بفرمایید یک لقمه معنوی نوش کنید: ذکر
ذکر یعنی یاد کردن، به یاد آوردن. ذکر خدا یعنی یادکردن خداوند. ذکر خدا شرایطی دارد که بدون آنها محقق نخواهد شد؛ و اثراتی دارد که نوع و مسیر حرکت معنوی ما را مشخص میکند. ذکر خدا، برای پیوستن به اوست و برای این است که انسان، دچار غفلت و فراموشی نشود، اما باید توجه داشته باشیم که ذکر، باید مداوم باشد و تداوم داشته باشد زیرا با عدمِ تداومِ ذکر، عبد، دچار غفلت شده؛ و غفلت مانع بسیار مهمی در پیشرفت او خواهد بود. به همین جهت، مداومت در ذکر؛ و پرهیز از غفلت در مسیر خودسازی، اهمیت ویژهای دارد.
کسی که می خواهد تازه شروع به مداومت در ذکر کند، باید بداند که این امر، دشوار و سنگین است و گویا قلب، تمایلی چندان، نشان نمیدهد زیرا عادت به این امر ندارد.
علما مثالی زدهاند که: کسی که در طول زندگی، به غیرِ خدا عادت کرده و اُنس گرفته و به دیگران دلبسته شده است، نمی تواند مداوم یاد خدا باشد؛ و پی در پی دچار غفلت می شود، مانند پرندهای که سالها، آشیانهای داشته و به آن اُنس گرفته؛ وقتی او را به آشیانهی جدیدی میآورند، با کمترین غفلتی، به آشیانهی قبلی باز میگردد مگر آنکه، آنچنان مراقبش باشند که تا مدتی، نتواند به آشیانهی قبلی بازگردد و به تدریج به منزل جدید خود، اُنس گیرد و عادت کند. قلب انسان هم به سبب اُنس با غیرِ خدا، همینطور است؛ ذکر مداوم، دل را به تدریج با خدا اُنس می دهد.
چرا این همه به ذکر سفارش شده و در قرآن برای آن حد و اندازه ای قرار نداده و برایش زمان و مکان مخصوصی قرار نداده اند؟!
البته قرآن در آیاتی سفارش کرده است که در برخی ساعات، حتماً به ذکر الهی مشغول باشیم؛ اما اهمیت موضوع در یک چیز است و آن اینکه اگر بنده، از یاد خدا غافل شود و پروردگار خویش را فراموش کند، خداوند نیز او را فراموش خواهد کرد و به حال خود، واگذارش میکند.
خداوند در آیهی ۵۱ سورهی اعراف میفرماید: «امروز ما آنها را فراموش میکنیم همان گونه که آنها لقای چنین روزی را فراموش کردند» و همچنین می فرماید: «پس به یاد من باشید تا به یاد شما باشم و شکر مرا گویید و کفران نکنید.» خداوند صریحاً در این آیه میفرماید، اگر میخواهید شما را یاد کنم، مرا یاد کنید.
مرحوم علامه طباطبایی همیشه در سخنان و پندهای خود به شاگردانش، به این آیات اشاره میفرمودند و هرگاه از ایشان، پند و ذکری میخواستند، این آیه را با حالت مضطرب و نگران تلاوت میکردند و بسیار متأثر می شدند و حتی تا پایان عمر شریف خود، برای نصیحت و تذکر بر خود و دیگران، به این آیه تمسک میکردند.
چنین حالتِ اهل معرفت، گویای آن است که دوام ذکر اهمیت ویژهای دارد و فراموشی و غفلت، چنان تکان دهنده و نابودکننده است که اهل معرفت، از یادآوریِ عواقب سوء آن، به وحشت میافتند.
آیا واقعاً ترسناک نیست که اگر این عمل را فراموش کنیم خدا هم ما را فراموش خواهد کرد؟! چرا مردی مانند علامه از ترس میلرزد؟!
زیرا او میداند اگر خداوند، انسان را به دست فراموشی بسپارد، انسان به سرپرستی شیطان در میآید و به طور حتم، سرانجامش گمراهی و هلاکت خواهد بود.
چرا ترسناک نباشد در حالیکه انسان، دو دشمن قوی دارد که همیشه بیدار و آماده باش هستند و منتظر فرصت؛ یکی شیطان و دیگری نفس؛ که هر لحظه به دنبال گمراه کردن انسان هستند.
ذکر خداوند، باعث پیروزی انسان؛ و غفلت از ذکر خدا، باعث شکست در مقابل این دو دشمن است. خطر از این بیشتر که در قرآن فرموده است: «و هر کس از یاد خدا روگردان شود، شیطان را به سراغ او میفرستم، پس همواره قرین اوست و آنها، این گروه را از راهِ خدا، باز میدارند در حالیکه گمان میکنند هدایت یافتگانِ حقیقیاند»
و اما لذت بخشترین مزهی ذکر، آن است که امام ششم (ع) فرمودند: «یاد خدا را به جهت آنکه او، تو را یاد میکند؛ داشته باش زیرا او، تو را یاد کرده که تو، او را یاد میکنی و او، از تو غنی است؛ او که یادت میکند بسیار بالاتر و دل چسبتر و کاملتر از ذکر توست. و اگر به این معرفت دست یابی، خضوع و حیا و انکسار پیدا میکنی؛ و اینها اثری دارد و آن، دیدنِ فضل و کرم خداست؛ اینجاست که انسان، برای خدا خالص میشود و طاعاتِ خود را کوچک میشمارد، اگرچه زیاد باشد؛ ولی اگر ذکرِ خودت را دیدی؛ ریا؛ و عُجب؛ و سفاهت؛ و تندی با خلق؛ و زیاد شمردن عبادت؛ و فراموش کردنِ کرم و فضل الهی به دنبال دارد و همهی اینها، دوری از خدا را درپی می آورد. پس، روز به روز، هر چه بگذرد، وحشتِ انسان از خدا، بیشتر و بر اُنس او به غیرِ خدا، افزوده میشود، پس کسی که میخواهد خدا را یاد کند باید بداند مادامی که خدا، بنده را با توفیق و جذبِ خویش، یاد نکند، انسان، قدرت بر ذکر ندارد.»
پس اکنون که خدا، به تو عنایت کرده است و میتوانی ذکر خدا را بگویی؛ چگونه شکر این نعمت را بهجا خواهی آورد که اجازه داده است او را بخوانی و صدایش بزنی؟!
ذکر: امروز صدایش کنیم «یا حاضِرُ یا ناظِر»
لقمهی عملی:
غرور، بدترین دشمن است. تندرستی، با ارزش ترین دارایی است. بی تفاوتی، دردناکترین انتقام است. آسایش و آرامش، بهترین نعمت است. امروز، تواضع را تمرین کنیم. تندرستی را قدر بدانیم. نعمتها را شاکر باشیم. و بی تفاوت نباشیم.
التماس دعا ی خیر - الّلهم عجّل لِولیک الفرج
منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور باد.