بفرمایید یک لقمه معنوی نوش کنید: یک لقمه اخلاق
با سلام و دعای خیر و عرض تبریک ایام نورانی مبعث پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم. در روزهای پایانی ماه با فضیلت رجب هستیم. روزهای آخر ماه رجب برای مسلمانان و بلکه جامعهی بشریت از خصوصیت خاصی برخوردار است. در این ایام دو وظیفهی مهم بر عهده داریم: یکی مراقبت از روزهای پایانی ماه رجب و درک معنوی و عقلانی بعثت آخرین سفیر الهی، آورندهی آخرین پیامهای خدا بر انسانها و بیان کنندهی آخرین متون تربیتی رب العالمین برای بندگانش.
درکتاب اقبال، روایتی از امام جواد علیهالسلام نقل شدهاست که در رجب، شبی است که برای مردم بهتر است از هر چه که خورشید بر آن تابیده است و آن، شب بیست و هفتم رجب است که پیامبر (ص) در صبح آن به نبوت مبعوث شد که عبادت و عمل صالح در آن شب، پاداش شصت سال عبادت برای او خواهد داشت. البته درک این شب، به درک مقام رسول خدا (ص) است؛ کسی که سرور تمامی مخلوقات، شریفترین و نزدیکترینِ آنها به خداوند و محبوبترین آنها نزد خداست. اوست نور اول، حجاب اقرب، عقل اول و اسم اعظم که هیچ پیامبر و فرشتهی مقربی نمیتواند به این صفات برسد. و اوست رحمتی برای جهانیان.
درک این حقیقت که شب و روز مبعث به اندازهی اتفاقی که در آن رخ دادهاست، شرافت، خیر و برکت دارد؛ بسیار مهم است و هرکس که درک این مهم کند البته شکرانه به جا میآورد. روزه و نمازی به تشکر از خدا بابت بزرگترین نعمت یعنی نعمت نبوت.
بهنظر میرسد که خداوند تمام عزتی را که برای انسانیت قائل است، در قالب نبوت پیامبر (ص) به ظهور درآورده است.
مرحوم حاجی سبزواری میفرماید: انسان بس عزیزالوجود است. آیا نمیبینی که خداوند،
- از این همه جماد که مقدارش معلوم نیست، اندکی را نبات آفرید،
- و از بسیاری از جانداران، اندکی را انسان خلق کرد
- و از بسیاری انسان، اندکی را عاقل
- و از بسیاری از عقلا، اندکی مُسلم
- و از بسیاری مسلم، اندکی را مؤمن
- و از این همه مؤمن، اندکی را عابد
- و از بسیاری عابد، اندکی را زاهد
- و از زاهدین، اندکی عالم
- و از علما، اندکی عارف
- و از عرفا، اندکی اولیا
- و از اولیا، اندکی انبیا
- و از انبیا، اندکی اولوالعزم
- و از پنج اولوالعزم، یکی خاتم و دارای مقام جمعی است!
و این هم در اختیار شما امت است. او را بشناسید و از معارف او درس و پند بگیرید و به خواستههای او جامهی عمل بپوشانید تا با قلب پاک و نفس زکیه و عمل صالح، مقربِ پیشگاه او شوید.
آیا برای این همه، یک روزه شکرانه نشاید؟! و یا سجدهای طولانی و یا نمازی با حضور؟!
آری، او آمد در تاریکترین دورانها، در حالی که سِراج مُنیر بود!
او آمد در زمانی که هیچ اثری از کرامات انسانی نبود با رسالتِ نهایتِ اخلاق و اخلاق مداری؛ آن هم اخلاقی که انسان را تا خدا ببرد.
فرمود: ده برنامه موجب صلاح و سداد اخلاقی شماست:
- سکوت از غیر حق که باب نجات است.
- کم خوری
- وادار کردن نفس به عبادت
- اندیشه و فکر در همهی امور حیات
- ذکر لسانی، قلبی، عملی
- نظر به عبرت
- نطق به حکمت
- برآوردن حاجت مردم، هدایت کردن مردم، نفع رساندن به خلق
- خوف از معاصی و عذاب آن
- امیدوار بودن به حق
چون انسان واجد این صفات شد، اتصال به مقامات ملکوتی و فیوضات قدسی پیدا میکند.
او آمد با شیشهی دارو و درمان برای هر دردی.
او طبیبی است که با طب و معالجهی خویش همواره گردش میکند. مرهمهایش را محکم و آماده کردهاست و ابزارها را سرخ کرده و تافته است، هرجا که لازم باشد مرهمها و ابزارهای داغ کردن را به روی آن مینهد.
