بفرمایید یک لقمه صبحانهی معنوی نوش کنید: یک لقمه حکمت، در بابِ روزی
باغی بود از درختان سیب؛ و دهقان پیر مشغول آبیاری درختها. در این لحظه دهقان پیر، صدایی گوشخراش شنید. قار...قار...
کلاغ روی یکی از درختها نشست و شروع کرد به نوک زدن؛ و چند تا از سیبها را خراب کرد و به زمین انداخت!
پیرمرد که از این کار کلاغ عصبانی شده بود، سنگی به طرفش پرتاب کرد و کلاغ را فراری داد. اما هنوز غر میزد: آخه لعنتی... تو که سیبها را نمیخوری، چرا خرابشان میکنی؟!
وقتی که کار آبیاری تمام شد، پیرمرد زیر یکی از درختها نشست تا قدری استراحت کند، درحالیکه تعداد زیادی موش در اطراف او با حرص و ولع، مشغول خوردن سیبها بودند، سیبهایی که کلاغ آنها را چیده بود!
خداوند متعال، روزی دهندهی همهی جانداران و تمام موجودات است و هر موجودی را وسیلهای برای رفع مشکل دیگری قرار داده است.
در مورد پیام حکایت بالا به چند سخن زیبا از حضرت علی (ع) دربارهی «روزی» بسنده میکنیم:
گنجهای روزی، در اخلاق خوش نهفته است.
کمک مالی کردن به برادر دینی، روزی را زیاد میکند.
امانتداری، روزی را زیاد میکند.
با صدقه دادن، روزی را فرود آورید.
هرکه خوش نیت باشد، روزیاش زیاد میشود.
بیایید کمتر از کلاغی نباشیم، گاهی از درخت زندگیمان، میوهای برای دیگران بچینیم و تقدیمشان کنیم، شاید تنها به این وسیله، دندان طمع خود را بکنیم یا پرکنیم.
و حرف آخر: هیچ ورزشی برای قلب، بهتر از خم شدن و گرفتن دست افتادگان نیست. چه خوبست همه باهم ورزشِ دل کنیم!
ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 22ر5ر1396
التماس دعا ی خیر - الّلهم عجّل لِولیک الفرج
منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور باد.