در حدیـقه‌ی سـبـز دعـا

دعاها، مناجاتها، سخنرانی‌ها و مطالب ارزشمندی که از استـادمان مرحومه حاجیه خانم اکبری (ح.عاشوری) به یادگار مانده است در این دفتر، ثبت و ضبط می‌شود ان‌شاءالله. این وبلاگ در دست تکمیل و به روزرسانی است.

در حدیـقه‌ی سـبـز دعـا

دعاها، مناجاتها، سخنرانی‌ها و مطالب ارزشمندی که از استـادمان مرحومه حاجیه خانم اکبری (ح.عاشوری) به یادگار مانده است در این دفتر، ثبت و ضبط می‌شود ان‌شاءالله. این وبلاگ در دست تکمیل و به روزرسانی است.

در حدیـقه‌ی سـبـز دعـا

استاد ارجمند، مرحومه حاجیه خانم اکبری (ح.عاشوری) از بزرگترین مبلغان و سخنرانان مذهبی تهران و کرج بودند که در دی ماه 1400 به سوی معبود خود شتافتند.
مجموعه‌ای از سخنرانی‌ها، دعاها و زیاراتی که ایشان معرفی کرده‌اند در کانال تلگرامی اطلاع رسانی این بانوی مکرمه موجود است.
برآن شدیم تا با انتقال و ثبت و ضبط این مطالب در وبلاگ، امکان دسترسی بهتر به این گوهرهای ارزشمند به یادگار مانده از ایشان را مهیا سازیم.
باشد که ما را از دعای خیر خود بهره‌مند و روح حاجیه خانم اکبری را با ذکر صلوات و یا قرائت فاتحه بنوازید.

***
حَدیقه به معنایِ باغ است و نامی که والدین خوش ذوق، بر استاد گرانقدر ما گذاشتند که الحق وجود نازنینش باغی بود سرسبز از دعا و صلوات و توسل. الهی که در جنّات و باغهای بهشتی در کنار سفره بابرکت اهل بیت، علیهم السلام، روزی‌خوار و محشور باشند.

***
ذکر یادگاری استاد:
الهی به درگاهت هزاران بار تکبیر و تهلیل و تحمید و تسبیح و تقدیس
عرضه می‌دارم که یک روز دیگر زنده هستم و تو تنها خالق و معبود و اِله من هستی و در سلطانیت مطلق بی شریکِ تو، بندگی و زندگی می‌کنم.

***
- نشانی سایت استاد: https://shamsotalea.com

- نشانی کانال سروش و تلگرام:
zaynab_ir

- نشانی صفحه اینستاگرام: name_be_madaram

- نشانی مزار استاد: کرج، آرامستان بهشت سکینه (اتوبان کرج-قزوین، بعد از پل حصارک و کمالشهر)، قطعه 31، آلاچیق 706

طبقه بندی موضوعی

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آخرالزمان» ثبت شده است

درود بر منتظران مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف، او که چشم دردمندان عالم به‌راهش دوخته شده است. در پی مطالب هفته‌های قبل در باب امام زمان (عج)، این هفته در لابلای آیات قرآن به‌دنبالش می‌گردیم.

مهدی (عج) در قرآن

بدیهی است جایی‌که تورات و انجیل و سایر کتب آسمانی، صراحت در نجات انسانها در آخرالزمان دارند، باورکردنی نیست که قرآن ما، درباره‌ی قرآنِ ناطق؛ امام زمان (عج) که احیاکننده‌ی قرآنِ صامت است، چیزی نگفته باشد.

ملاحظه کنید، قرآن، رسول اکرم (ص) را مخاطب ساخته، می‌فرماید: «کتابی را که بر تو نازل کردیم، بیانگر همه چیز است.»

خوشبختانه ده‌ها آیه درباره‌ی ظهور و غلبه‌ی دین اسلام بر تمامی ادیان؛ و حکومت صالحان؛ و نابودی ستمگران جهان؛ و تشکیل حکومت واحد جهانی و ... در قرآن است که ما از باب نمونه، متوسلاً به خمسه‌ی طیبه، پنج آیه را نقل می‌کنیم و علاقمندان به مطالعه بیشتر را به کتب دیگر از جمله بحارالانوار ارجاع می‌دهیم.

 

1️ اولین آیه؛ سوره‌ی هود آیه 86:

«بَقِیَّةُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ»
ذخیره‌ی الهی برای شما (از هرچیز و هرکس) بهتر است اگر مؤمن باشید.

از امام صادق (ع) پرسیدند: آیا می‌توانیم قائم (ع) را هنگام درود فرستادن و سلام کردن، به‌عنوان «یا امیرالمؤمنین» خطاب کنیم؟حضرت فرمودند: خیر، این اسمی است که خداوند به «امیرالمؤمنین علی (ع)» داده و هرگز کسی جز او را نمی‌توان به این نام، نامید و هرکس به این نام نامیده شود، کافر است. گفتند: پس به‌هنگام سلام دادن او را با چه نامی بخوانیم؟! حضرت فرمودند: بگویید «اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقِیَّةَ الله»، سپس امام (ع) آیه‌ی فوق را تلاوت فرمود.

از اینکه بقیة الله از اسامی و القاب مخصوص مهدی (عج) است، در کتب روایی ما مؤیدات فراوانی است و روشن‌ترین آنها روایت زیر از امام باقر (ع) است؛ این روایت را حضرت، حدود یک قرن پیش از ولادت امام زمان (عج) بیان داشته و فرمودند: امام زمان (عج) در اولین سخنرانی خود در مکه معظمه پس از تلاوت این آیه می‌فرماید: «أنا بَقِیَّةَ الله فِی أرضِه».

این حدیث پیشگویی‌های دیگری هم دارد که پاره‌ای از آنها واقع شده و پاره‌ای دیگر در آینده واقع خواهد شد.

علامات ظهور و سخنرانی امام در کعبه:

امام باقر (ع) فرمودند: قائم ما با ترس و وحشتی که هنگام ظهور در دل دشمنان می‌افتد، تأیید و به‌یاری پروردگار عالم، تقویت می‌شود؛ زمین زیر پایش چون طوماری پیچیده شود، تمام گنجها به برکت او ظاهر می‌شوند، شرق و غرب عالم زیر چتر حکومت او قرار می‌گیرد؛ خدای بزرگ، دینش را به‌وسیله‌ی او بر تمام ادیان پیروز می‌کند اگرچه برای مشرکان ناخوشایند باشد! در پهنه‌ی گیتی، ویرانه‌ای نماند جز اینکه به‌برکت وجود او آباد می‌شود؛ و عیسی بن مریم (ع) از آسمان فرود آمده، در پشت مهدی روحی‌فداه نماز می‌خواند.

راوی می‌گوید: به حضرت عرض کردم، ای فرزند رسول خدا! قائم شما کی ظهور می‌فرماید؟

حضرت فرمود: هنگامی‌که مردان شبیه زنان شوند؛ و زنان نیز شبیه مردان شوند! مردان به مردان اکتفا کنند و همچنین زنان به زنان! زنان سوار بر زین‌ها شوند! شهادات دروغ پذیرفته شود؛ شهادات افراد عاقل مردود شود! خونریزی (آدم‌کشی) سبک شمرده شود! روابط نامشروع (زنا) رایج شود! رباخواری رواج پیدا کند! اشرار را از ترس زبانشان احترام کنند! سفیانی از سرزمین شام خروج کند؛ و یمانی از شهر یمن قیام کند! لشگر سفیانی در سرزمین «بیداء» فرو روند! و کشته شدن جوانی از آل محمد (ص) مابین رکن و مقام (در کعبه)؛ نام این مقتول محمدبن حسن نفس زکیه است! منادی آسمانی خواهد گفت که حق با قائم و شیعیان اوست!

در چنین شرایطی قائم ما ظهور می‌فرمایند. قائم هنگام خروج، پشتش را به دیوار کعبه می‌کند و 313 نفر مرد، اطراف آن حضرت جمع می‌شوند؛ و اولین سخنی که بیان می‌فرماید این آیه است « بَقِیَّةُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ»؛ و بعد می‌فرماید: منم بقیة الله و خلیفه و حجت خدا در زمین برای شما. سلام نمی‌کند بر او سلام کننده‌ای جز اینکه می‌گوید: سلام بر تو ای بقیة الله در زمین.

حضرت، پس از فراهم شدن ده هزار مرد (جنگی) از مکه خارج می‌شود، در روی زمین بتی نمی‌ماند جز اینکه طعمه‌ی حریق خواهد شد. اما این روز تاریخی و افتخارآفرین پس از یک غیبت طولانی است تا روشن شود چه کسی مؤمن به غیب و فرمانبردار و مطیع خداوند متعال است.

2️ دومین آیه؛ سوره‌ی نور آیه 55:

«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ۚ یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئًا ۚ وَمَن کَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِکَ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ»
«خداوند به کسانی که از شما ایمان آورده‌اند و اعمال صالح انجام داده‌اند، وعده می‌دهد که آنها را قطعاً خلیفه‌ی روی زمین خواهد کرد، همانگونه که پیشینیان را خلافت روی زمین بخشید و دین و آیینی را که برای آنها پسندیده، پابرجا و ریشه‌دار خواهد ساخت و خوف و ترس آنها را به امنیت و آرامش مبدل می‌کند، آنچنانکه تنها مرا می‌پرستند و چیزی را برای من شریک نخواهند ساخت و کسانی که بعد از آن کافر شوند، فاسقند.»

از مجموع آیه چنین برمی‌آید که خداوند بر گروهی از مسلمانان که دارای این دو صفت هستند؛ ایمان؛ و عمل صالح، سه نوید داده است:

الف) استخلاف و حکومت روی زمین.

ب) نشر آیین حق به‌طور اساسی و ریشه‌دار در همه‌جا (با استفاده از واژه تمکین.)

ج) از میان رفتن تمام اسباب خوف و ترس و وحشت و ناامنی.

نتیجه‌ی این امور، آن خواهد شد که با نهایت آزادی، خدا را بپرستند؛ و فرمان‌های او را گردن نهند؛ و هیچ شریک و شبیهی برای او قایل نشوند؛ و توحید خالص را در همه‌جا بگسترانند.

بسیاری از تفاسیر شیعه از امام سجاد (ع) نقل کرده‌اند که، آن حضرت در تفسیر این آیه شریفه فرمودند: آنها به‌خدا سوگند، شیعیان ما هستند، خداوند این کار را برای آنها به‌دست مردی از ما انجام می‌دهد که مهدیِ این امت است و هم اوست که پیامبر(ص) در حق وی فرموده: «اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نماند، خداوند آن یک روز را آنقدر طولانی می‌کند تا مردی از دودمان من که نامش هم‌نام من است، حاکم بر زمین شود و صفحه‌ی زمین را پر از عدل و داد کند، آنگونه که از ظلم و جور پر شده باشد.»

3️ سومین آیه؛ سوره‌ی توبه آیه‌ی 33:

«هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَىٰ وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ»

«او کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد تا او را بر همه‌ی آیین‌ها غالب گرداند هرچند مشرکان کراهت داشته باشند.»

منظور از هدایت، دلایل روشن و براهین آشکاری است که در آیین اسلام وجود دارد و منظور از دین حق، همین آیینی است که اصول و فروع و تاریخ و مدارک و اسناد آن نیز، حق است. بدون شک آیینی که محتوا و دلایل و مدارک آن حق باشد، سرانجام باید بر همه‌ی آیین‌ها پیروز گردد.

