بفرمایید یک لقمه معنوی نوش کنید: تزکیه
وجود انسان پر است از قوا و صفات مثبت و منفی، که انسان در مسیر زندگی مهمترین و اساسیترین وظیفهاش این است که صفات مثبت را تقویت و صفات منفی را از خود دور کرده و در واقع خود را تربیت کند. در رابطه با موضوع تربیت، خداوند، هم قانون یعنی کتاب و هم معلم یعنی رسول و جانشینان ایشان را به سوی بندگانش فرستاده و تشویق فرموده است. بنده گمان میکنم که زیباترین تشویقی که خداوند نسبت به انسان انجام داده، این است که در موارد مختلف فرموده که گروهی را دوست دارم. وقتی صریحاً خداوند بگوید من این گروه را دوست دارم، بنده اگر خواهان این مقام باشد با تمام قوا خواهد کوشید تا در این دسته قرار بگیرد.
مثلاً میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ»؛ خداوند انسانهایی را که در راه طهارت و پاکیزگی نفس خود تلاش میکنند، دوست دارد.
☑️ طهارت و تزکیه؛
در این راستا که قوهی غضبیه و شهویه را کنترل کنیم،
و در مقابل، صفات مثبت را قوت ببخشیم،
و صفات منفی را در خود از بین ببریم؛ صفاتی مثل بخل، حسادت، انتقامجویی، کینه، دروغگویی و ... .
و در مرحله بعد هم دعا کنیم که خداوند کمک فرماید این بار، را سالم به سر منزل مقصود برسانیم.
این تزکیه آنقدر مهم است که خداوند قسم یاد کرده، هم به نفس و هم به کسی که به آراستگی نفس اقدام میکند، «وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها، فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها»؛ قسم به نفس و آن کس که او را آراست، سپس فجور و تقوای نفس را به او الهام کرده است.
و در جای دیگر، رستگاری انسان را در تزکیه نفس میداند، «قدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّاهَا»؛ هر کس که به تزکیه نفس خویش بپردازد، به فلاح و رستگاری میرسد.
و تباهی و بدبختی انسان را در تزکیه نکردن میداند، «وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا»؛ و هر کس نفس خود را در مقابل تزکیه به تباهی کشانید، از رحمت حق ناامید شد.
پس باید دائماً نفس خود را در معرض تربیت قرار دهیم و رفتن به سوی رشد و تعالی خود را، همراه با مراقبت، تزکیه و دوام در توجه به خدای سبحان قرار بدهیم و گرنه قدم به قدم از پاکیزگی و تزکیه دور خواهیم شد.
تزکیه نفس خود را از کجا آغاز کنیم؟
مسلماً این امر مهم باید از قلب آغاز شود که رسول اکرم(ص) فرمودند: بدانید که دلها مثل مس زنگار میگیرد. همچنان که فلز در مقابل هوا گرفتار زنگار میشود، قلبهای شما نیز گرفتار زنگار میشود.
باید قلب را جلا دهید، اما چگونه؟
فرمودند: قلب خود را با دو چیز جلا ببخشید: یکی استغفار و دیگری تلاوت قرآن.
استغفار، گناهان را از قلب پاک میکند و تلاوت قرآن، نور به آن میبخشد و این باعث جلای قلب میشود.
امام علی علیهالسلام فرمودند: این دلها مثل بدنها ملالت پیدا میکند. پس برای دلهای خودتان لطائف حکمت را بجویید. یعنی همچنان که بدن، احتیاج به تغذیه دارد؛ قلب هم احتیاج به تغذیه دارد. همانطور که بدن احتیاج به شستوشو دارد، قلب هم نیاز به شستوشو دارد. با تلاوت قرآن، با استغفار و با جبران گناهان، قلب خود را تهذیب کنید.
