بفرمایید یک لقمه معنوی نوش کنید: یک لقمه حکمت در قانون عمل و عکس العمل در طبیعت
در جهان هستی قوانینی وجود دارد که هر انسانی در طول زندگانی خود، خواه ناخواه با آنها مواجه خواهد شد و نوع برخوردش با همین قوانین است که زندگی او را میسازد و به شخصیت او شکل میدهد. مانند قانون علت و معلول: هرچیزی بهدلیلی رخ میدهد، برای هر علتی، معلولی وجود دارد و برای هر معلولی، علت یا علتهایی مخصوص وجود دارد؛ چه از آن اطلاع داشته باشیم یا نداشته باشیم. چیزی به اسم اتفاق وجود ندارد. در زندگی هرکاری را که بخواهید، میتوانید انجام دهید بهشرط آنکه تصمیم بگیرید بهطور دقیق چه میخواهید و سپس عمل کنید زیرا عملکرد شما مانند پژواک صدای شما در کوه میرود و بهزودی بهسوی شما برمیگردد.
قرآن هم همین مطلب را به پیروانش تأکید میکند و میفرماید: «اگر خوبی و احسان کنید به خودتان میکنید و اگر بدی از شما سر زد، بهخودتان بد کردهاید.»
این را بهیقین بدانیم، هرچه و هرجا که هستیم، بهخاطر آن است که خودمان خواستهایم. مسئولیت کامل آنچه که هستیم و آنچه بهدست آوردهایم و آنچه که خواهیم شد، بر عهدهی خود ماست؛ بهدلایل گوناگون:
گاهی بهدلیل تنبلی، گاهی بهدلیل امروز و فردا کردن، گاهی بهدلیل سادهاندیشی، گاهی بهدلیل اعتماد بیجا و زیاد، گاهی بهدلیل آشنا نبودن با عوارض اجتماعی و جامعه، گاهی بهدلیل دور زدن دیگران و مکر و حیله و صادق نبودن؛ که متأسفانه این روزها بازارش بسیار هم داغ است! و فریبکاران و نیرنگبازان وقتی امروز بهمراد خود میرسند، چه خوشحالاند! غافل از آنکه هرچه میریزند در کیسهی خود میریزند!
رسول خدا (ص) فرمود: کسی که مسلمان باشد، نه نیرنگ میزند و نه حیلهگری میکند زیرا از جبرئیل شنیدم که همانا نیرنگ و حیلهگری هر دو در آتش اند.
یکی از روزها، پادشاه سه وزیرش را فراخواند و از آنها درخواست کرد کار عجیبی انجام دهند: از هر وزیر خواست تا کیسهای بردارد و بهباغ برود و کیسهها را برای پادشاه با میوهها و محصولات تازه پر کند. همچنین از آنها خواست که در این کار از هیچکس کمکی نگیرند و آن را به شخص دیگری واگذار نکنند. وزرا از دستور شاه تعجب کردند، هرکدام کیسهای برداشتند و بهسوی باغ بهراه افتادند.
وزیر اول که بهدنبال راضی کردن شاه بود، بهترین میوهها و باکیفیتترین محصولات را جمعآوری کرد. او پیوسته بهترین را انتخاب میکرد تا اینکه کیسهاش پر شد.
اما وزیر دوم با خود فکر کرد که شاه این میوهها را برای خود نمیخواهد و احتیاجی به آنها ندارد و درون کیسه را نیز نگاه نمیکند، پس با تنبلی و اهمال شروع به جمعآوری کرد. خوب و بد را از هم جدا نمیکرد تا اینکه کیسه پر شد.
و وزیر سوم که اعتقاد داشت، شاه به محتویات این کیسه اهمیتی نمیدهد، کیسه را با علف، برگ درخت و خاشاک پر کرد!
روز بعد پادشاه دستود داد که وزیران را بههمراه کیسههایی که پر کردهاند، بیاورند و وقتی وزیران نزد شاه آمدند، به سربازانش دستور داد هر سه وزیر را بگیرند و هرکدام را جداگانه با کیسهاش به مدت سه ماه زندانی کنند!
شما کیسهی خود را چگونه پر میکنید؟
ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 30ر5ر1396
التماس دعا ی خیر - الّلهم عجّل لِولیک الفرج
منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور باد.