غلبه قدرت، غلبه منطقی:

در اینکه اسلام چگونه بر همه‌ی ادیان پیروز می‌گردد؛ و این پیروزی به چه شکل خواهد بود؛ در میان مفسران گفتگو است؛ بعضی این پیروزی را تنها، پیروزی منطقی و استدلالی دانسته و گفته‌اند که این پیروزی، حاصل شده است زیرا اسلام از نظر منطق و استدلال قابل مقایسه با آیین‌های موجود نیست؛ اما با توجه به‌موارد استعمال ماده (اظهار) در آیات (20 سوره کهف) و (33 سوره توبه) که «یَظْهَرُوا» در آنها به‌معنی چیره و غالب شدن آمده، به‌خوبی آشکار می‌شود که: مراد از «لِیُظْهِرَهُ» در آیه‌ی شریفه، همان غلبه عملی و عینی است. به‌هرحال صحیح‌تر اینست که پیروزی و غلبه‌ی فوق را غلبه‌ی همه جانبه بدانیم زیرا: با مفهوم آیه که از هر نظر مطلق است نیز سازگارتر می‌باشد یعنی روزی فرا می‌رسد که اسلام هم از نظر منطق و استدلال و هم از نظر نفوذ ظاهری و حکومت بر تمام ادیان جهان پیروز خواهد شد و همه را تحت الشعاع خود قرار خواهد داد.

قرآن و قیام مهدی (عج):

آیه‌ی فوق که عیناً و با همین الفاظ در سوره‌ی صف نیز آمده و با تفاوت مختصری در سوره‌ی فتح تکرار شده، خبر از واقعه‌ی مهمی می‌دهد که اهمیتش موجب این تکرار شده است. خبر از جهانی شدن اسلام و عالم‌گیر گشتن این آیین می‌دهد. مفهوم آیه، پیروزی همه جانبه اسلام بر همه‌ی ادیان جهان است و معنی این سخن آنست که سرانجام اسلام، همه‌ی کره‌ی زمین را فرا خواهد گرفت و بر همه‌ی جهان پیروز خواهد گشت. شک نیست که در حال حاضر این موضوع تحقق نیافته ولی می‌دانیم که این وعده‌ی حتمی خداوند تدریجاً در حال تحقق است.

سرعت پیشرفت اسلام در جهان و به‌رسمیت شناخته شدن این آیین، در کشورهای مختلف اروپایی و نفوذ سریع آن در امریکا و آفریقا؛ اسلام آوردن بسیاری از دانشمندان و مانند اینها، همگی نشان می‌دهد که اسلام روبه‌سوی عالم‌گیر شدن پیش می‌رود ولی طبق روایات مختلفی که در منابع اسلامی وارد شده، تکامل این برنامه، هنگامی خواهد بود که مهدی (عج) ظهور کند و به برنامه‌ی جهانی شدن، تحقق بخشد.

مرحوم طبرسی در مجمع البیان از امام باقر (ع) در تفسیر این آیه می‌نویسد: وعده‌ای که در این آیه است، به‌هنگام ظهور مهدی از آل محمد صورت می‌پذیرد، در آن روز هیچکس در روی زمین نخواهد بود مگر اینکه اقرار به حقانیت محمد (ص) می‌کند.

اینک برای اینکه کاملاً روشن شود مراد از (لیظهره علی الدین کله) علاوه بر پیروزی منطق؛ مسئله، مسئله‌ی قدرت نظامی و سیطره‌ی حکومتی است، به دو حدیث زیر از امام صادق (ع) در این‌باره توجه فرمایید:

حدیث اول:

مفضل به امام صادق (ع) می‌گوید: اینکه در قرآن است که خدا، رسولش را فرستاد تا بر تمام ادیان پیروز شود؛ رسول اکرم (ص) که بر تمام ادیان پیروز نشده است؟! حضرت فرمود: ای مفضل! اگر پیغمبر (ص) پس از بعثتش بر تمام ادیان غالب شده بود؛ دیگر مجوسی و نصرانی و یهودی و صابئی و تفرقه و اختلاف و شک و اختلاف و شک و شرک و بت‌پرستی و اوثان و لات و عزّی و پرستش آفتاب و ماه و ستارگان و آتش و سنگی نبود!!

پس اینکه فرمود (لیظهره علی الدین کله) تأویلش امروز است، این مهدی (ع) و این‌هم رجعت و این همانست که خدا می‌فرماید: «وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّی لا تَکُونَ فِتْنَةٌ وَ یَکُونَ الدِّینُ کُلُّهُ لِلَّهِ»؛ بی‌دینان را بکشید تا دیگر فتنه‌ای نباشد و تمام دین از آنِ خدا باشد.

حدیث دوم:

ابی بصیر می‌گوید که امام صادق (ع) در تفسیر این آیه فرمودند: به خدا سوگند! هنوز محتوای این آیه تحقق نیافته و تأویلش ظاهر نگشته و تنها زمانی تحقق پیدا می‌کند که قائم خروج کند؛ هنگامیکه او قیام کند، کافر یا مشرکی نماند جز اینکه از ظهور امام ناراضی است اما اینان اگر در دل سنگی هم پنهان شوند (در امان نبوده) آن سنگ (فریاد می‌زند) و می‌گوید: ای مؤمن! در درونم کافری (پنهان است) مرا بشکن و او را به قتل برسان!

در پایان برای اینکه حقیقت حکومت مهدی (عج) و قدرت و نفوذ هیئت حاکمه آن روز در صفحه گیتی کاملاً روشن شود به چهارمین آیه توجه فرمایید:

4️ چهارمین آیه؛ سوره‌ی آل عمران آیه 83:

«أَفَغَیْرَ دِینِ اللَّهِ یَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَکَرْهًا وَإِلَیْهِ یُرْجَعُونَ»

«آیا تنها آیینی غیر از آیین خدا می‌طلبند؟ (آیین او همین اسلام است) تمام کسانی که در آسمان‌ها و زمینند خواه و ناخواه، مطیع خدایند و به‌سوی او باز می‌گردند.»

رفاعه فرزند موسی می‌گوید، شنیدم که امام صادق (ع) در تفسیر این آیه فرمود: هنگامی‌که قائم (ع) به‌پا خیزد، هیچ سرزمینی باقی نماند جز اینکه فریاد و گواهی بر وحدانیت خدا و رسالت پیامبرِ آخرین از آن بلند می‌شود.

حضرت امام موسی کاظم (ع) در شأن نزول آیه می‌فرماید: این آیه درباره‌ی قائم نازل شده است چون ظهور کند، بر یهود و نصاری و صابئین و زنادقه و اهل ارتداد و کفار در شرق و غرب عالم، اسلام را عرضه می‌کند. هرکه از روی علاقه و میل، اسلام را بپذیرد، او را به نماز و زکات و دیگر فرایض اسلام فرمان می‌دهد؛ و هرکس نپذیرد، گردنش را می‌زند تا در شرق و غرب عالم جز معتقدین به خدا کسی نماند! راوی می‌گوید، گفتم: فدایت شوم، غیرِ موحدین، بیش از اینهاست! حضرت فرمود: اراده‌ی خدا، اقلیت را افزایش داده و اکثریت را کاهش می‌دهد!

نکته‌ها:

🌷 الف) استماع ندای توحید در هر صبح و شام از سراسر عالم.

🌷 ب) تسلیم صاحبان ادیان در برابر حکومت.

🌷 ج) سلامت در سایه‌ی اسلام.

🌷 د) مرگ برای سرکشان و کافران.

🌷 ه) نفوذ حکومت در شرق و غرب عالم یعنی حکومت واحد جهانی.

نتیجه: با پیوند آیه سوم به چهارم به مصداق «اَلقُرآنُ یُفَسِّرُ بَعضُهُ بَعضاً»، دیگر شبهه‌ای نمی‌ماند که مراد از (لیظهره علی الدین کله) نفوذ و سیطره‌ی نظامی و قدرت حکومتی است، نه منطق و استدلالِ فقط، که بعضی تصور کرده‌اند.

5️ پنجمین آیه؛ سوره‌ی قصص آیات 5 و 6:

«وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ*وَنُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَنُرِیَ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُم مَّا کَانُوا یَحْذَرُونَ»

«ما اراده کرده‌ایم بر آنهایی که در روی زمین به ضعف و زبونی کشیده شده‌اند، منت نهاده، آنها را پیشوایان و وارثان قرار دهیم؛ و برای آنها در زمین امکانات فراهم کرده، به فرعون و هامانِ سپاهیان آنها نشان دهیم آنچه را که از آن می‌ترسیدند.»

نکته‌ها:

در این دو آیه خداوند پرده از روی اراده و مشیت خود در مورد مستضعفان برداشته و پنج امر را در این زمینه بیان می‌کند که باهم پیوند و ارتباط نزدیک دارند:

الف) نخست اینکه ما می‌خواهیم آنها را مشمول نعمت‌های خود کنیم. (و نرید ان نمنّ...)

ب) دیگر اینکه ما می‌خواهیم آنها را پیشوایان نماییم. (نجعلهم ائمه...)

ج) سوم اینکه ما می‌خواهیم آنها را وارثان حکومت جباران قرار دهیم. (نجعلهم الوارثین...)

د) ما حکومت قوی و پابرجا به آنها می‌دهیم. (و نمکن لهم فی الارض...)

ه) و پنجم اینکه آنچه را دشمنانشان از آن بیم داشتند و تمام نیروهای خود را برضد آن بسیج کرده بودند، به آنها نشان دهیم. (و نری فرعون و هامان و جنودهما منهم...)

حکومت جهانی مستضعفان:

در این آیات پس از نکات آورده شده، آنچه مورد دقت و تأمل است این است که؛ آیات آورده شده، هرگز سخن از یک برنامه‌ی موضعی و خصوصی مربوط به بنی اسرائیل نمی‌گوید بلکه بیانگر یک قانون کلی است برای همه اعصار و قرون؛ و همه‌ی اقوام و جمعیت‌ها.

این بشارتی است برای همه‌ی انسانهای آزاده و خواهان حکومت عدل و داد و برچیده شدن بساط ظلم و جور. نمونه‌ای از تحقق این مشیت الهی، حکومت بنی اسرائیل و زوال حکومت فرعونیان بود و نمونه‌ی کاملترش، حکومت پیامبر اسلام (ص) و یارانش بعد از ظهور اسلام بود. حکومت پابرهنه‌ها و تهی‌دستان باایمان و مظلومان پاکدل که پیوسته از سوی فراعنه‌ی زمان خود مورد تحقیر و استهزاء بودند و تحت فشار و ظلم و ستم قرار داشتند. سرانجام خداوند به‌دست همین گروه، دروازه‌ی قصرهای کسراها و قیصرها را گشود و آنها را از تخت قدرت خود به‌زیر آورد و بینی مستکبران را به‌خاک مالید. نمونه‌ی گسترده‌تر آن، ظهور حکومت حق و عدالت در تمام کره‌ی زمین به‌وسیله‌ی حضرت مهدی (عج) است.

این آیات از جمله آیاتی است که به‌روشنی، بشارت ظهور چنین حکومتی را می‌دهد لذا در روایات اسلامی می‌خوانیم که ائمه (ع) در تفسیر این آیه، اشاره به این ظهور بزرگ کرده‌اند.

حضرت علی (ع) در نهج البلاغه می‌فرماید: دنیا پس از چموشی و سرکشی همچون شتری که از دادن شیر به دوشنده‌اش، خودداری می‌کند و برای بچه‌اش نگه می‌دارد؛ به ما روی می‌آورد... سپس آیه‌ی شریفه «و نُریدُ اَن نَمُنَّ...» را تلاوت فرمود.

و در حدیث دیگری از همان امام بزرگوار (ع) می‌خوانیم که در تفسیر این آیه فرمود: این گروه، آل محمد (ص) هستند، خداوند مهدی آنها را بعد از زحمت و فشاری که بر آنان وارد می‌شود، برمی‌انگیزد و به آنها عزت می‌دهد و دشمنانشان را ذلیل و خوار می‌کند.

