لذا باید مداوم به یادش بود و توسل به او داشت و عصر جمعه زمانی با فضیلت برای توسل به ایشان است، با:

امیدوارم خداوند فرجش را نزدیک فرماید.

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۰۱ ، ۱۱:۴۴
خادمه الزهراء

گرچه همچو منی را جرأت ورود به وادی غربت امیرالمؤمنین نیست که نه معرفتش موجود است و نه عِلمَش حاصل گردیده است، بلکه فقط به عنوان تلاشی کوچک، در جهت اینکه از جانب شما محبان مولا علی(ع)، دیده شوم و از دعای خیر شما بزرگواران برخوردار گردم.

در مطالب گذشته تلاش کردیم از زبان آیات و روایات، مطالبی را خدمت شما ارائه کنیم که هم کامل و هم جامع و هم جذاب هستند.

(متن سخنرانی‌های استاد در ایام فاطمیه سال 95 که با عنوان «به بهانه غربت امام علی علیه السلام» ایراد شده، از طریق لینک زیر قابل دریافت است: )

8کلیک کنید8

امام رضا (ع) فرمودند: شما فقط سخنان ما را برای مردم بیان کنید، سخنان ما آنقدر جذّاب و شیرین است که شنونده ناخودآگاه به سوی آن جذب خواهد شد.

ذکر

فردا صبح چهارشنبه (مقارن با شهادت حضرت زهراء)، چهل مرتبه خوانده شود:

بسم الله الرحمن الرحیم بِفَضلِ بسم الله الرحمن الرحیم بِبَرَکَةِ بسم الله الرحمن الرحیم یا اَباَالغَیث أَغِثنی، نادِ علیّاًّ مَظهَرَ العجائِب تَجِدهُ عَوْناً لَکَ فِی النَّوائِب کُلِّ هَمٍّ وغَمٍّ سَیَنجَلی بِولایَتِکَ یا علیُ یا علیُ یا علی

 

هدیه به روح بلند مظلوم عالم و مظلومه عالم، حضرت علی(ع) و فاطمه(س) صلوات.

هدیه به روح مطهر علمای اسلام و همه‌ی آن‌هایی که بین ما بوده‌اند و نیستند صلوات.

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۰۱ ، ۱۴:۰۳
خادمه الزهراء