چرا شروع تهذیب از قلب باید باشد؟
زیرا که خداوند یک نقطه از وجود ما را برای حضور دائم خود، انتخاب کرده است. پس نباید هیچ چیز دیگری را در آن راه دهیم.️ البته در زندگی مسایل مختلفی به ما عرضه میشود و عبور میکند، اما ما باید همه را عبور بدهیم و هیچ چیز را در قلب خود ساکن نکنیم. قلب ما یک ظرف بیشتر نیست. این ظرف اگر از چیزی پر شود، جایی برای چیز دیگری نخواهد بود. در آیات قرآن داریم: خداوند برای مرد دو قلب قرار نداده است.
یک قلب را از چه چیزی باید پر کرد؟
در حدیث قدسی فرموده است: خانهی دل را جاروب بزنید که صاحبخانه میخواهد وارد شود. صاحبخانهی اصلی دل، خداوند است. تمایلات منفی عارضی هستند که در وسط راه به ما اضافه شدهاند. ما باید از این تمایلات عبور کنیم و آنچه که در قلب ماندگار باشد، فقط خدا باشد. بالطبع باید عواطف انسان و همین طور تمایل به رشد و معنویت را در خود تقویت کنیم تا آرام آرام واقعاً دلمان حرم الهی بشود.
قدم اول در این راستا؛ ترک گناه است. هر ترک معصیتی، ما را یک قدم به خدا نزدیکتر میکند. مگر میشود گناه نکرد؟ ما مجموعهای از تمایلات مثبت و منفی هستیم و گاهی تمایلات منفی، کار دست ما میدهد و ما را از مرز و حدود الهی بیرون میبرد. خداوند هم این را میدانسته، پس در مقابلِ هر گناهی که از انسان سر میزند، توبه و استغفار را قرار داده است.
امام سجاد علیهالسلام عرضه میدارد: خدایا تو باب رحمتی را به روی بندگانت به سوی عفو خودت گشودی، این در را توبه نامیدی. اگر کسی از این در غفلت کند، روز قیامت در پیشگاه تو چه عذری خواهد داشت.
رسول اکرم (ص) فرمودند: خوشا به حال آن بندهای که در صحیفهی اعمال او بعد از هر گناهی یک استغفار وجود داشته باشد.
آری قدم اول ترک گناه و توبه از گناهان است.
امام صادق علیهالسلام فرمودند: اگر کسی چشم خودش را از حرام ببندد، غنیمتهای معنوی عظیمی به او میدهند. هیچ کسی از هیچ راهی مثل چشمپوشی از گناه به غنیمتی دست نیافته است.
فرمودند: اگر کسی زبان را از غیبت، تهمت و بدگویی نگاه دارد، به مقامات و مراتبِ رشد دست پیدا خواهد کرد.
باید تلاش کنیم خود را از این غل و غشها پاک کنیم وگرنه در برزخ و قیامت مشکلات سختی خواهیم داشت.
قدم دوم؛ ذکر مداوم خداوند است. چه سخن زیبایی از مولایمان امام علی علیهالسلام که فرمودند: «دَوامُ الذِکرِ یُنیرُ القلبَ و الفِکرَ»؛ مداومت در یاد خدا هم فکر را نورانی میکند و هم قلب را.
این باور را در خود تقویت کنیم که آرامش قلب و رستگاری در یاد خداوند است. یادمان نرود که او به ما نگاه میکند، و نگاه خاصی به قلب ما دارد. در این صورت، تزلزل از ما گرفته میشود.
مراقبت دائمی و دوام ذکر، یک حالت آرامش، اطمینان، عدم تزلزل و ثبات به مؤمن خواهد داد. به طوری که اگر کوهی بلرزد، مؤمن نخواهد لرزید.
توجه به این نگاهِ خدا را در خود تقویت کنیم. آری، اللّهُ حاضری و ناظری؛ خداوند من، حاضر و ناظر بر من است.
و زیباتر از همهی اینها که ذکر الهی را در ما تقویت میکند، این سخن قدسی است که فرموده: «انا جلیسُ مَن ذَکرنی و اَنیسُ مَن شکرنی و مُطیع مَن اَطاعَنی»؛ من همنشین آن کس هستم که در ذکر و یاد من است.