و همچنین در حدیثی از امام سجاد (ع) می‌خوانیم: سوگند به کسی که محمد (ص) را به‌حق، بشارت‌دهنده و بیم‌دهنده قرارداد؛ نیکان از ما اهل البیت و پیروان آنها به‌منزله‌ی موسی و پیروان او هستند؛ و دشمنان ما و پیروان آنها به‌منزله‌ی فرعون و پیروان او می‌باشند. (سرانجام ما پیروز می‌شویم و آنها نابود می‌شوند و حکومت حق و عدالت از آنِ ما خواهد بود.)

جهت تعجیل در فرجش صلواتی فرستید .  

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 28ر5ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۰۱ ، ۱۴:۴۶
خادمه الزهراء

نوستراداموس و مهدویت

يكشنبه, ۲۷ آذر ۱۴۰۱، ۰۱:۰۵ ب.ظ

درود بر منتظران یار سفر کرده

ظهور و قیام یک انسان کامل برای نجات نسل بشر، سخن نوپا و جدیدالولادة نیست که درکش غیر قابل هضم و باور باشد بلکه این موضوع عقیده و آرزوی قطعی همه‌ی ادیان در طول تاریخ بوده و به‌ویژه نوید و بشارت محکم کتاب و سنت در اسلام بوده و هست. از استحکام این عقیده همین بس که مفتی‌های خشک مغز اهل حجاز هم نتوانسته‌اند از زیر بار آن فرار کنند و منکرش شوند و می‌گویند: اعتقاد به ظهور مهدی بر هر مسلمانی واجب است؛ و این جزء عقاید اهل سنت و جماعت محسوب می‌شود و جز افراد نادان و بی‌خبر و بدعت‌گذار، آن‌را انکار نمی‌کنند.

این مطلب در جوابیه‌ی محمد صالح القزّاز، دبیر کل رابطة العالم الاسلامی وهابیان حجاز، به سؤال ابومحمد از کنیا داده شده است.

 

 

در این سال‌های اخیر یک‌باره در جهان، مسأله‌ی مهدویت و اعتقاد شیعیان عالم به وجود موجود الهی در دنیا، سر و صدای عجیبی به‌راه انداخت درحالی‌که این موضوعی بود قدیمی و نویدی بود آسمانی در تمام کُتُب و تمام ادیان قبل از اسلام؛ و در اسلام هم از آغاز به این مسأله پرداخته شده بود مخصوصاً در غدیر خم که رسول اکرم (ص) اشارات زیادی به وجود و قیام مهدی (عج) داشتند.
از مهم‌ترین دلایل سر و صدای اخیر را می‌توان چند موضوع دانست:

یکی انقلاب اسلامی ایران یا به‌قول غربی‌ها، «اصول‌گرایی» و «بنیادگرایی»، مخصوصاً اینکه این موج در کشورهای دیگر اسلامی هم کم و بیش دیده شده و می‌شود. و دیگر نمایش فیلم نوستراداموس، سه ماه متوالی در شبکه‌های تلویزیونی غرب و بسیاری از کشورهای جهان؛ و چند موضوع دیگر که تقریباً همزمان و پس از انقلاب انجام شد.

نوستراداموس ستاره‌شناس و پزشک فرانسوی حدود پانصد سال قبل زندگی می‌کرد اما حوادث مرموز جهان از سال ۱۶۰۰ تا ۲۰۰۰ میلادی را پیش‌بینی کرده‌است. پیش‌گویی‌های او در کتابی به سال ۱۹۸۰ به همت بانو اریکا چات هام، از سوی بنگاه انتشاراتی گورکی در لندن به چاپ رسید و چندین بار تجدید چاپ شد. در ایران نیز به‌وسیله‌ی خانم پوران فرخزاد به فارسی ترجمه و در ۸۹۶ صفحه به چاپ رسید.

آنچه باعث تعجب است؛ و شگفتی‌آور اینکه این پیش‌بینی‌ها هم مانند همه‌ی پیش‌بینی‌های ستاره‌شناسان و کاهنان جهان، کمرنگ و بی‌رنگ شده و در گوشه‌ای افتاده بود و بازار چندانی نداشت اما بلافاصله بعد از انقلاب اسلامی در ایران به‌کمک سیاست‌های شیطانی، این کتاب با شرح و تفسیرهای متعدد به صدها و به قولی میلیون‌ها نسخه چاپ و پخش شده است؛ و عجیب‌تر اینکه فیلمی مهیج و هول‌انگیز از سرگذشت پیش‌بینی‌های نوستراداموس ساختند و آن را سه ماه پی‌درپی در شبکه‌های تلویزیونی فرانسه و امریکا در معرض نمایش گذاشتند؛ و چون یکی از پیش‌بینی‌های آن ستاره‌شناس، ظهور مهدی (عج) در مکه معظمه بود، آن‌را در فیلم مذکور به‌طرز ماهرانه‌ای پیاده کرده؛ و تماشاچیان، مهدی (عج) را در آن فیلم دیدند که چگونه از اتاق فرماندهی و عملیاتی به کمک ژنرالهای بزرگ خود، برنامه‌ی جنگ را اداره کرده و از قلب صحرای حجاز، موشک‌های غول‌پیکر را به‌طرف پایگاه کفر و استعمار غرب پرتاب کرده‌است.

از طرف دیگر، پرداختن دانشمندان مطرح و صاحب‌نام جهان بر لزوم یک حکومت جهانی؛ و تشویق و ترغیب مردم به فراهم آوردن چنین حکومتی است. به‌عنوان نمونه آلبرت اینشتین فیزیکدان بزرگ در کتاب «مفهوم نسبیّت» خود چنین آورده که: ملل جهان از هر نژاد و رنگی که باشند، می‌توانند و باید زیر یک پرچم واحد بشریت در صلح و صفا زندگی کنند آن‌هم همراه با برابری و برادری. و برتراند راسل فیلسوف و ریاضی‌دان مشهور انگلیسی می‌گوید: اکنون از لحاظ فنی مشکل بزرگی در راه یک امپراطوری جهانی وجود ندارد، ناچار یا باید حکومت واحدی را قبول کنیم یا آنکه به عهد بربریّت برگردیم و به نابودی نژاد انسانی راضی شویم.

آری آن پیشگویی‌ها و این نظرات نوین دانشمندان علمی، سیاستمداران جهان‌خوار را وادار به عکس العمل در مقابل این عقیده و انتظار بشری کرده، پس دست به کار شده تا با انواع برنامه‌ها و فعالیت‌ها جلوی این دگرگونی جهانی را بگیرند و در این رابطه یک ساعت هم بیکار ننشسته‌اند و بسیار هم علاقه‌مند هستند به‌واسطه‌ی خودِ مسلمانان، با بودجه‌ی خود مسلمانان؛ و با صرف نیروهای مسلمان، با مهدویت به مبارزه برخیزند.

اما بد نیست بدانیم که جناب نوستراداموس چه گفته‌اند، به‌طور خلاصه:

1- پروردگار به بشریّت نشان خواهد داد که برای جنگ بزرگ دیگری، بنیانگذار دیگری به‌وجود خواهد آمد قبل از آنکه آسمان از سلاح‌ها و موشک‌ها خالی دیده شود؛ آسیب بزرگی چپ را تکان خواهد داد.

2- مردی که یکی از نام‌های پیامبری را که آخرین پیامبر است، بر خود دارد؛ روز دوشنبه را برای تعطیل برخواهد گزید، آن مرد در شور خود آنچنان پیش خواهد تاخت که ملتی را از اجبار به فرمانبرداری نجات خواهد داد.

3- به کلمه‌ای آسمانی که در گیرنده‌ی زمین و آسمان است، معنایی داده خواهد شد؛ رمزی طلایی در رفتار اهل راز آشکار می‌شود جسم و روح و روان همگی توانمند هستند، همه‌چیز مانند دریایی از زیر آسمان، زیر گام‌های او قرار می‌گیرد.

4- دور از اسپانیا از درون کرانه‌های رود بزرگ "گودال کویویر" تا قلمرو "گرانادانا"، صلیب به‌وسیله‌ی پیروان محمد (ص) مردود خواهد شد.

5- تو ای فرانسه، اگر از آب‌های "لیگوریا" گذر کنی، خود را در میان دریا و جزایر در محاصره خواهی یافت و پیروان محمد در برابر تو خواهند ایستاد.

6- پادشاه سالخورده از سرزمین خود گریزان شده و می‌رود تا از مردم خاور زمین، یاری بگیرد؛ او به سبب وحشت از صلیب‌ها، پرچمش را به‌هم پیچیده و از راه زمین و دریا به "میتیلن" خواهد رفت.

7- در سرزمین نیک‌بخت عربی، یک شخصیت قدرتمند محمدی با آیین محمدی، زاده خواهد شد، او اسپانیا را به ناآرامی کشانده و گرانادا و بیشتر ساکنین لیگوریا را از راه دریایی تسخیر خواهد کرد.

8- بال‌های فرّ و شکوه مقدس با ورود آیین‌گذار بزرگ، فرو خواهد افتاد، او فروتنی را پیشه ساخته و شورشیان را به دردسر خواهد انداخت، همسانِ او دیگربار بر روی زمین دیده نخواهد شد.

9- آنگاه که گل سرخ در میان دنیای بزرگ به قدرت می‌رسد، خون مردم به خاطر حرکات تازه، جاری خواهد شد، به سخن راستین، دهان‌ها را خواهد بست آنگاه که انتظارش را دارند نجات دهنده به هنگام نیاز، اگر چه دیر، فرا خواهد رسید.

10- هفت ماه گذشته از سال ۱۹۹۹ پادشاه بزرگ وحشت، از آسمان فروخواهد آمد که هم او، پادشاه بزرگ منگل‌ها را به زندگی دوباره باز خواهد گرداند، اندکی پیش و پس از آن رویداد جنگ بر دنیا حکومت خواهد کرد.

همه‌ی این نکات از کتاب پیش‌بینی‌های نوستراداموس انتخاب شده؛ و در یک جمله، خلاصه اینکه او پیش‌بینی کرده که: یک شخصیت بزرگ، هم‌نام پیامبر آخرالزمان زاده خواهد شد و ظهور خواهد کرد اگر چه دیر ولی نجات دهنده؛ او بر دنیا حکومت خواهد کرد و همه‌چیز در زیر گام او قرار خواهدگرفت.

طفیل هستی عشقند آدمیّ و پری                  ارادتی بنما تا سعادتی ببری
چو مستعد نظر نیستی وصال مجوی               که جام جم نکند سود وقت بی‌بصری

شعر از حافظ

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 6ر5ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۰۱ ، ۱۳:۰۵
خادمه الزهراء

بفرمایید یک لقمه معنوی نوش کنید: یک لقمه حسرت

يكشنبه, ۲۷ شهریور ۱۴۰۱، ۰۹:۴۷ ق.ظ

سلام بر امام زمان (عج)، اسم اعظم تکوینی خداوند

سلام بر امام زمان (عج)، آیینه‌ی تجلیات خداوند

سلام بر امام زمان (عج)، خلیفه و جانشین خداوند

سلام بر امام زمان (عج)، باب الله

سلام بر امام زمان (عج)، واسطه‌ی میان خدا و خلق

سلام بر امام زمان (عج)، پدر شفیق همه‌ی انسانها

سلام بر امام زمان (عج)، کاروان‌سالار غافله‌ی عشاق

سلام بر امام زمان (عج)، انسان کامل

سلام بر امام زمان (عج)، معلم و مکمّل مؤمنین

سلام بر امام زمان (عج)، یادگار انبیای اولوالعزم

سلام بر امام زمان (عج)، مصلح جهان و منجی بشریت.

یک دهان خواهم به پهنای فلک                   تا بگویم مدح آن والا ملک

هر چه گویم عشق را شرح و بیان                 چون به عشق آیم خجل باشم از آن

 

نیمه‌ی شعبان گذشت. آنانکه دعوت‌نامه‌ی شرکت در ضیافت الهی را دریافت کردند طُوبی لَهُم.

