بفرمایید یک لقمه صبحانهی معنوی: حکمتِ صبر و ظفر
همیشه بهخاطر دارم که این شعر، اولین شعری بود که از استاد بزرگوارم مرحوم خانم مالک یاد گرفتم ]شعر از حافظ - ادمین[:
صبر و ظفر هر دو دوستان قدیماند بر اثر صبر نوبت ظفر آید
وقتی این شعر را برایم خواند، پرسید: آیا فهمیدی یعنی چه؟ از آنجا که بسیار جاهل و نادان بودم، گفتم: بله؛ و برای این بله، چهل سال است که افسوس میخورم که ای کاش گفته بودم: نه، نمیدانم، شما بفرمایید که چه معنا دارد.
اگر چه این معنا را در طی ده سال زندگی در کنارش به عینه دیدم اما افسوسِ آن بله را هنوز با خودم دارم و هرگز نفهمیدم که در صبر چه حکمتی نهفته است که خداوند زیباترین وعدهها را به صابران داده: هم بشارت، هم صلوات و رحمت، هم وعدهی لقاء الهی.
پیامبر (ص) فرمودند: جبرئیل نزد من آمد و عرض کرد: خداوند مرا با هدیهای بهسوی شما فرستاده است که به هیچکس قبل از شما عطا نفرمودهاست. من پرسیدم: آن هدیه چیست؟
گفت: صبر و بهتر از آن. گفتم: بهتر از صبر چیست؟
گفت: رضا و بهتر از آن. گفتم: بهتر از رضا چیست؟
گفت: زهد و بهتر از آن. گفتم: بهتر از زهد چیست؟
گفت: اخلاص و بهتر از آن. گفتم: بهتر از اخلاص چیست؟
گفت: یقین و بهتر از آن. گفتم: بهتر از یقین چیست؟
گفت: بهراستی که راه وصول آن توکل بر خداوند است.
گفتم: توکل چیست؟ گفت: آنکه بدانی که مخلوق هیچ زیان و منفعتی نرساند و عطا و منع نکند؛ و با چنین اعتقادی از مردم مأیوس گردد.
پس وقتی بنده چنین شد، بهغیر از خدا به کسی امیدوار نشود؛ و از غیر خدا نترسد؛ و به هیچکس جز او چشم و طمع ندارد. این است معنی توکل!
گفتم: معنی صبر چیست؟ گفت: در سختیها آنچنان باشی که در خوشحالی هستی؛ و در تنگدستی و فقر آنچنان باشی که در توانگری هستی؛ و در گرفتاری آنچنان باشی که در عافیت هستی؛ و از آنچه که بر تو وارد میشود به مخلوقات شکایت ننمایی.
در روایات آمدهاست که حضرت عیسی علیهالسلام عرض کرد: پرودگارا، دوست دارم یکی از اولیای خودت را به من نشان بدهی که در بهشت با من، همدرجه باشد. ندا آمد: در فلان بیابان، دهی است و در آن قلعهای وجود دارد و پیرزنی در آن زندگی میکند که از امت تو میباشد، او در بهشت، همدرجه و هممقام با تو خواهد بود؛ و از اولیای ماست.
حضرت بهسراغ او رفت؛ پیرزنی دید بسیار نحیف و ناتوان که چشمانش نابینا بود و قدرت راه رفتن هم نداشت در عین حال مدام مشغول ذکر گفتن بود. حضرت بر او سلام کردند، او هم جواب داد: علیک السلام یا روح الله!
حضرت فرمودند: تو هرگز مرا ندیدهای و با هم هیچ صحبتی نداشتهایم و چشمهایت هم نابیناست، چگونه مرا شناختی؟!
گفت: یا روح الله! آن کس که مرا به تو معرفی کرد، تو را هم به من معرفی کرد.
حضرت فرمودند: چه ذکری میگویی؟ گفت: «الحَمدُ للّهِ عَلی نَعمائِهِ وَ الشُّکرُ عَلَی آلائِه»
حضرت فرمودند: برای کدامین نعمت، شکر خدا میکنی؟!
گفت: یا عیسی! هیچ کس مثل من، نعمت به او تمام نشده، خداوند به من قلبی داده شاکر؛ و زبانی دادهاست ذاکر؛ و بدنی دادهاست صابر. چه کسی غنیتر از من است؟! پس چرا تشکر نکنم از او بهخاطر عنایاتی که بر من روا داشتهاست؟!
صبر و ظفر هر دو دوستان قدیماند در اثر صبر نوبت ظفر آید
شاید صبر و ظفر دو روز هستند:
🌹 صبر عاشورا؛
🌹 و ظفر روز ظهور مهدی (عج) که نتیجهی کربلاست!
ارائه شده توسط استاد، انتشار به تاریخ 20ر4ر1396
التماس دعا ی خیر - الّلهم عجّل لِولیک الفرج
منبع: کانال اطلاع رسانی حاجیه خانم اکبری - روحشان در اعلی علییین با ائمه اطهار محشور باد.