دلهای کور از فهم، گوشهای کر از حق، زبانهای لال از سخنِ حق و قسمتهای مجروح، نیازمند به معالجهی اوست.
این طبیبِ الهی به وسیلهی دوا و معالجهی خود، بیماریهای غفلت، نادانی، حیرت و سرگردانی را رسیدگی و معالجه مینماید.
عدهای از بیماران از روشنیهای حکمت و عرفان استفاده نکردند و از آتشزنههای علوم و معارف او آتشی برای خود روشن نکردند پس مانند سنگهای سخت، در تمام عمر در یک جا ماندند. و صد البته میدانیم که شفا بخشترین داروها را برای دلهای بیمار و اندیشههای معلول به همراه آورد.
راستی چرا؟
چرا فرمود: قلب و روح انسان مانند سلطانی است که دارای لشگریانی است؛ اگر سلطان، صالح و شایسته باشد همهی لشگریانش هم همین طور خواهند بود و برعکس.
روح هم حاکم بر انسان است؛ اگر روح و قلب، سالم و شایسته و صالح بود همهی اعضای بدن و اعمال انسان، صالح میشود و برعکس.
ژان ژاک روسو میگوید: راه خدا شناسی منحصر به عقل نیست بلکه شعور و احساسِ فطری که جایگاهش در قلب است، بهترین راه برای ایمان به خداست.
پاسکال میگوید: مردم نتوانستند ادراک کنند و دریابند که ادراک کنندهی خدا، دل است نه عقل.
الکسیس کارل میگوید: احساس عرفانی و معرفت به خدا، جوششی است که از اعماق دل و فطرت ما سرچشمه میگیرد و یک غریزهی اصلی است که انسان همانطور که به آب نیاز دارد به خدا هم نیاز دارد.
و پرودون که یک دانشمند و فیلسوف اقتصادی است، میگوید: پیش از آنکه عقول ما، وجودِ خدا را ادراک کنند و کشف نمایند، دلهای ما به وجود او گواهی میدهد.
ولی انحراف از فطرت و معرفت فطری از خداوند به دو جهت است: یا در اثر گناهان و لجاجت است و یا اینکه خدایی را که منکرینِ خدا، قبول ندارند، یک خدای خرافی است و از خداوند، تفسیری غلط دارند که البته خداشناسان هم، منکر آن هستند.
آری، او آمد تا دلها را از هر چه اغیار است، بروبد تا لایق سکونت خدای عالمین شود.
او آمد تا آدمهای زمینگیر را معراجی کند و چه زیبا آدرس آسمان را در دستهای مستعد گذاشت؛
آنجا که فرمود: معراج آدمیت و انسانیت با چهار چیز میسّر است:
- معارف الهیه، قرآن، کلمات انبیا و اولیا
- اقوال نیک
- افعال نیک
- اخلاق حسنه
و این چهار، از طریق مبارزه با نفس بهدست میآید و گفتهاند هرکس اینها را ندارد، آدمی نیست و هر کس این چهار را کامل کند، انسانِ کامل است.
او آمد تا به ما بیاموزد که از تاریکی بترسیم و بخواهیم:
اللَّهُمَّ اجعَلْ لی فی قَلْبی نوراً، وَ فی لِسانی نوراً، وَ فی بَصَری نوراً، وَ فی سَمْعی نوراً، وَ عَنْ یَمینی نوراً، و َعَنْ یَساری نوراً، و َمِنْ فَوْقی نوراً، وَ مِنْ تَحْتِی نوراً، و َمِنْ أَمَامی نوراً، وَ مِنْ خَلْفِی نوراً، وَاجعَلْ لی فِی نَفْسی نوراً، وَأَعْظِمْ لی نوراً
اعمال:
شب ۲۷رجب، ۱۲رکعت نماز بخوانیم در هر رکعت بعد از حمد، دو سورهی معوذتین و توحید چهار بار خوانده شود و بعد از سلام نماز، چهار مرتبه گفته شود:
لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَاللّهُ اَکبَرُ، اَلحَمْدُ للّهِ وَ سُبْحانَ اللّهِ وَ لا حَوْلَ و َلا قُوَّةَ اِلا بِاللّهِ الْعَلِیِّ الْعَظیمِ
صلوات – چهارم اردیبهشت ماه 1396
التماس دعا ی خیر - الّلهم عجّل لِولیک الفرج
منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور باد.