آنانکه نامه‌ی برات گرفتند طُوبی لَهُم.

آنانکه آمرزیده شدند طُوبی لَهُم.

آنانکه خیر و سعادت از خداوند طلب کردند و برایشان مستجاب شد طُوبی لَهُم.

آنانکه به توفیق الهی کسب معرفت به امام زمانشان کردند طُوبی لَهُم.؛ که این معرفت یعنی معرفت به سوی خدای بزرگ و این معرفت یعنی وسیله‌ی قرب به خداوند.

و آنانکه مقربان درگاه الهی هستند طُوبی لَهُم.

(معنی طوبی لهم: خوشا بر احوال آنها-ادمین)

 

 

رسول گرامی اسلام (ص) فرمودند: کسی که بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است. یعنی بدون اعتقاد، یعنی جاهلیت مطلق، یعنی نفاق و دورویی، یعنی حیرت و سرگردانی. و خوب می‌دانیم پس از نعمت توحید و اقرار به نبوت خاتم الانبیا (ص)، نعمتی بالاتر از معرفت امام زمان (عج) نیست.

 

اما کسب معرفت راههای مختلف دارد. یکی راههای معمولی و طولانی، دیگری هم راه کوتاه، سریع و میانبر اما دقیق و تؤام با جهاد و هجرت، که پویندگان واقعی راه خداوند هستند.

امام علی(ع) خطبه‌ای دارند (۲۲۰ نهج البلاغه) که درباره‌ی اینگونه بندگان ویژه می‌فرمایند:

«عقلش را زنده کرد و نفس خویش را کشت تا آنجا که جسمش لاغر و خشونت اخلاقش به نرمی گرایید. برقی پر نور برای او درخشید و راه را برای او روشن کرد و به راه راست او را کشاند و از دری به در دیگر برد تا به در سلامت و سرای جاودانه رساند که دو پای او در قرارگاه امن با آرامشِ تن استوار شد. این، پاداش آن بود که دل را درست به کار گرفت و پروردگار خویش را راضی کرد.»

به‌راستی آنان‌که این بیان حضرت را نصب‌العین خود قرار دادند گویا دست در دست مولی امیرالمؤمنین (ع) گذاشتند و حضرت آنان را برد به آنجا که خود رفته است.

 

یکی از بزرگواران، آیت‌الله‌العظمی آقا نجفی بودند که سلوکی ولایی داشته‌اند. ایشان واقعاً عقل را زنده کرد و نفس را کشت، در عوض در سراپرده‌ی امیرالمؤمنین (ع) متنعم به نِعم معنوی شد به طوری‌که مانند انبیای بنی اسرائیل صاحب مائده‌ی آسمانی شد.

در یکی از روزهایی که مرحوم آقا نجفی و برادرش مشغول ریاضت شرعی بودند، در وقت افطار جمعی از اهل علم و نزدیکان وارد شدند و جز دو قرص نان چیزی حاضر نبود. پس از نماز عشا مرحوم آقا نجفی در سجده ذکر کلیم الله را می خواندند: «رَبِّ إِنِّی لِما أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ»

چون سر از سجده بر می‌دارد چند مجمع طعام به رسم هدیه به او می‌رسد که دقیقاً به تعداد حاضران بوده است.

 

و در زمانی دیگر، حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) او را مهمان به برخی از علوم و مسایل علمی می‌فرمایند و در این جهت دستگیری بزرگی از او می‌کنند. ایشان فرمودند: زمانی مشکلات مالی شدید داشتم. به مدت دو روز کاملا گرسنه ماندم. در یکی از شب‌ها به حرم مشرف شدم و در کنار قبر مقدس اردبیلی (ره) به درگاه امام علی (ع) پناه آوردم و درخواست حل مشکل کردم. پس به ناگاه در حال استغاثه، مردی جلیل القدر نزدیکم آمد، مقداری آب به من دادند که بوی مشک از آن به مشام می‌رسید، نوشیدم، آن را شیرین‌تر از عسل یافتم و عجیب‌تر آنکه پس از خوردن این مایع برخی از علوم و مسایل علمی برایم مکشوف و آشکار شد.

 

و در نهایت مولی علی (ع) دست ایشان را به دست فرزند برومندش امام زمان (عج) گذاشت و کار را برایش تمام کرد. گفت: وقتی در مسجد سهله با دو تن از اهل سیر و سلوک مشغول عبادات بودیم، شخصی را دیدم که چون نیک نظر کردم، غایب بود و چون غرق در ذکر می‌شدم، دوباره مرئی می‌شد درحالی‌که به ذکرم گوش می‌داد.

وقت سحر دیدم کنج مسجد سهله مشغول ذکر "لا اله الا الله" بود. چون کلمه‌ی "الا الله" را می‌فرمود، نوری مخصوص از محل، ظهور می‌یافت. نزدیک رفتم، سؤالاتی کردم و بهترین جوابها را شنیدم اما او را نشناختم.

چون کمی از او غافل شدم، دیگر او را ندیدم. در آن هنگام یکی از کسانی که در حجره‌ای از مسجد، مدتها به عبادت می‌پرداخت بیرون آمد و کراراً صدا می‌زد: "یا صاحب الزمان" و از مسجد بیرون رفت، دیگر هرگز او را هم ندیدم به گمانم واصل شد به رجال الغیب!

 

شنیدن این حکایات، شیرین و جذاب است و به ما این نکته را گوشزد می‌کند که این راه بسته نیست، همیشه رهرو می‌طلبد و به روی رهروان خالص باز است. اما شرایط لازم دارد: عقلی زنده، نفسی مرده و دلی با یک دلبر.

غیر از خدا هر چه که باشد و هر کس که باشد، به منزله‌ی نعلین به پای موسی (ع) است که باید برای ورود به وادی مقدس، نعلین را به کناری بگذارد.

وقتی ندا آمد: یا موسی! نعلین از پای درآور، یعنی قطع تعلقات قلبی از همه چیز.

موسی (ع) آن شب نگران اهل و عیال خود بود. ندا آمد: همه‌ی اندیشه و افکارِ غیر را کنار بگذار.

و رسول اکرم (ص) وقتی به معراج رفتند، همان امر آمد (فَاخْلَعْ نَعلَیکَ) اما اینجا تفاوت داشت به معنی عدم قطع علایق و محبتی که به اهل بیت خودش داشت چرا که محبت آنها همانند محبت خداوند است.

منظور من از این مطالب، طرح یک سؤال است و آن، اینکه ما چگونه طی طریق می‌کنیم؟! ما چه وقت قصد داریم دل را یک‌دله کنیم؟! ما چه وقت باید عقل را زنده و نفس را بمیرانیم؟!

ای که نفست پست گشته از هوا                   رو طهارت کن به دریای فنا

بگذر از گرداب حبل ماسوی                        تا شوی غرقاب عرفان و صفا

خلوتی کن کاندران امیدهاست                      صفوتی کن که در آن اسرارهاست

پس به سوی قبله اسرار شو                         بر مصلای ره توحید رو

با خلوص قلب رو به سجده‌گاه                     تا نگردد حال تو چو من تباه

چیست دنیا سمه‌ی افسانه‌ای                       با دوصد لعنت در گرمابه‌ای

این سگ نفست تو را محجور کرد                 یعنی از قرب خدایت دور کرد

این شریر بوالهوس را دور کن                      قلب خود را از محبت طور کن

این محبت سیر مردان خداست                     زین سبب بر دیگران ماتم سراست

صلوات

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 23ر2ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۰۱ ، ۰۹:۴۷
خادمه الزهراء

فرج مقصود

يكشنبه, ۲۷ شهریور ۱۴۰۱، ۰۹:۲۵ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

عاشقان عید تان مبارک

 

 

مبادا که فقط یک شب و روز را که به نام صاحب الزمان است، به ایشان اختصاص دهیم؛ بیاییم هر روز به او فکر کنیم و در ارتباط با او نکته‌ای بیاموزیم.

و امروز:

"صقر ابن ابی دلف" گوید: از امام جواد علیه السلام شنیدم که می‌فرمود امام پس از من، فرزندم علی است، دستور او دستور من و سخن او سخن من و اطاعت از او اطاعت من است. امام بعد از او فرزندش حسن است، دستور او دستور پدرش و سخن او سخن پدرش و اطاعت او اطاعت پدرش باشد. سپس سکوت کرد، گفتم ای فرزند رسول خدا امام پس از او کیست؟ حضرت به سختی گریست و سپس فرمود: پس از حسن، فرزندش قائم به حق امام منتَظَراست.

گفتم ای فرزند رسول خدا چرا او را قائم می‌گویند؟ فرمودند زیرا او پس از آنکه یادش از بین برود و اکثر معتقدین به امامتش مرتد شوند قیام کند.

گفتم چرا او را منتَظَر گویند؟ فرمود: زیرا ایام غیبتش زیاد شود و مدتش طولانی گردد. مخلصان، در انتظار قیامش باشند؛ و شکاکان، انکارش کنند؛ و منکران، یادش را استهزاء کنند؛ و تعیین کنندگان وقت ظهورش، دروغ گویند؛ و شتاب کنندگان در غیبت، هلاک شوند؛ و تسلیم شوندگان در آن، نجات یابند.

منبع: اکمال‌الدین مرحوم شیخ صدوق

 

در بیابان طلب گر چه زهر سو خطری است،      می‌رود حافظ ‌‌‌بی دل به تولّای تو خوش

 

شخصی نزد امام ششم علیه‌السلام آمد و عرض کرد: یابن رسول‌الله من از بادیه آمده‌ام راهم دور است، آنقدر امکان ندارد برایم که در محضر شریف شما باشم خواهش می‌کنم لطفی بفرمایید تا گاهی شما را در خواب زیارت کنم. امام فرمودند: وقتی به منزل رفتی نمک و آب شور زیاد بخور.

آن شخص صاف و ساده تا توانست آب شور خورد و خوابید اما تا صبح خواب دریا دید. از خواب بیدار شد تعجب کرد که چرا تمام شب مداوم خواب دریا و آب دیده‌است؟ به محضر امام علیه‌السلام آمد و جریان را بیان کرد و پرسید چرا این همه در خواب، آب دیدم؟

حضرت فرمودند: این یک مثال بود؛ خواستم آگاه شوی. می‌دانی چرا همه‌اش آب می‌دیدی؟ چون بدنت احساس نیاز و ضرورت به آب می‌کرد. اگر می‌خواهی ما را هم ببینی احساس نیاز به ما کن و تشنه‌ی دیدار ما باش که به مقصود خواهی رسید.

نوشته شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 22ر2ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۰۱ ، ۰۹:۲۵
خادمه الزهراء

اعمال شب نیمه‌ی شعبان

چهارشنبه, ۲۳ شهریور ۱۴۰۱، ۱۲:۲۰ ب.ظ

نماز اول

از امام صادق روایت است:

پس از نافله‌ی مغرب یا نماز غفیله یا اگر هیچ کدام را نمیخوانید بعد از نماز مغرب

تسبیحات حضرت زهرا (س) را بخوان، سپس ۱۰۰ مرتبه

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم،

سپس ۷۰ مرتبه بگو:

یا اَللّهُ یا مُحَمدُ یا عَلیُ یا فاطِمةُ یا حَسنُ و یا حُسینُ یا صاحِبَ الزَّمانِ، أدرِکنی یا صاحِبَ الزَّمانِ

قسم خوردند اگر حوائج به اندازه‌ی رمل بیابان باشد خداوند به تو می‌دهد. (اگر ]در دنیا[ نگرفتی به اندازه‌ی رمل بیابان در قیامت پاداش و ثواب می‌بری.)