ذکر حق عبارت است از قرآن و حلال و حرام خداوند، انجام آنچه مأمور به آن هستیم و ترک آنچه که نهی از آن شدهایم و اینها با همنشینی با عالم ربانی به وجود میآید.
آیا واقعا ما معنی همنشینی با خدا را درک میکنیم؟! اگر درک میکنیم پس چرا به اندازهی همنشینی با رئیس یک اداره برایش تلاش نمیکنیم و به اندازهی حیا از یک کودک به وقت ارتکاب بدی، از او به هنگام گناه حیا نداریم؟!
در ادامه حدیث قدسی فرمود: انیس کسی هستم که شکرگزار نعمتهای من است. شکر، عبارت است از شناخت نعمتهای مادی و معنوی و خرج کردن هر دو در راهی که حضرت فرمودهاند. و در ادامه حدیث قدسی فرمود: و مطیع کسی هستم که از من اطاعت کند. یعنی برآورندهی خواسته و حاجت مشروع دنیا و آخرت انسانهایی هستم که در گردونهی عبادت میگردند و در صراط مستقیم من طی منزل میکنند. آیا واقعاً برای بنده خاکی تقربی و افتخاری بالاتر از اینها وجود دارد؟
آری ذکر خدا باعث میشود تا او به یاد ما باشد. البته او همیشه به یاد ماست. همیشه به ما رحمت دارد و همیشه ناظر و متوجه ماست، ولی یاد خاص منظور است یعنی اگر شما مداوم به یاد خدا باشید، شما را به خصوص موردِ توجه قرار میدهد و الطاف خاصه خود را، به شما مرحمت خواهد کرد.
از الطاف خاصهی خداوند این است که هنگام هر فرج و یا تنگنایی برای ما راه حمد و شکر و توبه را قرار داده است.
لقمه عملی:
رسول گرامی اسلام(ص) فرمودند: أَعْدَدْتُ لِکُلِّ هَوْلٍ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ لِکُلِّ هَمٍّ وَ غَمٍّ: مَا شَاءَ اللَّهُ وَ لِکُلِّ نِعْمَةٍ: الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لِکُلِّ رَخَاءٍ: الشُّکْرُ لِلَّهِ وَ لِکُلِّ أُعْجُوبَةٍ: سُبْحَانَ اللَّهِ وَ لِکُلِّ ذَنْبٍ: أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ لِکُلِّ مُصِیبَةٍ: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ وَ لِکُلِ ضِیقٍ: حَسْبِیَ اللَّهُ وَ لِکُلِّ عَدُوٍّ: اعْتَصَمْتُ بِاللَّهِ وَ لِکُلِّ قَضَاءٍ وَ قَدَرٍ: تَوَکَّلْتُ عَلَى اللَّهِ وَ لِکُلِّ طَاعَةٍ وَ مَعْصِیَةٍ: لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیم
مهیا کردم براى هر هراسى «لا اله الا اللّه» را، و براى هر اندوه و غمى، «ما شاء اللّه» را، و براى هر نعمتى «الحمد للّه» را، و براى هر راحتى «الشکر للّه» را، و براى هر شگفتى «سبحان اللّه» را، و براى هر گناهى «استغفر للّه» را، و براى هر مصیبت «انا للّه و انا الیه راجعون» را، و براى هر تنگى «حسبى اللّه» را، و براى هر دشمن «اعتصمت باللّه» را، و براى هر قضا و قدر «توکلت على اللّه» را، و براى هر طاعت و معصیت «لا حول و لا قوّة الاّ بالله العلى العظیم» را.
ذکر:
ما شآءَ اللَّهُ لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ الّا بِاللَّهِ، ما شاَّءَ اللّهُ لا ما شاَّءَ النّاسُ، ما شاَّءَ اللّهُ وَ اِنْ کَرِهَ النّاسُ
این ذکر عدد ندارد، بهتر است مداوم بر زبان تکرار شود تا ملکهی دل گردد.
التماس دعا ی خیر - الّلهم عجّل لِولیک الفرج
منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور باد.