 

نماز دوم

در حدیث است:

بعد از نماز عشا ۲ رکعت نماز قربة الی الله بخوانید. (اگر از خواندن نماز معذور هستید دعاها و اذکارش را انجام دهید)

رکعت اول: سوره‌ی حمد و سوره‌ی کافرون

رکعت دوم: سوره‌ی حمد و سوره‌ی توحید

بعد از سلام نماز در سجده:

🌷 ۲۹ مرتبه یا رب

🌷 ۷ مرتبه یا الله

🌷 ۷ مرتبه لاحول و لا قوة الا بالله

🌷 ۱۰ مرتبه ماشاءالله

🌷 ۱۰ مرتبه لا قوة الا بالله

🌷 سپس چند مرتبه صلوات بفرستید و در سجده حاجت بخواهید.

اگر حاجات شما به عدد قطرات باران باشد خدا به خاطر فضلش امشب به شما مرحمت می‌کند.

 

ذکر

در حدیث است: هرکس

🌷 ۱۰۰ مرتبه سبحان الله،

 🌷۱۰۰ مرتبه الحمد لله،             

 🌷۱۰۰ مرتبه الله اکبر بگوید:

خدا گناهان گذشته‌اش را می‌بخشد، آنچه دعا می‌کند خدا به او می‌دهد و اگر هیچ چیز نگوید و نخواهد؛ آن خدای بزرگ، نیازهای او را می‌داند و خودش به او می‌دهد.

 

احیاء

امشب شب احیاست. سحر، قبل از اذان صبح بیدار باش و عباداتت را انجام بده.

🌷 غسل کن.

🌷 ۳ مرتبه سوره‌ی یس قرائت کن. یک بار برای سلامتی امام زمان (عج)، یک بار برای سلامتی خود و خانواده، یک بار برای حفظ زندگی و آبرو.

 

دعا

خواندن دعای کمیل نیز از اعمال امشب است.

 

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۰۱ ، ۱۲:۲۰
خادمه الزهراء

بفرمایید یک لقمه معنوی نوش کنید: یک لقمه انتظار مهدوی

چهارشنبه, ۲۳ شهریور ۱۴۰۱، ۱۲:۲۰ ب.ظ

 

سلام بر مهدی (عج) رحمت فراگیر الهی،         سلام بر مهدی (عج) امام مهر و محبت،

سلام بر مهدی (عج) پدری مهربان،               سلام بر مهدی (عج) مهربان‌ترین نسبت به مردم،

سلام بر مهدی (عج) امام هدایت و تربیت،       سلام بر مهدی (عج) محافظ و دعاگوی اهل ایمان،

سلام بر مهدی (عج) استغفارکننده برای شیعیان، سلام بر مهدی (عج) رمز حکمت و برکت و معرفت،

سلام بر مهدی (عج) توجه‌گاه اولیا،                سلام بر مهدی (عج) آزمون معرفت،

سلام بر مهدی(عج) که منتظرانش بهترین خلق هستند.

 

از روایات بسیاری استفاده می‌شود که مسلمانان و پیروان اهل بیت (ع)، بهترین مخلوقات خداوند می‌باشند و آن مسلمانی که در زمان غیبت امام (ع) به سر می‌برد و در حال انتظار ظهور مهدی موعود می‌باشد، افضل می‌باشد.

رسول اکرم (ص) در جمعی از اصحاب دو مرتبه فرمودند: «اللهم لقنی اخوانی»؛ خداوندا، برادران مرا به من بنمایان. اصحاب عرض کردند: یا رسول الله (ص)! مگر ما برادران شما نیستیم؟! حضرت فرمودند: خیر، شما اصحاب من می‌باشید؛ برادران من مردمی در آخرالزمان هستند که به من ایمان می‌آوردند با اینکه مرا ندیده‌اند. خداوند آنها را با نام و نام پدرانشان قبل از آنکه از صلب پدران و رحم مادران بیرون آیند، به من شناسانده است. ثابت ماندن یکی از آنها بر دین خود، از صاف کردن درخت خاردارِ افتاده، با دست، در شب ظلمانی دشوارتر است؛ و یا مانند کسی است که پاره‌ای از آتش چوب درخت «غضا» (که چوب آن سخت‌ترین چوبهاست و آتش آن مدت زمان طولانی می‌ماند و خاموش نمی‌شود) را در دست نگاه دارد؛ آنها چراغ‌های شب تار می‌باشند؛ پروردگار، آنان را از هر فتنه‌ی تیره و تاری نجات می‌دهد.

 

امیدوارم که همه‌ی ما مشمول این بیانات زیبا و نورانی رسول اکرم (ص) باشیم و با صبر، تحمل، تسلیم در برابر امر خداوند، تقوا، ورع و سلوکی مهدوی، دوران غیبت را طی کرده و از این وادی در سایه‌ی نور مهدوی که مانند خورشید پسِ ابر، نور و روشنایی خود را ارزانی می‌دارد، بگذریم.

 

مهم این نیست که ما ظهورش را درک کنیم، مهم این است که حضورش را درک کنیم. خیلی‌ها در زمان ظهور امامان معصوم (ع) بودند اما راه به دوزخ بردند زیرا حضور معصوم (ع) را درک نمی‌کردند. وقتی با یقین بدانیم که حیّ و حاضر است، کافی است که به سعادت ابدی دست پیدا کنیم.

 

سلام بر مهدی (عج) که انتظارش را همه‌ی مردم در تمامی ادیان می‌کشند و منتظر روزی هستند که ظهورش را اعلام کند و به وعده‌های الهی که به جهان و جهانیان داده شده، جامه‌ی عمل بپوشاند.

حضرت ولی عصر (عج) همان است که رسالت تمام انبیا را به ثمر می‌رساند و به تعالیم آنها جامه‌ی عمل می‌پوشاند. این را می‌دانیم که اکثر تعالیم انبیا نافرجام مانده‌است زیرا یا انسانها قدر آن تعالیم را نمی‌دانستند و یا مستعد آن تعالیم و احکام نبودند. بنابراین تمام انبیا و رسل، مژده‌ی فرا رسیدن روزگار رشد و عدالت الهی و تمدن واقعی را به دست مصلح غیبی خبر می‌داده‌اند و از همین جهت است که در لسان قرآن و روایات از آن وجود مقدس تعبیر به «بقیة الله» و «ذخیرة الله» شده است.

امام باقر (ع) فرمودند: در آن روز ظهور در مکه... و کنار خانه‌ی خدا، کعبه به مردم می‌گوید:

  • هر کس که از آدم سخن گوید، من وارث آدم هستم
  • و آن کس که از نوح سخن گوید، من وارث نوح هستم
  • و آن کس که از ابراهیم سخن گوید، من وارث ابراهیم هستم
  • و آن کس که از محمد (ص) سخن گوید، من وارث محمد (ص) هستم
  • و آن کس که از پیامبران سخن بگوید، من وارث و یادگار پیامبران هستم.
  • (یا صاحب الزمان، ما می‌گوییم: حسـین، و تو وارث حضرت ارباب هستی-تعبیری که یکباره به ذهنم رسید-ادمین)

آری، همه در انتظار قیام او هستند اما هر دسته و قومی به نامی و آدابی و اعتقادی.

 

mail در انجیل متی، در فصل ۲۴ آمده است:

همچنان که برق از مشرق ساطع شده تا به مغرب ظاهر می‌شود، ظهور پسر انسان نیز چنین خواهد شد... آنگاه علامت پسر انسان در آسمان پدید گردد و در آن وقت، جمیع طوایف زمین سینه‌زنی کند و پسر انسان را ببینند که بر ابرهای آسمان با قوت و جلال می‌آید اما از آن روز و ساعت هیچ‌کس اطلاع ندارد حتی ملائکه‌ی آسمان؛ لذا شما نیز حاضر باشید زیرا در ساعتی که گمان نبرید پسر انسان می‌آید.

 

mail و یا در انجیل لوقا، در فصل ۱۲ آمده است:

کمرهای خود را بسته، چراغ‌های خود را افروخته بدارید، خوشا به حال آن غلامان که آقای ایشان چون آید، ایشان را بیدار بیند. پس شما نیز متحد باشید زیرا در ساعتی که گمان نبرید، پسر انسان می‌آید.

 

اگر کمی اهل روایات در باب ظهور و غیبت حضرت باشیم، می‌بینیم که چقدر عقاید مسیحیان درباره‌ی منجی عالم به نظرات و تفکرات ما مسلمانان نزدیک است که البته در یک لقمه فرصتی برای مقایسه نیست وگرنه چند روایات می‌آوردیم داخل سفره‌ی لقمه.

 

mail در کتاب "دانیال" فصل ۱۲ آمده است:

در آن وقت سرور بزرگ، میکائیلی که از جانب پسران قومت قائم است؛ خواهد ایستاد و در آن زمان از قوم تو هر کس که در کتاب مکتوم یافت شده است، نجات خواهد یافت. از آنانی‌که خواب‌اند در خاکِ زمین، بسیاری بیدار خواهند شد؛ بعضی جهت حیات ابدی و بعضی از برای شرمساری و حقارت ابدی.

چقدر نزدیک است این عقیده با عقیده‌ی شیعیان درباره‌ی رجعت، آنانی که دوباره زنده خواهند شد برای حقارت یا سعادت ابدی.

 

mail در کتاب "زند" زرتشت که کتاب مذهبی زرتشتیان است، آمده:

لشگر اهریمنان با یزدان، دائم در روی خاک محاربه و کشمکش دارند و غالباً پیروزی با اهریمنان باشند اما نه به طوری‌که یزدان را محو و منقرض سازند؛ چه، در هنگام تنگی از اورمزد که خدای آسمان است با یزدان که فرزندان اویند، یاری می‌رسد و محاربه‌ی ایشان نه هزار سال طول می‌کشد.

آنگاه پیروزی بزرگ از طرف یزدان می‌شود و اهریمنان را منقرض می‌سازد. تمام اقتدار اهریمنان در زمین است و در آسمان راه ندارند و پس از پیروزی یزدان و برانداختن تبار اهریمنان، عالم کیهان به سعادت اصلی خود رسیده و بنی آدم بر تخت نیک‌بختی خواهند نشست.

 

mail و انتظار درکتاب "اشعیا" (کتابی از کتب مقدس عهد عتیق یهود-ادمین):

روح خداوند که روح حکمت و فطانت و روح مشورت و جبروت و روح علم و خشیّت از خداوند است بر آن (مصلح) خواهد آرامید، خداوند او را تیزهوش گردانید که موافق منظور نظرش و مطابق مسموع گوش‌هایش، حکم نخواهد کرد بلکه ذلیلان را به عدالت حکم می‌کند و برای مسکینان زمین به راستی نتیجه خواهد داد.

و گرگ با بره سکونت داشته، ببر با بزغاله و هم گوساله‌ها با شیر جوان در یک مکان بخوابند و طفل کوچکی چوپان ایشان خواهد بود و در تمامی کوه مقدس هیچ ضرر و فساد نخواهد کرد زیرا زمین از دانش خداوند مانند آب‌هایی که دریا را فرو می‌گیرند، پر خواهد شد.

 

در همه‌ی مکاتب به این عبارات برخورد می‌کنیم. ما با کمی تأمل متوجه می‌شویم که تعالیمی به صورت رمز به حقایق اشاره شده است که با معتقدات آیین‌های دیگر توافق و هماهنگی کامل دارد که از آن جمله است:

نجات جهان از تاریکی، جهل، غفلت، ظلم و ستم توسط شخصی معنوی که از راه وحی و الهام الهی تأیید خواهد شد و این شخص کسی نیست جز آن کس که اسلام طبق هزاران آیه و روایت معرفی نموده، آن حجة ابن الحسن العسکری (ع) می‌باشد.

بیایید او را بخواهیم و بخوانیم و دعایش کنیم و برایش یک قدم برداریم.

 

مرحوم مغفور مشهدی حسین یزدی از صلحا و منتظران وجود مقدس حضرت بود. صبح‌های جمعه به کوه خلج در جنوب شرقی مشهد می‌رفت، مشغول توسل و دعا برای حضرتش می‌شد. یک روز پس از دعا و توسل به منزل آمد، خسته بود، به استراحت مشغول شد، در همان حال در حال مکاشفه مشاهده کرد که حضرت بر کوه خلج ایستاده و دست‌هایش را به پشت گذاشته و به شهر مشهد نگاه می‌کردند.

گفت: آقا تشریف بیاورید داخل شهر. فرمودند: من در این شهر غریب هستم! عرض کردم: آقا اگر کاری دارید بفرمایید تا برایتان انجام دهم. فرمودند: ما کارگران زیادی داریم اما آنها حق ما را می‌خورند و اکثراً یک قدم برای من بر نمی‌دارند و به یاد من نیستند!

آری، کمی فکر کنیم آیا درست است ما که به یُمن و برکت وجود مقدس امام زمان (عج) زندگی می‌کنیم و رزق و روزی داده می‌شویم و قوام و هستی ما و قوام عالم به وجود اوست؛

  • آیا صحیح است که برای رضایش یک قدم برنداریم؟!
  • آیا صحیح است که به یاد حضرتش نباشیم و او را به فراموشی سپرده باشیم؟!
  • آیا صحیح است که برای وجود مقدسش دعا نکنیم؟!
  • آیا صحیح است که در مقام تبلیغ و معرفی حضرتش به جهانیان برنیاییم؟!

 

توسل به حضرت:

متوسل شویم برای رفع گرفتاری‌ها به دعایی که از حضرتش نقل شده است:

یا مَن إذا تَضایَقَتِ الأُمورُ فَتَحَ لَها باٰباً لَمْ تَذْهَبْ اِلَیْهِ الْأَوْهامُ صَلِّ عَلىٰ محمّدٍ وَ آلِ محمّدٍ وَ افْتَحْ لِأُمورِی الْمُتَضایقَةِ باٰباً لَمْ یَذْهَبْ اِلَیْهِ وَهْمٌ یا ارحم الرّاحمین

پس از تمام نمازهای واجب خوانده شود.

صلوات

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 21ر2ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۰۱ ، ۱۲:۲۰
خادمه الزهراء

توسلات ذکر شده در سخنرانی ۲۰ اردیبهشت 1396، مهدیه کرج

توسل در این روزها باب وسیعی پیدا کرده است، مخصوصاً با فضای مجازی که هر چیزی را انتشار می‌دهند، و پر است از سره و ناسره. پس توسل وقتی توسل است که از دو لب مقدس خود امام زمان (عج) باشد و یا از معصوم (ع) دستورش برای ما رسیده باشد.

 

توسل اول:

مرحوم آقا شیخ محمد تقی تربتی، عارف ربّانی از یکی از شاگردانشان نقل می‌کند که برای زیارت به کربلا رفته بودم. زیارت کردیم، تمام شد و با یک کاروان ایرانی همراه شدم که بیاییم قصر شیرین. بین راه گرسنه و تشنه شدیم، کاروان رفت، آنها سواره بودند و ما پیاده. به سختی فراوان خود را به کاروان رساندیم. متوجه شدیم دزدها کاروان را غارت کرده بودند و اوضاع وخیم بود. عده‌ای زخمی شده بودند، اموال مردم را برده بودند. ما ترسیدیم بالای تپه‌ای رفتیم، ناگهان دیدیم سید بزرگواری ظاهر شدند، نگاهی به ما کردند؛  - گرسنه‌اید؟  - بله آقا.  - تشنه هستید؟  - بله آقا.

دست در جیب کردند و هفت خرمای زاهدی درآوردند و گفتند چهار تا را خود بخور و مابقی را به دیگران بدهید. وقتی خوردیم دل ما خنک شد و گرسنگی و تشنگی رفت و ترس ما از بین رفت. آقا فرمودند: خیلی ترسیدید؟  - بله آقا.  بعد فرمودند: هر وقت در زندگی از هر چیزی وحشت کردید و ترسیدید، بگویید:

اللّهم إنی اَخافُکَ و اَخافُ مِمَن یُخافکَ و اعوذُ بِکَ ممن لایُخافک

«خدایا من از تو می‌ترسم و می‌ترسم از کسانی که از تو می‌ترسند و پناه می‌برم از کسی که از تو نمی‌ترسد.»

آقا دعا را خواندند و ما زمزمه کردیم، بعد من پرسیدم: آقا فقط هنگامی که ترسیدم بخوانیم؟ آقا فرمودند: این دعا را هر صبح و شام بخوانید، این دعا را وِرد کنید. (ورد چیزی است که انسان مداوم می‌گوید)

سپس فرمودند حرکت کنید، ما دو قدم برداشتیم، فرمودند: این هم خانه شما.

ما هنوز ایران نبودیم. ما اصلاً متوجه نشدیم به خانه رفتیم، خوابیدیم، بلند شدیم، غذا خوردیم، به هم نگاه کردیم، تازه متوجه شدیم که ما در معیت یوسف زهرا (ع) قدم برداشته بودیم و آن کسی که دست ما را گرفته بود یوسف زهرا(ع) بوده است.

 

توسل دوم:

می‌گویند وقتی امام زمان ظهور کنند، یارانش با این دعا همدیگر را خبر می‌کنند، به هم که می‌رسند با این دعا سلام می‌کنند و با این دعا از هم خداحافظی می‌کنند، حضرت خضر (ع) و الیاس(ع) هر ساله در ایام حج حاضر می‌شوند و حج به جا می‌آوردند و هنگام خداحافظی با این دعا از هم خداحافظی می‌کنند.

دعا از رسول اکرم (ص) است فرمودند: در زمان غیبت کبری، آن هنگامی که فرزندم در پس پرده غیبت است شیعیانش، محبانش و منتظرانش سه وعده صبح و سه وعده شب از خواندن این دعا غفلت نکنند؛ چرا که صبح هنگام که می‌خوانند، خداوند از بلایای روز حفظشان می‌کند و شب که می‌خوانند، خداوند از بلایای شب آنها را حفظ می‌کند.

بِسْمِ اللَّهِ مَا شَاءَ اللَّهُ لَا یَصْرِفُ‏ السُّوءَ إِلَّا اللَّهُ،

بِسْمِ اللَّهِ مَا شَاءَ اللَّهُ لَا یَسُوقُ‏ الْخَیْرَ إِلَّا اللَّهُ،

بِسْمِ اللَّهِ مَا شَاءَ اللَّهُ مَا یَکُون مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ،

بِسْمِ اللَّهِ مَا شَاءَ اللَّهُ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ،

بِسْمِ اللَّهِ مَا شَاءَ اللَّهُ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبِین‏.

 

توسل سوم:

نماز استغاثه است که امشب همه بخوانیم و اول حاجت ما فرج امام زمان (عج) است. نماز را مرحوم محدث قمی در کتاب باقیات الصالحات آورده‌اند. ظرف آب را بگذار بالای سرت و سحر بلند شو و چند جرعه بخور و با باقی‌مانده‌اش وضو بگیر. سپس دو رکعت نماز استغاثه به امام زمان بخوان؛ حمد را بخوان با هر سوره‌ای که می‌خواهی و بعد به رکوع برو و ۲۵ مرتبه بگو «یا غیاثَ الْمُستَغیثین».

از رکوع بلند شو و ۲۵ مرتبه بگو «یا غیاثَ المُستغیثین»

و به سجده برو و ۲۵ مرتبه بگو «یا غیاثَ المُستغیثین»

و از سجده بلند شو و ۲۵ مرتبه بگو «یا غیاث المستغیثین»

و دوباره به سجده برو و ۲۵ مرتبه بگو «یا غیاث المستغیثین»

و رکعت دوم را نیز به همین ترتیب بخوان و تشهد و سلام نماز را بگو و با کسی حرف نزن و رو از قبله برنگردان و ۳۰ مرتبه بگو «مِنَ الْعَبدِ الذَّلیل اِلَی الْمَوْلَی الْجَلیل»

فرمودند: هر چه می‌خواهی و حاجت داری بگو و آنچه نیاز معنوی، اخلاقی، اجتماعی و خانوادگی داری بخواه و خیر دنیا و آخرت را بخواه.

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۰۱ ، ۱۱:۵۸
خادمه الزهراء

بفرمایید یک لقمه معنوی نوش کنید: یک لقمه سلوک مهدوی

چهارشنبه, ۲۳ شهریور ۱۴۰۱، ۱۱:۳۸ ق.ظ

 

چگونه می‌شود به قرب مهدی (عج) نزدیک شد و شوق وصالش را با جلب رضایش و گرمای نگاهش معنا بخشید؟

چگونه می‌شود او را که در میان ما می‌گردد، می‌آید، می‌رود، می‌نشیند و سخن می‌گوید ندید و یا دید و نشناخت؟

آیا راهی به ساحتش نیست؟

 

امام صادق (ع) فرمودند: هر‌کس دوست می‌دارد که از اصحاب و یاوران قائم(عج) باشد باید در انتظار به سر برد و بر اساس ورع و محاسن اخلاقی عمل نماید درحالی که منتظر است. امام ششم (ع) دو چیز را وسیله‌ی راهیابی به جرگه‌ی یاران مهدی (عج) پیش پای ما می‌گذارد: یکی انتظار و دیگری عمل براساس وَرَع.

(معنی وَرَع: ورع اجتناب کردن از شبهات است از ترس وقوع در محرمات و گفته اند ورع ملازمت اعمال نیکو و پسندیده است و گفته اند ورع ترک همه شبهات است و ترک کلام ها و کارهایی است که برای انسان بیهوده است. (از اقرب الموارد). ورع عبارت از آن است که نفس را اعمال پسندیده ملازمت نماید وفتور و قصور راه ندهد. (نفایس الفنون) ادمین، اخذ شده از سایت واژه یاب)

این دو از برجسته‌ترین ویژگی‌های اصحاب مهدی (عج) است.

ورع بسی بالاتر و والاتر از تقواست. تقوا در حقیقت پرهیز از محارم و انجام واجبات است. اما ورع، علاوه بر انجام واجبات و ترک محرمات، انجام مستحبات و پرهیز از مکروهات و شبهات را نیز در بر دارد.

تمام کسانی که راه به سوی آخرین سفیر انقلاب الهی، مهدی موعود (عج) برده‌اند:

  • دارای تقوا و ورع بوده‌اند؛
  • و هم دارای شوق و اشتیاق؛
  • و هم دارای برنامه‌ی مداوم و منظم معنوی؛
  • و هم دارای معرفت و ادراک فوق العاده.

این بزرگوارانِ واصل، بخل نورزیده‌اند و آدرس را برای مشتاقان هم بیان کرده‌اند. به‌عنوان نمونه مرحوم علامه قاضی طباطبایی (ره) که واصلِ دائمی بودند، وصول به این مرتبه را در سایه‌ی چند برنامه توصیه کرده‌اند.

توصیه‌های مرحوم آیت الله قاضی برای توفیق در سلوک مهدوی:

1- انس شبانه‌روزی با قرآن.

ایشان ید طولایی در معارف قرآنی داشتند.

مرحوم علامه طباطبایی می‌فرمودند: شیوه‌ی تفسیر قرآن با قرآن و آیه با آیه را مرحوم قاضی به ما تعلیم فرموده‌اند و می‌فرمودند: ما طریقه‌ی فهم احادیث معصومین (ع) را نیز که به آن "فقه الحدیث" می‌گویند، از ایشان آموخته‌ایم.

آن عارف بزرگوار واصل، در دستورالعمل‌های عرفانی خویش بر تلاوت مداوم قرآن به‌ویژه در دل شب تأکید فرموده‌اند. فرمودند: بر شما باد تلاوت قرآن کریم در دل شب با صوت نیکوی محزون زیرا آن، شراب جان مؤمنان است.

 

2- توسل به وجود نازنین ابی‌عبدالله‌الحسین(ع)

آن بزرگوار که به مقام تشرف و حضور دائمی توفیق یافته بود، رمز این وصول را در دو چیز می‌دانست: یکی تمسّک به معارف قرآن و دیگری توسل به حضرت ابی‌عبدالله‌الحسین(ع)

می‌فرمودند: اگر به جایی رسیده‌ام در سایه‌ی قرآن و توسل به حضرت سیدالشهدا (ع) رسیده‌ام. ایشان چه از راه دور و چه از نزدیک به زیارت ابی عبدالله (ع) مقیّد بودند.

 

3- توسل به حضرت عباس(ع)

ایشان می‌فرمودند: امام حسین (ع) تجلی رحمت واسعه‌ی الهی؛ و حضرت عباس (ع) کلیددار بارگاه امام حسین (ع) هستند. آن بزرگوار طواف بین الحرمین حضرت عباس (ع) و امام حسین (ع) را توصیه می‌فرمود و فضیلت طواف بین‌الحرمین را از فضیلت سعی بین صفا و مروه بسی فزون‌تر و وسیع‌تر می‌دانست.

 

4- نماز اول وقت.

ایشان نماز اول وقت را سرلوحه‌ی کار سالکان کوی دوست می‌دانست و آن را رمز رسیدن به مقامات والای اخلاقی و عرفانی معرفی می‌فرمود. ایشان می‌فرمود: اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد، مرا لعن کند. کنایه از اینکه قطعاً و یقیناً نماز اول وقت، انسان را به مقامات والای روحی می‌رساند.

 

5- نماز شب.

همه‌ی بزرگان ما از جمله ایشان، رمز وصول به سعادت دنیا و آخرت را تقیّد به نماز شب می‌دانستند. ایشان به فرزند خود توصیه نمودند: ای فرزند! دنیا می‌خواهی، نماز شب بخوان؛ آخرت می‌خواهی، نماز شب بخوان. آن عارف واصل درباره‌ی ضرورت نماز شب برای اهل ایمان چنین می‌فرمودند: برای اهل ایمان هیچ چاره‌ای جز تمسّک به نماز شب نیست و عجب از کسی که خواهان مرتبه‌ای از کمال باشد، اما نماز شب نخواند و ما هرگز نشنیده‌ایم که احدی به مرتبه‌ای از کمال جز به قیام شب، نائل آید.

 

6- مراقبت و مداومت بر یاد خداوند متعال.

ایشان همیشه غرق در توحید و ذکر خداوند بود و همچون کوهی عظیم، سرشار از اسرار و معارف توحیدی بود و شاگردان والا مقامی در توحید تربیت کرد و هیچ چیزی در زندگی نگاه توحیدی او را نتوانست به خود جلب نماید. حتی وقتی که یکی از فرزندانش در حال احتضار بود، ایشان نگاه می‌کرد و لبخند می‌زد، شخصی گفت: آقا، اکنون چه وقت لبخند است؟! مگر نمی‌بینید فرزندتان در حال جان دادن است؟! ایشان پاسخ دادند: "قباله" را دیده‌ای؟ صاحبِ قباله هر تصرفی که بخواهد در آن می‌کند چرا که قباله برای او و در تصرف اوست. ما نیز در تصرف خداوند هستیم، او مالک است و هرچه بخواهد می‌کند.

به روان پاکشان و جمیع مومنین و مومنات و شهداء صلوات

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 20ر2ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۰۱ ، ۱۱:۳۸
خادمه الزهراء

بفرمایید یک لقمه معنوی نوش کنید: یک لقمه انتظار ظهور

چهارشنبه, ۲۳ شهریور ۱۴۰۱، ۱۰:۵۷ ق.ظ

ایام به سرعت سپری می‌شود و عطر و بوی ماه مبارک و ضیافت الهی به مشام می‌رسد. عطر ماه رمضان چه رایحه‌ای دارد؟ آیا چون ماه نزول قرآن است، رایحه‌ی گل محمدی دارد؟ یا چون شب قدر در این ماه قرار گرفته و شب قدر، سخن از قدر ناشناخته‌ی حضرت فاطمه (س) دارد، رایحه‌ی یاس فاطمی از این ماه ساطع می‌شود و به مشام می‌رسد؟

به نظر می‌رسد که چون ماه رمضان همسایه‌ی ماه شعبان است و در نیمه‌ی این ماه، گل نرجس که همان نرگس می‌باشد قدم به عرصه‌ی عالم خاکی می‌گذارد؛ رایحه و عطر این گل بی‌خار که در سرما و یخبندان زمستان جلوه و ظهور می‌کند؛ عطر وجودش را در این ماه به مشام مشتاقان می‌رساند.

باید بگوییم که ماه شعبان و رمضان هر دو پر است از رایحه‌ی عطر وجود مهدی (عج) که همان گل نرگس هستند.

 

 

به قول شاعر، آب زنید راه را، مژده دهید باغ را چون که نگار می‌رسد

اما در طلیعه‌ی تولد نگار، چه باید کرد؟ چه باید گفت؟ چه باید شنید؟ با خود فکر کردم که بیایم و حسابی سرانگشتی کنم که از نیمه‌ی شعبان سال گذشته تا امسال که در آستانه‌اش قرار دارم، چند گام هر چند کوچک به سوی امامی که انتظار ظهورش را می‌کشم، برداشته‌ام؟

  • چقدر جلب رضایتش برایم مهم بوده‌است؟
  • چقدر توجه دیگران را به سویش جلب کرده‌ام؟
  • چقدر در جهت تبلیغش مال خرج کرده‌ام؟
  • چقدر از او حرف زده‌ام؟
  • چقدر در مقابل منکرین از او دفاع کرده‌ام؟
  • چقدر خود را برای ظهورش آماده کرده‌ام؟
  • چقدر به تکالیف زمان غیبت عمل کرده‌ام؟
  • چقدر زمینه ساز ظهورش بوده‌ام؟
  • چقدر حسرت ندیدنش را خورده‌ام؟
  • چقدر به محبان و شیعیانش محبت کرده‌ام؟
  • چقدر یتیمانش را سرپرستی کرده‌ام؟
  • چقدر در جلب نظرش کوشیده‌ام؟

و صدها چقدر دیگر که جواب هر کدام از آنها یک کلمه است: شرمنده‌ام!

لابد اکنون فکر می‌کنیم آویزان کردنِ چند رشته لامپ و چند پرچم، دست زدن و مولودی خواندن، قدری شربت و شیرینی پخش‌کردن، شب و روزی را به جشن و سرور گذراندن، به یکدیگر تبریک گفتن، کافی است و تمام! درحالی‌که اینها هیچ کدام اصل نیستند و در حاشیه و فرع موضوع قرار دارند. (نه اینکه مهم و خوب نباشند، فرع هستند.-ادمین)

 

مهدی (عج) به تنهایی یک مکتب است و مکتبی که از آدم تا خاتم و تمام انبیا در آن استادی کرده‌اند و همه‌ی اوصیای الهی تلاش کرده‌اند تا مردم را جذب این مکتب کنند. در این مکتب، چند واحد درسی حتماً باید گذرانده شود و نمره‌ی قبولی باید در کارنامه ثبت شود در غیر این صورت فرعیّات، انسان را به جایی نمی‌رساند. واحدهای: مهدی شناسی، مهدی محبی، مهدی باوری، مهدی یاوری، مهدی ولایی.

در مکتب مهدوی، مهدی شناسی اولین گام در مسیر هدایت، تربیت و سلوک مهدوی است.

در مکتب مهدوی، معرفت و محبت مهدی (عج) باعث بصیرت مهدوی می‌شود.

در مکتب مهدوی، مهدی ولایی اوج شکوفایی استعدادهای انسانی است.

اما مقدمه برای همه‌ی اینها پس از ایمان و اعتقاد به حضرت ایشان، حالت شوق داشتن است. شوق عبارت است از اینکه فرض کنید انسان، محبوبی دارد و پیوسته در این اندیشه و فکر است که چه موقع می‌تواند خود را به محبوب خود برساند. از راهی او را حاضر می‌بیند و از راهی غایبش می‌داند مانند آنکه میان انسان و محبوبش، حجاب و پرده‌ای می‌باشد که چون پرده عقب رود او را می‌بیند اما نه همه‌ی او را؛ و گاهی که پرده حائل است جدّیت می‌کند که بلکه بتواند حجاب را از پیش رو بردارد و دوباره او را ملاقات نماید، این حالت را حالتِ شوق می‌دانند چه در قرب باشد و چه در بُعد.

باید بدانیم که این پرده‌ها از ناحیه‌ی ماست نه از جانب محبوب. او پرده و حجابی ندارد، او عیان است و آشکار، همانند خورشید در میان آسمان.

جناب حافظ زیبا گفته‌اند:        جمال یار ندارد حجاب و پرده ولی         غبار رَه بنشان تا نظر توانی کرد.

و در جای دیگر فرموده:         میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست   تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز.

 

شوق و درد، نتیجه و حاصل معرفت است. آنانکه نه درد دوری و بُعد دارند و نه شوق و اشتیاق درک، معرفتی ندارند که بی‌دردی بی‌درکی است. شوق از علائم حتمی محبت است اگر محبتی نباشد هرگز شوقی هم وجود نخواهد داشت. اکنون ببینید ما نسبت به آن حضرت محبت داریم؟ که البته داریم و می دانیم که محبت هم نشانه‌هایی دارد:

heart یکی از مراحل محبت، مرحله‌ی اثبات است یعنی ببینیم علائم محبت ما نسبت به محبوب چیست؟ و حتماً باید پی‌جوی این علائم باشیم زیرا همیشه میان ادعای چیزی و حقیقت آن، فاصله بسیار است و این مطلب گاهی بر مدعی پوشیده می‌ماند تا وقت امتحان و آزمایش که مشخص می‌شود صادق است یا کاذب؟!

 

حکایت کرده‌اند: شخصی در بغداد زندگی می‌کرد، روزی در خانه تنها نشسته بود، صدایی شنید که به او می‌گفت: تو بخیلی! او گفت: خیر، من آدم سخاوتمندی هستم، در تمام عمر خود هم سَخی بوده‌ام. دوباره همان صدا آمد و همان سخن تکرار شد و مرد همان پاسخ را داد، تا چندین مرتبه این موضوع تکرار شد. مرد می‌گوید: با خود عهد کردم برای اینکه ثابت کنم بخیل نیستم، امروز هرچه درآمد داشتم در راه خداوند بدهم. طولی نکشید درب منزلم به صدا درآمد، رفتم و مشاهده کردم مردی کیسه‌ای به دستم داد و گفت: خلیفه پنجاه سکه‌ی طلا برای تو فرستاده‌است هر طور که می‌خواهی استفاده کن. گرفتم اما با خود فکر کردم که من عهد بسته‌ام که درآمد امروز خود را انفاق کنم، اکنون این همه سکه را چگونه انفاق کنم؟

پول را برداشتم بیرون از خانه رفتم دیدم کوری نشسته و مرد سلمانی مشغول اصلاح سر اوست، گفتم: بهتر است همه‌ی اشرفی‌ها را به او بدهم، جلو رفتم و کیسه را در دستش گذاشتم سپس گفتم: اینها برای توست، گفت: به مرد سلمانی بده. با خود گفتم: او نمی‌داند که چه مقدار هستند و گمان می‌کند یک سکه است! گفتم: ای مرد در این کیسه پنجاه سکه است، آنها را بگیر و خرج زندگیت کن. مرد کور گفت: نگفتم که تو بخیلی! وقتی این را شنیدم کیسه را به مرد سلمانی دادم، او گفت: نمی‌خواهم زیرا قصد کرده‌ام سر این مرد را برای رضای خداوند اصلاح کنم، برای کار خدایی مزد از بنده نمی‌گیرم! من کیسه را برداشتم و در دجله انداختم و گفتم: حقا کسی که تو را عزیز شمرد ذلیل است!

مقصود از این حکایت آن است که ممکن است عمری بگذرد و انسان گمان کند که به امام زمانش محبت دارد و ایشان عزیزترین محبوب نزد اوست اما وقتی‌که امتحان پیش می‌آید چیز دیگری معلوم شود که در این مدت، فقط دلش را به حرف‌های محبتی خوش کرده‌است! این مرحله از محبت را «مرحله‌ی اثبات» می‌نامند.

استاد بزرگوار ما مرحوم خانم مالک (ره) می‌گفت: محبت علائمی دارد که به منزله‌ی میوه‌های درخت محبت است و همانطور که میوه‌ی درخت، دلیل است بر وجود درخت، محبت هم آثاری دارد که نشان از وجود محبت دارند.

 

heart یکی از ثمرات و علائم محبت این است که محب مشغول باشد به یاد دوستش مداوم. یعنی با زبان او را یاد کند و قلبش را مداوم به یاد او مشغول بدارد تا جایی که در خانه‌ی دلش جز محبوب چیزی نباشد.

شخصی فرزند جوانش را از دست داده بود، مداوم این کلمات را با خود تکرار می‌کرد: «گویا قلب من قبر اوست و او در آنجا سرّی از اسرار من است». اگر کار محبت به اینجا رسید در مرحله‌ی محبت، آن وقت محبّی صادق است.

آری، ذکر محبوب لذیذ است. همانطور که دیدار او هم لذت‌بخش است، شنیدن سخنان او هم لذت‌بخش است. لذا شخص محب نمی‌تواند بگذرد از ذکر محبوبش و بلکه نمی‌تواند بگذرد از ذکر محبوبِ محبوبش و آنچه که از متعلقاتِ محبوبش می‌باشد.

بیایید تا چند روز باقیمانده را پِی‌جوی علائم محبت به حضرت صاحب (عج) در خود باشیم شاید تلنگری باشد به خود!

 

توسلی به حضرت صاحب (عج):

پس از نافله‌ی مغرب ۱۰۰ مرتبه صلوات بر محمد و آل محمد (ص) بفرست سپس ۷۰ مرتبه بگو:

یا اَللهُ یا مُحَمدُ یا عَلیُ یا فاطِمةُ یا حَسنُ یا حُسینُ یا صاحِبَ الزَّمانِ، أدرِکنی یا صاحِبَ الزَّمانِ

پس ۱۰۰ مرتبه‌ی دیگر صلوات بفرست آنگاه حاجت خود را طلب کن. این دعا برای برطرف شدن مشکلات و سختی‌های مهم تجربه شده است.

صلوات

ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 19ر2ر1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۰۱ ، ۱۰:۵۷
خادمه الزهراء

بفرمایید یک لقمه معنوی نوش کنید: یک ‌لقمه دلتنگی

سه شنبه, ۲۲ شهریور ۱۴۰۱، ۰۸:۴۳ ق.ظ

 

عصر جمعه تمام شد و دلم مانند دل خیلی از آنهایی که سفرکرده‌ی عزیزی دارند، گرفته است. با خود گفتم: شاید با نوشتن چند جمله بشود هم دل خود و هم دل آنها را باز کنم. افلاطون نظریه‌ی معروفی به نام نظریه‌ی مدینه‌ی فاضله دارد، می‌گوید: دنیا، آن روزی به سعادت می‌رسد که حکیمان، زمامدار باشند؛ و زمامداران، حکیمان. تا وقتی که حکیمان در طبقه‌ای هستند و زمامداران در طبقه‌ای دیگر، دنیا روی سعادت را نخواهد دید.

اما ما مسلمانان بالاخص شیعیان می‌گوییم: دوره‌ی سعادت بشر، آن عصری است که دوره‌ی عدلِ کامل است؛ یعنی عصر ظهور امام زمان علیه‌السلام. آن دوره‌ای که اولین مشخصه‌اش این است که دوره‌ی حکومت عقل است یعنی دوره‌ای است که در آن، علم، اسیر و برده نیست.

مولایمان می‌فرمایند که در آن عصر، مردم صبحگاهان و شامگاهان جامی می‌نوشند، جام حکمت و معرفت است، جز جام حکمت و معرفت نمی‌نوشند.

سلام و صلوات بر صاحب آن روز و رحمت الهی بر آن کسانی که حقیقتاً منتظر آن روزگارند.

 

حالا بفرمایید یک لقمه صبحانه‌ی معنوی، یک لقمه دلتنگی

این روزها وقتی به کوچه و خیابان یا به دشت و صحرا، مخصوصاً به پارک وتفرج‌گاه‌ها می‌روید و این همه گل‌های متنوع و زیبا که چشم را نوازش و دل را زنده می‌کنند؛ را تماشا می‌کنید آیا توجه می‌کنید میان گل‌های بنفشه، اطلسی، شاه‌پسند و گل‌های عسل و جعفری و این همه گل ناز، شمعدانی و لاله‌های حیرت انگیز؟ جای یک گل واقعاً خالی است. میان این همه گل، جای گل نرگس خالی است، حتی یک شاخه! و غم‌انگیز اینکه هیچ کس توجه نمی‌کند که چرا در بهار، گلِ نرگس نمی‌روید؟! آری، گل نرگس در دل زمستان، در اوج سرما و یخبندان سر برمی‌آورد، در زمانی که هیچ گلی را جرأت و توان روییدن و شکفتن نیست.

بهار فرصتی برای خود نمایی، دلبری و عشوه‌گری همه‌ی گل‌هاست تا بیایند و هر چه دارند، بنمایند و بروند؛ و خزان پاییزی، سیلیِ بی‌رحمانه بر چهره‌ی طبیعت بزند، سرمای کشنده هم قدرت‌نمایی خود را نشان دهد، آنگاه درست در زمانی که امیدی برای زندگی نماند، گل نرگس بروید! آن هم با چه عطر و بوی دل انگیزی که فرموده‌اند هرکس آن را ببوید، از ویروس سرما خوردگی در امان خواهد بود و خواص دیگر.

اما گل نرگسِ ما هم قرار است در اوج زمستان ظهور فرماید.

می‌دانیم دنیا به سوی فاجعه پیش می‌رود و در عین حال، آینده‌ی درخشانی در پیش است. دلیل این موضوع، قانونِ سیرِ تکاملی جامعه‌هاست. جامعه‌ای که تمام جوانب آن، از علم و دانش گرفته تا امکانات رفاهیش هر روز در حال پیشرفت است. پس عشق به تکامل، در درون آدمی شعله‌ور است و انسان در کنار تکامل مادی، به سوی تکامل معنوی نیز پیش می‌رود.

 

نکته‌ی دیگر اینکه، نظم دقیق و عجیبی در این عالم حکمفرماست که کوچکترین به هم خوردگی در اجرای عالم فاجعه‌های بسیاری را به بار خواهد‌آورد. تصور کنید یک سلولِ کوچک مغزی از کار بیفتد یا در فضای بزرگتر، فاصله‌ی زمین و خورشید و حرکت کُرات، بسیار اندک به هم بریزد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟

حال انسان که جزئی از این کُل است، خواه‌ناخواه باید در برابر این نظام عالم هستی سر فرود آورد و هرج و مرج، ظلم و ستم، نابسامانی و ناهنجاری را کنار بگذارد.

با این حساب، نظامِ آفرینش، ما را به سوی یک نظام صحیح اجتماعی در آینده خواهد برد.

 

نکته‌ی دیگر اینکه قانون کنش و واکنش، عمل و عکس العمل را به خاطر بیاورید. اصلی پذیرفته شده در وقایع اجتماعی وجود دارد و آن، اینکه تمام تحولات اجتماعی و انقلاب‌ها در نتیجه‌ی فشارهای قبلی بوده است. این اصل و قانون می‌گوید، فشار جنگ‌ها، ظلم‌ها و بی عدالتی‌ها در جهانِ کنونی، سرانجام واکنش شدید خود را آشکار خواهد ساخت و نظامِ کنونیِ جوامع انسانی را به هم می‌ریزد و طرح جدیدی ایجاد می‌کند که در آن، همه طعم شیرین عدالت را بچشند.

 

و نکته‌ی دیگر اینکه الزام ضرورت اجتماعی آن است که وضع زندگی انسان، به چنان مرحله‌ای برسد که احساس نیاز به آن مطلب پیدا نموده و به عنوان یک ضرورت برسد. مثلاً در وضعیت امروزی، استفاده از وسایل نقلیه به مرحله‌ای رسیده‌است که انسان به ضرورت وضع و تبعیت از قوانین راهنمایی و رانندگی پی ببرد و آن را پذیرفته است. کم کم زمانی می‌رسد که وجود حکومت واحدِ جهانی برای پایان دادن به مسابقه‌ی کمر شکنِ تسلیحاتی و قدرت‌طلبی‌ها، ظلم و ستم و نابسامانی به عنوان یک ضرورت و یک واقعیتِ اجتناب ناپذیر احساس می‌گردد. آن زمان است که انقلاب و دگرگونی جهانی و واحد، حتمی خواهد شد.

مرحوم علامه طباطبایی می‌نویسد: بشر، روزی که روی زمین سکنی گزیده‌است، پیوسته در آرزوی یک زندگی اجتماعی مقرون به سعادت می‌باشد و به امید رسیدن چنین روزی، قدم بر می‌دارد و اگر این خواسته تحقق خارجی نداشت، هرگز چنین آرزو و امیدی در نهاد وی نقش نمی‌بست. چنانچه اگر غذایی نبود، گرسنگی نبود؛ و اگر آبی نبود، تشنگی تحقق نمی‌یافت و...  از این روی به حکم ضرورت، آینده‌ی جهان، روزی را در بر خواهد داشت که آن روز، جامعه‌ی بشری پر از عدالت شده و با صلح و صفا زندگی خواهند کرد و افراد انسانی، غرق در فضیلت و کمال می‌شوند.

و البته استقرار چنین وضعی به دست خودِ انسان خواهد بود. و رهبر چنین جامعه‌ای، منجیِ جهانِ بشریّت و به لسانِ روایات، مهدی (عج) خواهد بود.

به امید آن روز!

و در پایان، مرحوم شیخ حر ّعاملی می‌نویسد که ده ساله بودم، سخت بیمار شدم و هیچ امیدی به زندگیم نبود، در بین خواب و بیداری رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله و تک‌تک ائمه معصومین علیهم‌السلام را دیدم. به همه سلام دادم و با امام ششم علیه‌السلام، روبوسی کردم و ایشان به من سخنانی فرمودند و برایم دعا کردند.

امام زمان (عج) هم برایم دعا کردند؛ زیرا وقتی به آن حضرت رسیدم با ایشان دست دادم و روبوسی کردم، گریه کردم و عرض نمودم: مولای من! می‌ترسم با این مرض بمیرم و به نهایتِ مطلوبم از علم و عمل نرسم!

حضرت فرمودند: نترس! خداوند تو را شفا می‌دهد و عمری طولانی خواهی داشت. سپس حضرت کاسه‌ای به دستم دادند و من از آن آب نوشیدم، شفا یافتم، برخاستم و درحضور بستگانم نشستم. همه تعجب کردند و من سکوت کردم تا چند روز بعد جریان را تعریف کردم!

 

خوشا آنان که از دست او جرعه نوشیدند. به امید چنین لیاقتی، صلوات

دوم اردیبهشت ماه 1396

التماس دعا ی خیر  - الّلهم عجّل لِولیک الفرج

منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور  باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ شهریور ۰۱ ، ۰۸:۴۳
خادمه الزهراء